مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات
شعار مردی که رنگ صندوق را ندیده بود؛رأی مرا پس بده!(پاورقی)
Research@kayhan.ir
متهم یعوقیل شائولیان
قاضی: از معاون محترم دادستان خواسته میشود که کیفرخواست آقای یعوقیل شائولیان را قرائت بفرمایند!
متهم در جایگاه قرار بگیرد!
الف: هویت متهم:
آقای یعوقیل شائولیان مشهور به دانی فرزند یوسف اهل تهران، ساکن تهران متولد 1369 بازداشت با قرار تأمین بازداشت موقت. شغل پردهفروشی، باسواد و فاقد پیشینه محکومیت کیفری
ب: اتهام متهم: 1- اقرار متهم به شکستن گیشه بانک در منطقه پل کالج 2- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی 3- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 4- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه 5- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان 24 خرداد 88، مکان پل کالج تهران
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- گزارش مأمورین و ضابطین امنیتی و انتظامی 2- دستگیری متهم در حین اعمال جرم توسط مأمورین امنیتی و انتظامی به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش 3- اقرار متهم بر حضور در تجمع و تخریب بانک، شیشه بانک در منطقه پل کالج به شرح صفحات 10 و 11 پرونده 4- سایر قرائن و امارات مضبوط در پرونده.
هـ: دلایل قانونی درخواست مجازات و کیفر: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده و دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 687، 677، 618، 610، 607، 514، 500 و 609 قانون مجازات اسلامی، با رعایت مواد 46، 42 و 48 قانون مرقوم.
بناء علی هذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات پرونده و به لحاظ اهمیت موضوع و میزان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانههای معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید درنظم و امنیت جامعه، درخواست محاکمه و اشدمجازات را دارم.
قاضی: از متهم خواسته میشود که خودش را معرفی کند!
دفاعیات متهم
متهم:به نام خدا، یعوقیل شائولیان هستم فرزند یوسف.
قاضی: آقای شائولیان براساس کیفرخواست دادسرا، اتهامات شما دایر بر ]متن کیفرخواست قرائت شده[، دفاعیات خود را بیان کنید!
متهم: من در تخریب دو بانک شرکت داشتم و بعد از این که دستگیر شدم با این که یک اقلیت دینی هستم در زندان رفتار با من کاملا انسانی بود، بدون هیچ آزار و اذیتی. بعد... این کاری که کردم از مردم هم عذرخواهی میکنم از مقام معظم رهبری، میخواهید رخ دادن اتفاق را برای شما توضیح دهم؟
قاضی: بفرمائید!
متهم: اولا این را بگویم که من بیست و سوم دستگیر شدم، بعد... سنگ زدن را خودم گفتم، من در فاطمی دستگیر شدم. بعد روز بیست و سوم بود. این طوری که من دیدم کسی نمیدانست خیابان شلوغ است. رفتم خانه دوستم نشسته بودیم، یکی از دوستانم آمده بودند گفتند که شورشی شده است در خیابان. بعد خانه آنها در بزرگمهر بود جایی بود که مرکز شورش و... بود، ما کنجکاو شدیم برویم بیرون را ببینیم. رفتیم سر بزرگمهر ایستادیم دیدیم شورشگرها و تعداد زیادی از شورشگرها یکی دارد شیشه میشکند یکی دارد آتش میزند، ما تا آمدیم برگردیم، شورش شد. یعنی حمله کردند سمت بالا، سمت بزرگمهر. بعد آن موقع آن قدر سرعتشان زیاد بود وحشتناک بود اگر ما یک لحظه صبر میکردیم، مطمئن بودیم زیر دست و پا له میشدیم. دیگر فرصت نشد برگردیم به بزرگمهر. از همان جا از ترسی که با دوستم داشتیم، فرار کردیم رفتیم طالقانی دیدیم همینطور دارند میآیند. بعد سر از پل کالج درآوردیم. زیر پل کالج یک بانکی بود. ما آن روز نمیدانستیم، ما فکر کردیم مثل تجمعات روزهای قبل است یک چیزی است تمام میشود و میرود. اصلا نمیدانستیم قرار است شیشهای بشکند، قرار است آتشی بگیرد. جایی را آتش بزنند، نشسته بودیم جلوی بانک، روی سکوی جلوی بانک زیر پل، شورشگرها داشتند شعار میدادند که یک اتوبوس را نگه داشتند، شیشه آن را شکستند، اصلا ما از ترس نمیدانستیم چه کار کنیم. به خودمان گفتیم اگر از این طرف برویم پلیسها میگیرند، اگر از این طرف برویم اینها میزنند. نشسته بودیم جلوی بانک. گفتیم الان اینجا مینشینیم خلوت میشود و میرویم خانه. بعد از چند دقیقه یک لحظه دنیا انگار عوض شد. دیدیم کل شورشها گریختند سر ما، یکی دارد چوب میزند و یکی دارد سنگ میزند طرف بانک، من نمیدانم کسی به سن من، به جوانی من، بگذارد خودش را جای من وقتی آن لحظه را ببیند و از هیچ چیزی خبری نداشته باشد. نمیدانم این کار بد را میکند یانه. میدانم کاری بد است اما تحت تأثیر قرار گرفتم، جوگیر شدم و من هم یکی دو سنگ زدم، ما هم سنگ زدیم و بعد فرار کردیم.
قاضی: آقای شائولیان، شما اصلا در انتخابات شرکت کردید؟
متهم: من در انتخابات اصلا شرکت نکردم در هیچیک، نه در
]دوره[ آقای موسوی بودم، نه در ]دورههای[ دیگر بودم.
قاضی: پس انگیزه شما از شرکت در آشوبها چه بود؟
متهم: شرکت در آشوب نبود، میگویم جو گرفت، تحت تأثیر قرار گرفتم. مثلا اگر انگیزه داشتم چرا بیست و چهارم من نرفتم بیرون. چرا بیست و پنجم نبود. اگر روزهای دیگر بود، درست است حق با شماست. روزهای دیگر همه مردم اطلاع دارند که آقا بروی بیرون شورش است. یک دستی داری اما من نه شعار دادم حتی آن روزی که رفتیم بیرون بعد از آن خرید کردم. اگر میخواستم واقعا دست داشتم، خیلیها جلوی من سطل آشغالی آتش میزدند، میرفتم به آنها کمک میکردم. خیلیها میآمدند شیشههای بقیه بانکها را میآوردند پایین، ما هم میرفتیم کمک میکردیم، ما همینطور داشتیم فرار میکردیم.
قاضی: مأمورین دستگیر کننده صورتجلسه دارند که شما یکی از عوامل اصلی اغتشاش آن روز بودی.
متهم: من، نه. من فقط میگویم که تحت تأثیر قرار گرفتم. وقتی یک عدهای بریزند روی سر شما، وقتی اصلاً نفهمی چه قصهای است، چه قضیهای است، وقتی میریزند سر شما داد میزنند سنگ میزنند، شما میترسی کل بدنت میلرزد و از ترس و تحت تأثیری که قرار میگیری سنگ میزنی، من نمیدانم هرطور که شما تصمیم بگیری. بعد از آن ما فرار کردیم ما را در میدان فاطمی
گرفتند.
قاضی: بله، از وکیل مدافع خواسته میشود در جایگاه قرار بگیرد!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
وکیل: بسماللهالرحمن الرحیم و به نستعین، و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون.
ریاست محترم دادگاه، ضمن تشکر از موقعیتی که ایجاد شده است برای حقیر وکالت از آقای شائولیان و ضمن محکوم کردن اعمال غیرقانونی مخربانه صورت گرفته تاکنون و مذموم دانستن آنها و تقاضای برخورد با مسببین و مباشرین واقعی اعمال، نکات زیر به استحضار میرسد.
1- به نظر میرسد کیفرخواست صادره و مواد استنادی در کلیه موارد به متهمان، مشابه و متحدالشکل میباشد. درصورتی که عدالت قضایی و اصول حقوقی ایجاب مینمود برای هر متهم به تناسب اتهام و اقدامات انتسابی کیفرخواستی جدا با مواد قانونی مرتبط و مصداق آن صادر میگردید. مضافاً این که تعقیب کیفری موضوع ماده 677 نیازمند شاکی خصوصی است.
2- با عنایت به محتویات پرونده و دلایل و اظهارات موکل صرفاً حضور در برخی تجمعات غیرقانونی و یک مورد مشارکت در تخریب شیشه بانک، مشاهده و مسلم گردیده است که اذعان میفرمایید که مصداق هیچ یک از مواد استنادی در کیفرخواست مگر ماده 618 قانون مجازات اسلامی نمیباشد. شأن و منزلت نظام رفیع اسلامی آن چنان بالاست که با اینگونه اعمال متزلزل نخواهد شد.
3- موکل ضمن همکاری با کارشناسان پرونده رأساً به اشتباه و تخلفات موردی خود اقرار نموده و به شدت نیز نادم میباشد و لکن متعارفاً در چنین وقایع و مکانها و زمانهایی عموم افراد تحت تأثیر جو حاکم یا تحریکات عوامل خارج از اراده آن هم بدون تصمیم و نقشه قبلی و سوءنیت که مستلزم ارتکاب جرم میباشد، مرتکب اعمال غیرارادی و غیرمتفکرانهای میگردد. که بعد از آن با کمی تأمل و تفکر و تنبه متوجه اشتباه خود و حتی شدت و عمق آن شده و درحالت عادی تصور تکرار آن را نیز نمینماید. در ما نحن فیه موکل بنده با صغر نسبی سن که در حدود 20 سالشان هست، مصداق عینی چنین وضعیتی بوده و ضمن وقوف به کراهت و ناصوابی اقدامات خویش تقاضای برخورد منصفانه و نشأت گرفته از تعالیم نورانی الهی را دارد. چراکه هیچ یک از اتهامات وارده، مستند نبوده و به صورت مضیق و مستقیم به ایشان مربوط نگردیده
است.
4- نهایتاً با عنایت به نکات مسلم فوق و وضعیت خاص موکل، جوانی و کمتجربگی ایشان، تنبه و ندامت از برخی اقدامات خود و گزارش مساعد کارشناس پرونده، مضبوط در پرونده، امید است موجبات رفع اتهامات وارده فراهم و ضمن انطباق مسایل صحیح قانونی به اعمال نامبرده و با شمول ماده 22 قانون مجازات اسلامی به نامبرده قضاوت عادلانه اسلامی شامل حال ایشان گردیده و به آینده خود و جامعه اسلامی خویش خوشبین و امیدوار گردد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
قاضی: تشکر. آقای شائولیان، اتهامات قرائت شد. آخرین دفاعیات خودت را بیان کن!
متهم: من از مقام معظم رهبری، از مردمان کشورم و از همه عذرخواهی میکنم به خاطر این کار بدم و من سوءقصدی نداشتم و تحت تأثیر جو قرار گرفتم. تحت تأثیر حرفهای دروغین که میزدند و عذرخواهی میکنم، پشیمان هستم. به خاطر سادگیام بوده، ببخشید!
متهم مهرداد ورشوچی
قاضی: آقای مهرداد ورشوچی در جایگاه قرار بگیرند. نماینده محترم دادستان کیفرخواست انفرادی را قرائت کنند!
الف: هویت متهم:
آقای مهرداد ورشوچی فرزند ناصر اهل قائمشهر ساکن تهران متولد 1339 بازداشت با قرار بازداشت موقت، دارای سابقه محکومیت کیفری، شغل آزاد، دیپلم، متاهل.
ب: اتهام متهم: 1- ایراد ضرب و شتم مامورین بسیج در خیابان آزادی تهران در حین انجام وظیفه 2- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت عمومی 3- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 4- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت درجامعه. 4- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان سیام خرداد 88 مکان: خیابان آزادی تهران
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- دستگیری متهم پس از شناسایی توسط مامورین اطلاعاتی به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش که در تمرد و ضرب و جرح عمدی مامورین بسیج در خیابان آزادی مشارکت داشتهاند 2- اقرار و اعتراف صریح متهم به اعمال انتسابی طی تحقیقات انجام شده قضایی و اطلاعاتی 3- تهیه عکس متهم حین ضرب و جرح مامورین بسیج در خیابان آزادی.
هـ : دلایل قانونی درخواست مجازات و کیفر: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده و دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 677، 618، 610، 607، 514، 500، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی، مصوب 1370 با رعایت مواد 46، 42 و 47 قانون مرقوم.
بناء علی هذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات به لحاظ اهمیت موضوع و میزان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانههای معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه، محاکمه و ارشد مجازات را برای متهم مذکور درخواست دارم.
قاضی: آقای ورشوچی، ابتدا خودتان را کامل معرفی کنید!
دفاعیات متهم
بسم الله الرحمن الرحیم
من مهرداد ورشوچی فرزند ناصر 50 ساله.
قاضی: بر اساس کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی انقلاب تهران، اتهامات شما دایر بر: [متن کیفرخواست قرائت دفاعیات خود را بیان کنید]!
با سلام خدمت ریاست محترم دادگاه و حضار محترم. من اجازه میخواهم نکاتی را به عرض جنابعالی برسانم آقای رئیس، که بنده متعهد به جمهوری اسلامی ایران و مسلمانم و متاسفانه تحت تاثیر تبلیغات فعالان سیاسی و احزاب و جریانات سیاسی داخلی و روزنامههایشان قرار گرفتم و متاسفانه در تجمع روز شنبه 30 خرداد شرکت کردم در صورتی که اطلاعی از غیرقانونی بودنش نداشتم. در این تجمع که دو ضربه شدید باتوم خوردم، متاسفانه به ازای آن یکی از عزیزان را که نمیدانستم بسیج یا نظامی یا شخصی است، مورد ضرب قرار دادم. در حالی که جوگیر و دچار جنون آنی شده بودم که پس از پخش تصاویر از تلویزیون شناسایی و در روز سهشنبه 88/4/2 در شرکت دستگیر شدم جناب آقای قاضی، من اشتباه خودم را میپذیرم و همین جا در محضر دادگاه از برادر بسیجی عذرخواهی میکنم و حلالیت
میطلبم.
اما شما این را بدانید که من تحت تاثیر تبلیغات فعالان سیاسی و برخی نامزدهای انتخاباتی و فعالان سیاسی قرار گرفتم و ناخواسته وارد این معرکه شدم. اگر چه باید خویشتنداری میکردم و به قانون پایبند میبودم اما من میپذیرم که اشتباه کردم و از دادگاه محترم تقاضای بخشش و رأفت اسلامی را دارم. متشکرم.
قاضی: تشکر، وکیل محترم در جایگاه قرار بگیرند!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
وکیل: بسم الله الرحمن الرحیم، در خصوص اتهام موکل آقای مهرداد ورشویی فرزند ناصر، 50 ساله فاقد پیشینه موثر کیفری، دایر بر ایراد ضرب و شتم مامور بسیج، اقدام علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، اخلال در نظم عمومی و مشارکت در تخریب اموال عمومی و خصوصی موضوع کیفرخواست از سوی آقای دادستان محترم به عنوان وکیل در مقام دفاع از موکل به عرض میرساند تنها اتهام مورد قبول موکل ایراد ضرب بر احدی از مامورین است که از آن عکس و فیلم تهیه شده است و از همان طریق موکل مورد شناسایی قرار گرفته است و به گفته موکل در جو خاصی قرار گرفته و از جوش و خروش کاذبی که ایجاد شده بود و موکل آن را - در پرونده منعکس است- به جنون آنی تعبیر کرده است، یعنی گفته است که من دچار جنون آنی شدهام، نفهمیدم که چرا این کار را کردم و الان در جایگاه متهم ایستاده و نگران آینده و زندگی خودش هست موکل به هیچوجه در هیچ یک از گروهها و سازمانهای مخالف نظام فعالیت تبلیغی ننموده است. جرایمی ضدامنیت داخلی یا خارج از کشور مرتکب نشده و موجب اخلال نظام و آسایش عمومی نشده است. اشیای منقول و غیرمنقول را هم آتش نزده است. پس عمل ارتکابی متهم که ایراد ضرب به ماموری بوده است که آن مامور با لباس شخصی بوده است و هیچ علامت یا نشانهای دایر بر بسیج نبوده، کاش مامورین بسیج اگر در این مراسم شرکت میکردند با لباس مبدل میآمدند! که یا با لباس بسیجی میآمدند که مورد شناسایی
بودند.