ولایت؛ دروازه شهر علم الهی
یکی از آثار ولایت امیرمومنان علی(ع) این است که انسان میتواند به علوم الهی دست یابد؛ چرا که پیامبر(ص) میفرماید: أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأْتِ الْبَابَ ؛ من شهر علمم و علی درِ آن شهر است. هر که دنبال علم است، باید از این در وارد شود.( بحارالأنوار، ج ۴۰، صص ۲۰۰ ـ ۲۰۷؛ إحقاق الحق ، ج ۵، صص ۴۶۸ ـ ۵۰۴).
از آنجا که پیامبر(ص) در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم، آیات ۸ و ۹) نشسته و همه آنچه برای ما غیب و نهان است برای آن حضرت(ص) به اذن الهی مشهود است.(جن، آیه ۲۷) پس اگر بخواهیم به علومی الهی دست یابیم که در اختیار پیامبر(ص) است تنها راهی که میتوان بدان شهر وارد شد و به حقیقت علوم لدنی و شهودی دست یافت، امیرمومنان علی(ع) و اولیای معصوم الهی از فرزندان ایشان است. از این رو حضرت علی(ع)میفرماید: «و لقد کنت مع رسولالله بحراء اری نور الوحی و الرساله و اشم بریح النبوه و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزول الوحی الیه. فقلت: یا رسولالله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد آیس من عبادته؛ من با پیامبر اکرم در حراء بودم، نور رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم. من آن ناله دردناک شیطان را وقتی که وحی بر پیغمبر نازل شد شنیدم. از رسول خدا پرسیدم که یا رسولالله این ناله چیست؟ آن حضرت (ص) فرمود: این ناله، ناله شیطان است که از پرستش خود نومید شده است.»
سپس پیامبر(ص) به من فرمود: «یا علی انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی؛ آنچه را که من میشنوم تو میشنوی و آنچه را که من میبینم تو هم میبینی، جز آنکه تو پیغمبر نیستی.» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲). پس حضرت امیرمومنان علی(ع) در چنان مقامی از شهود نشستهاند که اگر پردهها کنار رود، هیچ تغییری در یقین شهودی آن حضرت(ع) پدید نمیآید؛ چرا که اکنون پردهها از ایشان برداشته شده و پرده بر دلهای ماست. آن حضرت میفرماید:«لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا؛ اگر پردهها کنار رود بر یقین من افزوده نمیشود.»
سرقت از علوم اهل بیت(ع)
اگر رسیدن به علوم پیامبر(ص) که علوم الهی و علوم لدنی و شهودی است تنها از طریق در ولایت امکانپذیر است؛ پس هر گونه بهرهبرداری از علوم پیامبر(ص) غیر از در ولایت، دزدی است. سارق کسی است که به جای ورود از در خانه بخواهد از پنجره یا دیوار و سقف و مانند آن وارد شود. پس کسی که به غیر خانه اهل بیت(ع) مراجعه میکند تا از علوم الهی بهرهمند شود دزد و سارق است.
امیرمومنان علی(ع) درخطبه ۱۵۴ نهجالبلاغه به مردم هشدار میدهد و میفرماید: « عاقل با چشم دل سرانجام کار را مینگرد و پستی و بلندی آن را تشخیص میدهد. دعوتکننده حق، پیامبر، دعوت خویش را به پایان رسانید و رهبر امت به سرپرستی قیام نمود. پس دعوتکننده حق را پاسخ دهید و از رهبرتان اطاعت کنید. گروهی در دریای فتنهها فرو رفته، بدعت را پذیرفته و سنتهای پسندیده را واگذارند. مؤمنان کنارهگیری کرده و گمراهان و دروغگویان به سخن آمدند. ای مردم، ما اهل بیت پیامبرچونان پیراهن تن او و یاران راستین او و خزانهداران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف میباشیم که جز از در، هیچ کس به خانهها وارد نخواهد شد و هر کس از غیر در وارد شود، دزد نامیده میشود.ای مردم، درباره اهل بیت پیامبرآیات کریمه قرآن نازل شد. آنان گنجینههای علوم خداوند رحمان هستند. اگر سخن گویند راست گویند و اگر سکوت کنند بر آنان پیشی نجویند». امیرمومنان علی(ع) بصراحت اعلام میکند که ما خزانهدار علوم پیامبر(ص) هستیم و هر کسی که بخواهد از این علوم بهره برد میبایست به اذن ما وارد شود و از در این خانه داخل آید؛ وگرنه سارق و دزد خواهد بود. ایشان بصراحت میفرماید: «وَ لَا تُؤْتَی الْبُیُوتُ إِلاَّ مِنْ أَبْوَابِهَا فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَیْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّیَ سَارِقاً؛ هیچ کس جز از در به خانهها وارد نخواهد شد و هر کس از غیر در وارد شود، دزد نامیده میشود».
فضل اولیای الهی به مردم
البته ولی خدا(ع) و دیگر اولیای معصوم الهی(ع) گاهی از فضل خویش علومی را به بیرون خانه آورده و در اختیار مردم قرار دادند بیآنکه آنان طالب باشند. هرچند دشمنان در خانه اهل بیت(ع) را بسته بودند و درهای خانههای دیگران را باز کردند و به عنوان ابواب مدینهالعلم معرفی کردند، ولی اولیای الهی(ع) از باب رحمت و فضل خود به مردم توجه کردند و علومی را در اختیار مردم گذاشتند.
اگر عنایات ایشان به مردم نبود هرگز مردم چیزی از حقایق را به دست نمیآورند؛ چرا که حقایق تنها در اختیار اهل بیت(ع) است و اینان هستند که به فضل خویش برخی از حقایق را آشکار میکنند. شگفت اینکه مردم از ایشان فرار کرده و حتی اهانت میکنند ولی اولیای الهی بازمیکوشند تا معارف و حقایق را به هر طریقی است به گوش کسانی برسانند که در مسیر قرار خواهند گرفت.
به هر حال هر چه علوم و معارف و حقایق در اختیار بشر است از علوم الهی است که از طریق اهل بیت(ع) به انسان رسیده است. خداوند بصراحت بیان میکند که انسان هیچ چیز از علوم نمیدانست(علق، آیه ۵) و این خداست که تعلیم میدهد (نحل، آیه ۷۸) و این تعلیم الهی نیز از طریق اهل بیت (ع) انجام گرفته و میگیرد.(بقره، آیه۱۲۹ ؛ آل عمران، آیه ۱۴۶؛ جمعه، آیه ۲).
از آنجا که پیامبر(ص) در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم، آیات ۸ و ۹) نشسته و همه آنچه برای ما غیب و نهان است برای آن حضرت(ص) به اذن الهی مشهود است.(جن، آیه ۲۷) پس اگر بخواهیم به علومی الهی دست یابیم که در اختیار پیامبر(ص) است تنها راهی که میتوان بدان شهر وارد شد و به حقیقت علوم لدنی و شهودی دست یافت، امیرمومنان علی(ع) و اولیای معصوم الهی از فرزندان ایشان است. از این رو حضرت علی(ع)میفرماید: «و لقد کنت مع رسولالله بحراء اری نور الوحی و الرساله و اشم بریح النبوه و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزول الوحی الیه. فقلت: یا رسولالله ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد آیس من عبادته؛ من با پیامبر اکرم در حراء بودم، نور رسالت را میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم. من آن ناله دردناک شیطان را وقتی که وحی بر پیغمبر نازل شد شنیدم. از رسول خدا پرسیدم که یا رسولالله این ناله چیست؟ آن حضرت (ص) فرمود: این ناله، ناله شیطان است که از پرستش خود نومید شده است.»
سپس پیامبر(ص) به من فرمود: «یا علی انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی؛ آنچه را که من میشنوم تو میشنوی و آنچه را که من میبینم تو هم میبینی، جز آنکه تو پیغمبر نیستی.» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۲). پس حضرت امیرمومنان علی(ع) در چنان مقامی از شهود نشستهاند که اگر پردهها کنار رود، هیچ تغییری در یقین شهودی آن حضرت(ع) پدید نمیآید؛ چرا که اکنون پردهها از ایشان برداشته شده و پرده بر دلهای ماست. آن حضرت میفرماید:«لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا؛ اگر پردهها کنار رود بر یقین من افزوده نمیشود.»
سرقت از علوم اهل بیت(ع)
اگر رسیدن به علوم پیامبر(ص) که علوم الهی و علوم لدنی و شهودی است تنها از طریق در ولایت امکانپذیر است؛ پس هر گونه بهرهبرداری از علوم پیامبر(ص) غیر از در ولایت، دزدی است. سارق کسی است که به جای ورود از در خانه بخواهد از پنجره یا دیوار و سقف و مانند آن وارد شود. پس کسی که به غیر خانه اهل بیت(ع) مراجعه میکند تا از علوم الهی بهرهمند شود دزد و سارق است.
امیرمومنان علی(ع) درخطبه ۱۵۴ نهجالبلاغه به مردم هشدار میدهد و میفرماید: « عاقل با چشم دل سرانجام کار را مینگرد و پستی و بلندی آن را تشخیص میدهد. دعوتکننده حق، پیامبر، دعوت خویش را به پایان رسانید و رهبر امت به سرپرستی قیام نمود. پس دعوتکننده حق را پاسخ دهید و از رهبرتان اطاعت کنید. گروهی در دریای فتنهها فرو رفته، بدعت را پذیرفته و سنتهای پسندیده را واگذارند. مؤمنان کنارهگیری کرده و گمراهان و دروغگویان به سخن آمدند. ای مردم، ما اهل بیت پیامبرچونان پیراهن تن او و یاران راستین او و خزانهداران علوم و معارف وحی و درهای ورود به آن معارف میباشیم که جز از در، هیچ کس به خانهها وارد نخواهد شد و هر کس از غیر در وارد شود، دزد نامیده میشود.ای مردم، درباره اهل بیت پیامبرآیات کریمه قرآن نازل شد. آنان گنجینههای علوم خداوند رحمان هستند. اگر سخن گویند راست گویند و اگر سکوت کنند بر آنان پیشی نجویند». امیرمومنان علی(ع) بصراحت اعلام میکند که ما خزانهدار علوم پیامبر(ص) هستیم و هر کسی که بخواهد از این علوم بهره برد میبایست به اذن ما وارد شود و از در این خانه داخل آید؛ وگرنه سارق و دزد خواهد بود. ایشان بصراحت میفرماید: «وَ لَا تُؤْتَی الْبُیُوتُ إِلاَّ مِنْ أَبْوَابِهَا فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَیْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّیَ سَارِقاً؛ هیچ کس جز از در به خانهها وارد نخواهد شد و هر کس از غیر در وارد شود، دزد نامیده میشود».
فضل اولیای الهی به مردم
البته ولی خدا(ع) و دیگر اولیای معصوم الهی(ع) گاهی از فضل خویش علومی را به بیرون خانه آورده و در اختیار مردم قرار دادند بیآنکه آنان طالب باشند. هرچند دشمنان در خانه اهل بیت(ع) را بسته بودند و درهای خانههای دیگران را باز کردند و به عنوان ابواب مدینهالعلم معرفی کردند، ولی اولیای الهی(ع) از باب رحمت و فضل خود به مردم توجه کردند و علومی را در اختیار مردم گذاشتند.
اگر عنایات ایشان به مردم نبود هرگز مردم چیزی از حقایق را به دست نمیآورند؛ چرا که حقایق تنها در اختیار اهل بیت(ع) است و اینان هستند که به فضل خویش برخی از حقایق را آشکار میکنند. شگفت اینکه مردم از ایشان فرار کرده و حتی اهانت میکنند ولی اولیای الهی بازمیکوشند تا معارف و حقایق را به هر طریقی است به گوش کسانی برسانند که در مسیر قرار خواهند گرفت.
به هر حال هر چه علوم و معارف و حقایق در اختیار بشر است از علوم الهی است که از طریق اهل بیت(ع) به انسان رسیده است. خداوند بصراحت بیان میکند که انسان هیچ چیز از علوم نمیدانست(علق، آیه ۵) و این خداست که تعلیم میدهد (نحل، آیه ۷۸) و این تعلیم الهی نیز از طریق اهل بیت (ع) انجام گرفته و میگیرد.(بقره، آیه۱۲۹ ؛ آل عمران، آیه ۱۴۶؛ جمعه، آیه ۲).