شرط گستاخانه آلمان برای گسترش روابط تجاری با ایران
فرش قرمز دولت، زیر پای دشمنان ملت
معاون صدراعظم آلمان در حالی به همراه هیاتی بلندپایه پا به کشورمان گذاشت که اصلیترین شرط تحقق روابط عمیق اقتصادی دو کشور را شناسایی رژیم صهیونیستی از جانب جمهوری اسلامی ایران دانسته است!
زیگمار گابریل، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد و انرژی آلمان در رأس هیاتی بلندپایه عصر یکشنبه برای دیداری سه روزه وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد.
گابریل در بدو ورود به فرودگاه مهرآباد مورد استقبال امیر حسین زمانی نیا معاون امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت و علی ماجدی، سفیر ایران در آلمان قرار گرفت.
سخنگوی وزارت انرژی و اقتصاد آلمان پیش از این گفته بود: «تجار آلمانی شدیداً به بهبود و گسترش روابط با ایران علاقمند هستند.»
این نخستین هیئت اقتصادی اروپایی است که پس از اعلام جمع بندی گفتگوهای هستهای در وین به تهران سفر میکند.
در این سفر سه روزه، نمایندگان برخی از بزرگترین شرکتهای آلمانی به همراه تعداد زیادی از شرکتهای کوچک، معاون صدراعظم آلمان را همراهی میکنند.
دیدار با رئیس جمهور
حجتالاسلام حسن روحانی عصر دوشنبه در دیدار وزیر اقتصاد و انرژی و معاون صدر اعظم آلمان با اشاره به اینکه مفاهمه و روابط نزدیکتر میان کشورها میتواند شناخت بهتر و اعتماد طرفین را تأمین کند، تصریح کرد: به ظاهر گفته میشود، بهترین راه برای ایجاد اعتماد، نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است ولی مهمتر از آن مناسبات طرفین بر مبنای احترام متقابل است، بهترین تضمین زمانی حاصل میشود که کشورها احساس کنند ارتباطات بسیار مهم و تأثیرگذاری در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی دارند و نباید بخاطر مسایل کماهمیت آن را از دست بدهند.
رئیس جمهوری تأکید کرد: ایران به تعهدات خود پایبند خواهد بود به شرط آنکه طرف مقابل نیز به تعهداتش پایبند باشد.
رئیس شورای عالی امنیت ملی با تأکید بر اینکه امروز مراقبت از اجرای خوب تعهدات به سود همه خواهد بود، خاطر نشان کرد: بدون تردید اینکه طرفین بخواهند واقعیتهای یکدیگر را از راه دور و از طریق واسطه درک کنند نادرست است، بلکه باید با اجرای پروژههای مشترک، کار و رفت و آمد و ضمن ارتباطات گسترده علمی و فرهنگی در مقام عمل شناخت خود را از یکدیگر افزایش دهیم.
رئیس جمهوری افزود: خوشبختانه تجار، سرمایهگذاران و بخشهای مختلف دانشگاهی و علمی ایران از سالیان دراز با همتایان آلمانی خود در ارتباط بوده اند و همیشه سابقه خوبی از همکاری با آلمانیها سراغ داریم. امروز هم معتقدیم توسعه روابط دو کشور در عرصههای اقتصادی و فرهنگی در کنار همکاریهای سیاسی میتواند راه را برای مناسبات نزدیکتر باز کند.
معاون صدر اعظم آلمان با تأکید بر اینکه توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی کار دشواری نیست، به وجود وضعیت اقتصادی مشترک میان جامعه ایران و آلمان اشاره کرد و گفت: شهروندان دو کشور در سطح عالی از مهارت هستند و گرایش به فناوری های پیشرفته دارند و امروز شرایط مساعد برای همکاریهای اقتصادی میان دو کشور قابل مقایسه با سایر کشورهای منطقه نیست.
وی با بیان اینکه در این سفر تحت تأثیر میهماننوازی ایرانیان قرار گرفته است، مناسبات خوب دو کشور در سالهای اخیر را یادآور شد و گفت: ما از حل و فصل مسأله هستهای خرسندیم و آن را نقطه شروع جدید مناسبات میان ایران و آلمان و ایران و کل اروپا میدانیم.
گابریل با اشاره به اینکه هیأت تجاری بزرگی از آلمان در این سفر او را همراهی میکند، گفت: جامعه تجاری آلمان خواهان بازگشت و حضور در ایران و همکاری با شرکای ایرانی است؛ فکر میکنم باید از این فرصت و وضعیت نه فقط برای توسعه همکاریهای تجاری بلکه برای گسترش تبادلات فرهنگی بیشتر استفاده کنیم. قرار است در آینده نزدیک شورای تجاری اقتصادی و تجاری دو کشور احیاء و اولین نشست آن در بهار 2016 برگزار شود که این موضوع میتواند به دنیا نشان دهد که نباید فرصتها برای همکاری را از دست داد.
درخواست عجیب و غیرمنطقی آلمان از ایران
به گزارش جام نیوز، «زیگمار گابریل» قائممقام آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و وزیر اقتصاد این کشور که در رأس هیأتی سیاسی اقتصادی به تهران سفر کرده، درخواست غیرمنطقی و عجیب مطرح کرده است.
وی در جمع تعدادی از صاحبان صنعت و تجارت ایران وآلمان گفت: «زیر سوال بردن حق موجودیت این کشور [منظور رژیم نامشروع و اشغالگر صهیونیستی است] مسألهای نیست که ما آلمانیها بتوانیم آن را قبول کنیم.»
وزیر اقتصاد آلمان که بلافاصله پس از توافق هستهای به ایران آمده، گفت: اگر این موضوع مورد بحث قرار نگیرد ایران نمیتواند در بلند مدت روابط اقتصادی خوبی با آلمان برقرار کند.وی آنقدر این درخواستش را جدی گرفت که پیشنهاد میانجیگری آلمان برای بهبود روابط ایران و رژیم اشغالگر را مطرح کرد.
آلمان به قدری مشتاق ورود به بازارهای ایران است که حتی منتظر تصویب قطعنامه شورای امنیت نشد و پنج روز پس از توافق هستهای هیأتی متشکل از 10 شرکت بزرگ را با قائم مقام صدراعظم این کشور راهی ایران کرد. قرار است قراردادهایی در بخشهای ماشینآلات صنعتی، شیمی و داروسازی میان دو کشور امضا شود.
اکنون با وجود این اشتیاق آلمانیها برای حضور در ایران، مطرح کردن شرط به رسمیت شناختن رژیم نامشروع و اشغالگر صهیونیستی از سوی دولت و ملت ایران، عجیب و احمقانه به نظر میرسد.
پیش از اعمال تحریمهای هستهای، آلمان بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا بود. میزان صادرات کالا از آلمان به ایران که در سال ۲۰۰۶ میلادی، 4/1 میلیارد یورو برآورد شده بود، در سال ۲۰۱۳ به 1/8 میلیارد یورو رسید. هر چند که صادرات آلمان به ایران بعد از توافق موقت ژنو در اواخر سال ۲۰۱۳ حدود ۳۰ درصد رشد کرد.
شناسایی رژیم تلآویو
شرط آلمان برای رابطه با ایران!
به گزارش فارس به نقل از روزنامه آلمانی «بیلد» معاون صدراعظم آلمان قصد دارد درباره رابطه میان ایران و رژیم صهیونیستی با مقامات ایرانی صحبت کند و نقش میانجی را در این زمینه ایفا کند.
گابریل پیش از سفر به بیلد گفت که وی کوشش میکند تا دولت ایران موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد. وی گفت: آلمان بسیار تلاش کرد که با توافق هستهای با ایران از ساخت بمب اتمی جلوگیری شود. این بزرگترین گام برای عادیسازی روابط با ایران است و دیگر گامها هم باید برداشته شود. با توجه به نقش ایران در مناقشات منطقه و به خصوص در روابط با اسرائیل، آلمان میتواند نقش میانجی داشته باشد.
روزنامه بیلد نوشت: معاون مرکل در حالی از عادیسازی روابط با اسرائیل سخن میگوید که «آیتالله علی خامنهای» رهبر معظم انقلاب ایران در خطبههای نماز جمعه تهران گفت: «سیاست ما در منطقه همچنان بر خلاف آمریکاست».
واکنش ضعیف به گستاخی آلمان!
در حالی که انتظار میرفت درخواست گستاخانه آلمان و دخالت آنها در سیاستهای کشورمان که مصداق باجخواهی برای روابط تجاری است، با واکنش مناسب و قاطع وزارت امور خارجه مواجه شود، سخنگوی وزارت خارجه با بسنده کردن به اینکه ما نسبت به برخی مسائل منطقه خاورمیانه دیدگاههایی کاملا متفاوت از سیاستهای آلمان داریم، گفت: طی 35 سال گذشته نیز دیدگاههایمان را در مذاکرات متعدد و مختلف صریحا بیان کردهایم و این موضوع جدیدی نیست.
افخم در واکنشی عجیب و بسیار ضعیف به این درخواست گستاخانه آلمان گفت: ایران نسبت به برخی مسائل منطقه دیدگاههای متفاوتی با سیاستهای آلمان دارد! مرضیه افخم در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در رابطه با اظهارات معاون صدر اعظم و وزیر اقتصاد آلمان مبنی بر به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از طرف ایران و طرح این موضوع در دیدارهایش در تهران اظهار داشت: ما نسبت به برخی مسائل منطقه خاورمیانه دیدگاههایی کاملا متفاوت از سیاستهای آلمان داریم و همواره طی 35 سال گذشته نیز دیدگاههایمان را در مذاکرات متعدد و مختلف صریحا بیان کردهایم و این موضوع جدیدی نیست.
معلوم نیست این دیدگاه متفاوت که از نگاه افخم چگونه ممکن است با نظر رهبر انقلاب و امام راحل که اسرائیل را غده سرطانی و چرکین میدانستند جمع شود!؟
افخم با اشاره به علائق مشترک و ظرفیتهای وسیع همکاری دو کشور تصریح کرد: در حوزه همکاریهای دوجانبه سیاسی و اقتصادی و همچنین مشورتها پیرامون موضوعات و بحرانهای مختلف بینالمللی سابقه تماسها و فعالیتهای سازندهای میان دو کشور وجود دارد.
سخنگوی وزارت خارجه همچنین بیان داشت: بخش اصلی این سفر گفتگو و تبادل نظر پیرامون زمینهها و چشم انداز همکاریهای دوجانبه را شامل میشود و طبیعی است در گفتگو پیرامون منطقه ما همچون گذشته نگرانیها و نظراتمان در خصوص تهدیدات موجود و از جمله تهدیدات رژیم صهیونیستی و ریشههای بحران در منطقه را مطرح خواهیم کرد.
گفتنی است که نظام سیاسی آلمان در مدت زمان دو سال اخیر مواضع مداخلهجویانهای علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده است. آخرین نمونه این مداخلات اظهارات «کلودیا روت» نایبرئیس مجلس قانونگذاری آلمان پس از ورود به خاک ایران و دیدار با برخی از شخصیتها و مقامات کشور بود. وی که به فاصله اندکی از توافق مقدماتی ژنو وارد ایران شده بود در اظهاراتی گستاخانه به انتقاد از عملکرد نهاد شورای نگهبان پرداخت و نظام جمهوری اسلامی ایران را بابت حصر سران فتنه سرزنش کرد.
به نظر میرسد مقامات کشورمان با رسیدن به توافق وین، همه گذشته خیانت بار و ظالمانه کشورهای اروپایی را فراموش کردهاند و بیتوجه به رفتارهای مداخلهجویانه و وقیحانه آنها، فرش قرمز بازار بکر ایران را زیر پای آنها پهن کرده اند!حال آنکه کمترین درایت سیاسی و اقتصادی اینگونه اقتضا میکند که مقامات دولتی،امتیاز بازار هفتاد میلیونی ایران را به ارزانی و آسانی به دشمنان دیروز و امروز ملت پیشکش نکنند بلکه در یک فرایند رقابتی و حساب شده، بهترین شرکای تجاری و بازرگانی را برای مردم کشورشان انتخاب کنند.
البته این تنها یک نمونه از دست و دل بازی دولتمردان در برابر اروپایی هاست و نمونه دیگر آن را میتوان در دلدادگی مقامات اقتصادی به خودروسازان رده چندم فرانسه دید. در حالی که سالهاست ستارههای جدید در عرصه ساخت خودرو در جهان ظهور کرده و کیفیت و قیمت محصولات آنها با برخی برندهای خاص فرانسوی قابل مقایسه نیست، اصرار مقامات ایرانی برای اینکه به هر قیمتی پای پژو و رنو به ایران باز باشد، قابل درک نیست! آن هم در شرایطی که فرانسه از اصلیترین دشمنان ایران در جریان تحریمها و از کارشکنترین طرفهای مذاکرات بود! این موضوع به حدی مهم و حائز اهمیت است که حتی صدای رسانههای همنوا و همسو با دولت را هم در آورده است! بعنوان نمونه روزنامه شرق در یادداشتی به این موضوع اشاره کرده و مینویسد:«در سالهای اخیر، خودروهای وارداتی فرانسوی از اقبال بسیار کمی در بازار ایران برخوردار بوده و مصرفکنندگان رضایت کمتری از آنها نسبت به دیگر خودروها دارند. کیفیت عمومی پایینتر نسبت به قیمت بالای خودرو و قطعات یدکی فرانسوی از نقاط ضعف خودروهای فرانسوی بهشمار میرود. به نظر میرسد، برای خودروسازان فرانسوی که در سطح جهانی هر سال از رقبا عقب ماندهاند، ایران بهترین و شاید تنها بخت تجاری در سطح جهان محسوب شده و بهویژه که اگر قراردادهای جدید به سبک سابق احیا شوند، بازار خوبی برای خودروسازان و قطعهسازان فرانسوی فراهم خواهد شد. همچنین ضمن اینکه منافع صنعتی و اقتصادی کشور باید مدنظر قرار گیرند، کارشکنیها و سرسختیهای دولت فرانسه در خلال مذاکرات هستهای اخیر نباید بهسادگی فراموش شود و باید بهخاطر داشت که آلمان، ژاپن و ایتالیا کمترین ضدیت را با ایران، در سالهای اخیر از خود بروز دادهاند. از سویی باید توجه داشت که تحت عناوین جذاب از قبیل انتقال تکنولوژی و لیسانس ساخت، همانند نیمه اول دهه ٨٠، اقدام به واردات گسترده قطعات منفصله (CKD) جهت مونتاژ و حتی واردات خودروی کامل نشود.
امید میرود، خودروسازان کشور با دیدی باز و آیندهنگرانه و با درسگرفتن از انبوه تجارب نیمقرن اخیر، بهترین انتخابهای ممکن را اتخاذ کرده و با اتکا به استراتژی دوگانه تکیه بر قطعهسازان داخلی و اتحاد با خودروسازان برتر جهانی، پس از ربعقرن پسرفت، مسیر رقابتی و مبتنی بر خواست بازار و در جهت منافع ملی را در پیش گیرند.»
شاید ذوقزدگی و دلدادگی برخی مقامات اقتصادی دولت و نیز وجود منافع برخی دیگر در هم پیمانی با اروپاییان گستاخ و بدنام، عامل تمایل آنها به هم پیمان شدن با آنها در شرایط جدید اقتصادی باشد. اما هرچه هست نباید فراموش کرد که تعیین خط مشیهای نظام، تابع ملاقات با یک چهره اقتصادی و دست و پا گم کردن پیش صاحبان چند کمپانی نیست.