« نفس »، دشمن درجه یک انسان
به ما گفتند در دعاها بگوئید: وَ لا تَجعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا (1)؛ خدايا! اين صحنه دل ما را طوري شفاف بكن كه كينه هيچ كسي در آن نباشد. خداي سبحان به فلان شخص خير داد، به ما هم بدهد؛ كم كه نمي آيد! لا تَزيدُهُ كَثرَهُ العَطاءِ إلا جُوداً وَ كَرَماً (2). بعضي ها هستند كه كرمشان محدود است، وقتي دادند تمام مي شود؛ امّا اگر كسي كرمش نا متناهي باشد، نعمتهایش بي پايان؛ كم نمي آيد! چرا فقط از خدا يك سلسله كمالات توقع داشته باشيم؛ نخير، هم به آن آقا بدهد، هم به ما. چرا از او بگيرد و به ما بدهد؛ اين مي شود حسد! نه؛ به او بدهد، اَضعاف مُضاعف هم بدهد، به ما هم بدهد.
بهشت دروني، نمادي از اوصاف دروني انسان
ما مي توانيم در درون خود يك بهشتي داشته باشيم و راحت زندگي بكنيم. چون هيچ چيزي ما را راحت نمي كند، مگر همان اوصاف دروني ما! حالا بر فرض يك چنين سالني را پر از برليان بكنند، بين دو نفر تقسيم بكنند؛ تازه اوّل دعواست! هيچ چيزي جداي از جان آدم، آدم را راضي نگه نمي دارد!! ما خيال مي كنيم آسايش ما در بيرون جان ماست؛ نخير، آسايش ما در درون جان ماست.
« نفس»، بدترين دشمن انسان
هيچ كسي در عالم دشمن ما نيست، فقط خود مائيم كه مزاحم خود مائيم!استادمان مرحوم آقاي شيخ محمّد تقي آملي(ره) صاحب مصباحالهدي، صاحب دُرر الفوائد فرمودند: دو بار براي من اين صحنه پيش آمد كه من در عالم رؤيا ديدم دشمني به من حمله كرده است و من قدرت مقابله با او را ندارم؛ او مرتب حمله ميكند و من هيچ چاره اي نداشتم؛ بالأخره ناچار شدم دستش را گاز بگيرم تا مرا رها كند. دست او را به شدت گاز گرفتم و از شدت درد بيدار شدم، ديدم دستم در دهان خود من است. به من فهماندند هيچ كس دشمن تو نيست، مگر خود تو! كسي در عالم به ما كاري ندارد. نه فرشتگان به ما كاري دارند، نه انسانها به ما كاري دارند، نه در و ديوار به ما كاري دارند: اَعدَي عَدُوِّكَ نَفسُكَ الَّتِي بِينَ جَنبَيك (3).
ما اگر درست زندگي كرديم، همه چیز براي ما حل است. بد كسي را نخواهيم، نقص كسي را نخواهيم، در صدد عيب جوئي كسي نباشيم. ما وظيفه داريم هدايت بكنيم، امر به معروف بكنيم، نهي از منكر بكنيم، تا آنجا كه ممكن است دست كسي را بگيريم؛ امّا كينه كسي را در دل راه ندهيم. آنوقت قهراً ما مي شويم بهشتي منش، وقتي شديم بهشتي منش، ما هم ميوه مان دائمي است! حالا هر كس به اندازه خودش؛ يك وقت يك كسي حوزوي است، يك وقت يك كسي دانشگاهي است، يك وقت يك كسي كشاورز است، يك وقت كسي دامدار است. بالأخره يك كشاورز صالح در تمام مدت عمرش در آن منطقه خودش بركت دارد. مهندس اينطور است، معمار اينطور است، كارگر اينطور است، كارفرما اينطور است؛ هر كسي در كار خودش مي شود: وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً اَينَ مَا كُنتُ (4).
سرّ همراه بودن دعاها با ذكر شريف صلوات
به ما گفتند: در تمام مدت ها، مخصوصاً شب جمعه به نام اهلبيت (عليهم السَّلام) عرض ارادت كنيد. يكي از بهترين ذكرهاي شب جمعه همين صلوات بر محمّد و آل محمّد است. اينكه ميبينيد در صحيفه سجاديه وجود مبارك امام سجاد (ع) هر دعائي كه دارد، اوّل درود بر اين خاندان است؛ سرّش همان نكته اي است كه وجود مبارك حضرت امير در نهج البلاغه دارد. حضرت فرمود: شما اگر صلوات بفرستيد بر اهل بيت؛ خدا اين صلوات را، اين دعا را مستجاب مي كند. در كنار اين دعا اگر يك دعاي ديگر بخواهيد، آن راهم خدا مستجاب مي كند؛چون اگر شما دو چيز را از خدا بخواهيد؛ اينچنين نيست كه خدا يكي را قبول بكند، يكي را قبول نكند! به بركت آن اوّلي، دوّمي را هم قبول ميكند. يعني اگر ما صلوات فرستاديم، سپس از خداي سبحان چيزي را خواستيم، هر دو را عملي مي كند؛حضرت فرمود: فائده صلوات بر اهل بيت (عليهم السَّلام) اين است كه ادعيه بعدي شما هم مستجاب است. آنوقت ما خودمان مي شويم يك بهشت سيّار!
رسول خدا (ص) شهر حكمت و امير مؤمنان (ع)
درب ورودي آن
مرحوم صدوق (ره) در كتاب شريف امالي اين حديث را نقل كردند، اين شايد در حدود 30 حديث باشد كه معروف است و شايد خيلي بيش از اينها باشد كه برادران اهل سنّت نقل كردهاند و همه ما هم اين حديث را شنيده ايم كه وجود مبارك پيغمبر درباره حضرت امير (ع) فرمود: اَنَا مَدِينَهُ العِلمِ وَ عَليٌ بابُهَا (5). امّا آن كه مرحوم صدوق (رض) در امالي نقل مي كند، اين است: اَنَا مَدينَهُ الحِكمَه وَ هِيَ الجَنَّه وَ اَنتَ يا عَليُّ بابُهَا (6). من شهر حكمتم، همين معرفت خدا و احكام خدا و مَخافت الهي ،بهشت است و تو دَرِ اين بهشتي!
حضور فعلي جويندگان حكمت و دانش در بهشت
اَنَا مَدينَهُ الحِكمَه وَ هِيَ الجَنَّه وَ اَنتَ يا عَليُّ بابُهَا. يعني هم اكنون ما در بهشتيم. البتّه آن بهشتي كه: جنّات تَجرِي مِنْ تَحتِهَا الاَنهار (7)؛ درختي داشته باشد، ميوه اي داشته باشد، نهري داشته باشد؛ آن بهشت بَعدَ المُوت است. امّا اين بهشت معرفت، بهشت مَعدِلت، بهشت آسايش، بهشت حرّيت؛ اين الآن هست. فرمود: حكمت، بهشت است و ما الآن در بهشتيم! اين همان است كه وجود مبارك عيسي گفت: وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً اَينَ مَا كُنتُ، از آن طرف هم خداي سبحان مي فرمايد: درخت هاي بهشت، ميوههاي آنها دائمي است و خاندان عصمت و طهارت اينچنين اند.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعي از طلاب، دانشجويان، كاركنان آموزش و پرورش و اقشار مختلف مردم ، قم ؛ 24/ 2/ 1383
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)حشر/10 (2) مستدرك الوسائل/ 5/ 133 ـ با اندكي تفاوت
(3) عدّه الدّاعي/ 314 (4)مریم/31 (5) وسائل الشيعه/ 27/ 34
(6) الأمالي لِلصدوق/ 388 (7) برداشت از: بقره/ 25
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر میشود.