دوست دشمن، دشمن دوست!(نگاه)
بعضی دوستان از دشمنان بدترند، لااقل دشمن را به چهره میشود شناخت و با خط و نشانها و حملاتش باز شناخت. اما دوستی که دشمنی میکند، در واقع قالب دوستی را از همین برگزیده است. او میخواهد جان آدم را بگزد و روح انسان را خدشهدار کند. او معمولا با امانت و آبروی انسان سر و کار دارد، مخصوصا با امانت و آبروی دوستی. برای همین یکی چون او- همان طور که یک دوست حقیقی برای هفت پشت دشمن کفایت میکند- برای هفت پشت دشمنی کافی است.
ع-ثقفی
حال چرا چنین است؟ چرا بیشتر وقت انقلاب صرف خنثی نمودن اصطکاک و نیشتر این به ظاهر دوستان است؟ آن که میآید و به گمان دوستی، ریح روحافزای انقلاب را پرغبار میکند و دیگری هم به بهانه دوستی، با نفوذ در میان خودیها سعی در منحرف کردن مسیرها و افکار دارد. مسیری که خون شهیدان بسیار آن را پایه نهاده است و فکری که مرارت و زحمت بسیار پای آن رفته است. در این صورت پشت کردن به آرمانها و نادیده گرفتن افکار یک کشور آیا بهای گزافی نیست؟ - بهایی که این انقلاب مظلوم آن را کم نپرداخته است- و آیا نباید زمانی این انقلاب تکلیف خود را با دشمنی دوستان روشن کند؟ خصوصا دوستانی که دشمن را دشمن نمیدانند و یا از آن بدتر سادهاندیشانه او را دوست میپندارند، صرفنظر از آن دسته که تعمدا او را دوست میانگارند.
نکته دیگر ریشه اینگونه کژاندیشی است که آن را در یک کلمه میشود خلاصه کرد: «دنیا».
و اما در ارائه تصویر روشنی از ابعاد زهرآلود دشمنی و ناهمدلی نیز، آن را میشود در دو مسئله و چهره بیان نمود: «تضعیف و تحقیر دوست» و «تقویت و تکریم دشمن».
آری این ریشه و سرفصل تمام مناقشات عمر این انقلاب با به ظاهر دوستان نااهلی است که یا از سر غفلت و یا از در دشمنی، وقت این انقلاب و اهل آن را تلف و در واقع از سر وقتکشی، دو دستی به دشمن تقدیم میکنند. دشمنی که خریدن وقت، برای او ارزش بسیار دارد تا در شرایط ناپایداری که در آن قرار دارد، برای مدتی مناسباتی را برقرار و مواضعی را مستحکم کند.
در این میان روشن است که با غافلان- که گرفتار غفلت ذاتیاند - چیزی نمیشود گفت، اما دوستان را که میشود از غفلت انذار داد. دوستان را که میشود به هدر ندادن وقت انقلاب توصیه کرد. دوستان را که میشود درباره ارزش طلایی وقت و زمان و استراتژی معطوف به آن، به فکر و همدلی واداشت.
شرایط کنونی انقلاب، در وضوح چالشهای درگیر با غرب، امروز اقتضاء آن را دارد که برای تأمین مصلحت در سایه روشن این درگیری- با تشخیص خطوط واضح دوستی و دشمنی- گامی بلند به جلو برداشته و به دشمن ثابت کنیم که در تمام رنگها و نیرنگهایش- خصوصا در قضیه اخیر هستهای - آنچه تعیینکننده است، اراده روشن این انقلاب و نمایندگان آن، برای پیشروی شتابدار و اما هشیارانه و پافشاری آگاهانه بر آن است.