kayhan.ir

کد خبر: ۴۸۴۰۷
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۴

نقش مردم در جهانی شدن والیبال ایران(نکته ورزشی)

والیبال ایران با شکست دو قدرت بزرگ والیبال دنیا یعنی روسیه و آمریکا، یکی درخارج از خانه و یکی در داخل و هر حریفی را دوبار و آن هم با نتیجه مشابه 0-3، بار دیگر توجه اهالی ورزش و حتی افراد غیرورزشی را به خود جلب کرد و این روزها والیبال نقل محافل ورزشی است.

سرویس ورزشی-

دو پیروزی اخیر والیبال- بر روسیه و آمریکا- (این مطلب قبل از بازی دیشب مقابل لهستان به رشته تحریر درآمده) درحالی به دست آمد که تیم ملی والیبال  ایران در نخستین قدم‌‌ها (در لیگ جهانی والیبال) در نتیجه‌گیری ناموفق عمل کرده بود.
پیروزی‌های اخیر والیبال نگرانی‌هایی را که داشت به اذهان چنگ می‌انداخت و رفته رفته به صورت طرح سؤالاتی علنی می‌شد، برطرف کرد و به همگان اطمینان داد که والیبال ایران کماکان در مسیر پیشرفت و حرکت رو به جلو است. کیهان نیز به سهم خویش حداقل در این صفحه همین دو، سه هفته پیش نوشت و اینک باز تاکید می‌کند که صرف‌نظر از نتیجه، صرف حضور تیم ملی والیبال ایران در جمع بزرگان جهان، خود یک حرکت مثبت، ارزشمند و شادی‌آفرین است. این حضور از «جهانی شدن» والیبال ایران حکایت می‌کند و دنیای ورزش، ایران را کشوری «صاحب والیبال» می‌شناسد.
البته وقتی به این حضور، پیروزی‌های بزرگ هم اضافه می‌شود، شادی‌ها مضاعف شده وغرور و افتخار ناشی از حضور هم دوچندان معنی پیدا می‌کند. با این همه ما روی این نکته اصرار داریم که توقعات خود را از والیبال «تعدیل» کنیم، از بچه‌های والیبالیست از فدراسیون و مسئولان، حرکت رو به جلو و تداوم آن را بخواهیم، اما نگذاریم این افتخارات و پیشروی تحت‌الشعاع نتایج زودگذر قرار بگیرد.
آنچه که بیش از پیروزی‌های شیرین و غرور‌انگیز در والیبال باعث خوشحالی ورزشدوستان و ورزش‌شناسان شده این است است که می‌بینند، موفقیت در والیبال دیگر به صورت «روند» درآمده واین اتفاق هم نیفتاده مگر در سایه یک کار ریشه‌ای، طولانی مدت و تحت اداره مدیریتی و با برنامه اصولی. مدیریتی که آن را «علمی» هم می‌توانیم لقب دهیم. والیبال باور کرده است که پیشرفت و موفقیت در سایه کار اصولی و هدفدار به دست می‌آید و چون از سوی مدیریت دیروز و امروز والیبال، اصول، قربانی سلیقه و باند و رفیق و فامیل وجناح و رنگ و... نشده و مثلا به «تجربه» در کنار «جوانی»، به سنت در کنار نوآوری و کار علمی، به مشورت در کنار قاطعیت، به مربی داخلی در کنار مربی خارجی بها داده شده و نکاتی مثل «کشف و هدایت استعدادها»، برگزاری مسابقات جدی در رده‌های سنی مختلف، برگزاری بهتر و پویاتر فصل به فصل لیگ برتر و مهمتر از همه در اولویت قرار داشتن منافع ملی بر منافع شخصی و.. رعایت شده، موفقیت و حرکت رو به جلو و مهمتر از همه، ممکن شدن غیرممکن‌ها هم چهره بسته است.
والیبال باور کرده که فقط در سایه به کارگیری و پای بندی به اصول (که به برخی از آنها بالاتر اشاره شد) و رعایت موازین مدیریت علمی است که می‌تواند در بالاترین سطح ورزش امروز دنیا حضور یابد و مدعی‌وار به مصاف حریفان صاحب‌نام برود. والیبال باور کرده که از «کژراهه» نمی‌شود به پیشرفت رسید و در این دنیای با حساب و کتاب و قانونمند هرچیزی از جمله پیشرفت و پیروزی «راهی» دارد. این اصول و واقعیات را هرکس در هر کجا باور کرد و به کار بست، موفق هم شد. تکواندو را نگاه کنید، و از آن سو فوتبال نگون‌بخت را بنگرید!
والیبال ما امروز «جهانی» شده است. در این جهانی شدن همه از مدیریت دیروز والیبال گرفته که ریاست آن را حاج آقا یزدانی‌خرم برعهده داشت که با قرار دادن والیبال در مسیر بایسته سنگ بنای موفقیت‌های امروز را گذاشت تا مدیریت امروز آن (آقای داورزنی) که روند رو به جلو را ادامه داد و آن را به «سیستم» تبدیل کرد، تا مربیان، ورزشکاران، رسانه‌های سالم و مسئولان دولتی... مهم‌تر از همه، مردم نقش دارند. نکته اینجاست که والیبال فقط نباید از نظر مصاف با حریفان و تاکتیک‌ها و تکنیک‌ها و... جهانی باشد، بلکه همه رفتارها و اتفاقات در این رشته باید در استانداردهای جهانی باشد. بالاتر به نقش مردم در حمایت از این رشته و حضور پررنگ‌آنها در سالن مسابقات والیبال اشاره کردیم. مردمی که ورزش‌شناس هستند و ورزش را دوست دارند، هرجا که ببینند قرار است بساط ورزش برپا باشد در آن هدف اصلی رضایت آنان باشد، حضور پرشور و پرتعداد می‌یابند و در آنجا که هیاهویی به اسم ورزش و بهانه‌ای به نام مسابقه برپاست اما هدف، «مردم» نیستند، آنها نیز به آن رشته و آن مسابقات و آن ورزشگاه‌ها و آن تیم‌ها پشت می‌کنند. مردم، والیبال را رشته‌ای پاک و در خدمت شادابی جامعه و غرور ملی یافته‌اند. پس به ورزشگاه‌ها می‌آیند.
مردم در ماه رمضان و زبان روزه هم می‌آیند. ما باید قدر این تماشاگران کم‌توقع را که نماینده حضور «مردم» در ورزش هستند بدانیم، بر سر آنها منت نگذاریم و «هرکسی» را مسئول ورود وخروج و کنترل بلیت مردم در سالن‌ها قرار ندهیم. کسانی را که مردم را می‌شناسند، مردم را دوست دارند، قدر «حضور» آنان را - که در همه بزنگاه‌ها و صحنه‌ها (چه ورزشی و چه غیرورزشی)، روزی آن‌چنان پرسوز و گداز و انقلابی در تشییع جنازه شهدای غواص و چند روز بعد آن چنان پرشور در سالن والیبال و مصاف با آمریکا حاضر هستند- عمیقا می‌دانند، مسئول رتق و فتق امور مردم در سالن‌های ورزشی کنیم. گفتیم مردم چیزی نمی‌خواهند، کم‌توقع هستند، توقع دارند اگر بلیت به آنها فروخته شده، به سالن هم راهشان بدهند! و... دیگر بیش از این چیزی نمی‌گوئیم، عاقل را یک اشارت بس است و... کوتاه کلام اینکه والیبال نه فقط در فن و تکنیک، بلکه در رفتار و فرهنگ هم باید در کلاس بالا و جهانی ظاهر شود و...