kayhan.ir

کد خبر: ۴۹۵۹۵
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۵

پیام ملت به هتل کوبورگ(یادداشت روز)



هنگامی که معاویه بن ابی‌سفیان به امام حسن بن علی(ع) پیشنهاد صلح داد، آن حضرت در خطبه‌ای، پیشنهاد معاویه را به اطلاع لشکر خود رسانید و خاطر نشان کرد: «آگاه باشید، معاویه ما را به امری فرا می‌خواند که نه عزت ما در آن است و نه مطابق با انصاف است. اگر دارای روحیه شهادت‌طلبی هستید، درخواستش را رد کنیم و دست به شمشیر ببریم تا خداوند سبحان میان ما حکم کند، ولی اگر زندگی دنیا را می‌طلبید، خواسته‌اش اجابت کرده و رضایت شما را فراهم کنیم» هنگامی که کلام امام(ع) به این جا رسید: مردم از هر سو فریاد برآوردند «البقیه،  البقیه ما زندگی و بقای دنیایی را می‌خواهیم» با این سخن آنها، صلح بر امام(ع) تحمیل شد و پس از آن امام از آن جماعت سست عنصر کناره گرفت.
دیروز و در سراسر ایران اسلامی، راهپیمایی روز قدس برگزار شد و نشان داد که برعکس برخی تحلیل‌های غلط این روزها، مردم عاشقانه پای انقلاب و آرمان‌های متعالی آن ایستاده‌اند. سالهاست آمریکا و مزدوران، آرزومندند روز قدس را خلوت و کمرنگ و بی‌فروغ ببینند، اما به فضل الهی این آرزو را به گور خواهند برد. تفاوت مردم ما با مردمان بد عهد و سست عنصر و بی‌وفای عصر امام حسن(ع) در همین روزها معلوم می‌شود. آن روزها مردم، علیرغم دیدن امام معصوم(ع) و آن همه سفارش پیامبر(ص) در حق آنها، بی‌وفایی را پیشه کردند و این روزها، مردمی که نه امام معصوم دیده‌اند و نه بسیاری از آنها جنگ. جهاد و شهادت را، با نفس قدسی امامزاده‌ای جلیل‌القدر و به سرو آسمانی او، سر از پا نشناخته و هر رنج و سختی را بر خود هموار می‌کنند. این رمز بقا و جاودانگی انقلابی است که دیروز بار دیگر جوان شد، رشد کرد و شکوفه داد.
اما این روزها خبر دیگری هم هست. خبرهایی که برای ما تازگی ندارد اما خیلی‌ها از آن به عنوان غیرمنتظره سخن می‌گویند! برای ما تازگی ندارد چون پیش از این بارها و بارها مستند به اسناد تاریخی و سوابق متعدد، آن را پیش‌بینی کرده بودیم. اما برای برخی تازگی دارد چون همه امید خود را در آن می‌دیدند و می‌بینند! «عهدشکنی» و زیر میز زدن آمریکایی‌ها، خبری است که تقریبا همزمان با روز قدس به گوش مردم رسید و نشان داد آنچه عده‌ای به آن دلخوش بودند و شمار دیگری برای رسیدن به آن، چهره کریه آمریکا را بزک می‌کردند، سرابی بیش نبود و پیش‌بینی دو سال قبل رهبر انقلاب درباره آن، ثابت شد. استقامت دیپلمات‌های کشورمان بر روی خطوط قرمز اعلام شده و نیز پشتیبانی از این روش و منش تیم توسط مردم، برای دشمن قابل پیش‌بینی نبود. آنها از یک سو منتظر بودند از داخل ایران نوای «البقیه البقیه» بشنوند و از یک سو منتظر بودند به تبع سستی و بدعهدی مردم، تیم مذاکره‌کننده نیز کوتاه بیاید و همه‌چیز به نفع آمریکا رقم بخورد، پیمانی ننگین تحمیل شود و به تعبیر رهبر انقلاب، موفق به «شکست انقلاب» شوند! اما وقتی فریاد مرگ بر آمریکا در آسمان ایران طنین‌انداز شد، فهمیدند که در تحلیل خود اشتباه کرده‌اند و به ناچار، علنا بازی را به هم زدند! برای ما و مردممان این رفتار آمریکا تازگی نداشته و ندارد. می‌دانیم که اگر توافقی با همه جوانب آن بین ما و دشمن همیشگی کشورمان یعنی آمریکا منعقد شود، هیچ‌ امیدی به اجرای آن نیست و بد عهدی و پستی، در ذات آنهاست و جزئی از سرشت و نهاد پلید آنهاست. اما به جز مردم ما و به جز عاشقان انقلاب که دست آمریکا را به خوبی خوانده‌اند، برخی دیگر سودا و آرزوهای دیگری دارند!
1- در گرماگرم مذاکرات و در حالی که دشمن هر روز خدعه‌ای تازه و نیرنگی نوین برای انتقام از ایران انقلابی رو می‌کرد، عده‌ای در داخل با حرفها و تحلیل‌هایشان، پشت تیم مذاکره‌کننده را خالی کردند و زمینه‌ساز ضربات پی در پی حریف می‌شدند! این کار با هر قصد و نیتی انجام شود، نتیجه آن چیزی جز تضعیف تیم کشورمان و جسارت بیشتر حریف نیست. در حالی که آمریکایی‌ها، به تعبیر مشهور و به شیوه معروفشان، می‌کوشند «نیاز خود را به عنوان امتیاز به ما بفروشند» و در حالی که حتی رسانه‌های آمریکایی هم دستاورد مذاکره برای دولت اوباما را بسیار حیاتی و تعیین‌کننده معرفی می‌کردند، برخی با توهم نمایندگی ملت ایران، سوداها و آرزوهای خودشان را به جای خواست عمومی بیان کردند و مذاکرات هسته‌ای را به معنی شکست تابوی مذاکره با آمریکا قلمداد کرده و در نتیجه، از امکان گشایش سفارت آمریکا در ایران سخن گفتند! در چنین شرایطی اگر جان کری زیر میز مذاکره نزند عجیب است! این کار به دشمن این پیام را می‌فرستد که؛ ما به شدت به تو نیازمندیم، آن قدر نیازمند که حاضریم تو را که روزگاری مردممان با فضاحت و خواری از این کشور به بیرون پرتاب کرده بودند، دوباره به خانه دعوت کنیم و بر صدر نشانیم! آیا این پیام نباید دشمن را متوهم کند!؟ و نباید باعث شود که از سر وقاحت و پررویی با مذاکره‌کنندگان ما سخن بگویند و آنها را تهدید کنند!؟ این پیام از داخل، قطعا مخالف پیام عمومی است و اگر آمریکایی‌ها ذره‌ای در آن تردید داشتند، دیروز و در روز قدس، پاسخ خود را از مردم گرفتند و فهمیدند آنها که این حرفها را می‌زنند، دچار «آلزایمر سیاسی» شده‌اند و نمی‌دانند در اطرافشان چه می‌گذرد! اما مردم فراموش نکرده و نمی‌کنند. مردم فراموش نکرده‌اند چرا سفارت آمریکا بسته شد؟ بسته شد چون سفارت نبود، جاسوس خانه بود و در آنجا بیش از ابزار کار دیپلماتیک، ابزار جاسوسی مورد استفاده بود و همه حرکات مقامات رژیم پهلوی و بعضی مقامات دولت موقت، از آنجا هدایت می‌شد، مردم فراموش نکرده‌اند که امام راحل عظیم‌الشان، آن حرکت انقلابی را، انقلاب دوم و انقلابی به مراتب بزرگتر از انقلاب اول نامید و با این کار هیمنه پوشالی آمریکا را در هم شکستند. آری مردم فراموش نکرده و نمی‌کنند اما برخی در روزهای حیاتی مبارزه دیپلماتیک، دست دوستی به سوی دشمن دراز می‌کنند و خواب بازگشت آنها را می‌بینند! آیا ما به جایی رسیده‌ایم که از انقلاب مهمتر از انقلاب اول برگردیم!؟ و این را به دشمن شماره یکمان هم بگوییم!؟
2- شش سال پیش در همین روز قدس، عده‌ای - که بعدها به نماز اولی‌ها مشهور شدند! - آب خوردند، با کفش نماز خواندند و شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»!  آنها آن روز اسرائیل را دشمن خود نمی‌دانستند و معتقد بودند مشکل مردم لبنان و فلسطین، مشکل خودشان است و به ما ربطی ندارد! چند سالی گذشت، باز همان جماعت راه افتادند که؛ اسرائیل مخالف مذاکرات هسته‌ای و رفع تحریم‌هاست! دلواپسان با اسرائیل هم صدا هستند و...! آنها این بار اینگونه القا می‌کردند که اسرائیل بد است و آمریکا خوب! آمریکا می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد و در رحمت به روی ما باز کند اما اسرائیل مخالف است! صرف‌ نظر از این چرخش مواضع که از عدم درک و فهم سیاسی حکایت می‌کند، باید از آنها پرسید امروز قبول دارید اسرائیل مخالف مذاکرات است؟  پس چرا در روز قدس همسو و هم‌صدا با مردم فریاد مرگ بر اسرائیل سر ندادید!؟ و چرا اکنون که همه پیش‌بینی‌ها درباره ماهیت پلید آمریکا، عینیت پیدا کرده و آنها با باج‌خواهی، مسیر لغو تحریم‌ها و رسیدن به توافق خوب را مسدود کرده‌اند، چیزی درباره ماهیت آمریکا نمی‌گویید؟ چرا از بزک چهره دشمن- که به فرموده رهبر عزیز انقلاب، خیانت به ملت است- در پیشگاه مردم توبه نمی‌کنید!؟
اما فارغ از این دو گروه و افرادی شبیه اینها که با روش‌های مختلف همچون شبیه‌سازی تاریخی یا القاء دودستگی در کشور، پالس غلط به دشمن می‌فرستند، امروز بیش از گذشته معلوم شده که ملت در دفاع از منافع ملی یکپارچه‌اند و در برابر باج‌خواهی دشمن که حاضر نیست خوی استکباری خود را کنار بگذارد، با قاطعیت ایستاده‌اند و در آن سوی آمریکایی‌ها می‌کوشند با همان حربه همیشگی تهدید و تحریم حرف خود را به کرسی بنشانند و همین است که مذاکرات به وضع کنونی رسیده و از ابتدا نیز آن را پیش‌بینی کرده بودیم. تلاش آمریکا برای حفظ ژست دست برتر داشتن در مذاکرات و نیز تهدید به ترک مذاکره در اوج نیاز به مذاکرات، حرف تازه‌ای نیست، مهم توجه به این نکته است که در بزنگاه تاریخی کنونی، پایمردی یا کوتاهی در برابر حریف می‌تواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد و این به تیم مذاکره‌کننده بستگی دارد. به ابتدای این نوشتار و ماجرای تلخ تحمیل صلح به امام حسن(ع) برگردیم. ملت ایران پیام صلح دروغین و پوشالی شیطان بزرگ را شنید، پاسخ آن را دیروز با شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» داد و حجت را بر همه مسئولان تمام کرد. از آنها که از انقلاب و انقلابی‌گری پشیمانند، هیچ توقعی نیست. اما از آنان که هنوز انقلاب اسلامی را نه جوشش احساسات، که آمیخته شور و شعور حسینی می‌دانند، هیچ عذری برای عقب‌نشینی از حقوق ملت پذیرفتنی نیست.
حسین شمسیان