اخبار ویژه
حیلههای تازه غرب برای دور زدن خطوط قرمز ایران
خبرهای متناقضی درباره حل شدن یا حل نشدن موارد اختلافی در مذاکرات هستهای منتشر شده است.
آسوشیتدپرس در این زمینه مدعی شد ایران و غرب درباره نحوه برداشته شدن تحریمها به توافق اولیه دست یافتهاند اما هیچ سند یا توضیحی ارائه نکرد.
آسوشیتدپرس در عین حال تصریح کرد: ایران خواستار لغو یکپارچه و فوری تحریمهاست، در حالی که قدرتهای غربی لغو تدریجی و گام به گام را ترجیح میدهند. دولت اوباما قادر نیست لغو فوری تحریمها را بپذیرد، زیرا با مانع کنگره رو به روست که تا 30 روز برای بررسی هرگونه توافق تا رد کامل آن وقت دارد.
سیانان نیز میگوید: «دو طرف در مورد متن مربوط به «کاهش» تحریمها به توافق اولیه دست پیدا کردهاند. یک مقام ارشد ایرانی گفت ما بسیاری از مشکلات را تاکنون حل کردهایم اما هنوز مسائلی در مورد موضوعات هستهای و همچنین تحریمها باید حل شود.»
سیانان افزود: یک منبع که به طور مستقیم در این مذاکرات حضور دارد گفت، دو طرف توافقی را اعلام میکنند مبنی بر اینکه تحریمها لغو خواهد شد. این کار به ایران امکان میدهد در داخل اعلام کند به لغو فوری تحریمها دست پیدا کرده است. اما تحریمها فقط در طول زمان برداشته میشود و زمانی که ایران به تعهدات مختلف خود عمل کند(!)
والاستریت ژورنال دیگر رسانه آمریکایی نیز نوشت: برخی پیشرفتها در مذاکرات از جمله درباره روند کاهش تحریمها حاصل شده است. آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران در سخنرانیهای خود به طور علنی لغو همه تحریمهای اقتصادی و مالی علیه ایران را بلافاصله پس از امضای توافق خواستار شده بود. اما مذاکره کنندههای ایرانی در وین با رویکرد مرحلهبندی روند کاهش تحریمها موافقت کردهاند. براساس این روند در صورتی که ایران گامهای اساسی در جهت کاهش برنامه هستهایاش بردارد، تحریمها کاهش خواهند یافت. این گامها شامل توقف فعالیت سانتریفیوژها، کاهش ذخایر اورانیوم کشور وتغییر کاربری راکتور آب سنگین اراک است.
رهبر انقلاب فرمودند؛ با توجه به بیاعتمادی به غرب، همه تحریمها باید روز توافق برداشته شود.
در همین حال لسآنجلس تایمز مینویسد: دیپلماتها در مورد فرآیند از سرگیری تحریمهای تعلیق شده ایران در صورتی که این کشور به تعهدات خود پایبند نماند نیز به توافق احتمالی دست یافتهاند. مقامات آمریکایی امکان برگشتپذیری تحریمها را ضروری میدانند و همواره تلاش کردهاند اجازه ندهند تعداد معدودی از کشورها مانع اجرای آن شوند.
اما خبرگزاری رویتر گزارش داد: اختلافها درباره مسئله تحریمها به قوت خود باقی است. ایران و غرب در ماراتن مذاکرات هستهای درباره کاهش تحریمها در آینده به پیشرفتهایی رسیدند اما اختلاف بر سر مسائلی از جمله لغو تحریمهای سازمان ملل متحد و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته همچنان پا برجاست.
رویتر افزود: اما علاوه بر تحریمها و ساز و کارهای نظارتی در آینده، مسائل مورد اختلاف دیگری وجود دارد. یکی از این مسائل، تحقیقات متوقف شده آژانس درباره ابعاد نظامی احتمالی فعالیتهای هستهای ایران در گذشته است. مسئله دیگر، درخواست ایران برای ادامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفتهایست که اورانیوم را برای استفاده به عنوان سوخت در نیروگاههای هستهای پالایش میکند.
رویتر همچنین مدعی شد درباره انتقال 9 هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده ایران به خارج کشور احتمال توافق وجود دارد، هر چند که ایران پیشاز این بااین پیشنهاد مخالفت کرده است.
در خصوص مسئله پیامدی، دیپلماتهای غربی اعلام کردند خواهان اقرار علنی درباره تحقیقات ایران برای ساخت کلاهک هستهای نیستند اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید از ابعاد کامل فعالیت هستهای ایران در گذشته به عنوان مبنای معتبری برای نظارت در آینده مطلع باشد.
شبکه المیادین نیز گزارش داد: هیچ نشانهای از امکان امضای توافقنامه نهایی هستهای بین ایران و گروه پنج به علاوه یک تا هفتم این ماه (ژوئیه) وجود ندارد و جزئیات لغو تحریمها حل نشده است.
از سوی دیگر خبرگزاری ایتارتاس به نقل از یک منبع دیپلماتیک در وین نوشت: حداکثر چارچوب زمانی برای اجرای برخی بندهای موافقتنامه هستهای بین ایران و شش قدرت جهان (پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به اضافه آلمان) 25 سال خواهد بود. این موافقتنامه که زمینهساز لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران خواهد بود در مورد اکثر بندها به مدت 10 سال اجرا خواهد شد.
یادآور میشود لغو تحریمها در روز توافق، تأکید بر محدودیتهای زیر 10 سال، تداوم تحقیق و توسعه و ساخت و سازها، موکول نکردن لغو تحریمها به بعد از انجام تعهدات ایران، ممنوعیت بازرسیهای غیر متعارف از جمله از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان و موکول نکردن اقدامات توافق و لغو تحریمها به آژانس، از جمله خط قرمزهای جمهوری اسلامی است که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است.
در مقابل غرب درصدد است با استفاده از شگردهایی مانند چند مرحلهای کردن توافق و ارجاع لغو تحریمها به مرحله، (حداقل 6 ماه بعد از انجام تعهدات)، تعلیق کوتاه مدت و 6 ماهه تحریمها و نیاز به تمدید هر 6 ماه یکبار تحریمها به نحوی که ریسک سرمایهگذاران خارجی را بالا ببرد، مشروط کردن لغو تحریمها به برخی بازرسیهای غیرمتعارف آژانس و بازسازی سناریوی PMD، دادن اجازه غنیسازی با 5 هزار سانتریفیوژ و در عین حال گذاشتن سقف 300 کیلوگرمی برای ذخایر 3/5 درصد ایرانی در حالی که ایران هم اکنون نزدیک به 10 تن اورانیوم 3/5 درصد دارد، نگارش مبهم و پر پیچ و خم یک متن 80 صفحهای و...، عملاً خطوط قرمز ایران را دور بزند.
شایان ذکر است سیدعباس عراقچی معاون وزیر خارجه در گفتوگو با برنامه نگاه یک تأکید کرد: بحث اصل همزمانی تحریمها هنوز حل نشده و موضوع تحقیق و توسعه نیز مورد اختلاف است.
به گفته وی در روز توافق باید تمامی تحریمهای آمریکا و اروپا و شورای امنیت لغو یا متوقف شود و اگر به خواسته خود نرسیم، ترجیح میدهیم دست خالی به تهران باز گردیم.
تابوشکنی حزب منحله مشارکت برای گدایی رابطه با آلسعود
روزنامه دولتی ایران در تحلیلی مغشوش، خواستار تغییر در سیاست خارجی پس از توافق، از جمله با رژیم جنایتکار عربستان شد.
ایران در یادداشتی با عنوان «پسا توافق» به قلم حسین واله (عضو حزب منحله مشارکت و معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، در دولت اصلاحات) نوشت: ایران و قدرتهای جهانی در آستانه توافق بزرگ قرار گرفتهاند. توافقی که پیامدهای بسیار گسترده در سطح منطقهای و جهانی خواهد داشت. با ورود به دوران جدید مناسبات خارجی، الزامهای سیاست خارجی ایران نیز دستخوش دگرگونی میشود. پیش و بیش از هر چیز باید نگرش خود را در سیاست خارجی با مقتضیات موقعیت نوین تطبیق داد.
وی میافزاید. به تابوشکنیهای بزرگ نیاز داریم. ایجاد توازن در مناسبات خارجی کشور اولین ضرورت دوران جدید است. در قلمرو سیاست منطقهای، اکنون به رویکردی در سیاست خارجی نیاز است که در عمل به همه همسایگان ثابت کند پیروزی ایران در مصاف اتمی با غرب پیروزی همه منطقه است و به زیان هیچ کشوری نیست. باید با وساوس خناسانی مبارزه کرد که میکوشند با القای ترس از ایران و جعل و نشر اکاذیبی چون احیای امپراتوری فارسبازاری برای فروش اسلحه و میدانی تازه برای صرف اندوخته دولتهای نفتخیز خلیجفارس در جنگهای بیحاصل و جای پایی برای ادامه حضور خود دست و پا کنند. این مبارزه با حرف شدنی نیست. باید سیاستها با کمال ظرافت بازبینی و در چارچوبی تعریف شود که منافع مشترک با همسایگان را به حداکثر ممکن افزایش دهد و تنشها را به حداقل ممکن برساند.
نویسنده مدعی شد: میلیاردها دلار ذخایر همسایگان جنوبی ما میتواند به جای هدر رفتن در معاملات تسلیحاتی با غرب در توهم بالانس قدرت و دفاع در برابر خطر ساختگی ایران، صرف توسعه این کشورها و تکمیل ظرفیتهای یکدیگر و افزایش مزیتهای نسبی خویش گردد. اگر عربستان به صنعت هستهای صلحآمیز احساس نیاز میکند چرا ایران نباید پیشقدم همکاری فنی و علمی برای رفع این نیاز گردد؟ نیاز توسعه اقتصادی کشور به سرمایه خارجی چرا نباید بخشی با سرمایه همسایگان جنوبی ما تأمین گردد؟ همکاری امنیتی برای مبارزه با خشونت و ترور در کشورهای منطقه ما چرا باید از اتاق فرماندهی در کشورهای ثالث هماهنگ شود؟ اطراف ثالثی که در خوشبینانهترین حالت، منافع ملی خویش را جلوی منافع ما قرار میدهند. ما همسایگانی که هزاران سال باهم زندگی کرده و تلخ و شیرین رفتارهای یکدیگر را تجربه کردهایم و محکومیم تا آخر باهم بسازیم، چرا باید به جای تکیه به یکدیگر به نیروهایی تکیه کنیم که از محل منازعات ما ارتزاق میکنند؟ دسیسههای دشمنان ایران و منطقه که تاکنون برای برهم زدن توافق به کار گرفته میشد اکنون تغییر شکل داده برای خنثیسازی تأثیرات مثبت آن به کار خواهد افتاد.
نویسنده توضیح نمیدهد که 1- با رژیم جنایتکار عربستان به عنوان سامان دهنده و حمایتکننده تروریسم تکفیری در منطقه چگونه میتوان «همکاری امنیتی برای مبارزه با خشونت در منطقه» داشت؟! 2- منظور از دشمن در این نوشته کیست؟ آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و یا همه آنها؟! این جبهه از فتنهگران و جریانهای ساختارشکن مدعی اصلاحطلبی در طول دو دهه گذشته به صراحت حمایت کردهاند و همان رژیمهایی هم هستند که تسلیحات به رژیمهای مرتجع و فاقد پایگاه مردمی در منطقه میفروشند و در عین حال از سوی فتنهگران و ساختارشکنان به عنوان دوست و شریک معامله مطرح میشوند. 3- اگر این طیف دشمنند که نویسنده- به اقتضای مطلب - به دشمنی آنها اذعان میکند، چگونه است که باید سیاست خارجی را نسبت به دشمن عنود و سر موضع تغییر داد؟! آیا این همان سیاستی نیست که به محور شرارت خواندن ایران پس از کمک دولت اصلاحات به اشغال افغانستان انجامید و باعث صدور حکم جلب برای رئیس دولت سازندگی با وجود سیاست تنشزدایی یک طرفه شد؟!
تاجیک: دولت به جای فرافکنی باید از گیجی و سردرگمی به در آید
دولت فاقد گفتمان مشخص است و ترکیب آن ترکیب مجمعالجزایری است.
محمدرضا تاجیک از فعالان اصلاح طلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ این سؤال که «برخی معتقدند دولت آقای روحانی فاقد مشی مشخص در رویکردهای خود است. به نظر شما عملکرد دولت آقای روحانی سردرگم نبوده است؟» گفت: قبل از پاسخ به پرسش شما، اجازه بدهید تصریحا و تاکیدا و برای چندمین بار بگویم که اگر نه به اقتضای همسویی و همگرایی گفتمانی، اما به حکم تصویرها و تجویزهای عقلی (و در شرایطی که نمیتوان به آلترناتیوهای مطلوبتری اندیشید) جریان اعتدال را مطلوبترین گزینه ممکن میدانم و اعتلا و امتداد و یا پویایی و مانایی آن را طلب میکنم.
وی میافزاید: در پاسخ باید بگویم فرض یک دولت و یک رئیس دولت فاقد «مشی» بسیار مشکل است. اما تصویر و تصور شرایطی که یک دولت امکان یا استعداد وفادار ماندن به مشی اعلامی را نداشته باشد و یا لاجرم از تغییر و تخفیف و تحریف و تجدید مشی خود شود ممکن است، به نظر من دولت اعتدال با شعارهای انتخاباتی خود سطحی از انتظار و افقی از تقاضا را در مردم ایجاد کرد که امکان و استعداد محقق کردن آنان را ندارد. به بیان دیگر، اصحاب تصمیم و تدبیر جدید آرزوها و شعارها و ایدههایشان را رنگ واقعیت پنداشتند البته، فقدان گفتمان مشخص و مدون، ضعف همگونی و همپوشانی مشی و منشی دولتمردان، موزائیکی و مجمعالجزایری بودن ترکیب دولت و فهم اعتدال به مثابه جریانی نه این چپ و نه آن راست و هم این و هم آن، بر این گیجی و ابهام و سردرگمی افزوده است.
تاجیک در پاسخ این سؤال که چرا برخی از مدیران روحانی با وی همراهی نمیکنند و وی از نظر سیاسی در دولت تنها مانده است؟ اظهار داشت: برخی از این عده معتقدند روحانی با آنان همکاری نمیکند و شخصیتی قائم به خود یا قائم به فرد دارد. حتی اگر بپذیریم (که میپذیریم) برخی از مدیران روحانی با وی همراهی و همسویی ندارند، باز باید به این موضوع توجه داشت که ایشان انتخاب کرده است. واضح و مبرهن است ایشان بیش از هر کسی مسئول انتخاب و چینش تیم مدیریتی خود است.
وی افزود: روحانی باید نیمنگاهی هم به اطرافیان (تقریبا همه کاره خود) که بر تنور این تنهایی میدمند یا هیزم بیارآنند، داشته باشند منظورم کسانی است که بیش از شخصیت خود شخصیت شدهاند و بیش از استعداد خود امکان یافتهاند و بیش از حد و حدود خود در امور دخالت میکنند.
کابینه روحانی بیش از اندازه در اتاقهای دربسته تصمیمگیری میکند. آیا گردش نخبگان به خوبی در دولت تدبیر و امید صورت گرفته است؟ تاجیک در پاسخ این سؤال میگوید: بسیاری از اعضای تکنوکرات دولت کنونی تمایلی غریب به تمرکزگرایی دارند و کمتر تن به توزیع قدرت و مسئولیت میدهند. به بیان دیگر، هر کدام خود را در قلمرو حوزه مدیریتی خود و شاید هم در قلمرویی وسیعتر بالامنصب میدانند و خود را منبع و منشا هر تصمیم و تدبیر میبینند - به ویژه آنکه سنی از این تکنوکراتها گذشته باشد و قبلا نیز، یکی دو تجربه مدیریتی کوچک و بزرگ داشته باشند. شاید لازم باشد که دولت علاوه بر شعار سال «همدلی و همزبانی دولت با ملت»، با شعار «همدلی و همزبانی دولت با دولت» در میان دولتمردان هم توجه کند و در آینده شاهد همسویی و همراهی و همپوشانی بیشتری در میان اعضای دولت مستقر باشیم.
وی درباره این سؤال که مدیران دولت روحانی اغلب مشکلات کشور را میراث دولت گذشته به مردم معرفی میکنند آیا با واقعیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی همخوانی دارد؟ معتقد است: این فرهنگ و عادتواره دیرینه بسیاری از ما است که هرچه فریاد داریم بر سر «غیر» میکشیم و با فرافکنی، افکار عمومی را مدیریت میکنیم. تردیدی ندارم که دولت کنونی از دولت گذشته عمارتی تحویل نگرفته و تردیدی ندارم که دولت گذشته در هر گام که به جلو برداشته چند گام به عقب برداشته و نیز تردیدی ندارم که جبرانبرخی از این گامهای به عقب برداشته شده به سادگی میسر نیست، اما سخت بعید میدانم که کمتر کسی باور کند که دولتمردان کنونی- که هر کدام به کنشگری حرفهای سیاسی شهره هستند- از چنین وضعیتی، در زمان چرخش قدرت، آگاه نبوده باشند. بارها گفتهام سیاست از یک منظر علم ممکن کردن ناممکنات است و از منظر دیگر، دانش تصمیم و تدبیر در شرایط ناممکنی با فقدان تصمیم و تدبیر است. بنابراین، عیار کاردانی و کاربلدی دولت اعتدال دقیقا همینجا و در همین شرایط مشخص میشود. تصریحا بگویم که منش و روش اعتدالی چندان با این فرافکنیهای رادیکال سازگار نیست، لذا شاید سزاوارتر آن باشد که دولت اعتدال به این چرخه فرافکنی خاتمه دهد در غیر اینصورت تردیدی ندارم که دولت آینده با او آن خواهد کرد که آن با دولت قبل.
خبرهای متناقضی درباره حل شدن یا حل نشدن موارد اختلافی در مذاکرات هستهای منتشر شده است.
آسوشیتدپرس در این زمینه مدعی شد ایران و غرب درباره نحوه برداشته شدن تحریمها به توافق اولیه دست یافتهاند اما هیچ سند یا توضیحی ارائه نکرد.
آسوشیتدپرس در عین حال تصریح کرد: ایران خواستار لغو یکپارچه و فوری تحریمهاست، در حالی که قدرتهای غربی لغو تدریجی و گام به گام را ترجیح میدهند. دولت اوباما قادر نیست لغو فوری تحریمها را بپذیرد، زیرا با مانع کنگره رو به روست که تا 30 روز برای بررسی هرگونه توافق تا رد کامل آن وقت دارد.
سیانان نیز میگوید: «دو طرف در مورد متن مربوط به «کاهش» تحریمها به توافق اولیه دست پیدا کردهاند. یک مقام ارشد ایرانی گفت ما بسیاری از مشکلات را تاکنون حل کردهایم اما هنوز مسائلی در مورد موضوعات هستهای و همچنین تحریمها باید حل شود.»
سیانان افزود: یک منبع که به طور مستقیم در این مذاکرات حضور دارد گفت، دو طرف توافقی را اعلام میکنند مبنی بر اینکه تحریمها لغو خواهد شد. این کار به ایران امکان میدهد در داخل اعلام کند به لغو فوری تحریمها دست پیدا کرده است. اما تحریمها فقط در طول زمان برداشته میشود و زمانی که ایران به تعهدات مختلف خود عمل کند(!)
والاستریت ژورنال دیگر رسانه آمریکایی نیز نوشت: برخی پیشرفتها در مذاکرات از جمله درباره روند کاهش تحریمها حاصل شده است. آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران در سخنرانیهای خود به طور علنی لغو همه تحریمهای اقتصادی و مالی علیه ایران را بلافاصله پس از امضای توافق خواستار شده بود. اما مذاکره کنندههای ایرانی در وین با رویکرد مرحلهبندی روند کاهش تحریمها موافقت کردهاند. براساس این روند در صورتی که ایران گامهای اساسی در جهت کاهش برنامه هستهایاش بردارد، تحریمها کاهش خواهند یافت. این گامها شامل توقف فعالیت سانتریفیوژها، کاهش ذخایر اورانیوم کشور وتغییر کاربری راکتور آب سنگین اراک است.
رهبر انقلاب فرمودند؛ با توجه به بیاعتمادی به غرب، همه تحریمها باید روز توافق برداشته شود.
در همین حال لسآنجلس تایمز مینویسد: دیپلماتها در مورد فرآیند از سرگیری تحریمهای تعلیق شده ایران در صورتی که این کشور به تعهدات خود پایبند نماند نیز به توافق احتمالی دست یافتهاند. مقامات آمریکایی امکان برگشتپذیری تحریمها را ضروری میدانند و همواره تلاش کردهاند اجازه ندهند تعداد معدودی از کشورها مانع اجرای آن شوند.
اما خبرگزاری رویتر گزارش داد: اختلافها درباره مسئله تحریمها به قوت خود باقی است. ایران و غرب در ماراتن مذاکرات هستهای درباره کاهش تحریمها در آینده به پیشرفتهایی رسیدند اما اختلاف بر سر مسائلی از جمله لغو تحریمهای سازمان ملل متحد و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته همچنان پا برجاست.
رویتر افزود: اما علاوه بر تحریمها و ساز و کارهای نظارتی در آینده، مسائل مورد اختلاف دیگری وجود دارد. یکی از این مسائل، تحقیقات متوقف شده آژانس درباره ابعاد نظامی احتمالی فعالیتهای هستهای ایران در گذشته است. مسئله دیگر، درخواست ایران برای ادامه تحقیقات و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفتهایست که اورانیوم را برای استفاده به عنوان سوخت در نیروگاههای هستهای پالایش میکند.
رویتر همچنین مدعی شد درباره انتقال 9 هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده ایران به خارج کشور احتمال توافق وجود دارد، هر چند که ایران پیشاز این بااین پیشنهاد مخالفت کرده است.
در خصوص مسئله پیامدی، دیپلماتهای غربی اعلام کردند خواهان اقرار علنی درباره تحقیقات ایران برای ساخت کلاهک هستهای نیستند اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید از ابعاد کامل فعالیت هستهای ایران در گذشته به عنوان مبنای معتبری برای نظارت در آینده مطلع باشد.
شبکه المیادین نیز گزارش داد: هیچ نشانهای از امکان امضای توافقنامه نهایی هستهای بین ایران و گروه پنج به علاوه یک تا هفتم این ماه (ژوئیه) وجود ندارد و جزئیات لغو تحریمها حل نشده است.
از سوی دیگر خبرگزاری ایتارتاس به نقل از یک منبع دیپلماتیک در وین نوشت: حداکثر چارچوب زمانی برای اجرای برخی بندهای موافقتنامه هستهای بین ایران و شش قدرت جهان (پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به اضافه آلمان) 25 سال خواهد بود. این موافقتنامه که زمینهساز لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران خواهد بود در مورد اکثر بندها به مدت 10 سال اجرا خواهد شد.
یادآور میشود لغو تحریمها در روز توافق، تأکید بر محدودیتهای زیر 10 سال، تداوم تحقیق و توسعه و ساخت و سازها، موکول نکردن لغو تحریمها به بعد از انجام تعهدات ایران، ممنوعیت بازرسیهای غیر متعارف از جمله از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان و موکول نکردن اقدامات توافق و لغو تحریمها به آژانس، از جمله خط قرمزهای جمهوری اسلامی است که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است.
در مقابل غرب درصدد است با استفاده از شگردهایی مانند چند مرحلهای کردن توافق و ارجاع لغو تحریمها به مرحله، (حداقل 6 ماه بعد از انجام تعهدات)، تعلیق کوتاه مدت و 6 ماهه تحریمها و نیاز به تمدید هر 6 ماه یکبار تحریمها به نحوی که ریسک سرمایهگذاران خارجی را بالا ببرد، مشروط کردن لغو تحریمها به برخی بازرسیهای غیرمتعارف آژانس و بازسازی سناریوی PMD، دادن اجازه غنیسازی با 5 هزار سانتریفیوژ و در عین حال گذاشتن سقف 300 کیلوگرمی برای ذخایر 3/5 درصد ایرانی در حالی که ایران هم اکنون نزدیک به 10 تن اورانیوم 3/5 درصد دارد، نگارش مبهم و پر پیچ و خم یک متن 80 صفحهای و...، عملاً خطوط قرمز ایران را دور بزند.
شایان ذکر است سیدعباس عراقچی معاون وزیر خارجه در گفتوگو با برنامه نگاه یک تأکید کرد: بحث اصل همزمانی تحریمها هنوز حل نشده و موضوع تحقیق و توسعه نیز مورد اختلاف است.
به گفته وی در روز توافق باید تمامی تحریمهای آمریکا و اروپا و شورای امنیت لغو یا متوقف شود و اگر به خواسته خود نرسیم، ترجیح میدهیم دست خالی به تهران باز گردیم.
تابوشکنی حزب منحله مشارکت برای گدایی رابطه با آلسعود
روزنامه دولتی ایران در تحلیلی مغشوش، خواستار تغییر در سیاست خارجی پس از توافق، از جمله با رژیم جنایتکار عربستان شد.
ایران در یادداشتی با عنوان «پسا توافق» به قلم حسین واله (عضو حزب منحله مشارکت و معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، در دولت اصلاحات) نوشت: ایران و قدرتهای جهانی در آستانه توافق بزرگ قرار گرفتهاند. توافقی که پیامدهای بسیار گسترده در سطح منطقهای و جهانی خواهد داشت. با ورود به دوران جدید مناسبات خارجی، الزامهای سیاست خارجی ایران نیز دستخوش دگرگونی میشود. پیش و بیش از هر چیز باید نگرش خود را در سیاست خارجی با مقتضیات موقعیت نوین تطبیق داد.
وی میافزاید. به تابوشکنیهای بزرگ نیاز داریم. ایجاد توازن در مناسبات خارجی کشور اولین ضرورت دوران جدید است. در قلمرو سیاست منطقهای، اکنون به رویکردی در سیاست خارجی نیاز است که در عمل به همه همسایگان ثابت کند پیروزی ایران در مصاف اتمی با غرب پیروزی همه منطقه است و به زیان هیچ کشوری نیست. باید با وساوس خناسانی مبارزه کرد که میکوشند با القای ترس از ایران و جعل و نشر اکاذیبی چون احیای امپراتوری فارسبازاری برای فروش اسلحه و میدانی تازه برای صرف اندوخته دولتهای نفتخیز خلیجفارس در جنگهای بیحاصل و جای پایی برای ادامه حضور خود دست و پا کنند. این مبارزه با حرف شدنی نیست. باید سیاستها با کمال ظرافت بازبینی و در چارچوبی تعریف شود که منافع مشترک با همسایگان را به حداکثر ممکن افزایش دهد و تنشها را به حداقل ممکن برساند.
نویسنده مدعی شد: میلیاردها دلار ذخایر همسایگان جنوبی ما میتواند به جای هدر رفتن در معاملات تسلیحاتی با غرب در توهم بالانس قدرت و دفاع در برابر خطر ساختگی ایران، صرف توسعه این کشورها و تکمیل ظرفیتهای یکدیگر و افزایش مزیتهای نسبی خویش گردد. اگر عربستان به صنعت هستهای صلحآمیز احساس نیاز میکند چرا ایران نباید پیشقدم همکاری فنی و علمی برای رفع این نیاز گردد؟ نیاز توسعه اقتصادی کشور به سرمایه خارجی چرا نباید بخشی با سرمایه همسایگان جنوبی ما تأمین گردد؟ همکاری امنیتی برای مبارزه با خشونت و ترور در کشورهای منطقه ما چرا باید از اتاق فرماندهی در کشورهای ثالث هماهنگ شود؟ اطراف ثالثی که در خوشبینانهترین حالت، منافع ملی خویش را جلوی منافع ما قرار میدهند. ما همسایگانی که هزاران سال باهم زندگی کرده و تلخ و شیرین رفتارهای یکدیگر را تجربه کردهایم و محکومیم تا آخر باهم بسازیم، چرا باید به جای تکیه به یکدیگر به نیروهایی تکیه کنیم که از محل منازعات ما ارتزاق میکنند؟ دسیسههای دشمنان ایران و منطقه که تاکنون برای برهم زدن توافق به کار گرفته میشد اکنون تغییر شکل داده برای خنثیسازی تأثیرات مثبت آن به کار خواهد افتاد.
نویسنده توضیح نمیدهد که 1- با رژیم جنایتکار عربستان به عنوان سامان دهنده و حمایتکننده تروریسم تکفیری در منطقه چگونه میتوان «همکاری امنیتی برای مبارزه با خشونت در منطقه» داشت؟! 2- منظور از دشمن در این نوشته کیست؟ آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و یا همه آنها؟! این جبهه از فتنهگران و جریانهای ساختارشکن مدعی اصلاحطلبی در طول دو دهه گذشته به صراحت حمایت کردهاند و همان رژیمهایی هم هستند که تسلیحات به رژیمهای مرتجع و فاقد پایگاه مردمی در منطقه میفروشند و در عین حال از سوی فتنهگران و ساختارشکنان به عنوان دوست و شریک معامله مطرح میشوند. 3- اگر این طیف دشمنند که نویسنده- به اقتضای مطلب - به دشمنی آنها اذعان میکند، چگونه است که باید سیاست خارجی را نسبت به دشمن عنود و سر موضع تغییر داد؟! آیا این همان سیاستی نیست که به محور شرارت خواندن ایران پس از کمک دولت اصلاحات به اشغال افغانستان انجامید و باعث صدور حکم جلب برای رئیس دولت سازندگی با وجود سیاست تنشزدایی یک طرفه شد؟!
تاجیک: دولت به جای فرافکنی باید از گیجی و سردرگمی به در آید
دولت فاقد گفتمان مشخص است و ترکیب آن ترکیب مجمعالجزایری است.
محمدرضا تاجیک از فعالان اصلاح طلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ این سؤال که «برخی معتقدند دولت آقای روحانی فاقد مشی مشخص در رویکردهای خود است. به نظر شما عملکرد دولت آقای روحانی سردرگم نبوده است؟» گفت: قبل از پاسخ به پرسش شما، اجازه بدهید تصریحا و تاکیدا و برای چندمین بار بگویم که اگر نه به اقتضای همسویی و همگرایی گفتمانی، اما به حکم تصویرها و تجویزهای عقلی (و در شرایطی که نمیتوان به آلترناتیوهای مطلوبتری اندیشید) جریان اعتدال را مطلوبترین گزینه ممکن میدانم و اعتلا و امتداد و یا پویایی و مانایی آن را طلب میکنم.
وی میافزاید: در پاسخ باید بگویم فرض یک دولت و یک رئیس دولت فاقد «مشی» بسیار مشکل است. اما تصویر و تصور شرایطی که یک دولت امکان یا استعداد وفادار ماندن به مشی اعلامی را نداشته باشد و یا لاجرم از تغییر و تخفیف و تحریف و تجدید مشی خود شود ممکن است، به نظر من دولت اعتدال با شعارهای انتخاباتی خود سطحی از انتظار و افقی از تقاضا را در مردم ایجاد کرد که امکان و استعداد محقق کردن آنان را ندارد. به بیان دیگر، اصحاب تصمیم و تدبیر جدید آرزوها و شعارها و ایدههایشان را رنگ واقعیت پنداشتند البته، فقدان گفتمان مشخص و مدون، ضعف همگونی و همپوشانی مشی و منشی دولتمردان، موزائیکی و مجمعالجزایری بودن ترکیب دولت و فهم اعتدال به مثابه جریانی نه این چپ و نه آن راست و هم این و هم آن، بر این گیجی و ابهام و سردرگمی افزوده است.
تاجیک در پاسخ این سؤال که چرا برخی از مدیران روحانی با وی همراهی نمیکنند و وی از نظر سیاسی در دولت تنها مانده است؟ اظهار داشت: برخی از این عده معتقدند روحانی با آنان همکاری نمیکند و شخصیتی قائم به خود یا قائم به فرد دارد. حتی اگر بپذیریم (که میپذیریم) برخی از مدیران روحانی با وی همراهی و همسویی ندارند، باز باید به این موضوع توجه داشت که ایشان انتخاب کرده است. واضح و مبرهن است ایشان بیش از هر کسی مسئول انتخاب و چینش تیم مدیریتی خود است.
وی افزود: روحانی باید نیمنگاهی هم به اطرافیان (تقریبا همه کاره خود) که بر تنور این تنهایی میدمند یا هیزم بیارآنند، داشته باشند منظورم کسانی است که بیش از شخصیت خود شخصیت شدهاند و بیش از استعداد خود امکان یافتهاند و بیش از حد و حدود خود در امور دخالت میکنند.
کابینه روحانی بیش از اندازه در اتاقهای دربسته تصمیمگیری میکند. آیا گردش نخبگان به خوبی در دولت تدبیر و امید صورت گرفته است؟ تاجیک در پاسخ این سؤال میگوید: بسیاری از اعضای تکنوکرات دولت کنونی تمایلی غریب به تمرکزگرایی دارند و کمتر تن به توزیع قدرت و مسئولیت میدهند. به بیان دیگر، هر کدام خود را در قلمرو حوزه مدیریتی خود و شاید هم در قلمرویی وسیعتر بالامنصب میدانند و خود را منبع و منشا هر تصمیم و تدبیر میبینند - به ویژه آنکه سنی از این تکنوکراتها گذشته باشد و قبلا نیز، یکی دو تجربه مدیریتی کوچک و بزرگ داشته باشند. شاید لازم باشد که دولت علاوه بر شعار سال «همدلی و همزبانی دولت با ملت»، با شعار «همدلی و همزبانی دولت با دولت» در میان دولتمردان هم توجه کند و در آینده شاهد همسویی و همراهی و همپوشانی بیشتری در میان اعضای دولت مستقر باشیم.
وی درباره این سؤال که مدیران دولت روحانی اغلب مشکلات کشور را میراث دولت گذشته به مردم معرفی میکنند آیا با واقعیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی همخوانی دارد؟ معتقد است: این فرهنگ و عادتواره دیرینه بسیاری از ما است که هرچه فریاد داریم بر سر «غیر» میکشیم و با فرافکنی، افکار عمومی را مدیریت میکنیم. تردیدی ندارم که دولت کنونی از دولت گذشته عمارتی تحویل نگرفته و تردیدی ندارم که دولت گذشته در هر گام که به جلو برداشته چند گام به عقب برداشته و نیز تردیدی ندارم که جبرانبرخی از این گامهای به عقب برداشته شده به سادگی میسر نیست، اما سخت بعید میدانم که کمتر کسی باور کند که دولتمردان کنونی- که هر کدام به کنشگری حرفهای سیاسی شهره هستند- از چنین وضعیتی، در زمان چرخش قدرت، آگاه نبوده باشند. بارها گفتهام سیاست از یک منظر علم ممکن کردن ناممکنات است و از منظر دیگر، دانش تصمیم و تدبیر در شرایط ناممکنی با فقدان تصمیم و تدبیر است. بنابراین، عیار کاردانی و کاربلدی دولت اعتدال دقیقا همینجا و در همین شرایط مشخص میشود. تصریحا بگویم که منش و روش اعتدالی چندان با این فرافکنیهای رادیکال سازگار نیست، لذا شاید سزاوارتر آن باشد که دولت اعتدال به این چرخه فرافکنی خاتمه دهد در غیر اینصورت تردیدی ندارم که دولت آینده با او آن خواهد کرد که آن با دولت قبل.