تعیین سرنوشت انسان(پرسش و پاسخ)
پرسش:
سرنوشت انسان در این عالم چگونه رقم میخورد و میزان نقش، اختیار و آزادی خود انسان در این رابطه چقدر است؟
پاسخ:
بررسی اینکه انسان در زندگی چقدر دارای اختیار است یا در یک دور جبری متولد میشود، زندگی میکند و میمیرد یک موضوع بسیار قدیمی است که بسیاری از اندیشمندان، فیلسوفان، مذهبیون و... درباره آن نقد و بررسی کرده و نظر دادهاند. آنچه که مسلم است ظاهرا این بررسیها در میان عامه مردم به صورت مستقیم مورد توجه قرار نمیگیرد و جامعه فارغ از هیاهوی علمی دانشمندان راه خود را میپیماید. اگر از مردم درباره نظریات دانشمندان درباره جبر و اختیار سوال شود شاید نتوان آن دستهبندی که در میان دانشمندان وجود دارد در میان نظرات مردم پیدا کرد لیکن میانگین فکری جامعه در هر عصری تابع یک جریان فکری در اینباره است و هر چقدر این جریان فکری رشد یافته و غنی باشد در تکامل حرکت جامعه اثر مستقیم دارد. مهم است جامعه و به ویژه روشنفکران آن درباره نقش انسان در زندگی چه تفکری دارند. اثرات اجتماعی جریان فکری غالب در طولانی مدت و در فراز و نشیب جامعه تعیینکننده است.
اگرچه شاید بتوان ادعا کرد که در هیچ برههای جوامع بشر به صورت اجماع به این نقطه نظر نرسیدهاند که انسان فاقد هرگونه اختیار و حق انتخابی است و تمام اعمال بشر تابع جبر مطلق است هرچند ممکن است در برهههایی اندیشمندان آن جامعه یا حتی حاکمان آن به دلایل علمی یا سیاسی موضوع جبریگرایی را ترویج داده باشند و البته این موضوع شدت و ضعف دارد.
بر اساس دیدگاههای دانشمندان اسلامی تابع مکتب حقه اهل بیت عصمت و طهارت، انسان موجود برجستهای است که خداوند امتیاز بزرگ اختیار که او را از سایر موجودات با فاصله زیادی متمایز میسازد را به او هبه کرده است تا از میان طیف دو حقیقت امکانپذیر «خدایی شدن و پستتر از حیوان شدن» یکی را یا میانهای را انتخاب نماید و حاصل این انتخاب را در دو جهان بیابد.
بر این اساس نکات ذیل قابل برداشت است:
1- خداوند متعال مقدر کرده است که تمام حوادث و رخدادها و حتی اراده خویش را از مجرای اصل علیت عمومی تحقق بخشد و هر حادثی ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کند و یک پیوند ناگسستنی میان گذشته و حال و آینده میان هر موجودی و علل متقدمه او هست. لذا هیچ رخدادی در هر سطحی خارج از نظام علیت رخ نمیدهد. آیا این موضوع اختصاص به علل و عوامل مادی دارد؟ خیر. علل و عوامل روحی و معنوی نیز در این نظام موثر است.
2- انسان توانایی این را دارد که سرنوشت خود را رقم بزند. این موهبتی است که خداوند متعال به او هدیه کرده است و بر این اساس عالم انسانی بر مبنای سلسله مراتب قضا و قدر الهی میتواند در نظام علوی و علمی آن اثر بگذارد و سبب تغییراتی شود. خداوند به حکم قضا و قدر علم قابل تغییر دارد. خداوند به حکم قضا و قدر حکم قابل نقض هم دارد. میتواند در عالی اثر بگذارد. نظام سفلی و مخصوصا اراده و خواست انسان بلکه اختصاصا اراده و خواست و عمل انسان میتواند عالم علوی را تکان بدهد و سبب تغییراتی در آن بشود و این عالیترین شکل تسلط انسان بر سرنوشت است. قرآن کریم میفرماید: «یمحواالله ما یشاء و یثبت و عنده امالکتاب.» (رعد- 39)
خداوند هرچه را بخواهد (که قبلا ثبت شده است) محو میکند و هرچه را بخواهد (که قبلا ثبت نشده است) ثبت میکند و کتاب مادر (اصل و مادر همه کتابها و نوشتهها) منحصرا نزد اوست.
ادامه دارد...
سرنوشت انسان در این عالم چگونه رقم میخورد و میزان نقش، اختیار و آزادی خود انسان در این رابطه چقدر است؟
پاسخ:
بررسی اینکه انسان در زندگی چقدر دارای اختیار است یا در یک دور جبری متولد میشود، زندگی میکند و میمیرد یک موضوع بسیار قدیمی است که بسیاری از اندیشمندان، فیلسوفان، مذهبیون و... درباره آن نقد و بررسی کرده و نظر دادهاند. آنچه که مسلم است ظاهرا این بررسیها در میان عامه مردم به صورت مستقیم مورد توجه قرار نمیگیرد و جامعه فارغ از هیاهوی علمی دانشمندان راه خود را میپیماید. اگر از مردم درباره نظریات دانشمندان درباره جبر و اختیار سوال شود شاید نتوان آن دستهبندی که در میان دانشمندان وجود دارد در میان نظرات مردم پیدا کرد لیکن میانگین فکری جامعه در هر عصری تابع یک جریان فکری در اینباره است و هر چقدر این جریان فکری رشد یافته و غنی باشد در تکامل حرکت جامعه اثر مستقیم دارد. مهم است جامعه و به ویژه روشنفکران آن درباره نقش انسان در زندگی چه تفکری دارند. اثرات اجتماعی جریان فکری غالب در طولانی مدت و در فراز و نشیب جامعه تعیینکننده است.
اگرچه شاید بتوان ادعا کرد که در هیچ برههای جوامع بشر به صورت اجماع به این نقطه نظر نرسیدهاند که انسان فاقد هرگونه اختیار و حق انتخابی است و تمام اعمال بشر تابع جبر مطلق است هرچند ممکن است در برهههایی اندیشمندان آن جامعه یا حتی حاکمان آن به دلایل علمی یا سیاسی موضوع جبریگرایی را ترویج داده باشند و البته این موضوع شدت و ضعف دارد.
بر اساس دیدگاههای دانشمندان اسلامی تابع مکتب حقه اهل بیت عصمت و طهارت، انسان موجود برجستهای است که خداوند امتیاز بزرگ اختیار که او را از سایر موجودات با فاصله زیادی متمایز میسازد را به او هبه کرده است تا از میان طیف دو حقیقت امکانپذیر «خدایی شدن و پستتر از حیوان شدن» یکی را یا میانهای را انتخاب نماید و حاصل این انتخاب را در دو جهان بیابد.
بر این اساس نکات ذیل قابل برداشت است:
1- خداوند متعال مقدر کرده است که تمام حوادث و رخدادها و حتی اراده خویش را از مجرای اصل علیت عمومی تحقق بخشد و هر حادثی ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کند و یک پیوند ناگسستنی میان گذشته و حال و آینده میان هر موجودی و علل متقدمه او هست. لذا هیچ رخدادی در هر سطحی خارج از نظام علیت رخ نمیدهد. آیا این موضوع اختصاص به علل و عوامل مادی دارد؟ خیر. علل و عوامل روحی و معنوی نیز در این نظام موثر است.
2- انسان توانایی این را دارد که سرنوشت خود را رقم بزند. این موهبتی است که خداوند متعال به او هدیه کرده است و بر این اساس عالم انسانی بر مبنای سلسله مراتب قضا و قدر الهی میتواند در نظام علوی و علمی آن اثر بگذارد و سبب تغییراتی شود. خداوند به حکم قضا و قدر علم قابل تغییر دارد. خداوند به حکم قضا و قدر حکم قابل نقض هم دارد. میتواند در عالی اثر بگذارد. نظام سفلی و مخصوصا اراده و خواست انسان بلکه اختصاصا اراده و خواست و عمل انسان میتواند عالم علوی را تکان بدهد و سبب تغییراتی در آن بشود و این عالیترین شکل تسلط انسان بر سرنوشت است. قرآن کریم میفرماید: «یمحواالله ما یشاء و یثبت و عنده امالکتاب.» (رعد- 39)
خداوند هرچه را بخواهد (که قبلا ثبت شده است) محو میکند و هرچه را بخواهد (که قبلا ثبت نشده است) ثبت میکند و کتاب مادر (اصل و مادر همه کتابها و نوشتهها) منحصرا نزد اوست.
ادامه دارد...