به یاد بسیجی شهید «امیرحسین قلیپور»
در بحبوحه عملیات کتاب و دفترش راآورده بود(حدیث دشت عشق)
بسیجی شهید «امیر حسین قلی پور» 30/3/1349 متولد شد و 12/12/1365 (عملیات کربلای پنج) به شهادت رسید و پیکر مطهرش هشت سال بعد درکربلای شلمچه کشف شد.
در منطقه عملیاتى «والفجر یک» در ارتفاع 112 فکه، محورى که نیروهاى گردان خندق لشکر27حضرت رسول (ص)، عملیات کرده بودند، صحنه بسیارعجیبى دیدم که برایم جالب و تکاندهنده بود. از دور پیکر شهیدى را دیدم که آرام و زیبا روى زمین دراز کشیده و طاق باز خوابیده بود؛ سال 72 بود و حدود 10 سال از شهادتش مىگذشت؛ نزدیک که شدم، از قد و بالاى اوتشخیص دادم که باید نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.
بر روى پیکر، آنجا که زمانى قلبش در آن مىتپیده، برجستگىاى نظرم را به خود معطوف کرد؛ جلوتر رفتم و در حالى که نگاهم به پیکر استخوانى و اندام اسکلتىاش بود، در گودى محل چشمانش، معصومیت دیدگانش را مىخواندم، آهسته و با احتیاط که مبادا ترکیب استخوانهایش بهم بریزد، دکمههاى لباس را باز کردم؛ در کمال حیرت و تعجب، متوجه شدم یک کتاب و دفتر زیر لباسش گذاشته بوده؛ کتاب پوسیده را که با هر حرکتى، برگ برگ و دستخوش باد مىشد، برگرداندم؛ کتابى که 10 سال تمام، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود. یک دفتر که در صفحات اولیه آن بعضى از دروس نوشته شده بود؛ خودکارى که لاى دفتر بود، ابهت خاصى به آنچه مىدیدم، مىداد؛ نام شهید بر روى جلد کتاب نوشته شده بود. مسئلهاى که برایم خیلى جالب بود این بود که او قمقمه و وسایل اضافه همراه خود نیاورده بود، ولى کسب علم و دانش آنقدر برایش مهم بوده که در بحبوحه عملیات کتاب و دفترش را با خود جلو آورده بوده تا هرجا از رزم فراغتى یافت، درسش را بخواند.