دینداری؛ راهی برای اعتمادسازی متقابل دولت و ملت
مقام معظم رهبری، پیشتر، در یک بررسی همهجانبه و مطالعه وسیع در پیرامون انقلاب اسلامی و افقهای روشن آینده، به ترسیم فرآیند تمدن اسلامی اشاره داشتهاند و در این راستا، «دولتسازی اسلامی» را سومین مرحله از این فرآیند برشمردهاند.
دولت اسلامی دولتی است از دل ملت و برآمده از آن که خواست اسلام و مسلمین را پی میگیرد. به همین جهت، تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت برای رسیدن به دولت اسلامی ضروری است. براساس اهدافی که انقلاب اسلامی دنبال میکند و تاکنون توانسته است از دو مرحله انقلاب اسلامی و نظام اسلامی عبور کند، این امر منطقا و عقلا صحیح به نظر میرسد که شخص حاکمیت، تمام نیروها، حرکتها و سرمایهها را مصروف طی این مرحله طولانی نماید. این مراحل به گونهای چیده شدهاند که بدون تحقق مرحله قبل، مرحله بعد بدست نمیآید؛ یعنی تا دولت اسلامی محقق نشود، جامعه اسلامی و به تبع آن دو، امت اسلامی به دست نمیآید. بنابراین، در این جهت نه دولت باید ملت را نامحرم و غیرخودی بداند و او را در روند مدیریت کشور و تصمیمات شرکت ندهد و نه ملت، دولت را به حال خود رها کند و خود را در قبال اتفاقات و حوادث مسئول نداند. اینک به دو معضل و شکاف اقتصادی و فرهنگی که به نحوی مانع تحقق اعتماد متقابل میان دولت و ملت محسوب میشود، اشاره میکنیم.
شکاف اقتصادی
وقتی مردم، مسئولین نظام را در رفاه کامل ببینند و سبک زندگی آنها را با خود متفاوت مشاهده کنند؛ طبیعی است که نسبت به باور قبلی خود که آنها از جنس مردم، با مردم و در کنار مردم هستند، تردید خواهند کرد و زمینه بیاعتمادی به نظام فراهم خواهد شد. با نگاهی به سیره نبوی و ائمه اطهار(ع)، در مییابیم که همواره سادهزیستی، زهد، تواضع و همسطحسازی زندگی با تهیدستان، از جمله رفتارهای بارز آنان در میان مردم بوده است تا مبادا فقیران از فقر خود آزرده خاطر شوند.
اگرچه در چند سال اخیر، رفتار برخی از مسئولان، سمت و سوی مترفانه به خود گرفته است، اما این حقیقت را نباید کتمان کرد که تجربه چند ساله انقلاب اسلامی نشان داده است هر کس در برابر ولایت فقیه قرار بگیرد، از پشتوانه مردمی محروم خواهد ماند و چه بسا مطرود گردد، زیرا به اعتقاد مردم اهانت کرده است.
شکاف فرهنگی
اگرچه سابقه هشدار مقام معظم رهبری در خصوص شبیخون فرهنگی دشمن به جامعه، به بیش از دو دهه پیش بازمیگردد اما رشد روزافزون و انفجارگونه ابزارهای ارتباطی، ابعاد جدیدی به این شبیخون داده است.
تغییر سبک زندگی و ایجاد فاصله میان ملت و حاکمیت از هدفهای راهبردی دشمن در این عرصه است. در واقع آنان به جای تمرکز مستقیم بر مسائل سیاسی، بیشترین نیروی خود را صرف تاثیرگذاری غیرمستقیم و فرهنگی بر نگرش و زندگی جامعه- به خصوص نسل جوان- کردهاند.
نسلی که با ارزشهای غربی خو گرفته و از دریچه آن ارزشها به پیرامون خود مینگرد، منطقا نمیتواند با دولتی که ماهیتا مامور پاسداشت ارزشهای دینی است، همراه و همدل باشد.
رسانههای غربی با بزرگنمایی معدود هنجارشکنان و فاصله گرفتگان از ارزشهای اسلامی سعی دارند دولتمردان را نیز دچار خطای محاسباتی کنند. در این حالت دولت با نادیده گرفتن اکثریت مطلق جامعه، ادبیات و رفتار خود را به آن درصد اندک نزدیک میکند و در واقع نوعی همدلی در جهت معکوس شکل میگیرد.
نقش دین در اعتمادسازی
دینداری و دین خواهی در فطرت انسانها نهفته است و اگرچه ممکن است در کوران حوادث مختلف، گاهی رو به کاهش رود، اما هرگز از سرشت آدمها پاک نمیشود. با چراغ روشن د ینداری بهتر میتوان واقعیات را محک زد و نسبت به حقایق آگاهی یافت. مأموریت همه انبیای الهی، هدایت و راهبری انسانها به سرچشمههای وحیانی بوده است. اینکه انسانها بیهوده آفریده نشدهاند و نباید خود را بیهوده سازند. این حقیقت به ویژه در حکومتهای دینی بیشتر محسوس است. انقلاب اسلامی با تداوم حرکت انبیاء و احیای حکومت اسلامی، پدیدار شد و به اوج رسید. پرواضح است که دولت مردان این حکومت، علاوه بر اینکه باید از میان مردم انتخاب شوند، با تأسی به منویات رهبری نیز، بایستی نقش خدمترسانی به مردم را سرلوحه کار خود قرار دهند. دینداری، شاخصی برای توجه به نیازهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی آنان باشد. بکوشند تا امنیت پایدار در سایه معنویات و دینداری برای مردم فراهم شود و در نتیجه، اعتماد متقابل دولت و ملت محقق گردد.
کلام رهبری؛ فصل الخطاب
در یک تقسیم بندی هوشمندانه، رهبر انقلاب، حکومتها را به سه دسته اصلی تقسیم میکنند؛ الف نظامهای پلیسی مانند سیستمهای استبدادی کمونیستی، سلطنتی و شبهسلطنت ب. نظام دموکراسیهای غربی ج. نظامی که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. آنگاه با رد دو نظام غربی بر نظام سوم برای جمهوری اسلامی ایران تاکید میکنند و میفرمایند: «یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا این گونه بوده است؛ بعد از این هم باید این طور باشد.»(1) در فرازی دیگر اشاره میکنند که: «اگر این همکاری صمیمانه ]میان ملت و دولت[ از دو سو شکل بگیرد، یقینا همه آنچه را که جزو آرزوهای ما است دستیافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید... هرچه بین ملت و دولت صمیمیت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمیت و تواناییهای ملت را به درستی بپذیرد، هم ملت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.» (2)
به همین دلیل است که میبینیم رهبر انقلاب بر مقوله «اعتماد متقابل مردم و نظام» در پیام نوروزی سال 94، تاکید جدی دارند. معظمله در این پیام، به ظرفیتهای زیاد ملت ایران و سیاستهای نظام برای تحقق آرزوهای بزرگ ملی و همکاریهای صمیمانه و همدلی بیشتر میان ملت و دولت اشاره میکنند و آن را شرط عملیاتی شدن ظرفیتها و تحقق آرزوها دانسته و لازمه شکلگیری این همکاری و همدلی را «اعتماد متقابل» معرفی میکنند.
به نظر میرسد نامگذاری سال 94 با شعار «دولت و ملت، همدلی و همزبانی»، فرصتی گرانبها برای مجموعه قوای کشور و به خصوص دولت به عنوان سکاندار اجرایی کشور از سویی و ملت ایران، از سوی دیگر است تا با تقویت عنصر اعتماد متقابل بین خود و شکلدهی هرچه بهتر و کاملتر فضای همکاری و همدلی، گامهای مهم و بزرگی در مسیر پیشرفت بردارند که در این صورت کشور در مقابل توطئههای دشمن مصون خواهد شد.
فاطمه گودآسیایی
ـــــــــــــــــ
1- بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1370/5/23
2- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت حلول سال 1394 هجری شمسی