بیچاره زن ایرانی...
مولاوردی به برابری جنسیتی میاندیشد نه مرخصی زایمان!
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه زنان در سراسر جهان با طیف وسیعی از جمله «مشکلات کار» و «عدم برابری کار و حقوق جنسیتی» مواجه هستند، گفت: ما باید به سمت توازن جنسیتی در بازار کار حرکت کنیم(!)
سرویس اجتماعی-
شهیندخت مولاوردی در اولین نشست هماندیشی ظرفیتهای ناشناخته فرهنگی – اجتماعی زنان کارگر، به ارائه آماری از اشتغال زنان پرداخت و گفت: آمار سرشماری سال ۹۰ نشان از آن دارد که ۸۷ درصد جامعه زنان ایرانی غیرفعال هستند.
مولاوردی با اشاره به بحران اقتصادی و مالی جهان(؟!) بدون تبیین رابطه آن با اشتغال زنان ایرانی در موقعیت بیکاری مردان جویای کار، تصریح کرد: باید با «سرمایهگذاری در بخش نیروی کار زنان جامعه» و «برابری جنسیتی در بازار کار» و «مقابله با آسیبهای ناشی از مشکلات اقتصادی و فقر زنان» در جهت افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی جامعه گامهای بلندتری برداریم!
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده با استناد به دستورالعملهای نظام لیبرال سرمایهداری بدون توجه به نیازهای خانواده ایرانی، خاطر نشان کرد: برآورد بانک جهانی نشان میدهد که بکارگیری زنان در بازار کار موجب رشد اقتصادی در تولید ناخالص هر کشور خواهد شد و ما باید با مشارکت زنان به یک مدل پیشرفت دست یابیم.
وی با اشاره به اینکه در مناطق در حال توسعه، ۹۵ درصد زنان بطور غیررسمی به فعالیت در بازار کار مشغول هستند و زنان، فاقد حمایت اجتماعی بوده و قوانین بطور جامع و کامل از حقوق زنان کارگر حمایت نمیکنند، گفت: در جمهوری اسلامی ایران نیز برای تحقق اهداف، برنامهها و سیاستهای اسناد بالادستی بویژه در حوزه «اجرای بنیادین کار» در حال فعالیت و تلاش هستیم و در این زمینه برای رسیدن به جایگاه مناسب قدمهای مثبتی برداشته شده است.
مولاوردی «آزادی انجمنها»، «رعایت حداقل سن کار»، «ممنوعیت کار کودک»، «گسترش حمایتهای اجتماعی»، «ایجاد، توسعه و تقویت ساز و کارهای جبرانی»، «حمایت اجتماعی از شاغلین بازار غیررسمی»، «توانبخشی معلولین»، «برابری فرصتهای زنان و مردان» و «توانمندسازی زنان از طریق دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب» را از جمله حقوق بنیادین کار دانست و اظهار امیدواری کرد، حقوق بنیادین کار به نحو شایسته بتواند جایگاه خود را در برنامه ششم توسعه پیدا کند.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده با تاکید بر اهمیت نقش زنان در تحقق سیاستهای دولت برای خروج از رکود، گفت: روی آوردن زنان خانواده برای استفاده از کالاهای تولید داخلی و نیز پرهیز از مصرفگرایی و اسراف، میتواند نقش تعیینکنندهای در رونق داخلی و اقتصادی جامعه ایفا کند.
مولاوردی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر بکارگیری نیروی انسانی کارآمد در بخشهای مختلف، گفت: ما باید از فضا و فرصت ایجاد شده برای شناسایی نیروی کارآمد زنان استفاده کنیم.
وی در مستندسازی بخشی دیگر از نظامات غرب، «نرخ مشارکت زنان در جامعه» را شاخص شکاف جنسیتی در جهان دانست و گفت: با مشارکت زنان در جامعه به ارتقاء شاخصها کمک خواهد شد و باید با حساسسازی مسئولین در افزایش نرخ مشارکت زنان در جامعه شاهد رشد این شاخص در جهان باشیم.
گفتنی است در مباحث اسلامی- ایرانی حقوق اجتماعی زنان در مقایسه با مردان تعریف نمیشود و مهمترین تاکید بر فراهم آوردن شاخصههای لازم یک زندگی خانوادگی سالم است. موضوعی که متاسفانه در برنامهریزیهای معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در تاثیر پذیری مطلق از آموزههای ضد خانواده غربی به کل حذف شده است و نگاه به زن صرفا یک نگاه جنسیتی «برابری طلب» در همه امور است.
مولاوردی و همفکران وی در حوزه زنان در حالی تلاش دارند کمبودهای اقتصادی جهان(!) را با تبدیل «زن ایرانی» به چرخ دنده صنعت لیبرال سرمایه داری تبدیل کنند که آمارها حاکی است همین 13درصد زن شاغل ایرانی نیز از نحوه خدمات دهی حداقلی و بیتوجهی دولت به شدت ناراضی هستند. در میان نارضایتی زنان بیسرپرست طبیعتا بیش از سایرین است.
به این ترتیب دولتی که مصوبه رسمی مجلس مبنی بر افزایش مرخصی زایمان زنان شاغل از 6 ماه به 9 ماه را حتی در ادارات اجرایی نکرده و اصلیترین مطالبه زنان را «حضور در ورزشگاهها» عنوان میکند، در نقش مدعی غربزده حقوق زنان نیز ظاهر میشود!
زن ایرانی اعم از شاغل و خانهدار تاکنون موفق نشده است یک دیالوگ در فضای واقعی با برخی از مدیران فمنیست و زن ستیزی داشته باشد که حق و حقوق زنان اعم از ازدواج و فرزندآوری و شیردهی و حضور در خانواده را به رسمیت نمیشناسند و نگاه شان به زن صرفا در حد یک مهره انتخاباتی سریع الرضا است! در حالی که هم اکنون جوامع غربی اولویتهای خود را از تشویق زنان به اشتغال به عنوان رقیب مردان در جامعه، به فرزندآوری و حضور در فضای خانواده به عنوان مهمترین عامل پیشگیری از آسیبهای اجتماعی تغییر دادهاند، کماکان راهکارهای سخیف و تاریخ مصرف گذشته جهان سومی همچون «برابری جنسیتی» به صورت رسمی در جامعه ایرانی از بلندگوهای رسمی ترویج میشود.
آیا این انصاف است که زن ایرانی به جرم اشتغال، قادر به صرف وقت با فرزند شیرخوار خود نباشد و خانواده انگلیسی و کانادایی زیر چتر حمایت دولت خود از مرخصی زایمان پدر و مادر با حقوق و مزایا، حتی تا دو سال بهره مند شوند؟
بهتر بود خانم مولاوردی پیش از فریاد کردن نقشههای جهان سومی بانک جهانی، یک گره از زندگی زنان شاغل و سرپرست خانوار ایرانی باز میکرد و یک لایحه مشتمل بر مشوقهای حمایتی از ازدواج مردان با زنان بالای 30 سال، به مجلس تقدیم میکرد. آیا حق خانواده ایرانی نیست که همچون زنان و مردان شاغل آلمانی کمک هزینه فرزندآوری دریافت کنند و همچون زنان انگلیسی بابت دو ساعت حضور بیشتر در کنار فرزند، حقوقی معادل حضور در محل کار از جیب دولت دریافت کنند؟
شهیندخت مولاوردی در اولین نشست هماندیشی ظرفیتهای ناشناخته فرهنگی – اجتماعی زنان کارگر، به ارائه آماری از اشتغال زنان پرداخت و گفت: آمار سرشماری سال ۹۰ نشان از آن دارد که ۸۷ درصد جامعه زنان ایرانی غیرفعال هستند.
مولاوردی با اشاره به بحران اقتصادی و مالی جهان(؟!) بدون تبیین رابطه آن با اشتغال زنان ایرانی در موقعیت بیکاری مردان جویای کار، تصریح کرد: باید با «سرمایهگذاری در بخش نیروی کار زنان جامعه» و «برابری جنسیتی در بازار کار» و «مقابله با آسیبهای ناشی از مشکلات اقتصادی و فقر زنان» در جهت افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی جامعه گامهای بلندتری برداریم!
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده با استناد به دستورالعملهای نظام لیبرال سرمایهداری بدون توجه به نیازهای خانواده ایرانی، خاطر نشان کرد: برآورد بانک جهانی نشان میدهد که بکارگیری زنان در بازار کار موجب رشد اقتصادی در تولید ناخالص هر کشور خواهد شد و ما باید با مشارکت زنان به یک مدل پیشرفت دست یابیم.
وی با اشاره به اینکه در مناطق در حال توسعه، ۹۵ درصد زنان بطور غیررسمی به فعالیت در بازار کار مشغول هستند و زنان، فاقد حمایت اجتماعی بوده و قوانین بطور جامع و کامل از حقوق زنان کارگر حمایت نمیکنند، گفت: در جمهوری اسلامی ایران نیز برای تحقق اهداف، برنامهها و سیاستهای اسناد بالادستی بویژه در حوزه «اجرای بنیادین کار» در حال فعالیت و تلاش هستیم و در این زمینه برای رسیدن به جایگاه مناسب قدمهای مثبتی برداشته شده است.
مولاوردی «آزادی انجمنها»، «رعایت حداقل سن کار»، «ممنوعیت کار کودک»، «گسترش حمایتهای اجتماعی»، «ایجاد، توسعه و تقویت ساز و کارهای جبرانی»، «حمایت اجتماعی از شاغلین بازار غیررسمی»، «توانبخشی معلولین»، «برابری فرصتهای زنان و مردان» و «توانمندسازی زنان از طریق دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب» را از جمله حقوق بنیادین کار دانست و اظهار امیدواری کرد، حقوق بنیادین کار به نحو شایسته بتواند جایگاه خود را در برنامه ششم توسعه پیدا کند.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده با تاکید بر اهمیت نقش زنان در تحقق سیاستهای دولت برای خروج از رکود، گفت: روی آوردن زنان خانواده برای استفاده از کالاهای تولید داخلی و نیز پرهیز از مصرفگرایی و اسراف، میتواند نقش تعیینکنندهای در رونق داخلی و اقتصادی جامعه ایفا کند.
مولاوردی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر بکارگیری نیروی انسانی کارآمد در بخشهای مختلف، گفت: ما باید از فضا و فرصت ایجاد شده برای شناسایی نیروی کارآمد زنان استفاده کنیم.
وی در مستندسازی بخشی دیگر از نظامات غرب، «نرخ مشارکت زنان در جامعه» را شاخص شکاف جنسیتی در جهان دانست و گفت: با مشارکت زنان در جامعه به ارتقاء شاخصها کمک خواهد شد و باید با حساسسازی مسئولین در افزایش نرخ مشارکت زنان در جامعه شاهد رشد این شاخص در جهان باشیم.
گفتنی است در مباحث اسلامی- ایرانی حقوق اجتماعی زنان در مقایسه با مردان تعریف نمیشود و مهمترین تاکید بر فراهم آوردن شاخصههای لازم یک زندگی خانوادگی سالم است. موضوعی که متاسفانه در برنامهریزیهای معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در تاثیر پذیری مطلق از آموزههای ضد خانواده غربی به کل حذف شده است و نگاه به زن صرفا یک نگاه جنسیتی «برابری طلب» در همه امور است.
مولاوردی و همفکران وی در حوزه زنان در حالی تلاش دارند کمبودهای اقتصادی جهان(!) را با تبدیل «زن ایرانی» به چرخ دنده صنعت لیبرال سرمایه داری تبدیل کنند که آمارها حاکی است همین 13درصد زن شاغل ایرانی نیز از نحوه خدمات دهی حداقلی و بیتوجهی دولت به شدت ناراضی هستند. در میان نارضایتی زنان بیسرپرست طبیعتا بیش از سایرین است.
به این ترتیب دولتی که مصوبه رسمی مجلس مبنی بر افزایش مرخصی زایمان زنان شاغل از 6 ماه به 9 ماه را حتی در ادارات اجرایی نکرده و اصلیترین مطالبه زنان را «حضور در ورزشگاهها» عنوان میکند، در نقش مدعی غربزده حقوق زنان نیز ظاهر میشود!
زن ایرانی اعم از شاغل و خانهدار تاکنون موفق نشده است یک دیالوگ در فضای واقعی با برخی از مدیران فمنیست و زن ستیزی داشته باشد که حق و حقوق زنان اعم از ازدواج و فرزندآوری و شیردهی و حضور در خانواده را به رسمیت نمیشناسند و نگاه شان به زن صرفا در حد یک مهره انتخاباتی سریع الرضا است! در حالی که هم اکنون جوامع غربی اولویتهای خود را از تشویق زنان به اشتغال به عنوان رقیب مردان در جامعه، به فرزندآوری و حضور در فضای خانواده به عنوان مهمترین عامل پیشگیری از آسیبهای اجتماعی تغییر دادهاند، کماکان راهکارهای سخیف و تاریخ مصرف گذشته جهان سومی همچون «برابری جنسیتی» به صورت رسمی در جامعه ایرانی از بلندگوهای رسمی ترویج میشود.
آیا این انصاف است که زن ایرانی به جرم اشتغال، قادر به صرف وقت با فرزند شیرخوار خود نباشد و خانواده انگلیسی و کانادایی زیر چتر حمایت دولت خود از مرخصی زایمان پدر و مادر با حقوق و مزایا، حتی تا دو سال بهره مند شوند؟
بهتر بود خانم مولاوردی پیش از فریاد کردن نقشههای جهان سومی بانک جهانی، یک گره از زندگی زنان شاغل و سرپرست خانوار ایرانی باز میکرد و یک لایحه مشتمل بر مشوقهای حمایتی از ازدواج مردان با زنان بالای 30 سال، به مجلس تقدیم میکرد. آیا حق خانواده ایرانی نیست که همچون زنان و مردان شاغل آلمانی کمک هزینه فرزندآوری دریافت کنند و همچون زنان انگلیسی بابت دو ساعت حضور بیشتر در کنار فرزند، حقوقی معادل حضور در محل کار از جیب دولت دریافت کنند؟