توافق ژنو شکننده است آمريکا حق ايران را نخواهد پذيرفت (خبر ويژه)
«توافق هستهاي ژنو يک توافق تاريخي اما بيثبات و شکننده است. هيچ کس توهم ندارد که اين پايان بحران است.»
«توافق هستهاي ژنو يک توافق تاريخي اما بيثبات و شکننده است. هيچ کس توهم ندارد که اين پايان بحران است.»
روزنامه فرانسوي ليبراسيون در تحليلي به قلم مارک سمو و زان پيرپرن نوشت: توافق 6 ماهه ژنو، شکننده است. در ازاي کاستن از تحريمها، تهران بايد غنيسازي اورانيوم را به ميزاني که براي استفاده نظامي کاربرد دارد، متوقف کند؛ يک توافق تاريخي اما بيثبات. موضوع، فقط يک قرارداد موقتي است. نکته بارز اين توافق توقف فعاليتهاي غنيسازي اورانيوم به ميزان بيش از 5 درصد براي جمهوري اسلامي، در ازاي تعليق يا امکان تجديدنظر بخشي از تحريمهاي نفسگير اقتصاد ايران است.
ليبراسيون ميافزايد: باراک اوباما با گفتن اينکه «براي اولين بار در طول حدود ده سال، ما پيشرفت برنامه هستهاي ايران را متوقف کرديم.» ابراز رضايت کرده است.
توافق چه چيزي را پيشبيني ميکند؟ نويسندگان ليبراسيون در پاسخ به اين پرسش خاطرنشان ميکنند: اين توافق گذر زمان را متوقف ميکند. اين توافق موقتي در مورد تعهدات تهران بسيار دقيق است. يک ديپلمات با لحني طعنهآميز ميگويد«متني است با کمربند و تسمه.» ايران وعده داده که تمام فعاليت غنيسازي اورانيوم را تا بيش از 5 درصد به مدت شش ماه متوقف کند. به علاوه، متعهد است که اورانيوم غني شده تا 20 درصد را که در اختيار دارد، خنثيسازي کند. ايران سانتريفيوژ اورانيوم جديد نميسازد، جلوي پيشرفت راهاندازي رآکتور آب سنگين اراک را ميگيرد، همچنين اجازه توليد پلوتونيوم غنيشده را نميدهد. اين نکته يکي از حساسترين نکات توافقنامه است.
به علاوه، تهران بايد دسترسي روزانه سايتهاي هستهاي خود- غير از اراک- را براي متخصصان آژانس بينالمللي انرژي اتمي فراهم کند. در مقابل، اعضاي «1+5» متعهد ميشوند که تحريمها را به ارزشي معادل 7 ميليارد دلار ( يا 1/5 ميليارد يورو) کاهش دهند اما «به صورتي محدود، موقتي و هدفمند که قابل انحلال است.» به نظر برونو ترتره عضو مؤسسه تحقيقات استراتژيک « اين يک پيشرفت مسلم است؛ چرا که توافق، هيچ کدام از خطوط قرمزي را که کشورهاي غربي در فرآيند مذاکره تدوين کرده بودند، با ملاحظه خطوط اصلي آنچه که ميتواند به يک توافق نهايي برسد، زير پا نميگذارد.»
ليبراسيون ادامه ميدهد: حسن روحاني، رئيس جمهوري ايران ميگويد «حق غنيسازي اورانيوم در خاک ايران پذيرفته شده است.»، چيزي که جان کري با لحني خشک آن را رد ميکند. در واقع، به رسميت شناختن حقوقي «حق غنيسازي» مفروض، الگوي خطرناکي به وجود خواهد آورد و متن هم به هيچ وجه به آن اشارهاي نکرده است.
روزنامه فرانسوي در پاسخ اين پرسش که آيا اين پايان بحران اتمي ايران است؟ تصريح کرد: هيچ کس چنين توهمي ندارد. کار سخت از همين حال و مذاکره براي رسيدن به توافق نهايي آغاز شده است. به نظر کنت پولاک کارشناس مسائل ايران در مؤسسه بروکينگز در واشنگتن «اين مرحله سختتر از اين توافقي است که بر سر آن مذاکره شده و امتيازاتي که هر يک از دو طرف بايد بپردازد.»
در پايان اين تحليل آمده است: همچنين براي غربيها هم خيلي سخت خواهد بود که به تعهدات خود پايبند باشند، مخصوصاً در مورد مدت زمان کم کردن تحريمهاي ضربه زننده به ايران که دلايل تکنيکي هم دارد. تهران تا اين لحظه از جانب خود، چيزي را نگسيخته و از فريز کردن آن چه که موفق شده بود در طول ده سال گذشته به انجام برساند، راضي است. در واقع، تبديل شدن به کشوري که حدوداً ميتوان گفت «در آستانه» قرار گرفته است، يعني توانايي علمي و صنعتي براي دستيابي به بمب هستهاي را دارد.(!)