خبر ویژه
ماجرای عاطفی دیدار با یکی از حامیان فتنه
استاندار قم میگوید به جهانگیری درباره پرهیز از ملاقات با صانعی و حاشیهسازی در این باره تذکر داده بود.
محمدصادق صالحیمنش درباره دیدار جهانگیری با صانعی به خبرنگاران گفت: من به ایشان گفتم که این ملاقات به صلاح نیست.
وی با بیان این که برنامه سفر معاون اول رئیسجمهور دیدار با مراجع بود و تا ساعت 5 بعدازظهر مسئله دیدار با آقای صانعی اصلا مطرح نبود، افزود: به آقای جهانگیری خبر دادند که مراسم سالگرد همسر آقای صانعی برگزار است و چون آقای جهانگیری قبلا استاندار اصفهان بودند و ارتباط تنگاتنگی با آقایان داشتند از این رو برای عرض تسلیت رفتند.
استاندار قم افزود: بنده به آقای جهانگیری گفتم که این مسئله را به صلاح نمیدانم چون خبرنگاران هستند اما آقای جهانگیری گفتند مسئلهای نیست و برای عرض تسلیت میروم.
حجتالاسلام صالحیمنش ادامه داد: بعد از آخرین ملاقات آقای جهانگیری که با حجتالاسلام والمسلمین شهرستانی بود بنده همراه معاون اول رئیسجمهور بودم و اخلاقا نیز درست نبود که ایشان را رها کنم چون هر مقامی که به قم میآید آنها را مشایعت میکنیم.
وی اظهار کرد: این ملاقات صرفا یک دیدار عاطفی و دیدار دو رفیق با یکدیگر بود و هیچ مسئله خاص دیگری مبنی بر دیدار با یک مرجع تقلید اصلا مطرح نبود.
یادآور میشود آقای صانعی از حامیان فتنهگران در حوادث سال 88 بود و به همین دلیل فتنهگرانی که اقدام به روزهخواری در روز قدس، حرمتشکنی ساحت امام حسین(ع) در روز عاشورا، و اهانت به ساحت حضرت امام و اصل جمهوری اسلامی و ولایتفقیه کردند، در برخی تجمعات شعار میدادند «روحانی واقعی، منتظری، صانعی»
دکتر روحانی رئیسجمهور چندی پیش در جریان سفر به قم و دیدار با علما و مراجع، حاضر به ملاقات با صانعی نشد، اما گویی معاون وی، سعی کرده این موضوع قابل توجه رسانهها را به نحوی جبران کند.
مجید انصاری نیز در ملاقات جهانگیری با صانعی حضور داشت.
شارلاتانیسم مطبوعاتی ذلیلالقلمها!
ماهنامه «مهرنامه»، ارگان حزب کارگزاران و تریبون عوامل فتنه پروندهای با عنوان «ممنوعالقلمها» را در آخرین شماره خود منتشر کرد که در آن سیاستهای فرهنگی نظام و آرمانهای اسلامی به سخره گرفته شده است. در شماره دی ماه 1392 مهرنامه، مقالات و گفتگوهایی از اعضاء کانون غیرقانونی نویسندگان مانند «محمدعلی سپانلو»، «رضا براهنی»، «عباس مخبر»، «حافظ موسوی» و ... منتشر شده است که برخی از آنان از حامیان سلطنت و متعلق به طیف «چپ آمریکایی» بودند.
«محمدعلی سپانلو» از فعالان کنفرانس ننگین «برلین» و از نویسندگان مورد حمایت بیبیسی فارسی، در این پرونده به ستایش از دوره وزارت ارشاد «عطاالله مهاجرانی» پرداخت و با یادآوری خاطرهای از رئیس اداره کتاب مهاجرانی گفت: «یادم هست]ایشان[ اواخر سال 1376رفت نشست در ارشاد، به هر کدام از کتابها که نگاه میکرد، آنها را میشناخت. میگفت این مسئلهای ندارد بیخود گفتهاند. یا مثلا این جمله حساسیتزاست این را اصلاح کن؛ و به سرعت توانست در عرض دو ماه دو هزار کتاب ممنوعالچاپ را آزاد کند.»
محمدعلی سپانلو که سال 1382 مدال «شوالیه نخل آکادمیک» را از دولت فرانسه به دلیل 3 دهه خدمت به فرهنگ فرانسه و نشر و اشاعه فرهنگ غربی دریافت کرد، در ادامه گفتگو با ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران، از دولت جدید و وزارت ارشاد خواست تا انتشار واژگان مستهجن و سکسی را بلامانع اعلام کند!
«رضا براهنی» از چپهای آمریکایی، هوادار گروههای تجزیهطلب و همکار نشریات سلطنتطلب «نیمروز» و «کیهان» (چاپ لندن) است که سال 1373 انتشار شعری مبتذل از او در نشریه «تکاپو» منجر به تعطیلی این نشریه شد. براهنی در شماره اخیر «مهرنامه» گفته است: «بهتر است درباره سانسور جامعه چیزی را بردارد، مثلا بگوید؛ این آقای نویسنده به چه مناسبت چنین چیزهایی را نوشته! در آن زمان ممکن است که نویسنده یک شاکی داشته باشد. مثلا نویسنده در یک رمان یک آدم واقعی را مسخره کرده باشد یا توهین کرده باشد و یک نسبت عجیب و غریب جنسی یا غیرجنسی به او داده باشد، آن آدم حق دارد که برود شکایت کند.» به عبارتی براهنی حق هرگونه سخن گفتن و اتهامزنی به دیگران را برای نویسنده قائل شده است و در این صورت شخص مورد اتهام باید پس از چاپ کتاب در تیراژ وسیع در پی اعاده حیثیت از دست رفته خود باشد!!!
«حافظ موسوی» نیز از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان و دبیرسابق هیئت تحریریه مجله «کارنامه» با انتشار یادداشت «لیست سیاه» در این شماره ماهنامه مهرنامه اظهار امیدواری کرد که کتابهایی که به دلایل اخلاقی و فرهنگی از انتشار آنها جلوگیری شده به چاپ برسد. وی نوشت: «امیدوارم حالا که آقای صالحی ]معاون فرهنگی وزارت ارشاد[ پا پیش گذاشتهاند و به عنوان امدادرسان به این منطقه سونامیزده وارد شدهاند، آن طومار سیاه را در هم بپیچند و نام نیکی از خود به یادگار بگذارند.»(!)
تشدید فعالیت کانون غیرقانونی نویسندگان در حالی صورت میگیرد که براساس اسناد سازمان اطلاعات و امنیت رژیم ستمشاهی، اعضا و فعالان آن ارتباطات تنگاتنگی با «ساواک» داشتند و پس از انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیههای مختلف به معارضه با احکام اسلام و آرمانهای انقلاب پرداختند. اعضای این کانون از دهه 1370 و با چراغسبز جریان فرهنگی حاکم بر دولت کارگزاران، ارتباطات خود با سفارتخانههای خارجی را گسترش دادند. افشای جلسات اعضای کانون با رایزن فرهنگی سفارت آلمان در سال 1375 به یک رسوایی مجدد سیاسی-امنیتی برای نهادی که تظاهر به فعالیتهای فرهنگی و هنری میکند، انجامید. از جمله اقدامات کانون منحله نویسندگان که با هماهنگی سفارتخانههای آلمان و فرانسه صورت گرفت، صدور بیانیه معروف 134 روشنفکران معاند با عنوان «ما نویسندهایم» بود.
همسویی نشریات وابسته به حزب کارگزاران مانند «مهرنامه»، «تجربه»، «آسمان» و... با مواضع کانون غیرقانونی نویسندگان در مقابله با سیاستهای کلان فرهنگی نظام در حالی است که پیوندهای مطبوعاتی-سیاسی این دو طیف به 2 دهه گذشته میرسد؛ چنانکه در دولت هاشمی رفسنجانی آثار برخی از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان در نشریات دولتی مانند روزنامه همشهری نیز به چاپ میرسید و جریان کارگزاران همواره در صف حامیان آنها قرار داشته است.
چندی پیش رئیسجمهور محترم در گزارش صد روزه از عملکرد دولت خود به مردم مدعی شد که «ممنوعالقلمها را تبدیل به صریحالقلم کرده است.» این فضاسازی در حالی است که از اکثر افرادی که ادعای ممنوعالقلمی آنها میشود، بیش از همه در نشریات وابسته به حزب کارگزاران و جریان حاکم بر دولت مطلب چاپ شده است. چنین سیاهنماییهای کاذبی، البته برآمده از شارلاتانیسم مطبوعاتی به اصطلاح «صریحالقلمها» است، چون کارنامه مکتوب مدعیان ممنوعالقلمی مملو از فعالیت در نشریات زنجیرهای و مافیای مطبوعاتی کارگزاران بر ضدمردم و منافع ملی است و در واقع «ذلیلالقلمهایی» بودهاند که در خفا از بودجههای دولتی تغذیه مالی میشدند و نزد مخاطبان خود ادعای صراحت و استقلال از حکومت میکردند!
پوپولیسم صدای همه را درآورد حامیان دولت به منتقدان پیوستند
رسانههای حامی دولت، واکنشهای مختلفی نسبت به رویکردهای به دور از تدبیر دولت از جمله در موضوع اهانتآمیز توزیع سبد کالا اتخاذ کردهاند.
در حالی که روزنامه جمهوری اسلامی، این اقدام را رفتار پوپولیستی توصیف میکرد، روزنامه آفتاب یزد به جای نقد رفتار دولت، به دولت قبلی حمله کرد و نوشت «این صفهای طویل نشانه 8 سال بیتدبیری است»(!) با این حال روزنامه شرق تیتر کوچک «یک سبد دردسر» را برای رفع و رجوع ماجرا برگزید. اما روزنامه آرمان با اشاره به «اما و اگرها و صفهای طولانی توزیع سبد کالا» احتمال داد این ماجرا گریبان وزیر صنعت (نعمتزاده)، را در مجلس بگیرد.
اما وبسایت فرارو که از دولت حمایت میکند، معتقد است: گذشت 200 روز از روزهای حضور دولت، چالشهای پیش روی آن را نه تنها کم نکرد بلکه بیشتر هم کرده؛ چالشهایی که سرنخ اصلی آن در خود پاستور و ناشی از تصمیمات دولت است.
فرارو با اشاره به استعفای محمدعلی نجفی از معاونت رئیسجمهور و سازمان میراث فرهنگی در کمتر از 5 ماه، به موضوع «سبد بیتدبیری» پرداخته و مینویسد: اگر تا دیروز مدافعان دولت تمام قد پشت تصمیمات دولت ایستادند تا صدای اعتراض منتقدان، مذاکرات هستهای را تحت تاثیر قرار ندهد و مانع از توافق میان دو طرف نشوند امروز، همان مدافعان با دیدن تصاویر مردان و زنانی که در سرمای استخوانسوز این روزهای کشور در صف طولانی ایستادند تا چند قلم کالا را با خود به خانه ببرند، دست از حمایت برداشتهاند تا خود را به صف منتقدان دولت برسانند.
این سایت اصلاحطلب با اشاره به مقاله انتقادی روزنامه جمهوری اسلامی- روزنامه حامی دولت- و اظهارات زیباکلام در پوپولیستی خواندن رفتار اخیر دولت نوشت: فضای مجازی هم که تعداد زیادی از حامیان دولت در آن حضور فعال دارند نیز فضایی مشابه دارد که این نشان میدهد دولت با این اقدام ضربهای بزرگ به اعتبار خود در 200 روز نخست وارد کرده است و چالش تازهای را برای خود ایجاد کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی پریروز در سرمقاله خود نوشت: علاقهمندان دولت و دغدغهمندان نسبت به نظام و کشور این روزها آرزو میکنند آقای روحانی به جای جمله معروفش در مناظرههای انتخاباتی که «من سرهنگ نیستم» میگفت «من پوپولیست نیستم». واقعیت این است که اصل تصمیم دولت مبنی بر توزیع مقداری ناچیز از مایحتاج اولیه بین اقشار خاصی از مردم که نام «سبد کالایی» بر روی آن گذاشته شد برای اهل دقت و تحلیل کافی بود تا بفهمند یا اگر میدانستند مطمئنتر شوند که دولت موسوم به تدبیر و امید در پوپولیسم و شعارگرایی چندان از اسلاف خود متفاوت و متمایز نیست.
این روزنامه با بیان اینکه «بیراه نیست اگر بگوییم، توزیع سبد کالایی یکی از بزرگترین اشتباهات دولت در چند ماه فعالیتش میباشد» نوشت: بدبینانه نخواهد بود اگر نسبت به نیت پیشنهاددهندگان اجرای این طرح به دولت خوشبین نباشیم کما اینکه از سوی دیگر باید به تدبیر دولتمردان شک کرد.
در همین حال صادق زیباکلام در مصاحبه با سایت «فردا» ضمن پوپولیستی خواندن اتفاق اخیر گفت: من فکر میکنم این طرحی است که از سوی مشاوران روحانی مطرح شده. فکر میکنم طرح مسئله سبد کالا نیز جزو تفکرات آقای نوبخت بوده است. همانطور هم که گفتم شیوه تاسفآور و توهینکنندهای هست.
با وجود این اذعانها به بیتدبیری دولت، شماری از شبه اصلاحطلبان به جای نقد دولت، توهین به مردم را مجددا از سر گرفتند. خبرگزاری دولتی ایسنا در اقدامی سوالبرانگیز به مصاحبه با حسین کاشفی و رسول منتجبنیا- اعضای حزب منحله مشارکت و اعتماد ملی- پرداخت که هر 2 مصاحبهشونده مدعی شدهاند صحنههای تاسفبار پدید آمده در توزیع سبد کالا، «به خاطر حرص و ولع مردم است»!
هیچکس حق غنیسازی ندارد مگر جلادان هیروشیما و اشغالگران قدس
در حالی که دکتر ظریف میگوید میتوانیم حتی زودتر از 6 ماه به توافقنهایی با 5+1 برسیم، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: ما برای هیچ کشوری حق غنیسازی قائل نمیشویم.
وزیر امور خارجه کشورمان ضمن سخنانی در شورای روابط خارجه آلمان گفت: احتمال تهدید 6 ماهه توافق ژنو وجود دارد هر چند که من اعتقاد دارم میتوانیم حتی زودتر از 6 ماه به توافق نهایی برسیم.
اما جن ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران گفت: ما به طور اساسی برای هیچ کشوری حق غنیسازی قائل نمیشویم.
این استدلال را پیش از این حسین موسویان مذاکرهکننده اسبق هستهای هم در توجیه به رسمیت نشناختن حق غنیسازی ایران از سوی آمریکا مطرح کرده بود و حال آن که باید از خانم ساکی یا آقای موسویان پرسید که اولا اگر دیگر کشورها حق غنیسازی ندارند، چرا باید آمریکا حق غنیسازی آن هم در حد تولید هزاران کلاهک هستهای و قتلعام در هیروشیما و ناکازاکی را داشته باشد؟ و ثانیا اگر آمریکا برای هیچ دولتی حق غنیسازی قائل نمیشود، چگونه است که متعرض غنیسازی- در حد تولید بمب اتمی - توسط رژیم اشغالگر قدس نمیشود بلکه حتی 3 ماه پیش برگزاری کنفرانس خلع سلاح اتمی در خاورمیانه را که قرار بود در هلسینکی برگزار شود به خاطر حمایت از رژیم صهیونیستی وتو کرد و مانع از برگزاری آن شد.
واکنش روزنامه فرهیختگان به یک خبر
مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان در واکنش به خبر ویژه 13 بهمن - به نقل از ندای انقلاب- اعلام کرد «مسعود-ب» از بازداشتشدگان فتنه سال 88 در این روزنامه فعالیت نمیکند.
احسان مازندرانی همچنین بازداشت شدن در حوادث سال 88 را تکذیب کرد.
یادآور میشود نامبرده اسفند سال گذشته در حالی که با روزنامه زنجیرهای اعتماد همکاری میکرد، به خاطر همکاری با رسانههای بیگانه از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شد و مدتی در بازداشت بود.
استاندار قم میگوید به جهانگیری درباره پرهیز از ملاقات با صانعی و حاشیهسازی در این باره تذکر داده بود.
محمدصادق صالحیمنش درباره دیدار جهانگیری با صانعی به خبرنگاران گفت: من به ایشان گفتم که این ملاقات به صلاح نیست.
وی با بیان این که برنامه سفر معاون اول رئیسجمهور دیدار با مراجع بود و تا ساعت 5 بعدازظهر مسئله دیدار با آقای صانعی اصلا مطرح نبود، افزود: به آقای جهانگیری خبر دادند که مراسم سالگرد همسر آقای صانعی برگزار است و چون آقای جهانگیری قبلا استاندار اصفهان بودند و ارتباط تنگاتنگی با آقایان داشتند از این رو برای عرض تسلیت رفتند.
استاندار قم افزود: بنده به آقای جهانگیری گفتم که این مسئله را به صلاح نمیدانم چون خبرنگاران هستند اما آقای جهانگیری گفتند مسئلهای نیست و برای عرض تسلیت میروم.
حجتالاسلام صالحیمنش ادامه داد: بعد از آخرین ملاقات آقای جهانگیری که با حجتالاسلام والمسلمین شهرستانی بود بنده همراه معاون اول رئیسجمهور بودم و اخلاقا نیز درست نبود که ایشان را رها کنم چون هر مقامی که به قم میآید آنها را مشایعت میکنیم.
وی اظهار کرد: این ملاقات صرفا یک دیدار عاطفی و دیدار دو رفیق با یکدیگر بود و هیچ مسئله خاص دیگری مبنی بر دیدار با یک مرجع تقلید اصلا مطرح نبود.
یادآور میشود آقای صانعی از حامیان فتنهگران در حوادث سال 88 بود و به همین دلیل فتنهگرانی که اقدام به روزهخواری در روز قدس، حرمتشکنی ساحت امام حسین(ع) در روز عاشورا، و اهانت به ساحت حضرت امام و اصل جمهوری اسلامی و ولایتفقیه کردند، در برخی تجمعات شعار میدادند «روحانی واقعی، منتظری، صانعی»
دکتر روحانی رئیسجمهور چندی پیش در جریان سفر به قم و دیدار با علما و مراجع، حاضر به ملاقات با صانعی نشد، اما گویی معاون وی، سعی کرده این موضوع قابل توجه رسانهها را به نحوی جبران کند.
مجید انصاری نیز در ملاقات جهانگیری با صانعی حضور داشت.
شارلاتانیسم مطبوعاتی ذلیلالقلمها!
ماهنامه «مهرنامه»، ارگان حزب کارگزاران و تریبون عوامل فتنه پروندهای با عنوان «ممنوعالقلمها» را در آخرین شماره خود منتشر کرد که در آن سیاستهای فرهنگی نظام و آرمانهای اسلامی به سخره گرفته شده است. در شماره دی ماه 1392 مهرنامه، مقالات و گفتگوهایی از اعضاء کانون غیرقانونی نویسندگان مانند «محمدعلی سپانلو»، «رضا براهنی»، «عباس مخبر»، «حافظ موسوی» و ... منتشر شده است که برخی از آنان از حامیان سلطنت و متعلق به طیف «چپ آمریکایی» بودند.
«محمدعلی سپانلو» از فعالان کنفرانس ننگین «برلین» و از نویسندگان مورد حمایت بیبیسی فارسی، در این پرونده به ستایش از دوره وزارت ارشاد «عطاالله مهاجرانی» پرداخت و با یادآوری خاطرهای از رئیس اداره کتاب مهاجرانی گفت: «یادم هست]ایشان[ اواخر سال 1376رفت نشست در ارشاد، به هر کدام از کتابها که نگاه میکرد، آنها را میشناخت. میگفت این مسئلهای ندارد بیخود گفتهاند. یا مثلا این جمله حساسیتزاست این را اصلاح کن؛ و به سرعت توانست در عرض دو ماه دو هزار کتاب ممنوعالچاپ را آزاد کند.»
محمدعلی سپانلو که سال 1382 مدال «شوالیه نخل آکادمیک» را از دولت فرانسه به دلیل 3 دهه خدمت به فرهنگ فرانسه و نشر و اشاعه فرهنگ غربی دریافت کرد، در ادامه گفتگو با ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران، از دولت جدید و وزارت ارشاد خواست تا انتشار واژگان مستهجن و سکسی را بلامانع اعلام کند!
«رضا براهنی» از چپهای آمریکایی، هوادار گروههای تجزیهطلب و همکار نشریات سلطنتطلب «نیمروز» و «کیهان» (چاپ لندن) است که سال 1373 انتشار شعری مبتذل از او در نشریه «تکاپو» منجر به تعطیلی این نشریه شد. براهنی در شماره اخیر «مهرنامه» گفته است: «بهتر است درباره سانسور جامعه چیزی را بردارد، مثلا بگوید؛ این آقای نویسنده به چه مناسبت چنین چیزهایی را نوشته! در آن زمان ممکن است که نویسنده یک شاکی داشته باشد. مثلا نویسنده در یک رمان یک آدم واقعی را مسخره کرده باشد یا توهین کرده باشد و یک نسبت عجیب و غریب جنسی یا غیرجنسی به او داده باشد، آن آدم حق دارد که برود شکایت کند.» به عبارتی براهنی حق هرگونه سخن گفتن و اتهامزنی به دیگران را برای نویسنده قائل شده است و در این صورت شخص مورد اتهام باید پس از چاپ کتاب در تیراژ وسیع در پی اعاده حیثیت از دست رفته خود باشد!!!
«حافظ موسوی» نیز از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان و دبیرسابق هیئت تحریریه مجله «کارنامه» با انتشار یادداشت «لیست سیاه» در این شماره ماهنامه مهرنامه اظهار امیدواری کرد که کتابهایی که به دلایل اخلاقی و فرهنگی از انتشار آنها جلوگیری شده به چاپ برسد. وی نوشت: «امیدوارم حالا که آقای صالحی ]معاون فرهنگی وزارت ارشاد[ پا پیش گذاشتهاند و به عنوان امدادرسان به این منطقه سونامیزده وارد شدهاند، آن طومار سیاه را در هم بپیچند و نام نیکی از خود به یادگار بگذارند.»(!)
تشدید فعالیت کانون غیرقانونی نویسندگان در حالی صورت میگیرد که براساس اسناد سازمان اطلاعات و امنیت رژیم ستمشاهی، اعضا و فعالان آن ارتباطات تنگاتنگی با «ساواک» داشتند و پس از انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیههای مختلف به معارضه با احکام اسلام و آرمانهای انقلاب پرداختند. اعضای این کانون از دهه 1370 و با چراغسبز جریان فرهنگی حاکم بر دولت کارگزاران، ارتباطات خود با سفارتخانههای خارجی را گسترش دادند. افشای جلسات اعضای کانون با رایزن فرهنگی سفارت آلمان در سال 1375 به یک رسوایی مجدد سیاسی-امنیتی برای نهادی که تظاهر به فعالیتهای فرهنگی و هنری میکند، انجامید. از جمله اقدامات کانون منحله نویسندگان که با هماهنگی سفارتخانههای آلمان و فرانسه صورت گرفت، صدور بیانیه معروف 134 روشنفکران معاند با عنوان «ما نویسندهایم» بود.
همسویی نشریات وابسته به حزب کارگزاران مانند «مهرنامه»، «تجربه»، «آسمان» و... با مواضع کانون غیرقانونی نویسندگان در مقابله با سیاستهای کلان فرهنگی نظام در حالی است که پیوندهای مطبوعاتی-سیاسی این دو طیف به 2 دهه گذشته میرسد؛ چنانکه در دولت هاشمی رفسنجانی آثار برخی از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان در نشریات دولتی مانند روزنامه همشهری نیز به چاپ میرسید و جریان کارگزاران همواره در صف حامیان آنها قرار داشته است.
چندی پیش رئیسجمهور محترم در گزارش صد روزه از عملکرد دولت خود به مردم مدعی شد که «ممنوعالقلمها را تبدیل به صریحالقلم کرده است.» این فضاسازی در حالی است که از اکثر افرادی که ادعای ممنوعالقلمی آنها میشود، بیش از همه در نشریات وابسته به حزب کارگزاران و جریان حاکم بر دولت مطلب چاپ شده است. چنین سیاهنماییهای کاذبی، البته برآمده از شارلاتانیسم مطبوعاتی به اصطلاح «صریحالقلمها» است، چون کارنامه مکتوب مدعیان ممنوعالقلمی مملو از فعالیت در نشریات زنجیرهای و مافیای مطبوعاتی کارگزاران بر ضدمردم و منافع ملی است و در واقع «ذلیلالقلمهایی» بودهاند که در خفا از بودجههای دولتی تغذیه مالی میشدند و نزد مخاطبان خود ادعای صراحت و استقلال از حکومت میکردند!
پوپولیسم صدای همه را درآورد حامیان دولت به منتقدان پیوستند
رسانههای حامی دولت، واکنشهای مختلفی نسبت به رویکردهای به دور از تدبیر دولت از جمله در موضوع اهانتآمیز توزیع سبد کالا اتخاذ کردهاند.
در حالی که روزنامه جمهوری اسلامی، این اقدام را رفتار پوپولیستی توصیف میکرد، روزنامه آفتاب یزد به جای نقد رفتار دولت، به دولت قبلی حمله کرد و نوشت «این صفهای طویل نشانه 8 سال بیتدبیری است»(!) با این حال روزنامه شرق تیتر کوچک «یک سبد دردسر» را برای رفع و رجوع ماجرا برگزید. اما روزنامه آرمان با اشاره به «اما و اگرها و صفهای طولانی توزیع سبد کالا» احتمال داد این ماجرا گریبان وزیر صنعت (نعمتزاده)، را در مجلس بگیرد.
اما وبسایت فرارو که از دولت حمایت میکند، معتقد است: گذشت 200 روز از روزهای حضور دولت، چالشهای پیش روی آن را نه تنها کم نکرد بلکه بیشتر هم کرده؛ چالشهایی که سرنخ اصلی آن در خود پاستور و ناشی از تصمیمات دولت است.
فرارو با اشاره به استعفای محمدعلی نجفی از معاونت رئیسجمهور و سازمان میراث فرهنگی در کمتر از 5 ماه، به موضوع «سبد بیتدبیری» پرداخته و مینویسد: اگر تا دیروز مدافعان دولت تمام قد پشت تصمیمات دولت ایستادند تا صدای اعتراض منتقدان، مذاکرات هستهای را تحت تاثیر قرار ندهد و مانع از توافق میان دو طرف نشوند امروز، همان مدافعان با دیدن تصاویر مردان و زنانی که در سرمای استخوانسوز این روزهای کشور در صف طولانی ایستادند تا چند قلم کالا را با خود به خانه ببرند، دست از حمایت برداشتهاند تا خود را به صف منتقدان دولت برسانند.
این سایت اصلاحطلب با اشاره به مقاله انتقادی روزنامه جمهوری اسلامی- روزنامه حامی دولت- و اظهارات زیباکلام در پوپولیستی خواندن رفتار اخیر دولت نوشت: فضای مجازی هم که تعداد زیادی از حامیان دولت در آن حضور فعال دارند نیز فضایی مشابه دارد که این نشان میدهد دولت با این اقدام ضربهای بزرگ به اعتبار خود در 200 روز نخست وارد کرده است و چالش تازهای را برای خود ایجاد کرده است.
روزنامه جمهوری اسلامی پریروز در سرمقاله خود نوشت: علاقهمندان دولت و دغدغهمندان نسبت به نظام و کشور این روزها آرزو میکنند آقای روحانی به جای جمله معروفش در مناظرههای انتخاباتی که «من سرهنگ نیستم» میگفت «من پوپولیست نیستم». واقعیت این است که اصل تصمیم دولت مبنی بر توزیع مقداری ناچیز از مایحتاج اولیه بین اقشار خاصی از مردم که نام «سبد کالایی» بر روی آن گذاشته شد برای اهل دقت و تحلیل کافی بود تا بفهمند یا اگر میدانستند مطمئنتر شوند که دولت موسوم به تدبیر و امید در پوپولیسم و شعارگرایی چندان از اسلاف خود متفاوت و متمایز نیست.
این روزنامه با بیان اینکه «بیراه نیست اگر بگوییم، توزیع سبد کالایی یکی از بزرگترین اشتباهات دولت در چند ماه فعالیتش میباشد» نوشت: بدبینانه نخواهد بود اگر نسبت به نیت پیشنهاددهندگان اجرای این طرح به دولت خوشبین نباشیم کما اینکه از سوی دیگر باید به تدبیر دولتمردان شک کرد.
در همین حال صادق زیباکلام در مصاحبه با سایت «فردا» ضمن پوپولیستی خواندن اتفاق اخیر گفت: من فکر میکنم این طرحی است که از سوی مشاوران روحانی مطرح شده. فکر میکنم طرح مسئله سبد کالا نیز جزو تفکرات آقای نوبخت بوده است. همانطور هم که گفتم شیوه تاسفآور و توهینکنندهای هست.
با وجود این اذعانها به بیتدبیری دولت، شماری از شبه اصلاحطلبان به جای نقد دولت، توهین به مردم را مجددا از سر گرفتند. خبرگزاری دولتی ایسنا در اقدامی سوالبرانگیز به مصاحبه با حسین کاشفی و رسول منتجبنیا- اعضای حزب منحله مشارکت و اعتماد ملی- پرداخت که هر 2 مصاحبهشونده مدعی شدهاند صحنههای تاسفبار پدید آمده در توزیع سبد کالا، «به خاطر حرص و ولع مردم است»!
هیچکس حق غنیسازی ندارد مگر جلادان هیروشیما و اشغالگران قدس
در حالی که دکتر ظریف میگوید میتوانیم حتی زودتر از 6 ماه به توافقنهایی با 5+1 برسیم، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: ما برای هیچ کشوری حق غنیسازی قائل نمیشویم.
وزیر امور خارجه کشورمان ضمن سخنانی در شورای روابط خارجه آلمان گفت: احتمال تهدید 6 ماهه توافق ژنو وجود دارد هر چند که من اعتقاد دارم میتوانیم حتی زودتر از 6 ماه به توافق نهایی برسیم.
اما جن ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران گفت: ما به طور اساسی برای هیچ کشوری حق غنیسازی قائل نمیشویم.
این استدلال را پیش از این حسین موسویان مذاکرهکننده اسبق هستهای هم در توجیه به رسمیت نشناختن حق غنیسازی ایران از سوی آمریکا مطرح کرده بود و حال آن که باید از خانم ساکی یا آقای موسویان پرسید که اولا اگر دیگر کشورها حق غنیسازی ندارند، چرا باید آمریکا حق غنیسازی آن هم در حد تولید هزاران کلاهک هستهای و قتلعام در هیروشیما و ناکازاکی را داشته باشد؟ و ثانیا اگر آمریکا برای هیچ دولتی حق غنیسازی قائل نمیشود، چگونه است که متعرض غنیسازی- در حد تولید بمب اتمی - توسط رژیم اشغالگر قدس نمیشود بلکه حتی 3 ماه پیش برگزاری کنفرانس خلع سلاح اتمی در خاورمیانه را که قرار بود در هلسینکی برگزار شود به خاطر حمایت از رژیم صهیونیستی وتو کرد و مانع از برگزاری آن شد.
واکنش روزنامه فرهیختگان به یک خبر
مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان در واکنش به خبر ویژه 13 بهمن - به نقل از ندای انقلاب- اعلام کرد «مسعود-ب» از بازداشتشدگان فتنه سال 88 در این روزنامه فعالیت نمیکند.
احسان مازندرانی همچنین بازداشت شدن در حوادث سال 88 را تکذیب کرد.
یادآور میشود نامبرده اسفند سال گذشته در حالی که با روزنامه زنجیرهای اعتماد همکاری میکرد، به خاطر همکاری با رسانههای بیگانه از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شد و مدتی در بازداشت بود.