بلاتکلیفی تیمها در فاصله 40 روز تا شروع لیگ
دغدغهشان شده شروع و پایان سریع لیگبرتر
مجتبی تقوی
مهمترین مسئله روز دنیا، دوره بین فصول است. در این دوره شکل واقعی تیمها به وجود میآید. برای من عجیب است که در برخی از تیمها قرارداد نیمی از بازیکنان تمام شده است. در تمام تیمهای اروپایی بعد از پایان فصل نهایتا دو یا سه بازیکن به صورت بازیکن آزاد هستند. این باشگاهها در بیشتر موارد با بازیکنان تیمشان قبل از اتمام مسابقات قرارداد جدیدی را منعقد میکنند.
لیگ ما به گونهای شده که بازیکنان تمایلی به عقد قرارداد قبل از اتمام لیگ ندارند و تا چند روز مانده به شروع مسابقات این کار را به تعویق میاندازند تا از تمرینات بدنسازی پیش فصل فرار کنند. این کاری است که بازیکنان آماتور آن را ترجیح میدهند. حداکثر زمان بدنسازی هشت هفته است که تا شروع مسابقات لیگ برتر کمتر از این زمان باقی مانده و بعضی از تیمها حتی تمریناتشان را هم شروع نکردهاند. باید راههای فرار در لیگ برتر را ببندیم. به جای این که به مسائل فنی بپردازیم بیشتر درگیر حاشیهها و مسائل غیر فنی هستیم و هیچ وقت نگاه حرفهای نداریم.
این شرایط مناسب دلالان است و بیشتر حجم مالی تیمها در این فصل به وسیله دلالان استفاده میشود و فقط برای آنها منفعت دارد. وقتی یک مربی جدید به تیمی میآید اعلام میکند که هشت یا 9 بازیکن به درد او نمیخورد. مگر میشود بازیکن یک تیم آنقدر بد باشد که بعد از یک فصل ده نفر از آنها از تیم بروند؟ کی میخواهیم به سمت فوتبال حرفهای برویم؟ باید قوانین حرفهای را در فوتبال ایران حاکم کنیم. تغییرات هم حدی دارد و باید فدراسیون فوتبال تصمیمی را در این زمینه بگیرد. خیلی از پتانسیلهای فوتبال ایران در فصل نقل و انتقالات از بین میرود.
وقتی ایرادی را برطرف نکنیم به همه اعضای آن مجموع سرایت میکند. تعلل بازیکنان در عقد قرارداد به مربیان هم رسیده است. وقتی که بازیکن یا مربیای قبل از اتمام فصل با باشگاهش تمدید قرارداد نمیکند در واقع باشگاه از همان زمان او را عضوی از مجموعه خود نمی داند. همه فکر میکنند که فوتبال فقط بازی کردن است، در حالی که مهمترین بخش آن مربوط به تمرینات پیش فصل و ابتدای فصل است. باید در این زمینه تغییرات گستردهای صورت گیرد.
قطعا چنین شرایطی بر کیفیت فوتبال هم تاثیر میگذارد. کسانی که باعث افت فنی فوتبال هستند، میآیند و میگویند که این چه نوع فوتبالی است؟ ما سوار اسبی شدهایم که آن را تیمار نمیکنیم. این مسئله تاثیر مستقیمی بر کیفیت فوتبال دارد. در همه جای دنیا به صورت هدفمند تمرینات پیش فصل را انجام میدهند، ولی در کشور ما برنامهای برای این کار نداریم. تنها دغدغه ما این است که لیگ را سریع شروع کنیم و سریع آن را به اتمام برسانیم. در این میان باید به جزئیات هم بپردازیم. در گذشته برنامهریزیهای بهتری شکل میگرفت و از لحاظ استعدادیابی نیز از وضعیت بهتری برخوردار بودیم. در حال حاضر بیش از 80 درصد قرارداد بازیکنان ایرانی یک ساله است. قرارداد یک ساله را نباید قرارداد بدانیم.
فدراسیون فوتبال باید این شرایط را تحلیل کند و ببیند که چه عواملی باعث افت فنی لیگ شده است. کارهایی برای پیشرفت فوتبال صورت گرفته، ولی بسیار کند پیش میرود. اعلام میکنند که با ایتالیا و ترکیه قرارداد خواهرخواندگی امضا کردهاند اما هیچ گونه برداشت مثبتی از آنها نمیشود، آیا در لیگ ترکیه مشکلات مالی داریم؟ لیگ ما محلی برای کار کردن آماتورها شده است.
حرکاتی در این تیمهای نفت تهران، سپاهان و ذوب آهن شکل گرفته و فقط امیدوارم که وابسته به یک نفر نباشد و یک گروه در این زمینه برنامهریزی کرده باشند. البته این تیمها هم به صورت 100 درصد پیشرفت نکردهاند و نباید آنها را هم به طور کامل حرفهای بدانیم. اعتبار فوتبال کشور به لیگ برتر آن کشور است. حتی لیگ برتر از تیم ملی هم مهمتر است. بازیکنانی مانند علی دایی، خداداد عزیزی، عابدزاده و ... از دل لیگ برتر به تیم ملی رسیدند. اگر قرار باشد فقط سه یا چهار باشگاه فوتبال حرفهای باشند چرا لیگ را به صورت شانزده تیمی برگزار میکنیم. باید تیم اول و تیم دهم جدول به یک شکل اداره شوند و تفاوت آنها فقط در مهارت مربیان و مدیران باشد.
مطمئن باشید اگر نکاتی را که گفتهام رعایت کنیم لیگ ما در عرض سه یا چهار سال به یکی از لیگهای برتر آسیا تبدیل میشود.
مهمترین مسئله روز دنیا، دوره بین فصول است. در این دوره شکل واقعی تیمها به وجود میآید. برای من عجیب است که در برخی از تیمها قرارداد نیمی از بازیکنان تمام شده است. در تمام تیمهای اروپایی بعد از پایان فصل نهایتا دو یا سه بازیکن به صورت بازیکن آزاد هستند. این باشگاهها در بیشتر موارد با بازیکنان تیمشان قبل از اتمام مسابقات قرارداد جدیدی را منعقد میکنند.
لیگ ما به گونهای شده که بازیکنان تمایلی به عقد قرارداد قبل از اتمام لیگ ندارند و تا چند روز مانده به شروع مسابقات این کار را به تعویق میاندازند تا از تمرینات بدنسازی پیش فصل فرار کنند. این کاری است که بازیکنان آماتور آن را ترجیح میدهند. حداکثر زمان بدنسازی هشت هفته است که تا شروع مسابقات لیگ برتر کمتر از این زمان باقی مانده و بعضی از تیمها حتی تمریناتشان را هم شروع نکردهاند. باید راههای فرار در لیگ برتر را ببندیم. به جای این که به مسائل فنی بپردازیم بیشتر درگیر حاشیهها و مسائل غیر فنی هستیم و هیچ وقت نگاه حرفهای نداریم.
این شرایط مناسب دلالان است و بیشتر حجم مالی تیمها در این فصل به وسیله دلالان استفاده میشود و فقط برای آنها منفعت دارد. وقتی یک مربی جدید به تیمی میآید اعلام میکند که هشت یا 9 بازیکن به درد او نمیخورد. مگر میشود بازیکن یک تیم آنقدر بد باشد که بعد از یک فصل ده نفر از آنها از تیم بروند؟ کی میخواهیم به سمت فوتبال حرفهای برویم؟ باید قوانین حرفهای را در فوتبال ایران حاکم کنیم. تغییرات هم حدی دارد و باید فدراسیون فوتبال تصمیمی را در این زمینه بگیرد. خیلی از پتانسیلهای فوتبال ایران در فصل نقل و انتقالات از بین میرود.
وقتی ایرادی را برطرف نکنیم به همه اعضای آن مجموع سرایت میکند. تعلل بازیکنان در عقد قرارداد به مربیان هم رسیده است. وقتی که بازیکن یا مربیای قبل از اتمام فصل با باشگاهش تمدید قرارداد نمیکند در واقع باشگاه از همان زمان او را عضوی از مجموعه خود نمی داند. همه فکر میکنند که فوتبال فقط بازی کردن است، در حالی که مهمترین بخش آن مربوط به تمرینات پیش فصل و ابتدای فصل است. باید در این زمینه تغییرات گستردهای صورت گیرد.
قطعا چنین شرایطی بر کیفیت فوتبال هم تاثیر میگذارد. کسانی که باعث افت فنی فوتبال هستند، میآیند و میگویند که این چه نوع فوتبالی است؟ ما سوار اسبی شدهایم که آن را تیمار نمیکنیم. این مسئله تاثیر مستقیمی بر کیفیت فوتبال دارد. در همه جای دنیا به صورت هدفمند تمرینات پیش فصل را انجام میدهند، ولی در کشور ما برنامهای برای این کار نداریم. تنها دغدغه ما این است که لیگ را سریع شروع کنیم و سریع آن را به اتمام برسانیم. در این میان باید به جزئیات هم بپردازیم. در گذشته برنامهریزیهای بهتری شکل میگرفت و از لحاظ استعدادیابی نیز از وضعیت بهتری برخوردار بودیم. در حال حاضر بیش از 80 درصد قرارداد بازیکنان ایرانی یک ساله است. قرارداد یک ساله را نباید قرارداد بدانیم.
فدراسیون فوتبال باید این شرایط را تحلیل کند و ببیند که چه عواملی باعث افت فنی لیگ شده است. کارهایی برای پیشرفت فوتبال صورت گرفته، ولی بسیار کند پیش میرود. اعلام میکنند که با ایتالیا و ترکیه قرارداد خواهرخواندگی امضا کردهاند اما هیچ گونه برداشت مثبتی از آنها نمیشود، آیا در لیگ ترکیه مشکلات مالی داریم؟ لیگ ما محلی برای کار کردن آماتورها شده است.
حرکاتی در این تیمهای نفت تهران، سپاهان و ذوب آهن شکل گرفته و فقط امیدوارم که وابسته به یک نفر نباشد و یک گروه در این زمینه برنامهریزی کرده باشند. البته این تیمها هم به صورت 100 درصد پیشرفت نکردهاند و نباید آنها را هم به طور کامل حرفهای بدانیم. اعتبار فوتبال کشور به لیگ برتر آن کشور است. حتی لیگ برتر از تیم ملی هم مهمتر است. بازیکنانی مانند علی دایی، خداداد عزیزی، عابدزاده و ... از دل لیگ برتر به تیم ملی رسیدند. اگر قرار باشد فقط سه یا چهار باشگاه فوتبال حرفهای باشند چرا لیگ را به صورت شانزده تیمی برگزار میکنیم. باید تیم اول و تیم دهم جدول به یک شکل اداره شوند و تفاوت آنها فقط در مهارت مربیان و مدیران باشد.
مطمئن باشید اگر نکاتی را که گفتهام رعایت کنیم لیگ ما در عرض سه یا چهار سال به یکی از لیگهای برتر آسیا تبدیل میشود.