ابراهیم طوقان، شاعر مقاومت فلسطینی
فرهاد فرقه
شعر انقلاب فلسطین جزئی از انقلاب مسلحانه آن است؛ زیرا انقلاب مسلحانه فلسطین با مشارکت ادب و هنر شکل گرفته و شعر مبارزه فلسطین، شعر مردم انقلابی این سرزمین است و حامی پیامی تازه برای همه شاعران انقلابی عرب که کلمه را وسیله تحول بنیادی فرهنگ عربی برای تودههای مردم و نه برای گروهی منتخب قرار دادهاند.
با چنین تعبیری شعر مقاومت فلسطین شعری انقلابی به مفهوم کلی انسانی آن است.
ابراهیم طوقان نابلسی از جمله شاعران مشهور مقاومت فلسطین است که در اشعار خود مسئله فلسطین را منعکس کرده است. او قصاید زیادی از دیوانش را به مقاومت اختصاص داده و هشت درصد از اشعارش درباره شهید و جانباز است.
وی با شعر لطیف و رسایش شهید و جانباز را می ستاید و از زبان آنان سخن میگوید و ویژگیهایشان را برمیشمارد تا همگان بدانند که چرا برگزیدگان جامعه بشری اینگونه راه خدایی را برگزیدهاند.
فعالیت شعری ابراهیم طوقان با سرودن قصیده «ملائکه الرحمه» در سال 1924 شروع میشود و تا آخرین سالهای حیاتش ادامه دارد؛ و به سبب روحیه مبارزهطلبی که داشت، سوردههای فراوانی در دیوان او یافت میشود.
مضامین شعری ابراهیم طوقان بیشتر در زمینه وطن است و در موضوع غزل و وصف و رثا و فخر در قالب سنتی شعر قدیم سروده است. اشعار او رامیتوان به سه قسمت تقسیم کرد: غزلیات، وطنیات و موضوعیات که نوع اخیر از اندیشهای عمیق و تصویری دقیق برخوردار است و به ویژه سه قصیده «الشهید»، «الفدایی» و «الحبشی الذبیح» که در حد و اندازههای شعر جهانی است.
اشعار میهنی ابراهیم طوقان، در حقیقت سند زنده مراحل مبارزه ملت فلسطین است. شاعر از موضوعات سیاسی برای سرودن شعر استفاده میکند؛ در شعرش به انگلیس حمله میکند، معاهده «بالفور» را ننگین میشمارد، فروشندگان و دلالان زمین را سرزنش میکند، به نظام رهبری سنتی نجبا حمله میبرد، عدم وفاداری رهبران سیاسی به مردم را مورد نقد قرار میدهد و حتی به بیتفاوتی شاعران عرب زبان هم عصر خود در زمینه مسئله فلسطین میتازد. و آنان را به هم صدایی و همراهی با مردم فلسطین دعوت میکند. خلاصه اینکه تاریخ فلسطین در شعر ابراهیم طوقان جریان دارد و میتوان با بررسی شعر این شاعر تاریخ فلسطین را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد. قابل توجه اینکه ابراهیم طوقان نه تنها برای آرمان فلسطین شعر میسراید، بلکه دیگران را نیز به این کار فرا میخواند.
ابراهیم طوقان شعر «ذکری دمشق» را به مناسبت شهادت احمد مریود یکی از مجاهدان فلسطینی سروده است. این قصیده از هشت بخش تشکیل شده است. شاعر در بخش اول، حالت شهید را هنگام شهادت توصیف میکند. در بخش بعدی قصیده، انواری از جانب خداوند تجلی میکند. همه حاضران در مقابل آن به سجده میافتند. آن انوار به شهید سلام میدهند و به او میگویند: «ای شهید تو هرگز فناپذیر نخواهی بود، خداوند از جهاد تو خرسند است، تو در بالاترین مرتبه بهشت جاودان بمان.»
مقام شهید آنچنان والاست که هر شخص استوار ایمانی نسبت به آن رشک میبرد.
در بخش سوم قصیده، شاعر از خداوند طلب مغفرت کرده و حالت خویش را پس از شهید بیان میکند. در بخش بعدی شهر دمشق را با مکانهای سرسبز به تصویر میکشد و به آن افتخار میکند. سپس دمشق را مورد خطاب قرار داده و میگوید: تو در پناه خدا هستی و این جوانان با عزم و اراده استوار و شهادتطلبی خویش هرگز تو را به استعمارگران نخواهند سپرد. در قسمت ششم قصیده، حالت نبرد فرزندان فلسطین با اسرائیل غاصب را به تصویر میکشد و سپس خطاب به فرانسه میگوید: این جوانان شهادتطلب میتوانند به منزله طبیبانی دردهای کشور خویش را معالجه کنند و در طلب حق هرگز سست اراده نگشته و از پای نخواهند نشست. و در آخر قصیده، روح شهید را مورد خطاب قرار میدهد و از او میخواهد که از فلسطین دیدن کند و دردهای سینه فلسطینیها را درمان نماید. او شهید را عاشقی خطاب میکند که در همه عرصهها پیروز است و در پایان همه فلسطینیها را به تقوای الهی دعوت کرده و از آنان میخواهد نهضت شام و کینهتوزی دشمنان را همیشه به یاد داشته باشند.
قصیده «الشریف حسین» به مناسبت شهادت الشریف حسین در قبرس سروده شده است. ابراهیم طوقان در بیت پایانی قصیده آورده است: «جام شربت شهادتی که در قبرس نوشانیده شده، تقریبا همانند جامی است که در کربلا به شهیدان نوشانیده شده است.»
قصیده «الثلاثاء الحمرا» به مناسبت شهادت سه تن از مجاهدان فلسطینی سروده شده است و چون زمان شهادت آنان روز سهشنبه تابستان سال 1929 بوده است؛ به همین سبب، عنوان قصیده «سهشنبه سرخ» قرار داده شده است. ابراهیم طوقان در این قصیده درباره مقام شهید میگوید:«هیچ یک از کسانی که به وطن خود خدمت میکنند، به مقام شهید نمیرسند. پیکرهای آنان در خاک وطن و روحهایشان در جنت رضوان است. هیچکس نمیتواند وطن گرانقدر را از چنگال اشغالگران نجات دهد، مگر شهید و کسی که در راه شهادت جان برکف باشد.»
قصیده «الشهید» گرانیگاه مبحث شهید و شهادت در دیوان ابراهیم طوقان است. شاعر در این قصیده سخنش منحصر به شهید است و بطور مشروح ویژگیهای او را بیان میکند. او با وصف دقیق و تصویر زیبای خویش ما را بهسوی عواطفی رهنمون میسازد که در درون شهید برانگیخته شده است. با دریافت آن عواطف درمییابیم که شهید به دنبال شهرت نیست و نمیخواهد اسمش بر سر زبانها افتد، در حقیقت، عنصر فدا شدن که جوهره آن کرامت است وجود شهید را ساخته است،پس بهدنبال آن، مرگ در راه خدا برایش آسان میشود. آنگاه که مصایب در برابر انسان رو در هم میکشند، شهید لبخند میزند و آنگاه که ترس به اوج میرسد، او وارد معرکه میشود. او خویشتندار و خردمند، دریادل و دارای گامهای استوار است. او از عنصر جانبازی و از جوهره کرامت است. پاره آتشی از حق است که امتها را نجات میدهد. در راه حق حرکت میکند. برایش مهم نیست که در بند باشد یا دست بسته. پس از مرگ با اشک همراهی نمیشود و چه بسا بدون کفن به خاک رود. نپرس که چشمش کجاست، نامش همواره در دهان روزگار است. او ستاره هدایت است که در تاریکیهای غم و اندوه سر زده است. او آتش به دلها فرستاده تا آن دلها دیگر کینه را نشناسند. و در پایان قصیده ابراهیم طوقان چه باشکوه میسراید: «کدام چهره است که تکبیرگویان وارد آبشخور مرگ شود و روح خویش را به عالم علوی گسیل داشته تا برای جهانیان آواز سر دهد که: من برای خدا و وطن هستم.»
قصیده «الفدایی» شعری است که شاعر آن را بطور ویژه برای جانباز سروده است. مناسبت این قصیده آن است که حکومت دستنشانده، شخص یهودی انگلیسی تباری را به عنوان نایب خود در فلسطین تعیین میکند. او با قوانین ستمگرانه خویش هر مکر و حیلهای را برای به رنج انداختن عربها بکار میبرد. آنگاه که عرصه بر همه تنگ میشود، جوانی از انقلابیون فلسطینی بعنوان اعتراض بطور آشکارا به مرکز حکومت غاصب حملهور میشود جانباز از دیدگاه ابراهیم طوقان شخصی است که در راه رسالتی که دارد، خود را به قلب سپاه دشمن زده و هرگز ترس به خود راه نمیدهد. در راه دفاع از میهن و امتش سر بر بالش راحت نمیگذارد، بلکه جامه شهادت بر تن دارد و آماده فداکاری است. او همیشه در انتظار شهادت است تا با شهادت خویش همه ترسها را از میان بردارد و سرفراز و پاک از گناه در سایه رحمت جاودانی خدای تعالی آسایش و عزت همیشگی را بدست میآورد. او همواره عازم حرکت بسوی دشمن است، در حالی که مرگ از او هراسان است. او ساکت و خاموش است و اگر زبان به سخن گشاید، آتش و خون از دهان بیرون دهد. او اهل عمل است و همواره کارش بر گفتارش پیشی میگیرد...
در میان اشعاری که ابراهیم طوقان درباره شهید و جانباز سروده است، ناگفته پیداست که در همه این اشعار، شهید ازجانباز قابل تکفیک نیست؛ زیرا شهید پیش از رسیدن به درجه شهادت، جانبازی جان بر کف بوده است و هر جانباز با تمام وجود به سوی شهادت در حرکت است. ممکن است به درجه شهادت برسد و یا نرسد.
نتیجه اینکه ادبیات مقاومت فلسطین میراث بسیار ارزندهای است که باید ارج نهاده شود و تا این مقاومت باقی است؛ بالندگی ادبیات مقاومت فلسطین نیز ضروری است و این رسالت بر دوش ادبای متعهد است. از سویی بررسی و تحلیل اشعار ابراهیم طوقان به ویژه اشعار کلیدی وی از اهمیت خاصی برخوردار است که به حفظ کرامت انسانی و سوق دادن انسانها به سوی پاکی و خویشتنداری کمک میکند. همچنین قصاید این شاعر انقلابی بیجهت تشویق مردم به نجات و دفاع از ارزشهای اعتقادی و ملی در برابر مهاجمان خارجی، این ضرورت را ایجاد میکند که هدف کنکاش بیشتری قرار گیرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
1. ادبیات جنگ و موج نو، تهران: فرهنگسرای پایداری، 1382.
2. سلیمان، خالد: فلسطین و شعر معاصر عرب. ترجمه شهره باقری. تهران؛ چشمه، 1376.
3. طوقان، ابراهیم دیوان ابراهیم طوقان.
4. فضیلت، محمود، جامعهشناسی ادبیات پایداری. نامه بیداری، مقالات اولین کنگره ادبیات پایداری کرمان، 1384، به کوشش احمد امیری خراسانی. تهران: بنیاد و حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1387
شعر انقلاب فلسطین جزئی از انقلاب مسلحانه آن است؛ زیرا انقلاب مسلحانه فلسطین با مشارکت ادب و هنر شکل گرفته و شعر مبارزه فلسطین، شعر مردم انقلابی این سرزمین است و حامی پیامی تازه برای همه شاعران انقلابی عرب که کلمه را وسیله تحول بنیادی فرهنگ عربی برای تودههای مردم و نه برای گروهی منتخب قرار دادهاند.
با چنین تعبیری شعر مقاومت فلسطین شعری انقلابی به مفهوم کلی انسانی آن است.
ابراهیم طوقان نابلسی از جمله شاعران مشهور مقاومت فلسطین است که در اشعار خود مسئله فلسطین را منعکس کرده است. او قصاید زیادی از دیوانش را به مقاومت اختصاص داده و هشت درصد از اشعارش درباره شهید و جانباز است.
وی با شعر لطیف و رسایش شهید و جانباز را می ستاید و از زبان آنان سخن میگوید و ویژگیهایشان را برمیشمارد تا همگان بدانند که چرا برگزیدگان جامعه بشری اینگونه راه خدایی را برگزیدهاند.
فعالیت شعری ابراهیم طوقان با سرودن قصیده «ملائکه الرحمه» در سال 1924 شروع میشود و تا آخرین سالهای حیاتش ادامه دارد؛ و به سبب روحیه مبارزهطلبی که داشت، سوردههای فراوانی در دیوان او یافت میشود.
مضامین شعری ابراهیم طوقان بیشتر در زمینه وطن است و در موضوع غزل و وصف و رثا و فخر در قالب سنتی شعر قدیم سروده است. اشعار او رامیتوان به سه قسمت تقسیم کرد: غزلیات، وطنیات و موضوعیات که نوع اخیر از اندیشهای عمیق و تصویری دقیق برخوردار است و به ویژه سه قصیده «الشهید»، «الفدایی» و «الحبشی الذبیح» که در حد و اندازههای شعر جهانی است.
اشعار میهنی ابراهیم طوقان، در حقیقت سند زنده مراحل مبارزه ملت فلسطین است. شاعر از موضوعات سیاسی برای سرودن شعر استفاده میکند؛ در شعرش به انگلیس حمله میکند، معاهده «بالفور» را ننگین میشمارد، فروشندگان و دلالان زمین را سرزنش میکند، به نظام رهبری سنتی نجبا حمله میبرد، عدم وفاداری رهبران سیاسی به مردم را مورد نقد قرار میدهد و حتی به بیتفاوتی شاعران عرب زبان هم عصر خود در زمینه مسئله فلسطین میتازد. و آنان را به هم صدایی و همراهی با مردم فلسطین دعوت میکند. خلاصه اینکه تاریخ فلسطین در شعر ابراهیم طوقان جریان دارد و میتوان با بررسی شعر این شاعر تاریخ فلسطین را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد. قابل توجه اینکه ابراهیم طوقان نه تنها برای آرمان فلسطین شعر میسراید، بلکه دیگران را نیز به این کار فرا میخواند.
ابراهیم طوقان شعر «ذکری دمشق» را به مناسبت شهادت احمد مریود یکی از مجاهدان فلسطینی سروده است. این قصیده از هشت بخش تشکیل شده است. شاعر در بخش اول، حالت شهید را هنگام شهادت توصیف میکند. در بخش بعدی قصیده، انواری از جانب خداوند تجلی میکند. همه حاضران در مقابل آن به سجده میافتند. آن انوار به شهید سلام میدهند و به او میگویند: «ای شهید تو هرگز فناپذیر نخواهی بود، خداوند از جهاد تو خرسند است، تو در بالاترین مرتبه بهشت جاودان بمان.»
مقام شهید آنچنان والاست که هر شخص استوار ایمانی نسبت به آن رشک میبرد.
در بخش سوم قصیده، شاعر از خداوند طلب مغفرت کرده و حالت خویش را پس از شهید بیان میکند. در بخش بعدی شهر دمشق را با مکانهای سرسبز به تصویر میکشد و به آن افتخار میکند. سپس دمشق را مورد خطاب قرار داده و میگوید: تو در پناه خدا هستی و این جوانان با عزم و اراده استوار و شهادتطلبی خویش هرگز تو را به استعمارگران نخواهند سپرد. در قسمت ششم قصیده، حالت نبرد فرزندان فلسطین با اسرائیل غاصب را به تصویر میکشد و سپس خطاب به فرانسه میگوید: این جوانان شهادتطلب میتوانند به منزله طبیبانی دردهای کشور خویش را معالجه کنند و در طلب حق هرگز سست اراده نگشته و از پای نخواهند نشست. و در آخر قصیده، روح شهید را مورد خطاب قرار میدهد و از او میخواهد که از فلسطین دیدن کند و دردهای سینه فلسطینیها را درمان نماید. او شهید را عاشقی خطاب میکند که در همه عرصهها پیروز است و در پایان همه فلسطینیها را به تقوای الهی دعوت کرده و از آنان میخواهد نهضت شام و کینهتوزی دشمنان را همیشه به یاد داشته باشند.
قصیده «الشریف حسین» به مناسبت شهادت الشریف حسین در قبرس سروده شده است. ابراهیم طوقان در بیت پایانی قصیده آورده است: «جام شربت شهادتی که در قبرس نوشانیده شده، تقریبا همانند جامی است که در کربلا به شهیدان نوشانیده شده است.»
قصیده «الثلاثاء الحمرا» به مناسبت شهادت سه تن از مجاهدان فلسطینی سروده شده است و چون زمان شهادت آنان روز سهشنبه تابستان سال 1929 بوده است؛ به همین سبب، عنوان قصیده «سهشنبه سرخ» قرار داده شده است. ابراهیم طوقان در این قصیده درباره مقام شهید میگوید:«هیچ یک از کسانی که به وطن خود خدمت میکنند، به مقام شهید نمیرسند. پیکرهای آنان در خاک وطن و روحهایشان در جنت رضوان است. هیچکس نمیتواند وطن گرانقدر را از چنگال اشغالگران نجات دهد، مگر شهید و کسی که در راه شهادت جان برکف باشد.»
قصیده «الشهید» گرانیگاه مبحث شهید و شهادت در دیوان ابراهیم طوقان است. شاعر در این قصیده سخنش منحصر به شهید است و بطور مشروح ویژگیهای او را بیان میکند. او با وصف دقیق و تصویر زیبای خویش ما را بهسوی عواطفی رهنمون میسازد که در درون شهید برانگیخته شده است. با دریافت آن عواطف درمییابیم که شهید به دنبال شهرت نیست و نمیخواهد اسمش بر سر زبانها افتد، در حقیقت، عنصر فدا شدن که جوهره آن کرامت است وجود شهید را ساخته است،پس بهدنبال آن، مرگ در راه خدا برایش آسان میشود. آنگاه که مصایب در برابر انسان رو در هم میکشند، شهید لبخند میزند و آنگاه که ترس به اوج میرسد، او وارد معرکه میشود. او خویشتندار و خردمند، دریادل و دارای گامهای استوار است. او از عنصر جانبازی و از جوهره کرامت است. پاره آتشی از حق است که امتها را نجات میدهد. در راه حق حرکت میکند. برایش مهم نیست که در بند باشد یا دست بسته. پس از مرگ با اشک همراهی نمیشود و چه بسا بدون کفن به خاک رود. نپرس که چشمش کجاست، نامش همواره در دهان روزگار است. او ستاره هدایت است که در تاریکیهای غم و اندوه سر زده است. او آتش به دلها فرستاده تا آن دلها دیگر کینه را نشناسند. و در پایان قصیده ابراهیم طوقان چه باشکوه میسراید: «کدام چهره است که تکبیرگویان وارد آبشخور مرگ شود و روح خویش را به عالم علوی گسیل داشته تا برای جهانیان آواز سر دهد که: من برای خدا و وطن هستم.»
قصیده «الفدایی» شعری است که شاعر آن را بطور ویژه برای جانباز سروده است. مناسبت این قصیده آن است که حکومت دستنشانده، شخص یهودی انگلیسی تباری را به عنوان نایب خود در فلسطین تعیین میکند. او با قوانین ستمگرانه خویش هر مکر و حیلهای را برای به رنج انداختن عربها بکار میبرد. آنگاه که عرصه بر همه تنگ میشود، جوانی از انقلابیون فلسطینی بعنوان اعتراض بطور آشکارا به مرکز حکومت غاصب حملهور میشود جانباز از دیدگاه ابراهیم طوقان شخصی است که در راه رسالتی که دارد، خود را به قلب سپاه دشمن زده و هرگز ترس به خود راه نمیدهد. در راه دفاع از میهن و امتش سر بر بالش راحت نمیگذارد، بلکه جامه شهادت بر تن دارد و آماده فداکاری است. او همیشه در انتظار شهادت است تا با شهادت خویش همه ترسها را از میان بردارد و سرفراز و پاک از گناه در سایه رحمت جاودانی خدای تعالی آسایش و عزت همیشگی را بدست میآورد. او همواره عازم حرکت بسوی دشمن است، در حالی که مرگ از او هراسان است. او ساکت و خاموش است و اگر زبان به سخن گشاید، آتش و خون از دهان بیرون دهد. او اهل عمل است و همواره کارش بر گفتارش پیشی میگیرد...
در میان اشعاری که ابراهیم طوقان درباره شهید و جانباز سروده است، ناگفته پیداست که در همه این اشعار، شهید ازجانباز قابل تکفیک نیست؛ زیرا شهید پیش از رسیدن به درجه شهادت، جانبازی جان بر کف بوده است و هر جانباز با تمام وجود به سوی شهادت در حرکت است. ممکن است به درجه شهادت برسد و یا نرسد.
نتیجه اینکه ادبیات مقاومت فلسطین میراث بسیار ارزندهای است که باید ارج نهاده شود و تا این مقاومت باقی است؛ بالندگی ادبیات مقاومت فلسطین نیز ضروری است و این رسالت بر دوش ادبای متعهد است. از سویی بررسی و تحلیل اشعار ابراهیم طوقان به ویژه اشعار کلیدی وی از اهمیت خاصی برخوردار است که به حفظ کرامت انسانی و سوق دادن انسانها به سوی پاکی و خویشتنداری کمک میکند. همچنین قصاید این شاعر انقلابی بیجهت تشویق مردم به نجات و دفاع از ارزشهای اعتقادی و ملی در برابر مهاجمان خارجی، این ضرورت را ایجاد میکند که هدف کنکاش بیشتری قرار گیرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
1. ادبیات جنگ و موج نو، تهران: فرهنگسرای پایداری، 1382.
2. سلیمان، خالد: فلسطین و شعر معاصر عرب. ترجمه شهره باقری. تهران؛ چشمه، 1376.
3. طوقان، ابراهیم دیوان ابراهیم طوقان.
4. فضیلت، محمود، جامعهشناسی ادبیات پایداری. نامه بیداری، مقالات اولین کنگره ادبیات پایداری کرمان، 1384، به کوشش احمد امیری خراسانی. تهران: بنیاد و حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1387