kayhan.ir

کد خبر: ۵۵۰۹۶
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۷

ضرورت نظارت در ورزش در فاصله کمتر از یک سال تا المپیک(نکته ورزشی)

یکی از اصول بی‌بدیل و ثابت شده مدیریتی، «نظارت» است. برای اینکه چرخ‌های یک مجموعه درست بچرخند و در مسیر صحیح حرکت کنند و برای آن که اجزای یک سیستم هماهنگ به سوی هدف تعیین شده حرکت کنند و در کار یکدیگر اخلال و مزاحمت ایجاد نکنند، اصول ثابت شده در مدیریت علمی به ویژه اصل نظارت باید بر آن مجموعه و سیستم، اعمال شود.

سرویس ورزشی:

طبیعی هم هست که این اصل را کسانی باید اجرایی کنند که درباره آن وظیفه و مسئولیت مستقیم دارند. یعنی مدیران! ما اگر واقعا بخواهیم به دور از شعارها و علی‌رغم مقاومت‌ها و مخالفت‌ها و مانع‌تراشی‌ها، ورزش کشورمان را در مسیر درست و صحیح حرکت دهیم، مسیری که هدف آن حفظ مصالح ملی و رعایت حقوق و انتظار مردم است، راه و چاره‌ای نداریم جز آن که بر آن «مدیریت» کنیم، روشن است که مدیریت هم با دو خط حکم و تکیه زدن بر صندلی مخصوص، تحقق پیدا نمی‌کند، مدیریت وقتی از حالت ذهنی به شرایط عینی گام می‌گذارد که «اصول مدیریت، یک به یک و کامل نه دل بخواهی و بسته به نفع و ضرر خودمان. اعمال شود. اصول مدیریت هم، اصولی اثبات شده در کوران تجربه بشری و آزمون‌های مختلف علمی است و امروزه به ویژه بعد از انقلاب صنعتی، همگان مدیریت را به عنوان یک «علم» قبول دارند و دردانشگاه‌ها و مدارس تدریس می‌کنند و بر صحت اصول آن - با اندکی اختلاف‌نظر - متفق‌القولند. مثلا درباره لزوم رعایت اصل «نظارت» که موضوع مورد نظر و بحث ماست تقریبا کسی در دنیا یافت نمی‌شود که به مدیریت و نقش آن در پیشبرد امور اعتقاد داشته باشد، اما اصل نظارت را قبول نداشته باشد. این است که اگر قرار هست و باشد که ورزش ما آن‌چنان که می‌گوئیم و شعار می‌دهیم و به ویژه دولتمردان و مسئولان ورزش به آن بارها و در دوره‌های مختلف و دولت‌های دیروز و امروز، در مسیر رو به پیشرفت و در جهت تحقق اهداف و منافع ملی حرکت کند، باید و باید مدیریت علمی با همه اصول و فروعش بر آن اعمال شود. اگر می‌بینیم ورزش ما آنطور که دلخواه ماست، آنطور که در شأن این مملکت است، نیست دلیلی ندارد جز این که به هر دلیل و بهانه، مدیریت علمی و اصولی بر آن اعمال نشده است.
حتما هم یکی از اصول مغفول مانده، اصل مهم، حساس و حیاتی «نظارت» است. بر صاحبان عقل سلیم و دارندگان نیات خالص و اندیشه پاک این بسیار روشن و بدیهی است که «نظارت» با «دخالت» فرق دارد. هر آنقدر که نظارت و اعمال آن می‌تواند در جلوگیری از فساد و تباهی و در سلامت سیستم و روان بودن و سرعت حرکت آن به سوی اهداف تعیین شده، موثر باشد، دخالت نقش منفی و بازدارنده دارد. عرض کردیم این امری ساده و بدیهی است اما برای کسانی که مخالف مدیریت صحیح و اصولی هستند، کسانی که نام و نان خود را در حفظ وضع موجود جست‌وجو می‌کنند، و خلاصه آنهایی که «آنارشیسم» را فقط به خاطر منافع شخصی با تحقق اهداف بدخواهان ملک و ملت، بر «سیستم‌مداری» و رعایت قانون و اجرای اصول ترجیح می‌دهند، این موضوع باید! غیرقابل درک و فهم باشد به همین خاطر از طریق وسائل در اختیار به ویژه رسانه‌ها و علی‌الخصوص تاثیرگذارترین آنها، در این باره سفسطه می‌کنند، مغلطه به راه می‌اندازند و نظارت را دخالت معنی می‌کنند، با ذهن و افکار مخاطب و افکار عمومی (یا همان بینندگان عزیز و ارجمند!!) بازی می‌کنند و علیه مدیرانی که می‌خواهند به «مسئولیت» خود به درستی و شجاعت عمل کنند و درباره اصول «متعهد» باشند، جوسازی راه می‌اندازند و... حتی شنیده‌ایم با ریختن اشک‌های دروغین، فریبکارانه شکایت به مقامات بالاتر، رئیس‌جمهور و... می‌برند! و... جالب است.
یکی از جرم‌های همین افراد و جریانات سفسطه‌گر رخنه و دخالت بی‌جا و زیاده‌خواهانه در امور ورزش و مدیریت ورزش است! آن‌وقت این افراد خودشان مخالف نظارت مدیران بر کار و بار ورزش هستند و هر مدیری که بخواهد به وظیفه خود عمل کند و نقش نظارتی خود را ایفا کند به «دخالت» و «مداخله»‌گری، متهم می‌شود.
و البته در ورزش ما از این طنزهای تلخ بسیار یافت می‌شود...
سخن را جمع کنیم، علاوه بر مسائل و نکاتی که بالاتر آمد، تاکید بر مسئله نظارت و رعایت آن به ویژه در فاصله یک سال مانده به شروع المپیک، ضروری‌تر از همیشه به نظر می‌رسد. سال حساسی پیش‌روی ورزش ماست که مسئولان و اهالی ورزش و هرکس که دستی در این کار دارد و درباره آن احساس مسئولیت، دغدغه و تعهد دارد باید با همه وجود و تمام توان به میدان بیاید تا ورزش ایران در المپیک ریو، از لحاظ کمی حضوری قابل توجه و از نظر کیفی نمایشی دلپذیر داشته باشد. ضمن اینکه در همین روزهای اخیر،اخباری از گوشه و کنار ورزش و رشته‌های مختلف به گوشمان خورد که هم باعث تاسف شد و هم بار دیگر فقدان یا حداقل کمبود رعایت اصل نظارت در ورزش را در ذهن تداعی کرد.
ناکامی کاراته در رقابت‌های آسیایی، از دست رفتن کرسی بین‌المللی در این رشته و عدم کامیابی وزنه‌برداری در مسابقات قهرمانی آسیا که هشداری برای ما بود، نتایج کشتی فرنگی در آوردگاه جهانی و... بالاخره، آنچه که از زبان دبیر کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال به عنوان دلیل استعفای ایشان و رئیس کمیته ذکر شده شنیدیم یعنی قانون گریزی و قانون‌ستیزی که حتی درجاهایی به خاطر اجابت خواسته‌های غیرقانونی و قلدرانه عناصر خارجی یا خارج‌نشین فوتبال رنگ و بوی قانون ننگین و شرم‌آور «کاپیتولاسیون»! را به خود می‌گیرد و... از این دسته اخبار است که امیدواریم مسئولان ارشد ورزش این اتفاقات را برای انجام وظیفه و نظارت بر حوزه فعالیت خود به دقت و با اقتدار پیگیری نمایند و مسئولان مستقیم این فدراسیون‌ها (کاراته، وزنه‌برداری، کشتی و به ویژه، فوتبال و...) درباره اتفاقات اخیر به جای خنده تحویل دادن و شوخی کردن! به اهالی ورزش توضیحات قانع‌کننده، ارائه نمایند.