حسد و کینه، دو مانع بهشتی شدن
وجود مبارك عيساي مسيح فيضي كه از خداي سبحان دريافت كرد، آن را براي همه ما بازگو كرد، فرمود: وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً اَينَ مَا كُنتُ (1)؛ يعني خداي سبحان مرا منشأ بركت قرار داد، هر جا كه باشم.
وجود مبارك عيساي مسيح فيضي كه از خداي سبحان دريافت كرد، آن را براي همه ما بازگو كرد، فرمود: وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً اَينَ مَا كُنتُ (1)؛ يعني خداي سبحان مرا منشأ بركت قرار داد، هر جا كه باشم.
بعضي افرادند كه به وسيله زمانهای مخصوص يا سرزمينهاي خاص فيض میبرند؛ يا در يك زمان مخصوصي، يك زمين مخصوصي فيض میرسانند. گلها معمولاً در يك فصل خاصي رشد میكنند و ثمر میدهند، بعضي از درختها هستند كه در تمام مدت سبزند، ولي ميوه آنها در يك فصل مخصوصي است؛ بعضي از درختها هستند كه دائماً ميوه ميدهند، آنها درختهای بهشتند. درختهای دنيا يا در زمستانها خوابند، برگ هايشان میريزد و در بهار شكوفا ميشوند و تابستان ميوه ميدهند؛ يا اگر در طول سال سبزند، ميوه دادن آنها يك فصل است؛ اينطور نيست كه در تمام مدت شبانه روز يك سال ميوه بدهند. ولي درختهای بهشت دائماً سبزند و دائماً ميوه میدهند.
تعبير قرآن كريم درباره درختهای بهشت اين است: اُكُلُهَا دائِمٌ (2). «اُكُل» غير از (اَكل) است، نه يعني خوردن دائمي است؛ خوراكي اش دائمي است. «اُكُل» يعني ميوه، يعني خوراكي؛ (اَكل) يعني خوردن. بهشتيها دائمُ الاَكل نيستند، امّا ميوههای درخت بهشت هميشگي است و درختان بهشت هميشه ميوه دارند. اينطور نيست كه زمستان نداشته باشند، تابستان داشته باشند!
مردان الهي داراي صفات بهشتي و ثمره دائمي
مردان الهي بهشتي اند؛ وجود مبارك مسيح فرمود: وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً اَينَ مَا كُنتُ. من هر جا باشم، در هر سرزميني، در هر زماني ميوه میدهم. بعضيها هستند كه در دوران جواني ميوه میدهند؛ وقتي پير شدند، نه حالي براي سخن گفتن دارند، نه براي تدريس، نه براي تصنيف و تأليف! بعضيها هستند كه در تمام مدت عمر منشأ بركتند؛ اينها مردان الهياند و بهشتياند كه در زمين زندگي میكنند. ما اگر خواستيم نمونه بهشتيها را ببنيم؛ انبياء را، اولياء را، اهل بيت (عليهم السَّلام) را مشاهده میكنيم كه چگونه میشود يك كسي در تمام مدت عمرش منشأ بركت باشد؛ مثل عيساي مسيح، موساي كليم و اهل بيت عصمت و طهارت و همچنين كريمه اهل بيت (س). بنابراين نمونههائی از بهشت و بهشتي براي ما در دنيا مطرح است.
راه بهشتي شدن و ثمردهي دائمي انسان
آيا راه دارد كه ما هم به اين بزرگان نزديك بشويم يا نه! ما نمیتوانيم مثل اينها بشويم، ولي راه دارد كه نزديك اينها بشويم يا نه؟ يعني آیا براي ما ثمره عملي هم دارد يا فقط ثمره علمي است؟ يعني ما فقط بايد عالم باشيم، معتقد باشيم كه يك چنين مرداني در عالمند؛ يا میتوانيم به دنبال اينها حركت كنيم، چند قدم به دنبال اينها برويم! ما اگر در تمام مدت عمر ميوه ندهيم، لاأقل در بخشي از عمر ميوه بدهيم؛ آيا راه دارد يا نه؟ فرمودند: راه دارد؛ خصوصيات بهشت را براي ما مشخص كردند.
فرمودند: در بهشت؛ مردان بهشت، زنان بهشت هرگز بد يكديگر را نمیگويند، بد يكديگر، نقص يكديگر و عيب يكديگر را نمیخواهند؛ اصلاً در قلب بهشتي نسبت به بهشتي ديگر حِقد و كينه و عداوت و حسد و بَغضاء نيست: وَ نَزَعنَا مَا فِي قُلُوبِهِمْ مِنْ غِلٍّ (3)، هيچ بهشتي نسبت به بهشتي ديگر كينه ندارد؛ قلبهای اينها نسبت به يكديگر شفاف و سالم است. درجاتشان مختلف هست، امّا حسد نيست!
الآن مثلاً چشم ما، گوش ما يك اندازه خاص درك میكند؛ قلب ما، عقل ما خيلي بيشتر درك میكند؛ وهم ما، خيال ما كمتر درك میكند. خداي سبحان طوري اين قوا را آفريد كه هيچ قوّهای نسبت به قوّه ديگر حسادت نمیكند؛ گوش نمیگويد چرا من كار چشم را نمیكنم، چشم نمیگويد چرا من كار گوش را نمیكنم؛ اينها نمیگويند چرا ما به اندازه عاقله نمیفهميم! هر كدام از اين قوا مشغول كار خودشانند و مطيع خداي سبحانند و نسبت به يكديگر هم هماهنگند؛ اين در درون ما، يعني قواي ادراكي و تحريكي ما.
بهشتيها اصلاً نسبت به يكديگر كينه ندارند، کما اينكه قواي ما اينطورند. در دنيا بعضي از مردان و زنان الهي هستند كه دعاي آنها اين است كه خدايا! اوصاف بهشتيها را به ما بده. خيلي از شما عزيزان به يكديگر در شب جمعه التماس دعا میگوئيد، از يكديگر دعا میخواهيد؛ دعا هم إن شآءَ الله مستجاب است، از ذات أقدساله مسألت میكنيم تمام خواستههای مشروع شما را بر آورده كند و همه ما را مشمول عنايت خاص اهل بيت قرار بدهد! ولي مردان بزرگ، بلند همتند، دعاهاي آنها تنها اين نيست كه خدايا! ما را بيامرز يا به ما مسكن بده يا به ما مال بده؛ اين چيزها براي اينها كم است! اينها را میخواهند، چيزهاي ديگر هم میخواهند. میگويند: خدايا! به ما توفيق بده كه اصلاً در قلب ما كينه احدي راه پيدا نكند: وَ لا تَجعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا (4).
بهشتي شدن در سايه رفع كينه ها
مشكل خيلي از حوزويان و دانشگاهيها حسد است، مشكل بعضيها چيز ديگر است. در بين علماء و دانشمندان اين بيماري رواج دارد به نام حسد، در بين متمكّنين يك بيماري ديگر، در بين زنها يك مرض ديگر، در بين جوانها يك مرض ديگر؛ اين بيماري اگر بر طرف بشود، آدم در بهشت است! مردان الهي به خداي سبحان عرض میكنند: خدايا! كينه هيچ كسي را در دل من نگذار! اين عداوت و كينه يك شغل دروني است براي آدم، مرتّب مزاحم آدم است. نه انسان موقع نماز حضور قلب دارد، نه موقع مطالعه حضوري دارد، نه موقع خواب استراحت خوبي دارد، نه موقع غذا بهره خوبي میبرد!
پسنديده بودن دشمني با كافران
نسبت به كفار انسان عداوت دارد، اين عداوت ديني است، اين عداوت يك چيز خوبي است؛ تولّي و تبرّي همين است! انسان نسبت به كفار، نسبت به كساني كه الآن اينجور در عراق و افغانستان و فلسطين كشتار میكنند، شكنجه میكنند؛ اينها جزء بركات است که انسان از اينها بيزار باشد! تبرّي داشتن از اينها يك وظيفه است، مثل تولّي اولياي الهي. اين نقص نيست؛ اينها چون عبادت است، شاغل دروني نيست، مزاحم آدم نيست.
امّا نسبت به يكديگر اگر خداي ناكرده كسي عداوتي، كينهای داشته باشد؛ هميشه در زحمت است. نه میفهمد چه را مطالعه میكند، نه میفهمد چه جور نماز میخواند! اگر هم شب جمعه بخواهد دعاي كميلي داشته باشد، نه میفهمد در دعاي كميل با كي حرف میزند! پس ما میتوانيم بهشتي باشيم، مثل مردان الهي؛ البتّه آنها در درجه 100، ما در درجه 5 و 6؛ بالأخره اين راه باز است. اگر نسبت به يكديگر مهربان بوديم، اوصاف بهشتيها در ما پديد میآيد.
دوام و پيوستگي ميوههای بهشتي
اين دو فضيلتي كه در بهشت است و براي بهشتي هاست؛ در دنيا هم نمونهای دارد. آنهائي كه مثل درختهای بهشت، اُكُلُهَا دائِم هستند؛يعني در تمام حالات ميوه میدهند، انبيايند و اوليايند. خيلي از افرادند كه كار آنها فقط در بخش تدريس و تصنيف و تأليف سودمند است؛ اما وقتی مینشيند، بلند میشود، حركت میكند، میرود، میآيد؛ اينها آموزنده نيست! فقط وقتي كه دارد درس میگويد، آموزنده است. ولی وقتي كسي معصوم شد؛ فعل او، تقرير او، حتّي سكوت او میشود حجت. سنّت معصومين (عليهم السَّلام) كه حجت است، همين است! اين معناي اُكُلُهَا دائِم است. يعني پيامبر و اهل بيت، اينها اگر حرف میزنند حجت است، اگر ساكتند حجت است، اين سكوت آنها تقرير است! یعنی اینکه شارع مقدّس ديد و رَدع نكرد و رد نفرمود، همين سكوتش امضاء است! حرف میزند، حجت است؛ سخن میگويد، حجت است؛ ساكت مینشيند، حجت است.
اين كه ما در زيارت آل ياسين به وجود مبارك ولي عصر (أرواحنا فداه) سلام عرض میكنيم، بعد به حالات آن حضرت اشاره میكنيم؛ میگوئيم: سلام بر تو آن وقتي كه قرائت میكني، سلام برتو آنوقتي كه ركوع میكني، سلام بر تو آنوقتي كه سجود میكني؛ بعد میگوئيم: وَ السَّلامُ عَلِيكَ فِي آناءِ لَيلِكَ وَ اَطرافِ نَهارِك (5)، بر لحظه لحظههای حالت تو سلام؛ آن وقتي كه مینشيني، آن وقتي كه برمی خیزی، آن وقتي كه میخوابي، آن وقتي كه از خواب برميخيزي؛ اين معناي همان اُكُلُهَا دائِم است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامظلّه) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعي از طلاب، دانشجويان، كاركنان آموزش و پرورش و اقشار مختلف مردم
قم؛ 24/ 2/ 1383
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) مريم/ 31 (2) رعد/ 35 (3) اعراف/ 43 و حجر/ 47 ـ با اندكي اختلاف
(4) حشر/ 10 (5) مفاتيح الجنان/ زيارت آل ياسين
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر میشود.