kayhan.ir

کد خبر: ۴۴۷۲
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۸
گفت وگو با منوچهر هادی، کارگردان فیلم «زندگی جای دیگری است»

طلوع زندگی در سایه مرگ آگاهی

فیلم «زندگی جای دیگری» است ازجمله آثار سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر است که علاوه بر راه یابی به بخش مسابقه سینمای ایران(سودای سیمرغ) در بخش بین‌الملل هم پذیرفته شده و با آثاری از سایر کشورهای جهان رقابت می کند. این فیلم امروز در محل کاخ جشنواره رونمایی می شود. به همین مناسبت با کارگردان این فیلم، منوچهر هادی گفت وگو کردیم.

فیلم «زندگی جای دیگری» است ازجمله آثار سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر است که علاوه بر راه یابی به بخش مسابقه سینمای ایران(سودای سیمرغ) در بخش بین‌الملل هم پذیرفته شده و با آثاری از سایر کشورهای جهان رقابت می کند. این فیلم امروز در محل کاخ جشنواره رونمایی می شود. به همین مناسبت با کارگردان این فیلم، منوچهر هادی گفت وگو کردیم.
تصویرروز
*موضوع و خلاصه داستان فیلم با هم در تناقض هستند؛ نام فیلم هست «زندگی جای دیگری است» اما موضوع آن مرگ است.
بله ، در خلاصه داستان صحبت از بهیاری می شود که به واسطه تخصصش آدم های رو به موت را احیا می کند، اما خود این آدم در اثر ابتلا به یک بیماری، به سوی مرگ می رود. به همین دلیل هم داستان فیلم، در ظاهر به مرگ می پردازد. قهرمان فیلم، دچار روزمرگی می شود و این وضعیت، او را به سوی مرگ تدریجی می برد و حتی نسبت به نزدیکانش نیز بی عاطفه می‌شود. اما زمانی که متوجه می‌شود درآستانه مرگ قرار دارد و مدت چندانی از عمرش باقی نمانده، به معنای واقعی زندگی پی می برد و باقی مانده عمرش را زندگی می کند. درواقع مفهوم مرگ در فیلم، معنایی معکوس می یابد. مرگ در این فیلم به معنای پایان زندگی و فنا شدن نیست، بلکه به معنی احیا شدن و دست یافتن به معنای اصلی زندگی است.
*چه شد که تصمیم گرفتید فیلمی با این مضمون بسازید؟ انگیزه خاصی داشتید یا صرفا خواستید ذوق آزمایی کنید؟
دغدغه ما برای ساخت این فیلم، آدم های این جامعه بودند. چون امروز عده کثیری از مردم به خاطر مشکلات اقتصادی درگیر روزمرگی شده اند و از زندگی و شغل خودشان لذت نمی برند. دغدغه ما این بود که در قالب یک قصه و تبدیل آن به فیلم بگوییم که آدم ها قدر موقعیت و زندگی خود را بدانند و کار خودشان را با عشق انجام دهند.
*پرداختن به مفاهیمی همچون مرگ و زندگی که استعلایی و انتزاعی هستند در سینما دشوار است. چه کردید که این مفاهیم تبدیل به سینما شده و واقعی و باورپذیر از آب در بیاید؟
اتفاقا یکی از مشکلات ما در حین نگارش فیلمنامه، پرداختن به مضمون اصلی قصه، یعنی مرگ آگاهی بود. چون ما می‌خواستیم مخاطب خود را با مفهوم مرگ آگاهی آشنا کنیم و نه صرفا مرگ. اینکه آدم همیشه به مرگ فکر کند و این تفکر دائمی به مرگ نه تنها باعث ناامیدی نشود که سبب شود، بهتر زندگی کند. بله، تبدیل کردن این مضمون به فیلمنامه و فیلم، کار سختی بود. چون حرف این فیلم، در پوسته ظاهری و اصلی خودش، شعاری است. تبدیل کردن این مضمون به قصه و درام و ایجاد موقعیت های بکر، دشوار بود. به همین دلیل هم تولید فیلمنامه این اثر یک سال طول کشید و سه نفر این کار را انجام دادند. سعی کردیم از شعار دادن پرهیز کنیم و همه انرژی خودمان را گذاشتیم تا هم داستان و هم اجرای آن در قالب فیلم، باورپذیر از آب دربیاید. اینکه چقدر موفق بوده ایم را باید مخاطب های فیلم تعیین کنند.  
*فیلم به بخش بین الملل هم راه یافته، آیا با نگاهی جهانی و فرامرزی به موضوع مرگ آگاهی پرداخته اید؟
این فیلم در بخش«سینمای سعادت» بخش بین الملل راه یافته است. در این بخش آثاری حضور می یابند که رویکردی معناگرا دارند و به مفاهیم عمیق انسانی می‌پردازند. فیلم ما از دو جهت در این بخش انتخاب شده است؛ یکی، برخورداری از مفاهیم عمیق انسانی است. یکی هم اینکه قصه کلی فیلم، زبان بین المللی دارد و محدود به زمان و مکان نمی شود و همه مردم دنیا می توانند با آن ارتباط برقرار کنند.
*پیش بینی می کنید که فیلم از جشنواره جایزه بگیرد؟
الآن نمی توانم پیش بینی کنم چون فیلم های بقیه دوستان را ندیده ام. شاید با تماشای سایر آثار بتوان پیش بینی کرد. اما خوشحال می شوم که فیلم بتواند جایزه بگیرد.
*در پایان اگر حرف دیگری درباره فیلم هست بفرمایید.
تشکر می کنم که بنده را قابل دانستید و خوشحالم از اینکه با شما گفت وگو کردم.