انزوای روز افزون وهابیت و آل سعود از نگاه شیعه و سنی(بخش پایانی)
آل سعود؛ تنها در باتلاق سیاسی، نظامی(گزارش روز)
گروه گزارش
امروز بیش از هر زمان دیگری شاهزادگان متجاوز عربستان به کشور یمن در عرصه جهانی تنها ماندهاند و امید هر نوع همراهی دیگر کشورهای منطقه را از دست دادهاند. در کنار این تنهایی، فشارهای افکار عمومی جهانی علیه شاهزادگان آل سعود و همچنین انزوای کامل در منطقه و حتی تنهایی در بین کشورهای عربی سبب شده رژیم آل سعود در سراشیبی سقوط و شکست قطعی قرار بگیرد و از طرفی هم مقاومت همهجانبه مردم و کشور یمن در برابر این تجاوزها، ورق را برای آل سعود به گونهای دیگر رقم زده و رسوایی بینالمللی را برای این رژیم به ارمغان آورده است.
امروز مظلومیت مردم یمن و خوی ددمنشی آل سعود برای همه کشورهای اسلامی منطقه به خوبی روشن شده است و بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی معتقدند اگر شیوه نبرد در یمن اینگونه پیش برود بدون شک حکام عربستان با شکستی تاریخی و جبرانناپذیر روبرو خواهند شد.
بیش از 40 روز است که عربستان حمله خود به یمن را آغاز کرده و همچنان به حملات هوایی علیه مردم آن که یکپارچه در برابر تهاجمات آل سعود ایستادهاند، ادامه میدهد. این حکومت پادشاهی تلاش دارد با همراه نمودن وابستگان خود در منطقه، با قدرتنمایی در برابر مردم مظلوم یمن خود را به عنوان قدرت برتر منطقه معرفی کند. دولت سعودی سعی کرد با استفاده از بازیهای رسانهای و سیاسی کشورهای مختلف منطقه را در قالب ائتلاف علیه یمن گرد هم آورد اما نتیجه لازم حاصل نشد و در برابر دیدگان همه مردم دنیا عربستان تقریبا تنها ماند. با این وجود اعتماد به نفس کاذب محمدبن سلمان، وزیر دفاع کم سن و سال این کشور او را واداشت تا در اظهار نظری عجیب ادعا کند: «ما تنها کشور، بعد آمریکا هستیم که توانایی تشکیل ائتلاف نظامی را دارد.»واقعیت آن است که نه کشور پاکستان، نه ترکیه و نه مصر هیچ کدام پادشاهی آل سعود را در حمله نظامی زمینی علیه یمن همراهی نکردند. و تنها چند کشور عربی به صورت خیلی محدود خلبانها و برخی تجهیزات خود را در اختیار آل سعود قرار دادند.»عربستان عملیات طوفان قاطع را که بیش از 2500 کشته و بیش از 3000 زخمی برجای گذاشته است، بامداد روز پنجشنبه 6 فروردین آغاز و هدف آن را بازگرداندن رئیسجمهور مستعفی یمن به قدرت در یمن اعلام کرد اما با مقاومت مردم، ارتش و جنبش انصارالله یمن تاکنون به این هدف و دیگر اهداف خود نرسیده است.
شکست ائتلاف حمایت از آل سعود
در واقع عربستان سعودی به دنبال ایجاد یک ائتلاف منطقهای عربی و فراعربی بود و تمایل داشت تمام کشورهای عربی و نیز کشورهای غیرعربی همچون پاکستان و ترکیه آن را در اقدام نظامی علیه یمن همراهی کنند. عربستان در تبلیغات خود برای تشکیل این ائتلاف بر دو نکته تاکید داشت؛ اول این که این ائتلاف برای مقابله با توسعهطلبی ایران است و دوم این که سعی میکرد این ائتلاف را ائتلاف کشورهای سنی علیه شیعیان زیدی یمن معرفی کند.
در نهایت، بخش غیرعربی این ائتلاف محقق نشد و کشورهای عربی هم که اعلام کرده بودند در این ائتلاف شرکت دارند، به جز امارات متحده عربی مشارکت جدی نداشتند و میشد گفت این ائتلاف، کاملا شکننده متشکل از کشورهایی است که به لحاظ سیاسی و اقتصادی به عربستان و حمایتهایش نیاز دارند و در حد نیازشان یک همراهی صوری و ظاهری را با عربستان دارند.
همچنین در مورد حمله نظامی زمینی علیه یمن نیز هیچ کشوری تاکنون به طور جدی اعلام آمادگی نکرده است.
کشورهایی همچون بحرین، امارات و قطر عملا در ائتلاف حضور دارند اما این حضور بسیار کمرنگ است و تنها امارات مشارکت قابل توجهی داشته است.
کشور عمان نیز که از همان ابتدا اعلام کرد که در این ائتلاف شرکت نخواهد کرد زیرا عمانیها مخالف این ماجراجوییها هستند و از مدتها قبل مخالف تصمیمات عربستان در عرصههای مختلف سیاسی بودند.
ناامیدی روزافزون آل سعود
در این میان عربستان، بیش از همه، امید داشت تا پاکستان، ترکیه و مصر در این ائتلاف مشارکت جدی داشته باشند اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
ابتدای ائتلاف رئیسجمهور پاکستان، نوازشریف اعلام کرد در این ائتلاف شرکت خواهد داشت اما پارلمان این کشور و حتی علمای اهل سنت این کشور با مشارکت مخالفت کردند و در عمل پاکستان مشارکتی نکرد.
محسن روحیصفت، کنسول سابق ایران در پیشاور در این باره اظهار میدارد: «زمانی که مشرف علیه نوازشریف کودتا کرد، نوازشریف به وساطت عربستان، خصوصا شاهزاده مقرن زنده ماند و به عربستان تبعید شد. همچنین بار دیگری که نواز شریف وارد لاهور شد و دولت وقت پاکستان میخواست او را دستگیر کند، دوباره با وساطت شاهزاده سعودی به تبعید برگشت و در واقع جان نوازشریف با عربستان سعودی نجات داد.»
وی میافزاید: «بدین ترتیب حدود 8 سال، نوازشریف در پناه خانواده سعودی در عربستان زندگی کرده است و طبیعی است که وی از حمله عربستان به یمن حمایت کند اما واقعیت دیگری که درباره پاکستان وجود دارد این است که پاکستان یک کشور چند نژادی و چند مذهبی است و تنوع احزاب و گروههای سیاسی در این کشور زیاد است.»
این کارشناس مسائل پاکستان با تأکید بر این که پاکستان کشور یک دست و یک صدایی نیست، خاطرنشان میکند: «در واقع این طور نیست که وقتی کسی رئیس قوه مجریه میشود بتواند به تنهایی تصمیمگیری کند زیرا به لحاظ سیاسی علاوه بر دو حزب قدرتمند مردم منتسب به بی نظیر بوتو (نخستوزیر فقید) و حزب نواز شریف دو حزب دیگر عمرانخان و انصاف نیز هستند که به تازگی قدرت زیادی گرفتهاند.»
کنسول سابق کشورمان در پیشاور با اشاره به نقش تنوع نژادی و مذهبی مردم پاکستان در مناسبات سیاسی این کشور اظهار میدارد: «مردم این کشور عمدتا سندی، پنجابی، بلوچی و پشتو هستند و از نظر مذهبی نیز شیعه و سنی و سنیها نیز دیوبندیها و برلویها هستند که هر کدام از این طایفهها و مذاهب مواضع جدا از هم دارند و این تنوع دینی و طایفهای در پاکستان، اجازه نمیدهد که یک تقسیم یک جانبه از سوی یک نفر اتخاذ شود و به حمایت از عربستان علیه کشور یمن اقدام کنند.وی خاطرنشان میکند: «نواز شریف و متفکرین حزبش نیز بر این واقف هستند که برای رهایی از مشکلات، پاکستان راهی جز توسعه اقتصادی ندارد و این اتفاق در سایه امنیت رخ می دهد نه در سایه جنگ.»
روحی صفت میافزاید: «تحقق امنیت در پاکستان با حضور افراطیهای تکفیری در این کشور با مخاطره مواجه شده است و با وقوع جنگ عربستان و یمن بخشی از جریانات افراطگرا پاکستان را ترک میکنند و از این نظر پاکستان در این جنگ شرکت نمیکند اما به سبب آن، سود خود را برای تأمین امنیت بیشتر در کشورش برده است.»
علاوه بر پاکستان، ترکیه نیز به دلیل مصالح عمومی کشور و حاکمیتش عملا در این ائتلاف شرکت نکرد. رحمان قهرمانپور، کارشناس امور ترکیه درباره علل عدم دخالت و همراهی این کشور در ائتلاف علیه یمن معتقد است: «ترکیه خود میداند که در حدی نیست که در امور کشورهای منطقه دخالت عملی نظامی کند. از طرف دیگر، ترکیه به حساسیتهای ایران کاملا آشناست و به خوبی واقف است که ایران عملیات نظامی علیه یمن را برنمیتابد. بنابراین برای حفظ روابط خود با کشور همسایهاش ایران، پیوستن عملی به ائتلاف علیه یمن را منطقی نمیبیند.»
وی با اشاره به نقش رویدادهای سیاسی داخلی ترکیه در عدم همراهیشان با سعودیها ابراز میدارد: «انتخابات پارلمانی ترکیه در پیش روی دولتمردان آن است و دغدغه اصلی حزب حاکم تا خردادماه مسائل داخلی است بنابراین اصلا پیشبینی نمیشد که ترکیه با این ائتلاف همراهی کند و چنین اتفاقی هم نیفتاد.»
این کارشناس میافزاید: «همچنین ترکیه تجربه شکست در لیبی، مصر و سوریه دارد که در هر سه مورد آنکارا با عدم موفقیت مواجه شد و این امر موجب شد تا این کشور یک سیاست محتاطانهای را در پیش بگیرد. بنابراین خیلی بعید است که ترکیه با وضعیتی که از سال 2001 تاکنون داشته است به دنبال بلندپروازی باشد به همین سبب در ظاهر حمایت و همراهی داشت ولی در عمل اقدامی نکرد.»
ناامیدی عربستان از مصر
مصر نیز از دیگر کشورهایی است که عربستان امید همراهی آن کشور را داشت زیرا سعودیها در به قدرت رسیدن السیسی نقش موثری داشتند.
جعفر قنادباشی، کارشناس مصر و آفریقا با اشاره به وجود اخبار غیررسمی مبنی بر کمکهای نظامی و غیرنظامی مصریها به عربستان در جنگ علیه یمن میگوید: «مصریها کمکهای سری به عربستان داشتند؛ بعضیجاها در دریا نیروهای پارتیزانی به سعودیها دادهاند و همچنین خلبانهای مصری در بمباران هوایی مشارکت داشتند اما چون نمیخواهند خود را به سبب افکار عمومی مصر مزدور عربستان نشان دهند، از کمکهای علنی و صریح ابا دارند.»
قنادباشی درباره علل پنهانکاری مصریها بیان میدارد: «این مسئله یک علت تاریخی دارد؛ مصری ها در گذشته، با یمن وارد جنگ شدند و در آن زمان عربستان علیه مصر و به نفع حوثیها بود و از این جهت خیلی از مصریها کشته شدند لذا همراهی حکومت مصر با سعودیها با مخالفت زیادی روبهروست.»
این کارشناس همراهی آلسعود با گروههای تکفیری را عامل دیگر پنهانکاری دولت مصر در همراهی با عربستان میداند و ابراز میکند: «اگر عربستان در این جنگ پیروز شود، گروههای تکفیری دریمن قدرت میگیرند و عملاً عربستان در کنار تکفیریهاست و مصر در صورت ورود به این جنگ در کنار تکفیریها و علیه حوثیها باید بجنگد درحالی که یکی از تبلیغات وسیع دولت مصر تبلیغات علیه تکفیریهاست و ارتش مصر در درگیری با جریانات تکفیری در شبه جزیره سینا کشتههای زیادی داده است، از اینرو ارتش مصر نمیپذیرد که به صورت علنی در کنار گروههای شبه داعش و القاعده علیه یمن بجنگد و از این کار تمرد میکند. از اینرو کمکهای مصر به عربستان بسیار محدود و مخفیانه صورت میگیرد.»
خوابهایی در سراب
بنابر آنچه گفته شد، آنچنان که رهبر معظم انقلاب نیز در ابتدای جنگ عربستان علیه یمن اشاره کرده بودند، اعلام ائتلاف علیه یمن و برنامهریزی جنگ علیه این کشور برمبنای خامی و بیتجربگی چند شاهزاده جوان سعودی است و این ائتلاف ضدجنگ برروی آبهای متلاطم خیالپردازیهای شاهزاده جوان محمدبن سلمان و همراهانش برپا شده است و بنابر شواهد و مستندات نتیجه این جنگ بسیار روشن است. اگرچه مردم یمن در حملات وحشیانه عربستان آسیبهای جدی بسیاری دیدهاند اما همانطور که تاکنون شواهد نشان داده است، پیروزی مردم یمن قطعی است و عربستان بیش از پیش در باتلاق تنهاییاش فرو خواهد رفت.