وظیفه عمارها(نگاه)
علیاکبری
بدترین خبر برای نیرویی که درلجمن(۱) (لبه جلویی منطقه نبرد) در حال درگیری با دشمن است کشته شدن فرمانده یا از دست دادن تجهیزات و یا حتی تلفات گسترده نیست چرا که این موارد جزء لاینفک و طبیعت جنگ نظامی هستند بلکه کابوس نیرویی که در این نقطه حساس در حال مبارزه است، خبر دست کشیدن عقبه از مبارزه و یا تسلیم نیروهای عقبه به دشمن است. در این صورت نیروی در حال مبارزه در خط مقدم به این خواهند اندیشید که پیشروی و مقاومت هیچ تاثیری نخواهد داشت چرا که آن کسی که قرار است از این پیروزی و مقاومت استقبال نماید، از پیش بازنده و مغلوب نبرد بوده است. دشمن نیز از این موضوع آگاهی دارد بنابراین تلاش میکند که به جای حمله به نیروی خط مقدم، عقبه را فتح نماید چرا که در این صورت پیروزی در عملیات قطعی خواهد بود.
این موضوع هر چند در نبردهای سخت و نظامی قابل لمس و محسوس است لیکن در عرصه دیگر نبردها نیز قابل تعمیم خواهد بود. یکی از موضوعاتی که بعد از جمعبندی مذاکرات ایران و 5+1 که از آن به برجام نام برده میشود در دستور کار نظام رسانهای و ناتوی فرهنگی دشمن قرار گرفته، القای این نکته است که ایران دست از آرمانهای خود کشیده و به اردوگاه غرب پیوسته است. سخن از این که قرار است ایران به جامعه جهانی برگردد و یا این که توافق با ایران باعث جهانی امنتر خواهد شد هر چند در روزهای اول بعد از مذاکرات از رسانههای غربی بسیار شنیده شد لیکن اکنون تفسیر این سخن از زبان همان رسانهها و صاحبان آنها به طور علنیتر و شفافتر شنیده میشود. غرب تلاش دارد این مذاکرات را به تغییر رفتار ایران و دست کشیدن ایران از آرمانهای خود معرفی نماید؛ بنابراین سخن از این گفته میشود که ایران در سیاست خود نسبت به رژیم اشغالگرصهیونیستی تجدیدنظر نموده است. این خط القای رسانهها هر چند با پیش شرط یکی از دولتمردان آلمان قبل از سفر به ایران شنیده شد لیکن همزمان با حضور یکی از مسئولین دولت خبیث انگلستان در ایران از رسانهای که ایرانیان آن را اعلام کننده رمز عملیات کودتای 28 مرداد میدانند تکرار گردید تا مشخص شود غرب به دنبال القا این نکته است که ایران در سیاست خود نسبت به رژیم صهیونیستی تجدیدنظر نموده است. تثبیت این خط رسانهای هر چند در داخل کشور نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد لیکن مردم خارج از ایران که در بمباران رسانهای غرب قرار دارند را با ابهام و تردید مواجه خواهد ساخت.
نیرویی که در فلسطین و لبنان و یا سوریه در مقابل توطئههای رژیم غاصب صهیونیستی و دیگر ایادی نظام سلطه در حال مبارزه است اگر به این باور برسد که ایران تغییر مسیر داده و به کدخدایی آمریکا گردن نهاده، آیا به مقاومت خود ادامه خواهد داد؟ این مسئله را در کنار اخباری قرار دهید که رسانههای غربی از زبان برخی مسئولین و دولتمردان ایرانی تکرار مینمایند. سخنانی با مضمون اینکه «جهان یک دهکدهای است که ایران نمیتواند مانند یک جزیره در آن زندگی کند»، «بعد از توافق نباید مانند قبل از توافق سخن گفت و باید در نحوه سخن گفتن خود مواظبت بیشتری نماییم»، «ما آماده گفتوگو در خصوص مسائلی چون حقوقبشر... هستیم» و ... این ابهام را در ذهن مخاطب تقویت خواهد کرد که ایران یک تغییر راهبرد اساسی در اصول سیاست خود انجام داده است. مظلومان و مستضعفان عالم، ایران اسلامی را عقبه و پشتیبان خود میدانند و اگر هم مقاومتی از ناحیه ایشان در مقابل نظام سلطه و مستکبران عالم صورت میگیرد به امید داشتن یک عقبه قوی و مستحکم به نام ایران است و اگر به این باور برسند که ایران تسلیم شده، توانی برای مقاومت نخواهند داشت.
رهبرمعظم انقلاب به عنوان سکاندار کشتی انقلاب در اولین گام مقابله با این راهبرد دشمن که میتوان از آن به نام راهبرد نفوذ در ادراک مخاطب نام برد، حتی قبل از وصول به جمعبندی برجام به طور صریح و شفاف اعلام داشتند که موضوع مذاکرات ایران و 5+1 صرفا در بحث هستهای است و حتی بعد از اعلام جمعبندی برجام که حتی هنوز نمیتوان به آن توافق نامید به طور علنی اعلام نمودند که سیاستهای ایران در موضوعات مهم و از جمله حمایت از مقاومت، مقابله با آمریکا، دشمن دانستن رژیم کودککش صهیونیستی، حمایت از مظلومان و ... هیچ تغییری نخواهد کرد و در دیدار با برخی مهمانان خارجی در 26 مردادماه اعلام داشتند: «ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم؛ از مقاومت فلسطین- که یکی از برجستهترین فصول تاریخ امت اسلامی، در طول این سالها مقاومت فلسطین است- دفاع میکنیم. هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند، ما از او حمایت میکنیم؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد؛ همهجور حمایتی که برای ما ممکن است، از هر کسی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند، خواهیم کرد.» تا نیرویی که در صف اول مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام و شرافت انسانی در حال مجاهدت است به این باور و یقین برسد که نه تنها عقبه از دست نرفته و تسلیم نشده بلکه با قوت و قدرت بیشتر از قبل در حال حمایت از نیروهای خط مقدم خویش است.
برای شکست این خط القای رسانهای نظام سلطه باید در درجه اول نخبگان و سیاستمداران و افراد به اصطلاح تریبوندار وارد صحنه شده و به فراخور توان خویش، اقدامات رسانهای را مبذول دارند. یک نکته اساسی که نباید از آن غفلت ورزید اهمیت حضور عمارها در صحنه است. تنها برای شناخت قدرت تبلیغات نسبت به قدرت نظامی میتوان به خدعه معاویه و عمروعاص در جنگ صفین اشاره کرد. تا زمانی که عمار یاسر زنده بود و در سپاه امیرالمومنین به روشنگری میپرداخت، توطئههای تبلیغی سپاه دشمن شکست میخورد لیکن بعد از شهادت ایشان هر چند مالک اشتر، فرمانده سپاه حضرت توانسته بود به نزدیک خیمه فرماندهی دشمن برسد لیکن مجبور شد به خاطر کوتهاندیشی برخی لشکریان و فریب ایشان در مقابل دشمن، عقبنشینی نماید. اگر عمارها روشنگری نکنند، مالک اشترها نیز مجبور به بازگشت خواهند شد. نخبگان و اصحاب رسانه باید این موضوع را که ایران اسلامی قویتر از گذشته مسیر خود را ادامه داده و از مقاومت و مظلومان عالم حمایت خواهد کرد را به طور مناسب پوشش داده و با القای رسانهای دشمن مقابله نمایند. عمارها باید نقش تبیینگری خویش را قویتر از گذشته ادامه دهند که در این صورت مالک اشترها به پیروزی نهایی و قاطع دست خواهند یافت.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
1- اصطلاحی نظامی و به مفهوم «اولین خط درگیری نیروهای خودی با دشمن»
بدترین خبر برای نیرویی که درلجمن(۱) (لبه جلویی منطقه نبرد) در حال درگیری با دشمن است کشته شدن فرمانده یا از دست دادن تجهیزات و یا حتی تلفات گسترده نیست چرا که این موارد جزء لاینفک و طبیعت جنگ نظامی هستند بلکه کابوس نیرویی که در این نقطه حساس در حال مبارزه است، خبر دست کشیدن عقبه از مبارزه و یا تسلیم نیروهای عقبه به دشمن است. در این صورت نیروی در حال مبارزه در خط مقدم به این خواهند اندیشید که پیشروی و مقاومت هیچ تاثیری نخواهد داشت چرا که آن کسی که قرار است از این پیروزی و مقاومت استقبال نماید، از پیش بازنده و مغلوب نبرد بوده است. دشمن نیز از این موضوع آگاهی دارد بنابراین تلاش میکند که به جای حمله به نیروی خط مقدم، عقبه را فتح نماید چرا که در این صورت پیروزی در عملیات قطعی خواهد بود.
این موضوع هر چند در نبردهای سخت و نظامی قابل لمس و محسوس است لیکن در عرصه دیگر نبردها نیز قابل تعمیم خواهد بود. یکی از موضوعاتی که بعد از جمعبندی مذاکرات ایران و 5+1 که از آن به برجام نام برده میشود در دستور کار نظام رسانهای و ناتوی فرهنگی دشمن قرار گرفته، القای این نکته است که ایران دست از آرمانهای خود کشیده و به اردوگاه غرب پیوسته است. سخن از این که قرار است ایران به جامعه جهانی برگردد و یا این که توافق با ایران باعث جهانی امنتر خواهد شد هر چند در روزهای اول بعد از مذاکرات از رسانههای غربی بسیار شنیده شد لیکن اکنون تفسیر این سخن از زبان همان رسانهها و صاحبان آنها به طور علنیتر و شفافتر شنیده میشود. غرب تلاش دارد این مذاکرات را به تغییر رفتار ایران و دست کشیدن ایران از آرمانهای خود معرفی نماید؛ بنابراین سخن از این گفته میشود که ایران در سیاست خود نسبت به رژیم اشغالگرصهیونیستی تجدیدنظر نموده است. این خط القای رسانهها هر چند با پیش شرط یکی از دولتمردان آلمان قبل از سفر به ایران شنیده شد لیکن همزمان با حضور یکی از مسئولین دولت خبیث انگلستان در ایران از رسانهای که ایرانیان آن را اعلام کننده رمز عملیات کودتای 28 مرداد میدانند تکرار گردید تا مشخص شود غرب به دنبال القا این نکته است که ایران در سیاست خود نسبت به رژیم صهیونیستی تجدیدنظر نموده است. تثبیت این خط رسانهای هر چند در داخل کشور نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد لیکن مردم خارج از ایران که در بمباران رسانهای غرب قرار دارند را با ابهام و تردید مواجه خواهد ساخت.
نیرویی که در فلسطین و لبنان و یا سوریه در مقابل توطئههای رژیم غاصب صهیونیستی و دیگر ایادی نظام سلطه در حال مبارزه است اگر به این باور برسد که ایران تغییر مسیر داده و به کدخدایی آمریکا گردن نهاده، آیا به مقاومت خود ادامه خواهد داد؟ این مسئله را در کنار اخباری قرار دهید که رسانههای غربی از زبان برخی مسئولین و دولتمردان ایرانی تکرار مینمایند. سخنانی با مضمون اینکه «جهان یک دهکدهای است که ایران نمیتواند مانند یک جزیره در آن زندگی کند»، «بعد از توافق نباید مانند قبل از توافق سخن گفت و باید در نحوه سخن گفتن خود مواظبت بیشتری نماییم»، «ما آماده گفتوگو در خصوص مسائلی چون حقوقبشر... هستیم» و ... این ابهام را در ذهن مخاطب تقویت خواهد کرد که ایران یک تغییر راهبرد اساسی در اصول سیاست خود انجام داده است. مظلومان و مستضعفان عالم، ایران اسلامی را عقبه و پشتیبان خود میدانند و اگر هم مقاومتی از ناحیه ایشان در مقابل نظام سلطه و مستکبران عالم صورت میگیرد به امید داشتن یک عقبه قوی و مستحکم به نام ایران است و اگر به این باور برسند که ایران تسلیم شده، توانی برای مقاومت نخواهند داشت.
رهبرمعظم انقلاب به عنوان سکاندار کشتی انقلاب در اولین گام مقابله با این راهبرد دشمن که میتوان از آن به نام راهبرد نفوذ در ادراک مخاطب نام برد، حتی قبل از وصول به جمعبندی برجام به طور صریح و شفاف اعلام داشتند که موضوع مذاکرات ایران و 5+1 صرفا در بحث هستهای است و حتی بعد از اعلام جمعبندی برجام که حتی هنوز نمیتوان به آن توافق نامید به طور علنی اعلام نمودند که سیاستهای ایران در موضوعات مهم و از جمله حمایت از مقاومت، مقابله با آمریکا، دشمن دانستن رژیم کودککش صهیونیستی، حمایت از مظلومان و ... هیچ تغییری نخواهد کرد و در دیدار با برخی مهمانان خارجی در 26 مردادماه اعلام داشتند: «ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم؛ از مقاومت فلسطین- که یکی از برجستهترین فصول تاریخ امت اسلامی، در طول این سالها مقاومت فلسطین است- دفاع میکنیم. هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند، ما از او حمایت میکنیم؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد؛ همهجور حمایتی که برای ما ممکن است، از هر کسی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند، خواهیم کرد.» تا نیرویی که در صف اول مبارزه و جهاد با دشمنان اسلام و شرافت انسانی در حال مجاهدت است به این باور و یقین برسد که نه تنها عقبه از دست نرفته و تسلیم نشده بلکه با قوت و قدرت بیشتر از قبل در حال حمایت از نیروهای خط مقدم خویش است.
برای شکست این خط القای رسانهای نظام سلطه باید در درجه اول نخبگان و سیاستمداران و افراد به اصطلاح تریبوندار وارد صحنه شده و به فراخور توان خویش، اقدامات رسانهای را مبذول دارند. یک نکته اساسی که نباید از آن غفلت ورزید اهمیت حضور عمارها در صحنه است. تنها برای شناخت قدرت تبلیغات نسبت به قدرت نظامی میتوان به خدعه معاویه و عمروعاص در جنگ صفین اشاره کرد. تا زمانی که عمار یاسر زنده بود و در سپاه امیرالمومنین به روشنگری میپرداخت، توطئههای تبلیغی سپاه دشمن شکست میخورد لیکن بعد از شهادت ایشان هر چند مالک اشتر، فرمانده سپاه حضرت توانسته بود به نزدیک خیمه فرماندهی دشمن برسد لیکن مجبور شد به خاطر کوتهاندیشی برخی لشکریان و فریب ایشان در مقابل دشمن، عقبنشینی نماید. اگر عمارها روشنگری نکنند، مالک اشترها نیز مجبور به بازگشت خواهند شد. نخبگان و اصحاب رسانه باید این موضوع را که ایران اسلامی قویتر از گذشته مسیر خود را ادامه داده و از مقاومت و مظلومان عالم حمایت خواهد کرد را به طور مناسب پوشش داده و با القای رسانهای دشمن مقابله نمایند. عمارها باید نقش تبیینگری خویش را قویتر از گذشته ادامه دهند که در این صورت مالک اشترها به پیروزی نهایی و قاطع دست خواهند یافت.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
1- اصطلاحی نظامی و به مفهوم «اولین خط درگیری نیروهای خودی با دشمن»