برکات چراغی که حکم « جهاد» در عراق روشن کرد
رحیم چوخاچی زاده مقدم
بزرگترین و اصلیترین هدف آمریکا و متحدانش از ابتدای پیروزی انقلاب، از میان بر داشتن اسلام واقعی والهی و جایگزین کردن اسلام ساخته دست بشر با هدف ضد انسانی بوده و تا کنون برای ایجاد خاورمیانه جدید با شاخصههایی که بارها تئوریسینهای غربی اسرائیلی به عنوان دکترین اصلی شان اشاره کردهاند، از هر اقدام خلاف حقوق انسانی و حقوق بین الملل دریغ نکرده است. از کمک و تجهیز صدام ضد شیعه در جنگ با جمهوری اسلامی و سپس عزم جدی همین متحدین برای براندازی همین سگ هار دستآموز خود به بهانه پایان یافتن تاریخ مصرف این عنصر ناپاک گرفته تا ماجرای ساختگی انفجار برجهای دوقلو و اتهامات ناروا به مسلمانان به ویژه شیعیان و باقی ماجرا! راه اندازی شیعه کشی در جهان و ایجاد خلق الساعه فرق مختلف به نام اسلام موسوم به طالبان، القاعده و بالاخره راهاندازی سناریوی جدیدی به نام «داعش» در سوریه و لبنان و عراق به همین بهانه همگی نشانههای غیرقابل انکاری هستند که آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاطر شکستهای مکرری که در برابر مقاومت مسلمانان اعم از شیعه و سنی در منطقه خوردهاند، عنان اختیار از کف داده و در یک رویکرد کاملا قابل پیش بینی به این نتیجه رسیدهاند که برای ایجاد خاورمیانه جدید دیگر نمیتوان و نباید از روشهای نخ نما شده استفاده از اسبهای « ترووا» و به انتظار نشستن در پشت دروازههای ورودی کشورها را به کار گرفت. آمریکاییها خود میدانند که چه بخواهند وچه نخواهند مبارزه با استکبارجهانی، جهانی شده و دیگر متکی به ایران و ملت ایران نیست، زیرا آنچه که انقلاب اسلامی ایران وعده صدور انقلاب را به فرمان امام خمینی(ره) داده بود، عملی کرده و انقلابهای امروز در دنیا نتیحه عمل به همان عهد و پیمانی است که ملت ایران در ابتدای پیروزی انقلاب با دنیا بسته بود. آنها به عینه میبینند که سفره بابرکت مبارزه با استکبار از مرزهای شلمچه و مهران عبور کرده و امروز علاوه بر فلسطین اشغالی و لبنان مرزهای دیگر ملتهای تحت ستم مثل سوریه، یمن، بحرین و مصر تا.... گسترده شده است. امروز جنگ با استکبارهمه جانبه شده و اشتباهات استکبار در این جنگها ( اگرچه نابرابر!) تمام ملتها راعلیه دشمنان مشترک خود متحد کرده و آنها را زیریک علم و یک شعار و آن دفاع از حقوق و ناموس خود جمع کرده است. آنها به این نتیجه رسیدهاند و رسما هم اعلام میکنند که برای به زانو در آوردن ملتها بخصوص مسلمانانی که با بصیرت تمام تحرکات دشمن را زیر نظر دارند، باید خوی درندگی دوران جاهلیت و شاید بدتر از آن را در پیش گرفت و برای تسریع در اشغال سرزمینهای مسلمانان وتخریب آثارفرهنگی وتاریخی و ازبین بردن ریشه مرجعیت و رهبری جهان اسلام باید به شیوه جنگهای چنگیزی و مغولی و نرون و آتیلا متوسل شد!!.
نوع جنایتهایی که داعش تا کنون برای به زانو درآوردن مسلمانان به کار برده تا بتواند با کمترین هزینه و در کمترین زمان ممکن سرزمینهای بیشتری را به اشغال خود در آورد، بسیار مشمئزکنندهتر از آن است که به راحتی بتوان برای مخاطبان بیان کرد و شاید کمترین آنها جدا کردن سر از بدن اسیران در مقابل دوربینهای تبلیغاتی و تجاوز به نوامیس مردم در مقابل دیدگان همسران و فرزندان ودر انظار عمومی و خرید و فروش آنها باشد که شاید به راحتی بتوان برخی از تصاویر این جنایتها را در سایتهای مختلف حامی این گروهک مشاهده کرد. این جنایتها بخشی از واقعیتهایی است که در برابر دیدگان مجامع بینالمللی رخ میدهد، فجایعی که تا کنون هیچگونه تکذیبیهای و حتی محکومیتی از سوی هیچ کدام از این مجامع به ظاهر طرفدار حقوق انسانها برای آنها صادر نشده است!!. ظاهرا هیچ عزم جدی هم برای جلوگیری از هولوکاستهای واقعی که بهطور مکرر در یمن و سوریه وعراق و در مقابل دوربینهای رسانههای مدعی آزادی انسانها رخ میدهد، وجود ندارد!!. یکی ازمستشاران نظامی در عراق میگفت، بعداز آزادسازی یکی از شهرهای سنینشین توسط نیروهای مردمی متوجه شدیم که به دستور یکی از فرماندهان داعش، نوزاد چند روزهای را آبپز کرده، آن را روی دیس نسبتا بزرگی میگذارند و سپس رویش را با برنج دم کشیده پوشانده و به در خانه مادر نوزاد میفرستند!. یا در مورد دیگری، یکی از مادران که فرزندش در درگیری با داعش به اسارت گرفته شده بود، برای آزادسازی وی به دست و پای یکی از سرکردگان داعش میافتد و عاجزانه تقاضای بخشش و آزادی فرزندش را میکند. پس از ساعتها عجز و ناله و وعده و وعید دروغین به این مادرگفته میشود، شما ابتدا در اتاقی پذیرایی میشوید تا در این فرصت فرمانده را راضی به آزاد شدن فرزندتان کنیم. برایش آبگوشتی میآورند و مادر، بیخبر از همه جا به اصرار نیروهای داعشی مقداری از آبگوشت و گوشت را میخورد و چند دقیقه بعد همان فرمانده جنایتکار وارد اتاق شده و میگوید، آنچه میل کردید آب و گوشت فرزندتان بود!.
داعش با همین شیوه وبا توسل به ایجاد رعب و وحشتهای قرون وسطایی، البته به نام اسلام و پیامبر! از یک سو و از سوی دیگر با خیانت برخی سران ارتش وابسته به حزب بعث و سران افراطی برخی طوایف و قبایل سنی، هنوز هم که هنوز است، اسکناسهای با تصویر صدام را در خانههای خود نگهداری میکنند! در کمتر از سه ماه توانست خودش را به نزدیکترین نقطه در پشت دروازههای بغداد برساند و از فاصله چند ده کیلومتری پایتخت بیانیه تشکیل حکومت جدید در عراق را صادر کند که اگر نبود فتوای تاریخی « جهاد » آیتالله سیستانی چه بسا مردم عراق امروز باید رئیسجمهوری جنایتکارتر از صدام، ولی این بار با نام «داعش» را تجربه و تحمل میکردند!.
چراغی که آیتالله سیستانی با فتوای جهاد علیه داعش روشن کرد، نه تنها رویاهای داعش بلکه تمام نقشههای شوم آمریکا و متحدینش برای براندازی حکومت بشار اسد در سوریه و بازگشت مجدد چکمه پوشان غربی به عراق و پروژههای یکی پس از دیگری در سرکوب انقلابهای به پا شده نوپا در یمن، بحرین، مصر و.... را مانند حبابهای کف روی آب، ترکاند و آنها را به رویاهای غیرقابل دستیابی برای آمریکا و اسرائیل خون آشام تبدیل کرد. پیکره و ساختار داعش با دریافت خبر این فتوا حتی قبل از هجوم جوانان جان بر کف و انقلابی عراق به سوی جبههها از هم پاشید و از ترس به لرزه در آمد و طولی نکشید که از حالت تهاجمی در آمده و آرایش دفاعی به خود گرفت، به طوری که در همان اولین عملیات شجاعانه نیروهای باغیرت مردمی یکی یکی مواضعشان را از دست دادند و ناگزیر با پذیرش شکست مفتضحانه در تکریت و استان سنینشین صلاحالدین فرار به ارتفاعات «حمرین» و مخفی شدن در میان شیارها و شکافهای کوهها را بر ماندن و کشته شدن ترجیح دادند.
چراغی که این فتوا روشن کرد تا کنون برکات زیادی برای ملت عراق و کشورهای منطقه داشته است و اگر این روند به درستی ادامه یابد و بهطور صحیح مدیریت شود، بزودی برکات بیشتر و بیشتری را از خود نشان خواهد داد. تا پیشاز آزادسازی استان سنینشین صلاحالدین و تکریت فشارهای زیادی از سوی آمریکا و متحدینش و همچنین سران افراطی برخی طوایف و قبایل این استان و استانهای مجاور مثل کرکوک و موصل بررزمندگان شیعی اعم از سپاه بدر، کتائب، عصائب و حزبالله که درصدد بر آمده بودند این استان را از لوث داعش و عناصر خائن سنیها ی افراطی و عناصر باقیمانده از ارتش بعث و فرقه نقشبندی پاک کنند، وارد میشد تا دست به چنین عملیاتی نزنند، به طوری که متوسل به دستگاههای تبلیغاتی خود شده و تلاش کردند با پخش شایعات و وارد کردن اتهاماتی از قبیل اشغال سرزمینهای اهل سنت عراق توسط شیعهها در این عملیات، برای انجام چنین عملیات بزرگی مانعتراشی کنند، اما با این فتوا و هجوم نیروهای باغیرت مردمی به جبههها، سپاه بدر (حشد الشعبی) توانست به پشتیبانی مرجعیت، این استان را که بالغ بردویست وپنجاه کیلومتر وسعت دارد آزاد و برخلاف تهمتها و شایعات دروغین، استان آزاد شده را تحویل صاحبان اصلی آن داد. به برکت این پیروزی و بلافاصله پاکسازی کل میادین مین در منطقه و درخواست رسمی از آوارگان سنی برای بازگشت به خانه و کاشانه خود و سپس پاکسازی باقی مانده عناصر داعشی پراکنده در منطقه، اولا اعتماد از دست رفته میان شیعه و سنی را احیا کرد به طوری که زیر سایه همین اعتماد، هم اکنون فوج فوج مردم در حال بازگشت به زمینهای زراعی وباغات خود هستند. از سوی دیگر برخی سران فریب خورده این استان واستانهای اهل سنت ازقبیل کرکوک و موصل که بخش اعظمی از آنها هنوز در اشغال داعش است به خود آمده وبا حضور در مقر فرماندهی سپاه بدر ضمن عذرخواهی از اتهامات ناروایی که از جانب آنها به نیروهای مردمی وارد شده است، خواستارآزادسازی بقیه استانها توسط شیعهها شدند. در برکات این فتوا و آزادسازی استان صلاح الدین همین بس که حضور نیروهای رزمنده سنی در کنار نیروهای شیعی سپاه بدر بسیار چشمگیر شده است. چه برکتی بالاتر از اینکه جمعی از رزمندههای اهل سنت منطقه «حویجه کرکوک» که هم اکنون در اشغال داعش است با خوشحالی و افتخار میگفتند که خانوادههای خود را با کمک دولت مرکزی در جوار حرم اباعبدالله سکونت داده ایم و خودمان اسلحه به دست گرفته ودر کنار برادران شیعی به جهاد پیوستهایم.
این اولین چراغی بود که توسط مرجعیت و به زعامت حضرت آیتالله سیستانی در عراق و روشنگریهای رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در ایران روشن شده، اما برای رسیدن به هدف اصلی یعنی محو کامل داعش از عرصه و بیرون راندن اجانب ازعراق و کل منطقه راه نسبتا طولانی در پیش است و این امور مهم با یک فتوا تحقق نخواهد یافت، مگر آنکه همه نهادها در عراق اعم از دولتی و غیردولتی، سیاسیون ،علمای دینی همگی تحت زعامت یک نفر کارها را پیش ببرند.
فتوای تاریخی آیتالله سیستانی جمعیت زیادی از جوانان باغیرت را به سوی جبههها سرازیر کرده است که به شدت نیازمند سازماندهی هستند. سازماندهی نیروهای مردمی با توجه به تجربیاتی که در جنگهای مختلف از جمله جنگ دفاعی ایران با ارتش صدام به دست آمده است دو وجه دارد. یک وجه آن آموزش است که برعهده فرماندهان نظامی است و در حال انجام است، اما وجه دوم که اهمیت آن شاید به مراتب بیشتر از وجه اول باشد، بعد فرهنگی نیروها در کل جبهه هاست که بدیهی است این امر مهم از وظایف خطیر و مسلم حوزههای علمیه است. در اهمیت این موضوع همین بس که حضور طلاب علوم دینی در بین رزمندگان حتی در شبهای عملیات در عین حال که انگیزه مقاومت و پایداری تا پیروزی کامل را در آنها چندین برابر میکند، همین مسئله فرصت طلایی برای حوزهها خواهد شد تا به ادای فریضه و وظیفه ذاتی خود در ساختن انسانها بپردازند، آنها میتوانند با تعلیم و تربیت همین جوانان در محیط پاک و بدون آلودگیهای شهری جبههها از آنان مدیران شایستهای برای آینده کشورشان بسازند و اداره کشور را در آینده به دست کسانی بسپارند که دست پرورده دانشگاه اهل بیت هستند نه فارغ التحصیل مراکز علمی تربیتکننده ماموران اینتلیجنت سرویس و سیا و ...!.
ارتش عراق نیاز به بازسازی و حتی نوسازی فوری دارد.این موضوع از ضروریترین کارهایی بود که پس از نابودی حزب بعث بایدانجام میشد واکنون باید آن دسته از مسئولانی که در مسئله پاکسازی ارتش در زمان خودش، مانع تراشی کردند پاسخگو باشند، زیرا به قطع و یقین اگر ارتش عراق همان موقع از لوث فرماندهان بعثی پاک میشد و جای آنها را افراد با لیاقت، وطن دوست و انقلابی میگرفت (اگرچه امروزنیز این نیاز به شدت به قوت خود باقی است) نه تنها داعش بلکه هیچ قدرت دیگری نمیتوانست با سرعتی که در سال گذشته شاهد آن بودیم استان به استان و شهر به شهر عراق را اشغال و با خیال راحت به نوامیس مردم تجاوز کند.
حوادث مربوط به داعش اگرچه با تلخکامی و خسارتها ی جانی ومالی فراوانی برای همه اقشار جامعه عراقی و ملت عراق اعم از شیعه و سنی و حتی برخی گروههای سیاسی داشت، اما سرشار از عبرت هم بود و آن اینکه برای بارچندم ثابت شد که آمریکا و اسرائیل برای رسیدن به اهداف شوم خود، هیچ تفاوتی میان شیعه و سنی نمیبینند و به قول حضرت امام (ره) به یک شیطانی میماند که با دقت تمام یاران خود را از میان کسانی انتخاب میکند که آمادگی بیشتر و سریع تری در پذیرش خواستهها و سیاستهای او داشته باشند. شهروندان سنی در عراق که در این حوادث تلخ به خاطر فریب خوردگی و خیانت برخی سران طوایف وقبایل خود دچار خسران شدهاند و اکنون با در دست گرفتن سلاح، سایه به سایه رزمندگان شیعه در حال جنگ با داعش هستند از این پس حواسشان را جمع خواهند کردکه سرنوشت خود و فرزندان خود را با اعتقادات این گونه عناصر وابسته گره نزنند و دشمن شناسی را در اولویت برنامههای زندگی خود قرار دهند و حقوق حقه خود را براساس قانون، از طریق قانون واز طریق کسانی مطالبه کنند که نمایندگان واقعی و دلسوز برای همه اقشار جامعه شان باشد.
همین ماه پیش جنایتکار معروف «عزت ابراهیم الدوری» معاون اول وقت صدام که به عنوان یکی از فرماندهان مهم داعش به شمار میرفت توسط نیروهای مردمی به هلاکت رسید. براساس گزارشهای دریافتی از گوشی تلفن همراه وی شماره تلفنهای افراد و اشخاصی کشف شده است که اگرچه قابل پیش بینی بود، اما برای برخی باور کردنی نبود. گفته میشود این شماره تلفنها مربوط به تعدادی از نمایندگان مجلس عراق و برخی دولتیون است. اکنون مردم عراق به ویژه برادران وخواهران اهل سنت این حق را به خود دادهاند که برای پی گیری خونهای به ناحق ریخته شده فرزندان خود توسط داعش و خسارتهای فراوانی که در این مدت به آنها تحمیل شده است از مسئولان کشور خود به خصوص قوه قضائیه بخواهند که این گونه افراد تا مشخص شدن جزئیات این موضوع و روشن شدن برخی حقایق از همه مسئولیتهای خود تعلیق شده و حتی ممنوعالخروج شوند، آنها معتقدند که اگردر این رابطه کوچکترین کوتاهی و سهلانگاری صورت گیرد، دستگاه قضایی عراق باید در برابرمادر آن نوزاد چند روزه آب پز شده تکریت توسط داعش و در برابر خونهای به ناحق ریخته شده جوانان این مرز و بوم پاسخگو باشد.
به قطع و یقین فجر پیروزی نزدیک است، چرا که نشانههای آن از هم اکنون قابل مشاهده است. چند هفته پیش «شیخ المجاهدین هادی عامری» سردار سپاه بدر که رزمندگان بسیجی وی را به نام «ابوحسن» میشناسند، نوید آزادسازی موصل را درآینده نزدیک داد. او میگفت: « تمام طرحها و نقشهها برای یک عملیات بزرگ آماده است و فقط منتظر صدور مجوز از سوی دولت مرکزی هستیم.».فرجام نبرد کنونی نیروهای مردمی در استان الانبار آغازی بر عملیات آزادی موصل خواهد بود ان شاءالله.