kayhan.ir

کد خبر: ۴۴۷۳
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۹

با خشم، به سوی جشن! (برداشت کوتاه)

سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، در شرایطی آغاز شده که سینمای ایران همچنان در تعلیق سیاست های متناقض سینمایی و همچنین درگیری ها و تنش های گروه ها و جریان ها سیر می کند. ضمن اینکه بحران کمبود مخاطب سینما، طی ماه های اخیر به اوج رسیده و حتی زمزمه هایی مبنی بر احتمال تعطیلی فله ای سینماها نیز شنیده می شود.

 آرش فهیم
 سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، در شرایطی آغاز شده که سینمای ایران همچنان در تعلیق سیاست های متناقض سینمایی و همچنین درگیری ها و تنش های گروه ها و جریان ها سیر می کند. ضمن اینکه بحران کمبود مخاطب سینما، طی ماه های اخیر به اوج رسیده و حتی زمزمه هایی مبنی بر احتمال تعطیلی فله ای سینماها نیز شنیده می شود.
با این حال با جشنواره مهمی روبه‌رو هستیم. عاملی که به این رویداد اهمیت مضاعفی داده این است که نخستین جشنواره فیلم فجر در دولت یازدهم محسوب می شود. از این نظر، جشنواره سی و دوم یک «جشنواره انتقالی» محسوب می شود. یعنی آنچه در این محفل رخ می دهد، آمیخته‌ای است از عملکرد دو مدیریت در دو دولت متمایز؛ مدیریت سینمایی دولت دهم و مدیریت سینمایی دولت یازدهم. تجربه نشان می دهد که جشنواره های انتقالی، خوب از آب در نمی آیند. اما برگزار کنندگان جشنواره سی و دوم با یک خوش شانسی روبه‌رو شده اند که در این مقطع زمانی، اغلب فیلمسازهای صاحب نام و همه طیف های فعال در هنر هفتم ایران، در این گردهمایی حضور دارند. از کارگردان های نسل جدید گرفته تا قدیمی ها، از فیلمسازهای پرآوازه تا هنرمندهای ناشناخته و ....
از یک نظر ، می توان گفت که محتوای جشنواره امسال برآیند سیاست های دولت دهم است و فرم آن برعهده دولت یازدهم. یعنی فیلم ها و فیلمسازهایی که در جشنواره حضور دارند، نتیجه دولت سابق هستند و شیوه برگزاری جشنواره، محصول دولت فعلی است. البته آنچه تا به اینجا اتفاق افتاده، عقب گرد جشنواره در فرم و شیوه برگزاری است. در دو دوره قبلی، جشنواره با نظم بهتری برگزار می شد و حتی جدول نمایش آثار، از چند روز قبل آماده شده بود. اما در جشنواره امسال، باز هم شاهد همان بی نظمی های سابق در ارسال دیرهنگام فیلم ها و معلوم نبودن زمان نمایش آثار تا 24 ساعت مانده به شروع جشنواره و ... هستیم.
این درحالی است که در دو دوره گذشته، نظم نسبتا خوبی بر شیوه برگزاری جشنواره حاکم بود. هرچند، کاهش صدور کارت برای کاخ جشنواره (نام بی مسما و بی ربطی که به محل مرکزی برگزاری جشنواره اطلاق می شود) اتفاق خوبی است. اما باز هم در نحوه صدور کارت ها برای نمایندگان رسانه ها، مسائل بدی رخ داد. دوستان محترم ستاد جشنواره، بدون اجازه و اطلاع به صاحبان کارت ها، آن ها را از هر جا خواستند صادر کردند. وقتی نماینده های رسانه ها به دبیرخانه جشنواره مراجعه کردند تا کارت های همکاران خود را بگیرند، مشاهده کردند که کارت ها ناقص است. بعد متوجه می شدند که ستاد جشنواره به طور سر خود برخی خبرنگارها را به انجمن منتقدان سپرده است! درحالی که دوره های قبل، کارت شرکت در آئین افتتاحیه جشنواره، از چند روز قبل و با عزت و احترام تقدیم رسانه ها می شد، اما این بار خود رسانه ها باید دائم پی گیری می کردند و در نهایت مشخص می شد که چند ساعت مانده به شروع مراسم، می گفتند که بیایید کارت را از دبیر خانه بگیرید! این نوع اتفاقات و برخوردها از سوی ستاد برگزاری و روابط عمومی جشنواره، اگر بی احترامی نیست، پس چیست؟
بگذریم... از جشنواره ای که هنوز تعریف درستی از خود ندارد و اصلا مشخص نیست برای چه و برای کدام هدف برگزار می شود، بروز چنین مسائلی طبیعی است. اما باز هم آنچه به عنوان محصول در جشنواره به نمایش در می آید، بسیار مهم تر از کارهای اجرایی است.
در همه دوره ها رسم بوده؛ جشنواره فیلم فجر محل زور آزمایی سینمایی جریان ها، نسل ها و سبک های مختلف و متفاوت است. حداقل سود این جشنواره ، کارکرد ویترینی آن است. یعنی با تماشای آثار حاضر در آن می توان حال و روز سینما و افق یک ساله آن را ترسیم و تصور کرد. و حتی می توان پیش بینی کرد که از نظر اقتصادی چه شرایطی در انتظار سینمای ما در یک سال آینده خواهد بود.
با این حال، نشانه های موجود گویای آن است که باز هم هنرمندان نسل انقلاب، فیلم های حماسی و درام های اجتماعی و خانوادگی طیف برخوردار از نگاه نجیبانه این سینما، برای این دوره از جشنواره فیلم فجر آبروداری خواهند کرد.
از آن طرف هم پیش بینی می شود که فیلم های جریان به اصطلاح مستقل (یک نام بی مسمای دیگر که همچون لباس گشادی، بر قامت لاغر این طیف از فیلمسازها زار می زند!) حاشیه ساز شوند. در شدت «مستقل» بودن فیلم های طیفی که به اشتباه نام مستقل را به خودشان چسبانده اند، نگاه خیره سازندگان آن ها به دستان سیاسی جشنواره های خارجی بس است! امیدواریم این فیلم ها، به قیمت تظاهر به استقلال و تو دهنی زدن به دشمنان فرضی، دروغ نگویند و تاریخ را تحریف نکنند.
البته حضور این گونه فیلم ها در جشنواره فیلم فجر، رخداد تازه و عجیبی نیست. شاید حدود 16 دوره است که جشنواره فیلم فجر وارد چنین مسیری شده است. این یک واقعه تکان دهنده و نادر در تاریخ جشنواره های فرهنگی و هنری جهان است که یک جشنواره، به موضوع و مناسبت خودش پشت پا می زند! جشنواره فیلم فجر، زاده فجر است و به عنوان یکی از جشن های سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، اما امروز حداقل نسبت ممکن را با این واقعه دارد. البته، می‌توان این گونه توجیه کرد که یکی از شعارهای مقدس انقلاب اسلامی، «آزادی» است و همه مجبور هستند به خاطر احترام به این شعار، به ورود نگاه های مخالف انقلاب هم مجال دهند. اما نباید از آن سوی بام افتاد و به خاطر آزادی، دست و پای آزادی را در زنجیر کرد. نمی توان به بهانه بروز همه دیدگاه ها و نگاه ها، برخی هنرمندان و نگاه های دیگر را لگدکوب کرد!
امید است برای جشنواره فیلم فجر تدبیری اندیشیده شود که حداقل اعتدال رعایت شود و امید، به بهانه جشن، گرفتار خشم نشود. امیدواریم!