نقش روزهداری در ترک گناهان اخلاقی و انحرافات جنسی
ماه مبارک رمضان و فرصت مهمانی خداوند، بهترین و ارجمندترین لحظاتی است که برای بنده مؤمن فراهم شده تا با دور شدن از لذتها و خواهشهای مادی و نزدیکشدن به فضای معنویت و نزدیکی با خداوند، قلب و جان خود را از زشتیها و پلیدیها بشوید و آن را با آراستن به زیباییها و فضائل اخلاقی، که همان تخلق به اخلاقالله است، آماده نزول انوار ربانی و بشارتهای ملکوتی کند. روزه و روزهداری، هم برای جسم ما و هم برای جان ما سودمند است. جسم ما را از آنچه نابخردانه در آن انبار کردهایم، پاک میکند و جان ما را از هوسها، حرصها و بخلها میپیراید. شخصیت ما را در برابر شیطان و وسوسههایش قوی و نیرومند میکند و ترنم همدلی و همدردی با فقیران و تهیدستان را در گوشِ جان ما زمزمه میکند. گرسنگیاش، گرسنگی قیامت را در یادها زنده میکند و تشنگیاش، تشنگی آن روزسخت را یادآور میشود.
روزه، تقويت خود مهارگري
يکي از فایدههای پراهميت روزهداري، تقويت و تحکيم خود مهارگري در شخصيت انسان است. انسان از آغاز تولد، با نيازهايي پا به دنيا ميگذارد که از همان ابتدا، به خوبي احساس شده و خواهان ارضا شدن هستند. بقاي انسان در عالم ماده، به تأمين درست و معقول اين نيازها وابسته است. احساس نياز، تعادل رواني انسان را بر هم زده و تنشی ناخوشايند در روان او به راه میاندازد؛ تنش پديد آمده، ميل به رفع نياز را به وجود ميآورد و اين ميل، مهمترين عنصر انگيزشی است که ما را به سوي رفتار خاصی تحريک و تهييج ميکند.
انجام رفتاري که تنش را خاموش يا کاهش ميدهد، به احساس رضايتمندي ميانجامد و ما را از درد ناشی از تنش میرهاند. اين فرآيند، که به صورت طبيعي در سيستم رواني همه انسانها، اتفاق ميافتد، به اصل لذت معطوف است. اصل لذت بر اين اساس مبتني است که کشانندههاي زيستي انسان (گرسنگي، تشنگي، خواب، رفتار جنسي) تنها و تنها به کاهش تنش و تجربه لذت نظر دارند و چیز دیگری را نمیفهمند. در وراي اين چرخه زيستي و طبيعي، واقعيتهاي زندگي و حقايق اخلاقي و معنوي وجود دارند که به فرآيند احساس نياز تا احساس ارضا شدن، جهت و معنای دیگری ميبخشند. واقعيتهاي زندگي حاکي از اين اصل مهمند که اميال ما، از هر راه و به هر صورت و در هر زمان، قابل ارضا نبوده و با موانع، شرايط و ساز و کارهاي قانوني، محدود و محصور ميشوند.
ارزشهاي اخلاقي، بر توجه به جنبههاي اخلاقي، بايدها و نبايدهاي آرماني رفتار، دلالت دارند و خواهان قرار گرفتن فرآيند احساس نياز تا احساس ارضا، در چارچوب مفاهیم و رفتارهاي اخلاقي هستند و رعايت اين ضوابط را عامل سعادت انساني فرد و جامعه ميدانند. البته برای یک انسان مؤمن و دیندار، در کنار مسائل اخلاقی، احکام شريعت هم با محدود کردن و جهت دادن به رفتارهاي طبيعي، چارچوب تنگتری را پدید میآورند.
انسان مؤمن با توجه به اصل واقعيت، اصول اخلاقي و احکام شريعت، هرگز نميتواند نيازهاي خود را آن گونه که طبيعت کور، طالب ارضا آن است، تأمين کند. رعايت قوانين زندگي، اعم از واقعي و اعتباری (قانونی)، ارزشهاي اخلاقي و احکام شرعي، مستلزم وجود و حضور جدی مهارتي است که از آن در ادبیات روانشناسی به خودمهارگري و در آموزههای دینی- اسلامی، به تقوا نام برده ميشود.
خودمهارگري، يعني خويشتنداري آگاهانه فرد در مواجهه با رفتارهايي که هر چند به صورت طبيعي، ارضاکننده اميال زيستي و غيرزيستي اوست، امّا بيرون از قوانين و ارزشهاي عرفی، اخلاقي و دينی قرار ميگيرد.
مهارت، خويشتنداري و خودمهارگري، از سه مؤلفه شناختي، انگيزشي و رفتاري تشکيل ميشود که فقدان يا ضعف هر کدام از مؤلفهها، به ضعيف و ناکارآمد شدن این مهارت میانجامد.
در تحلیل مؤلفه شناختي خودمهارگری، ميتوان به مسائلي چون: شناخت قوانين اجتماعي، احکام شرعي و مفاهيم اخلاقي، شناخت عوامل و علل رفتارها، پيامدهاي خوب يا بد رفتارها، شناخت محرکها و زمينهها، امکانات، موانع و محدوديتها،... اشاره کرد.
مؤلفه انگيزشی اين مهارت، بیش از هر چیز به مسئله تنبيه و پاداشی که فرد دریافت خواهد کرد، معطوف است. هر رفتاري که پاداش و پيامد خوب و ملايمي را در پي داشته باشد، تقويت شده و رفتاري که تنبيه يا محروميت از يک چيز مطلوب را به دنبال داشته باشد، تضعيف و خاموش ميشود. توجه و عنایت جدی و عاقلانه به پاداشها و تنبيههايي که از سوي خداوند، جامعه و وجدان اخلاقي براي کارهاي نيک يا بد در نظر گرفته شده و دير يا زود اعمال خواهد شد، مهمترين عامل انگيزشي تقوا و خود مهارگري است. در صورتی که برآورد فرد از آنچه با خودمهارگری به دست میآورد و آنچه از دست میدهد، این باشد که منفعت به دست آمده مهمتر و باارزشتر از لذت و منفعتی است که از دست رفته یا میرود، انگیزه تقواورزی و خود مهارگری بیشتر و قویتر میشود و اگر عکس این رخ دهد، ممکن است انگیزه او هم ،جهتی عکس پیدا کند. این امر، نشاندهنده نقش و جایگاه شناختها و نگرشها در نظام انگیزشی ماست.
در بُعد رفتاري اين مهارت، تنظيم و مديريت رفتار، اجتناب از محرکها، تغییر زمینههای گناه، تمرين، پايداري و... مورد توجه است.
روزهداري و فرصت ماه مبارک رمضان، بهترين زمينه براي تقويت و تحکيم خود مهارگري است. از منظر قرآن کريم، مهمترين و اصيلترين حکمت روزهداري، رسيدن به تقوا است. تقوا، مهمترين و اصليترین حکمت روزهداري است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون؛ اى افرادى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد.» (1)
فرد روزهدار با ترک آگاهانه و صرف نظر کردن از رفتارهايي که به خودي خود حلال و مشروع و مورد علاقه نفس او هستند، در واقع تمرين و پايداري مختارانهاي را دنبال ميکند که به شخصيت او نیرو ميبخشد و براي رویارويي با موقعيتهاي دشوار و واقعي زندگي و چشمبستن از لذتها و منافعي که مغاير با ارزشهاي اجتماعي، اخلاقي و ديني است، برمیانگیزاند.
با فرو کاستن از انگيزههاي زيستي، به سبب ترک اختياري و شعورمندانه خوردن و آشامیدن و رفتارهاي جنسي، انگيزههاي معنوي و اخلاقي، نيرو گرفته و رفتارهاي انساني و اخلاقي، جلوه تازهاي مييابند. هر اندازه انگيزههاي معنوي و ديني، با قوت بيشتري در شخصيت ما حضور داشته باشند، توان ما براي خود مهارگري و اجتناب از گناهان و کجرويها، افزونتر و گستردهتر ميشود.
انسان روزهداري که از فرصت ماه مبارک رمضان براي نزديکي به خداوند بهره ميبرد، با توجه بيشتر به عبادت، تلاوت قرآن کريم و فراگيري آموزههاي وحياني، در حقيقت به شناختها و باورهاي ديني و اخلاقي خود کيفيت تازهای ميبخشد و با تأمل در معناي زندگي و هويت حقيقي انسان و سعادت و شقاوتي که برای خود و با دستان خود رقم خواهد زد، پايههاي فکري و شناختي تقوا را استوارتر و مستحکمتر ميکند.
تاثیر یادآوری آثار و برکات
ماه رمضان
روزهدار، با رهاکردن مختارانه رفتارهاي حلال و لذتهاي مشروع، تمرين بندگي و اطاعت ميکند، يقيناً در مواجهه با موقعيتهاي واقعي گناه، نظیر گناهان اخلاقی و انحرافات جنسی بهتر و با انگيزهتر ميتواند خود را نگه داشته و از آلوده شدن به گناه، در امان بماند.
مسئله مهمي که فرد روزهدار، پيش از رسیدن ماه مبارک رمضان و در لحظات روزهداري، بايد به فهم و تعميق آن در ذهن و جان همت گمارد، اين است که در حکمتها و فواید ماه مبارک رمضان و روزه داشتن، نيک بينديشد و چنان انگيزه محکمي در خود پديد آورد که نه از روی اکراه و اجبار، بلکه از سر شوق و رضایت خاطر، به ترک لذتها و خواستههاي نفساني تن دهد و از تعارضهاي انگيزشی به دور ماند. اگر روزه را نوعي اجبار آزاردهنده، بپنداريم و تنها به سختي نخوردن و نياشاميدن فکر کنيم، نه تنها دشواري آن فزوني ميگيرد، بلکه در تعارض ميان اين اجبار تلخ و آن اميال شيرين نفساني، نوعي حرص و آز سرکش توليد ميشود که پس از ساعات روزه و در هنگام افطار، ما را به پُرخوري، پرنوشی و بيپروايي سوق ميدهد. همواره بايد حکمتها و سودمنديها و هدفهای ارجمندی که خداوند حکيم و مهربان از وجوب روزه بر بندگانش در نظر داشته را به خود يادآور شويم و حالتي از شوق و رضا را در دل و جان بپروريم. روزهداری را حقیقتاً مهمانی خداوندگار کریم و دلسوز بدانیم و از فرصت لحظههای معنوی این ماه عزیز، به سود تقويت اراده و اعتماد به نفس و تحقق ديگر حکمتها و هدفهاي نهفته در آن استفاده کنيم.
آداب، دعاها و مناسکي که براي اين ماه از سوي امامان معصوم و اهل بيت (عليهمالسلام) در گفتار و عمل به ما توصيه شده است، همه در جهت غنيسازي و تقويت بنيانهاي اين رفتار ديني است تا در پايان ماه مبارک رمضان رهتوشه ارزشمندي براي تمامي روزهاي سال، فراهم آورده باشيم. بنابراين، مطالعه آداب و توصيههايي که
اهل بيت (عليهمالسلام) در خصوص ماه مبارک رمضان بيان کردهاند، بايد مبناي عمل و همت ما قرار گيرد.
چنانکه پيشتر نيز بدان اشاره کرديم، تقوا و خود مهارگري، مهمترين خصلت اخلاقی و الگوي رفتاري است که دیگر فضائل اخلاقي و الگوهای رفتاری بهنجار و مطلوب، از ريشههاي آن تغذيه ميکنند. هر چند نقش پر رنگ رفتارهایی مانند روزهداری و دیگر ریاضتهای حکیمانه، در شکلگیری و نیرو گرفتن این مهارت پراهمیت قابل انکار نیست اما باید توجه کرد که عوامل ديگري نيز در اين مسئله دخيل و مؤثرند و بايد در جاي خود به درستی شناخته و در نظر گرفته شوند؛ تأمين نيازهاي حقيقي (مادي و معنوي) به اندازه معقول و به صورت مشروع، تغذيه مناسب، ورزش، زندگي هدفمند و با برنامه، تفريح و بهره بردن از لذتهاي حلال، خواب مناسب، توسعه و تحکيم روابط اجتماعي سالم... بخشی از عوامل مؤثر در تقويت و تحکيم ملکه و مهارت تقوا هستند. تقوا بهترین و تأثیرگذارترین توانمندی روانی و ضروریترین مهارت رفتاری برای سعادت مادی و معنوی فرد و جامعه است و بدون آن، بنیان بسیاری از فضیلتهای انسانی سست و متزلزل خواهد شد. تقوا حافظ و نگهبان خوبیها و خصلتهای پسندیده انسانی است، اما خود نیز، نیازمند نگهبانی و محافظت از چیزهایی است که بنیانش را منهدم و ریشههایش را فرسوده میکنند. حضرت اميرالمومنين علی (ع) در تبيين اين مسئله ميفرمايد: أَلَا فَصُونُوهَا وَ تَصَوَّنُوا بِهَا؛ هانای مردم! از تقوايتان محافظت کنيد تا به واسطه آن محافظت شويد. (2)
حجتالاسلام احمدرضا دردشتی ،کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
ــــــــــــــــــــــ
1. بقره، 183 . 2. نهج البلاغه، خ 189