اولویت خدمت به مردم یا اقامه نماز؟
نماز بهترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهای دیگر هم قبول میشود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمیشود، همان طور که اگر انسان شبانهروزی پنج نوبت در نهر آبی شستوشو کند، آلودگی در بدنش نمیماند، نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک میکند و سزاوار است که انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و کسی که نماز را پست و سبک شمارد مانند کسی است که نماز نمیخواند، با این وجود سؤالاتی ذهن مخاطب جوان را به خود مشغول میکند که مرکز تخصصی نماز در جواب این سوالات چنین پاسخ میدهد:
اگر نماز تشکر از خداست و بناست از نعمتهای خداوند تشکر کنیم، چرا حتماً باید نماز بخوانیم و حال آنکه میتوانیم حتی موقع خواب در حالی که در رختخواب خود دراز کشیدهایم، به صورت زبانی از خدا تشکر کنیم و لازم نیست حتما نماز بخوانیم؟
نماز؛ عبادت چندمنظوره
نماز تنها جنبه شکرگزارى ندارد، بلکه عبادت چند منظوره است که بدون انجام دادن آن اهداف مشخص شده آن تامین نمیشود. کارکردهای فراوان دیگری در نماز وجود دارد که تنها در پرتو اقامه نماز است که میتوان آنها را محقق ساخت. کارکردهایی همچون:
1. طهارت و پاکیزگی از طریق وضو، غسل، لباس پاک و مکان پاک؛
2. رعایت حلال و حرام از جهت مکان غیرغصبی، آب مباح و لباس مباح؛
3. توجه به زمان و نظم اوقات نماز؛
4. یادآوری اصول اعتقادی در سوره حمد و...؛
5. ارتباط روحی و عاطفی با الگوها و اولیای الهی (انعمت علیهم - عبادالله الصالحین -...)؛
6. اعلام و شعار(اذان و اقامه)؛
7. وحدت و همدلی (نماز جماعت - نمازهای جمعه و عید)؛
8. نشاط (ارتباط با آب در وضو و غسل)
9. همگرایی و نظم اجتماعی با برگزاری نماز جماعت؛
10. تحرک بدنی (قیام - رکوع و سجده)(1)
حال آیا میتوان گفت که تنها تشکر زبانی قابلیت جایگزینی نماز را دارد؟
علاوه بر آنچه گفته شد، تشکر از خداوند نیز وقتى عملى خواهد شد که آنچه او خواسته است ما انجام دهیم؛ نه آنچه که دلمان مىخواهد، چه اینکه روح عبادت، همانا عبودیت و بندگى است، یعنى تسلیم فرمان بودن که طبیعتا باید انضباط و مقرراتى باشد تا بنده را با آن امتحان کرده روح بندگى را در او پرورش دهند.
برای سپاسگزاری از خدا به وسیله نماز نیز شکل خاصی وجود دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. خداوند متعال برای نماز آداب و خصوصیات ویژهای قرار داده که باید رعایت شود تاعبادت و تشکر از خدا محسوب شود، مثل بیان ذکرهای مخصوص با شرائط خاص و در زمان خاص و معین. بنابراین وقتی ما مامور هستیم که نماز را بپا داریم وبرای نمازاوقات خاصی تعیین شده وارکان خاصی(نیت، رکوع، سجود و...) قرار داده شده، نمیتوانیم به سلیقه خود عمل کرده و ادعای تشکر از خداوند متعال نیز داشته باشیم!
خدمت به مردم یا اقامه نماز؟
مگر نه اینکه با ارزشترین اعمال خدمت به مردم است! پس اگر کسی به دیگران خدمت بکند مثل کسانی که با اختراعات خود به مردم خدمت میکنند، دیگر چه نیازی به نماز دارد! آیا این خدمات جای نماز را پر نمیکند؟
بدیهی است ریشه و عامل خدمات، ارزندهتر از یک خدمت است، زیرا کسی که انگیزه خدمت را در درون خود بارور کند، خدمات فراوانی را از خود بروز خواهد داد و یکی از مهمترین آثار نماز آن است که ریشه پاکیها و انگیزهساز خدمات است، علاوه بر اینکه نباید فراموش کرد که بالاتر از خدمت به مردم خدمت به خالق و پروردگار عالمیان در روی زمین است و نماز خدمت به خداوند متعال است که هیچ چیز جایگزین آن نمیشود.
امام صادق(ع) فرمودهاند: «إِنَّ طَاعَهَ اللَّهِ خِدْمَتُهُ فِیالْأَرْضِ فَلَیْسَ شَیْءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ تَعْدِلُ الصَّلَاه»(2) پیروی و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمین است و هیچ چیز در خدمت به پروردگار معادل نماز نیست.
دستورات دین مقدس اسلام هر کدام در جای خود خوب و مناسب است و هر کدام اثر و نورانیت و کمالبخشی خاص خود را دارد. همانگونه که سیری جای تشنگی را نمیگیرد و سیرابی جایگزین گرسنگی نمیشود، در تعالیم اسلام نیز خدمت به خلق همچون اختراعات مفید جای نماز را نمیگیرد و نماز جایگزین خدمت به مردم نمیشود.
البته در مورد نمازهای مستحبی میتوان گفت که اگر با خدمت به مردم تعارضی داشته باشد، به این معنا که خواندن نماز مستحبی مانع انجام خدمت مهم و لازمی که دیگری نمیتواند آن را انجام دهد و تنها از عهده من بر میآید، در این صورت خدمت به خلق حق تقدم دارد.
نکته مهم این است که معمولاً همین تعارض و تقابل میان نماز مستحبی و خدمت به خلق موردی و مختص موارد خاصی است و این گونه نیست که ما همیشه نماز مستحبی و نافله را به خاطر خدمت به مردم ترک کنیم، چون این خود از دامهای شیطان برای محروم کردن بندگان مومن از فیض نماز مستحبی است.
در پایان خوب است این نکته را نیز یادآور شویم که خدمت به خلق دامنه وسیعی دارد و اگرچه بطور قطع هرگونه خدمت به خلق خدا هر چند به ظاهر ناچیز باشد موجب پاداش و ثواب است. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «من رفع حجراً عن الطریق کتبت له حسنه»(3) هر کس سنگى را از راه مردم بردارد، براى آن حسنه و ثوابى نوشته مىشود.
اما اگر این خدمت از راه تعلیم و هدایت دیگران باشد، ارزش فوقالعادهاى دارد؛ پیامبر اکرم(ص) به امام على(ع) فرمود: «لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبِهَا»(4)، اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند براى تو از همه چیز که خورشید بر آن طلوع و غروب کند بهتر است و یا امام صادق(ع) در خصوص خدمت به مردم در مسیر علمآموزی فرمودهاند: «مَنْ عَلَّمَ خَیْراً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِه»(5) کسى که به دیگرى چیزخوبی بیاموزد، براى او مثل پاداش آنکه به آن علم عمل مىکند پاداش هست.
فرق نماز با یوگا
یوگا نوعی ورزش همراه با تمرکز است و از آثار معنوی- فرهنگی و تربیتی و ارتباط با مبداء هستی کاملاً تهی است. در حالی که نماز جامعترین و کاملترین راه پرواز از جهان ماده و پیوستن به معبود و معشوق حقیقی و کمال و جمال مطلق است.
هر یک از شرایط، اجزاء، اقوال و افعال نماز دارای معانی و اسراری عظیم و دربردارنده اصول تربیتی و پیامآور فرهنگی خاص هستند که هیچ یک از آنها در یوگا وجود ندارد.
به نظر میرسد، آنچه باعث این مقایسه نادرست شده چند چیز است:
الف- اینکه غالباً نمازهای ما حقیقی و با حضور قلب و آداب باطنی نیست و چون به ژرفای نماز راه نیافته و نماز در هویدای دل ما رسوخ نکرده است، با حرکات دیگری که با نگرش سطحی مشابه است، یکسان انگاشته میشود.
ب- بیتوجهی به اسرار و روح نماز و تعالیم و پیامدهای معنوی، تربیتی، روحانی، دنیوی و اخروی هریک از اجزاء و شرایط آن باعث پناه بردن به ارزشهایی چون یوگا میشود، باید بدانیم که یوگا تنها یک ورزش برای تقویت بعدی از ابعاد درونی انسان است و برای عبادات و نیایش و شکرگزاری آفریدگار نیست.(6)
*پینوشتها:
1- مجتبی کلباسی، یکصدو ده پرسش درباره نماز، انتشارات ستاد اقامه نماز، 1388، نهم، ص 114
2- بحارالأنوار، ج 14، ص 185
3- نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول، ص 769 شماره 3018
4- بحارالأنوار، ج1، ص 216
5- الکافی، ج1، ص 35
6- یکصدو ده پرسش درباره نماز، همان
از: فارس
اگر نماز تشکر از خداست و بناست از نعمتهای خداوند تشکر کنیم، چرا حتماً باید نماز بخوانیم و حال آنکه میتوانیم حتی موقع خواب در حالی که در رختخواب خود دراز کشیدهایم، به صورت زبانی از خدا تشکر کنیم و لازم نیست حتما نماز بخوانیم؟
نماز؛ عبادت چندمنظوره
نماز تنها جنبه شکرگزارى ندارد، بلکه عبادت چند منظوره است که بدون انجام دادن آن اهداف مشخص شده آن تامین نمیشود. کارکردهای فراوان دیگری در نماز وجود دارد که تنها در پرتو اقامه نماز است که میتوان آنها را محقق ساخت. کارکردهایی همچون:
1. طهارت و پاکیزگی از طریق وضو، غسل، لباس پاک و مکان پاک؛
2. رعایت حلال و حرام از جهت مکان غیرغصبی، آب مباح و لباس مباح؛
3. توجه به زمان و نظم اوقات نماز؛
4. یادآوری اصول اعتقادی در سوره حمد و...؛
5. ارتباط روحی و عاطفی با الگوها و اولیای الهی (انعمت علیهم - عبادالله الصالحین -...)؛
6. اعلام و شعار(اذان و اقامه)؛
7. وحدت و همدلی (نماز جماعت - نمازهای جمعه و عید)؛
8. نشاط (ارتباط با آب در وضو و غسل)
9. همگرایی و نظم اجتماعی با برگزاری نماز جماعت؛
10. تحرک بدنی (قیام - رکوع و سجده)(1)
حال آیا میتوان گفت که تنها تشکر زبانی قابلیت جایگزینی نماز را دارد؟
علاوه بر آنچه گفته شد، تشکر از خداوند نیز وقتى عملى خواهد شد که آنچه او خواسته است ما انجام دهیم؛ نه آنچه که دلمان مىخواهد، چه اینکه روح عبادت، همانا عبودیت و بندگى است، یعنى تسلیم فرمان بودن که طبیعتا باید انضباط و مقرراتى باشد تا بنده را با آن امتحان کرده روح بندگى را در او پرورش دهند.
برای سپاسگزاری از خدا به وسیله نماز نیز شکل خاصی وجود دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. خداوند متعال برای نماز آداب و خصوصیات ویژهای قرار داده که باید رعایت شود تاعبادت و تشکر از خدا محسوب شود، مثل بیان ذکرهای مخصوص با شرائط خاص و در زمان خاص و معین. بنابراین وقتی ما مامور هستیم که نماز را بپا داریم وبرای نمازاوقات خاصی تعیین شده وارکان خاصی(نیت، رکوع، سجود و...) قرار داده شده، نمیتوانیم به سلیقه خود عمل کرده و ادعای تشکر از خداوند متعال نیز داشته باشیم!
خدمت به مردم یا اقامه نماز؟
مگر نه اینکه با ارزشترین اعمال خدمت به مردم است! پس اگر کسی به دیگران خدمت بکند مثل کسانی که با اختراعات خود به مردم خدمت میکنند، دیگر چه نیازی به نماز دارد! آیا این خدمات جای نماز را پر نمیکند؟
بدیهی است ریشه و عامل خدمات، ارزندهتر از یک خدمت است، زیرا کسی که انگیزه خدمت را در درون خود بارور کند، خدمات فراوانی را از خود بروز خواهد داد و یکی از مهمترین آثار نماز آن است که ریشه پاکیها و انگیزهساز خدمات است، علاوه بر اینکه نباید فراموش کرد که بالاتر از خدمت به مردم خدمت به خالق و پروردگار عالمیان در روی زمین است و نماز خدمت به خداوند متعال است که هیچ چیز جایگزین آن نمیشود.
امام صادق(ع) فرمودهاند: «إِنَّ طَاعَهَ اللَّهِ خِدْمَتُهُ فِیالْأَرْضِ فَلَیْسَ شَیْءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ تَعْدِلُ الصَّلَاه»(2) پیروی و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمین است و هیچ چیز در خدمت به پروردگار معادل نماز نیست.
دستورات دین مقدس اسلام هر کدام در جای خود خوب و مناسب است و هر کدام اثر و نورانیت و کمالبخشی خاص خود را دارد. همانگونه که سیری جای تشنگی را نمیگیرد و سیرابی جایگزین گرسنگی نمیشود، در تعالیم اسلام نیز خدمت به خلق همچون اختراعات مفید جای نماز را نمیگیرد و نماز جایگزین خدمت به مردم نمیشود.
البته در مورد نمازهای مستحبی میتوان گفت که اگر با خدمت به مردم تعارضی داشته باشد، به این معنا که خواندن نماز مستحبی مانع انجام خدمت مهم و لازمی که دیگری نمیتواند آن را انجام دهد و تنها از عهده من بر میآید، در این صورت خدمت به خلق حق تقدم دارد.
نکته مهم این است که معمولاً همین تعارض و تقابل میان نماز مستحبی و خدمت به خلق موردی و مختص موارد خاصی است و این گونه نیست که ما همیشه نماز مستحبی و نافله را به خاطر خدمت به مردم ترک کنیم، چون این خود از دامهای شیطان برای محروم کردن بندگان مومن از فیض نماز مستحبی است.
در پایان خوب است این نکته را نیز یادآور شویم که خدمت به خلق دامنه وسیعی دارد و اگرچه بطور قطع هرگونه خدمت به خلق خدا هر چند به ظاهر ناچیز باشد موجب پاداش و ثواب است. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «من رفع حجراً عن الطریق کتبت له حسنه»(3) هر کس سنگى را از راه مردم بردارد، براى آن حسنه و ثوابى نوشته مىشود.
اما اگر این خدمت از راه تعلیم و هدایت دیگران باشد، ارزش فوقالعادهاى دارد؛ پیامبر اکرم(ص) به امام على(ع) فرمود: «لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبِهَا»(4)، اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند براى تو از همه چیز که خورشید بر آن طلوع و غروب کند بهتر است و یا امام صادق(ع) در خصوص خدمت به مردم در مسیر علمآموزی فرمودهاند: «مَنْ عَلَّمَ خَیْراً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِه»(5) کسى که به دیگرى چیزخوبی بیاموزد، براى او مثل پاداش آنکه به آن علم عمل مىکند پاداش هست.
فرق نماز با یوگا
یوگا نوعی ورزش همراه با تمرکز است و از آثار معنوی- فرهنگی و تربیتی و ارتباط با مبداء هستی کاملاً تهی است. در حالی که نماز جامعترین و کاملترین راه پرواز از جهان ماده و پیوستن به معبود و معشوق حقیقی و کمال و جمال مطلق است.
هر یک از شرایط، اجزاء، اقوال و افعال نماز دارای معانی و اسراری عظیم و دربردارنده اصول تربیتی و پیامآور فرهنگی خاص هستند که هیچ یک از آنها در یوگا وجود ندارد.
به نظر میرسد، آنچه باعث این مقایسه نادرست شده چند چیز است:
الف- اینکه غالباً نمازهای ما حقیقی و با حضور قلب و آداب باطنی نیست و چون به ژرفای نماز راه نیافته و نماز در هویدای دل ما رسوخ نکرده است، با حرکات دیگری که با نگرش سطحی مشابه است، یکسان انگاشته میشود.
ب- بیتوجهی به اسرار و روح نماز و تعالیم و پیامدهای معنوی، تربیتی، روحانی، دنیوی و اخروی هریک از اجزاء و شرایط آن باعث پناه بردن به ارزشهایی چون یوگا میشود، باید بدانیم که یوگا تنها یک ورزش برای تقویت بعدی از ابعاد درونی انسان است و برای عبادات و نیایش و شکرگزاری آفریدگار نیست.(6)
*پینوشتها:
1- مجتبی کلباسی، یکصدو ده پرسش درباره نماز، انتشارات ستاد اقامه نماز، 1388، نهم، ص 114
2- بحارالأنوار، ج 14، ص 185
3- نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول، ص 769 شماره 3018
4- بحارالأنوار، ج1، ص 216
5- الکافی، ج1، ص 35
6- یکصدو ده پرسش درباره نماز، همان
از: فارس