اشتباه راهبردی در تحلیل آینده تحریمها (نگاه)
علیاکبری*
در دوره جدید بعد از انتخابات ریاستجمهوری ایران، ایدهای مطرح گردید که رفع مشکلات کشور در گرو برقراری ارتباط با جامعه جهانی و برطرف نمودن تحریمهای اعمال شده از جانب برخی کشورها علیه ایران است. صرفنظر از صحت و سقم این ادعا و این که آیا واقعا ایران با جامعه جهانی مشکل دارد یا این که با برخی کشورهای زورگو و سلطهگر که خود را نماینده جهان میدانند چالش بنیادی دارد، باید به آن چه که مطرح شده نگاهی دوباره بیندازیم.
آن چه که طی روزهای اخیر در صحبتهای برخی از مسئولین و نخبگان سیاسی مشهود است تلاش در جهت رفع مشکلات اقتصادی کشور از طریق رفع تحریمهای برقرار شده علیه ایران است. این سیاستمداران یکی از دلایل امضای موافقتنامه ژنو را تلاش در این راستا برمیشمارند1. این تزریق امید به رفع تحریمها در کشور باعث ایجاد آرامشی نسبی در فضای اقتصادی و برخی گشایشها شده است لیکن باید توجه داشت که آیا این حد از امیدواری به رفع تحریمها منطقی است؟
اوباما صراحتا امنیت رژیم صهیونیستی را خطقرمز خود معرفی نموده است و این تعهدی است که نظام سلطه جهانی به این رژیم صهیونیستی دارد و مختص اوباما نیست. سوال این است که آیا توافقنامه ژنو در صورتی که کفه ترازو را به نفع ایران سنگین نماید، مورد موافقت نظام سلطه قرار خواهد گرفت؟ پاسخ قطعا منفی است. بنابراین باید این سوال دوم را مطرح ساخت که مسیر حرکت توافقنامه ژنو به کدام سمت است؟
این مسیر را میتوان از دید دو طرف مذاکرات بررسی نمود؛
از دید طرف ایرانی (منظور از طرف ایرانی، برخی سیاستمداران دولت جمهوری اسلامی و به طور خاص ریاست محترمجمهور و وزیر امور خارجه است و نه کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران) این یک حرکت برای برطرف ساختن نگرانی جامعه جهانی در خصوص صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران، برطرف ساختن ابهامات در خصوص عدم انحراف ایران به سمت تولید بمب هستهای، جلوگیری از وضع تحریمهای جدید و رفع تحریمهای کنونی علیه ایران است.
در مقابل سیاستمداران آمریکایی به عنوان اصلیترین طرف مخالف ایران، توقف فعالیتهای رو به پیشرفت ایران و در گام دوم برچیدن امکانات تولید شده بومی ایران در صنعت هستهای را هدف خود اعلام کرده و رئیسجمهور آمریکا صراحتا اعلام کرد که اگر میتوانست پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای ایران را برمیچید.
اکنون به این سوال برمیگردیم که مسیر حرکت توافقنامه ژنو به کدام سمت است.
طرف ایرانی باید اقدامات عملی خود از جمله توقف برخی از فعالیتهای هستهای و عقبگرد در برخی موارد دیگر به همراه دادن برخی اطلاعات حساس مراکز و امکانات هستهای خود را ارائه نماید و در مقابل انتظار داشته باشد که طرف مقابل نیز به تعهد خود عمل نماید.
طرف مقابل باید اطمینان حاصل نماید که ایران به این تعهدات عمل کند و در مقابل مراقبت نماید که ساختار اصلی تحریمها پابرجا بماند و فقط مبلغ بسیار اندکی تسهیلات در اختیار ایران قرار گیرد و در صورتی که احساس نماید که ایران به تعهدات خود عمل نمینماید مجددا همین اندک تسهیلات در نظر گرفته شده را نیز لغو خواهد کرد.
قطعا نظام سلطه در صورتی که احساس نماید که مسیر حرکت برخلاف انتظار آنها باشد (که در حال حاضر با این وادادگی برخی آقایان و تلاش برای خفه کردن هر صدای مخالف داخلی اینگونه نیست) و ایران به یک ایران غیرهستهای و فاقد تجهیزات هستهای تبدیل نمیشود، و این توافق باعث گشایشی برای ایران شده است، سریعا اقدامات لازم را انجام خواهد داد که اصلیترین آن لغو توافقنامه و وضع تحریمهای جدید خواهد بود؟ در چنین شرایطی ایران چه کار خواهد کرد؟
ایران قطعا به سمت تولید سلاح هستهای نخواهد رفت زیرا این امر برخلاف مبانی اعتقادی اسلام و فتوای مقام معظم رهبری خواهد بود و بنابراین نهایتا به جایی برمیگردد که قبلا قرار داشت یعنی استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، با این تفاوت که علاوه بر از دست دادن مواد هستهای و نیز یکبازه زمانی در مسیر پیشرفت و حرکت به جلو، در عصری که یک لحظه توقف در مسیر حرکت علمی، شما را با عقبماندگی عظیم مواجه میسازد، بسیاری از اطلاعات حساس خود را در اختیار طرف مقابل قرار داده است که کار را برای حرکت آینده سخت خواهد کرد. در کنار این مساله یک تهدید جدی نیز در مقابل کشور قرار خواهد گرفت و آن تجربه یک شوک اقتصادی مجدد بعد از شوک اولیه به اقتصاد کشور خواهد بود.
در شوک قبلی اقتصادی، وضع تحریمها علیه ایران و بیتدبیری برخی از مسئولین (علیرغم تذکرات و خیرخواهیهای دلسوزان نظام) در مقابله با این مساله، باعث بروز مشکلات فراوان برای کشور شد. با توجه به آن چه که گفته شد فضای عمومی کشور نگاه خود را به آینده معطوف به رفع تحریمها و عادیسازی روابط اقتصادی کرده است. در این چند ماه سخنان فراوانی از سوی مسئولین دولتی و مذاکرهکنندگان ایرانی و موافقان متن قرارداد ژنو در این خصوص مطرح شده است. سخنانی در خصوص آسان شدن مراودات تجاری، حمل و نقل کالا، مبادلات بانکی و حتی برخی از مسئولین، ایجاد حماسه اقتصادی را معطوف به آزاد شدن داراییهای بلوکه شده ایران در خارج برشمردهاند. این فضای تزریق شده به افکار عمومی جامعه ناگهان با بازگشتن تحریمها و وضع تحریمهای جدید و در واقع با یک شوک جدید مواجه خواهد شد. این مساله باعث خواهد شد دلار رشدی تصاعدی و وحشتناک را در ایران تجربه نماید و ناتوی فرهنگی و رسانهای که در مقابل ایران قرار دارد و با کمال تاسف در داخل کشور نیز طی ایام اخیر فرصت خودنمایی یافته است با تشدید این فضای روانی، سعی در بهرهبرداری جدید از قدرت هوشمند دشمن2 نمایند و به زعم باطل خود کشور را به آشفتگی سوق دهند.
آنچه که در خصوص عدم اعتماد به دشمن، مراقبت برای فریفته نشدن به لبخند دشمن، تکیه بر اراده الهی و نیرو و ظرفیت درونی کشور توسط دلسوزان نظام مطرح شده است میتواند متأثر از این نگاه باشد.
درخصوص این مساله گفتنی فراوان است لیکن به همین مقدار اکتفا میگردد.
نگارنده اعتقاد دارد زمانی که تزریق امید به رفع کامل تحریمها در داخل کشور توسط مسئولین سیاسی به اوج رسیده و همهچیز در ظاهر آماده این مساله است کنگره آمریکا در تصویب این تحریمها لحظهای درنگ نخواهد کرد و اوباما نیز از این مساله حمایت خواهد کرد و در آن زمان باید دید برخی آقایان که همهچیز را در گرو لغو تحریم میدانند برای آن شرایط چه «تدبیر و امیدی» خواهند داشت و آنچه که برخی از سیاستمداران داخلی در خصوص هوش و ادب اوباما و لزوم درک شرایط ایشان و... گفته میشود خوشپنداری توهم گونهای است که ذرهای از واقعیت نشان ندارد. امید بستن به دشمن و توقع خیررسانی از دشمن و وفای به عهد از شیطان بزرگ، اشتباهی راهبردی خواهد بود. آن چه که در دعوای زرگری طرف مقابل مشاهده میشود تنها یک تقسیم کار و ماموریت برای بازگرداندن ایران از مسیر پیشرفت است که ایجاب مینماید هر کدام از اجزای این نظام شیطانی، نقشی را برعهده بگیرد و قطعا بعد از پایان نمایش این مخالفان ظاهری، بر سر یک میز نشسته و بر نحوه اجرای بازی خود آفرین خواهند فرستاد.
البته این سناریویی است که دشمن غافل از مکر خدا طراحی کرده است. سربازان ایران اسلامی این آرزوی شیطان را همانند دیگر امیدهای او، به ناامیدی و یاس تبدیل خواهند نمود.
یُریدوُن لیُطفوُا نُورَ الله بأفْواهِهِم وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الکافِرُونَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. این دسته از سیاستمداران تلویحا و بعضا صراحتا اظهار میدارند که این موافقتنامه به تایید مقام معظم رهبری رسیده است این در حالی است که معظمله در فرمایشهای خود به چند مساله اشاره فرمودهاند
در جزئیات دخالت نمیکنند.
ما به دیپلماتهای خود اعتماد داریم اما به آمریکاییها بیاعتماد هستیم.
به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم.
خطوط قرمزی هست که مذاکرهکنندگان باید آن را رعایت کنند.
مسئولین به جای توجه به بیگانگان و خارج، بر اعتماد و توکل به خدا و تکیه بر ظرفیت درونی کشور داشته باشند.
2. قدرت هوشمند به استفاده موثر و تلفیق قدرت سخت افزاری دشمن با استفاده از امکانات سلبی و ایجابی، به همراه استفاده از قدرت نرم دشمن (رسانهای و متمرکز بر تسخیر ارادهها) گفته میشود.
* کارشناس ارشد مطالعات راهبردی