kayhan.ir

کد خبر: ۵۱۱۷۳
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۱
به یاد شهید «علی‌اصغر خنکدار»

من دیگر سبک بال شدم(حدیث دشت عشق)

شهید «علی‌اصغر خنکدار» سال 1341 در قائمشهر به دنیا آمد. در تاریخ 16 دی 1359 به مناطق جنگی جنوب رفت که نخستین اعزام با مجروحیت او همراه بود.


وی پس از گذراندن دوره ویژه جنگ‌های چریکی و اصول جنگ‌های ضد چریکی به فرماندهی گردان ویژه جنگل سپاه قائمشهر منصوب شد.
یکی از همرزمانش درباره شهادتش در جریان عملیات والفجر 8  می‌گوید: قبل از شهادت وداع سنگین او و برادرش در میان نخل‌های کنار اروند و برعکس تمام عملیات‌ها که هرگز این دو برادر باهم خداحافظی نکرده بودند عجیب‌ترین وداعی بود که نشان از آگاهی آنان شهادت داشت و برگه‌ای که در دستش بود و در آن نوشته شده بود: خدایا! من دیگر سبک بال شدم.
او چهره‌ای متفکرانه به خود گرفته بود. وقتی قایق‌ها به سمت فاو حرکت کردند، در میان تلاطم خروشان اروند، اصغر ناگهان ازجا برخاست و گفت: بچه‌ها! سوگند به خدا من کربلا را می‌بینم... آقا اباعبدالله را می‌بینم... بچه‌ها بلند شوید کربلا را ببینید.
از حرف‌هایش بهتمان زده بود. سخنانش که تمام شد، گلوله‌ای آمد و درست نشست روی پیشانی‌اش. آرام وسط قایق زانو زد. خشک‌مان زده بود. به صورتش خیره شدم، چون قرص ماه می‌درخشید و خون موهایش را خضاب کرده بود.