حاشیه ای بر صدور کارت های جشنواره فیلم فجر در انجمن منتقدان
انجمن؛ کارت جشنواره و دیگر هیچ!
محمدرضا محقق
مقدمتا بگویم این متن ابدا در جهت بی حرمتی یا زیرسوال بردن هیچ فعالیت احتمالیِ مثبتی که طی این سال ها در انجمن منتقدان ونویسندگان سینمایی ایران رخ داده نیست.فعالیت هایی که شاید نگارنده از آن بی خبر است!
و دیگر اینکه قصد اصلی این نوشتار، یادآوری این نکته است که... بگذریم! خودتان بخوانید؛ حتما می فهمید!
شاید اصلی ترین سوالی که در باب یک انجمن صنفی مطرح می شود این باشد که کارکردهای آن چیست؟
برچه اساس تشکیل شده و چه فوایدی دارد؟
نیاز به مقدمه چینی و اطناب نیست.
می خواهم درباره صنفی به نام «انجمن منتقدان ونویسندگان سینمایی ایران» صحبت کنم که سال هاست عضو آنم بی آنکه کمتر تلاش «بجا»، «موثر» و «مفید»ی در حوزه مباحث صنفی منتقدان سینمایی از آن شاهد باشم.بالاخره این انجمن باید «ماهیت»ی داشته باشد و «کارکرد»هایی در جهت احیای این ماهیت و سامان بخشی به امور اعضایش یا نه؟
منظورم بیمه و جشن سالیانه و بیانیه صادرکردن های جهت دار و گروهی و کارهایی از این دست نیست.منظورم تلاش برای ارتقای جایگاه نقد و منتقد است.تلاش برای اینکه منتقدان هم احساس «هویت» کنند و هم ملجأ و مأمنی برای بروز «خلاقیت»ها و کوشش های فردی وجمعی در حوزه کار نقد داشته باشند.
اینها همان چیزهایی است که یک منتقد به آنها نیاز دارد و نشانی از آن در انجمن منتقدان بخصوص در سال های اخیر نمی بیند.انجمنی که کل کارکردش به برگزاری پرشائبه یک محفل سالیانه در حلقه رفقا و گروکشیِ «حق عضویت»ی برای تحویل کارت جشنواره به اعضای رمیده اش می شود صنف نیست، چیز دیگری است.
همین قدر بس که شاهدیم جایگاه نقد اصیل و منتقد واقعی در جامعه امروز تا چه حد دچار درماندگی و بیچارگی شده است و آنکه حرمتی برای قلم و شأنی برای سینما قائل است چاره ای ندارد جز آنکه کنج عزلت برگزیند؛ چرا که نه توان چرب زبانی و رعایت محدوده های امنیتی حلقه رفقا را در این معرکه گیری حرافان بیسواد و پرادعا داراست و نه روحیه «هواداری» از این گروه و آن دسته و این نشریه و آن فیلمساز را دارد.
اگر دوست دارید بدانید انجمن منتقدان چقدر در کار صنفی اش جدی و موثر بوده سری به رسانه های هزارگانه و باری به هر جهت و باسمه ای کشور بزنید یا از میان هزاران شبه نقد مهملی که در هر سال در رسانه های خوش رنگ و زردمان منتشر می شود، نشانه های خودشیفتگی و روکم کنی و عشقولانه های مبتذل و ادا و اطوارهای دمده را به صورت یکپارچه و توأمان در این و آن مرور کنید.
مقدمتا بگویم این متن ابدا در جهت بی حرمتی یا زیرسوال بردن هیچ فعالیت احتمالیِ مثبتی که طی این سال ها در انجمن منتقدان ونویسندگان سینمایی ایران رخ داده نیست.فعالیت هایی که شاید نگارنده از آن بی خبر است!
و دیگر اینکه قصد اصلی این نوشتار، یادآوری این نکته است که... بگذریم! خودتان بخوانید؛ حتما می فهمید!
شاید اصلی ترین سوالی که در باب یک انجمن صنفی مطرح می شود این باشد که کارکردهای آن چیست؟
برچه اساس تشکیل شده و چه فوایدی دارد؟
نیاز به مقدمه چینی و اطناب نیست.
می خواهم درباره صنفی به نام «انجمن منتقدان ونویسندگان سینمایی ایران» صحبت کنم که سال هاست عضو آنم بی آنکه کمتر تلاش «بجا»، «موثر» و «مفید»ی در حوزه مباحث صنفی منتقدان سینمایی از آن شاهد باشم.بالاخره این انجمن باید «ماهیت»ی داشته باشد و «کارکرد»هایی در جهت احیای این ماهیت و سامان بخشی به امور اعضایش یا نه؟
منظورم بیمه و جشن سالیانه و بیانیه صادرکردن های جهت دار و گروهی و کارهایی از این دست نیست.منظورم تلاش برای ارتقای جایگاه نقد و منتقد است.تلاش برای اینکه منتقدان هم احساس «هویت» کنند و هم ملجأ و مأمنی برای بروز «خلاقیت»ها و کوشش های فردی وجمعی در حوزه کار نقد داشته باشند.
اینها همان چیزهایی است که یک منتقد به آنها نیاز دارد و نشانی از آن در انجمن منتقدان بخصوص در سال های اخیر نمی بیند.انجمنی که کل کارکردش به برگزاری پرشائبه یک محفل سالیانه در حلقه رفقا و گروکشیِ «حق عضویت»ی برای تحویل کارت جشنواره به اعضای رمیده اش می شود صنف نیست، چیز دیگری است.
همین قدر بس که شاهدیم جایگاه نقد اصیل و منتقد واقعی در جامعه امروز تا چه حد دچار درماندگی و بیچارگی شده است و آنکه حرمتی برای قلم و شأنی برای سینما قائل است چاره ای ندارد جز آنکه کنج عزلت برگزیند؛ چرا که نه توان چرب زبانی و رعایت محدوده های امنیتی حلقه رفقا را در این معرکه گیری حرافان بیسواد و پرادعا داراست و نه روحیه «هواداری» از این گروه و آن دسته و این نشریه و آن فیلمساز را دارد.
اگر دوست دارید بدانید انجمن منتقدان چقدر در کار صنفی اش جدی و موثر بوده سری به رسانه های هزارگانه و باری به هر جهت و باسمه ای کشور بزنید یا از میان هزاران شبه نقد مهملی که در هر سال در رسانه های خوش رنگ و زردمان منتشر می شود، نشانه های خودشیفتگی و روکم کنی و عشقولانه های مبتذل و ادا و اطوارهای دمده را به صورت یکپارچه و توأمان در این و آن مرور کنید.