بیانیه لوزان و موضع جنبش دانشجویی
حسنملک زاده/استاد دانشگاه
بیتردید یکی از عظیمترین دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی در حرکت به سوی فتح قلههای پیشرفت و توسعه و به تبع آن کسب نمودن مرتبت و منزلتی والا نزد جهانیان، پیشرفتهای سترگ و خیرهکننده جوانان و دانشجویان دلیر و سختکوش این سرزمین در امر دستیابی به پیشرفتهترین فناوریهای صلحآمیز هستهای میباشد.
ابعاد و زوایای این موفقیت و دستاورد سترگ به قدری چشمگیر و غرورآفرین بوده است که حتی دشمنان این ملت را نیز به تعظیم و تکریم در برابر اراده ایرانیان واداشته است. بسیاری از خود میپرسند چگونه ممکن است کشوری که زیر تیغ شدیدترین و بیسابقهترین تحریمهای جهانی در سده معاصر بوده است، بیهیچ تزلزلی و این چنین پرصلابت و پرتوان به مسیر و حرکت شتابنده و توفنده خویش در فتح دروازههای علم و فناوری جهانی و به طریق اولی فناوری هستهای ادامه داده است.
حقیقت امر این است که قدرتهای شیطانی و جبار که چشم دیدن پیشرفت ایرانیان را نداشته و ندارند گمان میکردند که میتوانند با صدور قطعنامههای شورای امنیت و دیگر اقدامات ایذایی و تخریبی علیه ملت ایران، دولت و ملت را به تسلیم و وادادگی سوق دهند ولی ملت ایران نشان داد که با وجود تمامی مشکلات اقتصادی، همچنان نستوه و استوار بر سر پیمان خویش با امام خامنهای و شهدای گلگونکفن این دیار ایستاده است و حاضر به مماشات و مصالحه بر سر حقوق حقه و مسلم خویش با جباران عالم نیست.
یکی از شنیعترین و بیرحمانهترین اقدامات استکبار جهانی برای ضربه زدن به بنیه علمی کشور و مرعوب ساختن مردم ایران، ترور ناجوانمردانه دانشمندان هستهای کشور بود. سران رژیم کودککش صهیونیستی و همپیمانان این رژیم در واشنگتن، لندن، پاریس و برلین تصور میکردند که به واسطه ترور دانشمندان هستهای کشور و ایجاد اختلال و خرابکاری در سایتهای هستهای، میتوانند جلوی رشد و پیشرفت ایران در زمینه صنعت هستهای را بگیرند ولی نه تنها این تلاشها به ثمر ننشست بلکه دولت و ملت ایران با همزبانی و همدلی روزافزون بر سیاست اعلامی و اعمالی خویش مبنی بر پیشرفت شتابان در زمینه صنعت هستهای ادامه دادند و به موفقیتها و دستاوردهای جدیدی نائل آمدند.
مردم ایران با مقاومت دلیرانه و سلحشورانه خویش در برابر موج عظیم تحریمهای دول غربی ثابت نمودند که سیاست تهدید و فشار از جانب غربیها علیه مردم ایران، کوچکترین تأثیری در تغییر سیاستهای ایران نداشته و ندارد و دیگر نمیتوان با زبان تهدید و فشار با این مردم غیور و ولایی سخن گفت. وقتی غربیها متوجه شدند که سیاست تحریم ایران ره به جایی نبرده است این بار ناگزیر شدند که سیاست دیالوگ و مذاکره با ایران را برگزینند.
مقام عظمای ولایت که بارها نکات ارزندهای را در جهت پیشبرد صحیح و عزتمدارانه مذاکرات هستهای به تیم مذاکرهکننده هستهای گوشزد کردهاند، بر این مهم تأکید ورزیدهاند که مذاکره با طرف مقابل میباید صرفاً محدود به موضوع هستهای باشد. ایشان همچنین بر این نکته ابرام و اصرار ورزیدهاند که به نتایج مذاکرات خوشبین نبوده و نیستند و با وجود اینکه به تیم مذاکرهکننده هستهای اعتماد واثق و کاملی دارند ولی در عین حال نگران این هستند که مبادا دشمن مکار از پشت به ملت ایران خنجر بزند. جنبش دانشجویی ایران نیز به تأسی از منویات امام خامنهای بر این باور است که فرایند مذاکرات هستهای، فرایندی به غایت حساس، پیچیده و دشوار میباشد و درست از این روست که تمامی مسئولین کشوری و لشکری میبایستی در صفوفی به هم فشرده و با بیان نقاط ضعف و قوت تیم مذاکرهکننده هستهای کشور به یاری اعضای این تیم بشتابند و اجازه ندهند که خدای ناکرده، دشمن، خواستهای نابجا و زیادهخواهانه خویش را بر مردم ایران تحمیل کند.
صدور بیانیه لوزان که چندی پیش توسط دو طرف مذاکره در سوئیس صورت گرفت یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ مذاکرات هستهای به شمار میآید و به باور بسیاری از صاحبنظران این بیانیه که بیشتر به یک توافقنامه شباهت دارد میتواند اثرات بسزایی در مناسبات و معادلات بینالمللی داشته باشد. اما نکته تأملبرانگیز در فردای بعد از صدور بیانیه لوزان، قرائتها و تفاسیر متفاوت و متضادی بود که از جانب دوطرف مذاکره از این بیانیه صورت گرفت. جنبش دانشجویی ایران نیز که به دقت تحولات هستهای را رصد کرده و میکند به خوبی دریافت که ارائه قرائتها و تفاسیر متفاوت از یک بیانیه مشترک، میتواند اسباب نگرانیهای بسیاری را نزد فعالین ارزشی و انقلابی جامعه دانشگاهی کشور فراهم سازد.
جنبش دانشجویی کشور بارها و به تواتر، بر این مهم اصرار ورزیده است که قدرتهای استکباری هرگز بنای به رسمیت شناختن حقوق هستهای ایران را نداشته و ندارند ولی به واسطه رشادتها و فداکاریهای مردم ایران بود که این قدرتها ناچار شدند از در مذاکره و گفتگو با ایران وارد شوند اما این مذاکره اگر توأم با هوشیاری و دقت نظر تیم مذاکرهکننده ایرانی در شناخت و تحلیل صحیح و باریکبینانه شگردها و ترفندهای خدعهآمیز طرف مقابل نباشد میتواند خسارات و عواقب جبرانناپذیر و فاجعهباری را برای امنیت ملی کشور دربر داشته باشد.
آنچه تحت عنوان بیانیه لوزان توسط آقای دکتر ظریف و خانم فدریکا موگرینی- سرپرست سیاست خارجی اتحادیه اروپا- قرائت شد، حاوی ابهامات و اشکالات بسیاری میباشد که به اهم این ابهامات و ایرادات اشاره میشود.
1- یکی از نقاط چالشبرانگیز این بیانیه که شبهات و نگرانیهای فزایندهای را در میان دوستداران انقلاب ایجاد کرده است، کاربرد واژه «توافق» (agree) در بیانیه میباشد این امر مبین و گویای این حقیقت است که گویا علاوه بر این بیانیه یک صفحهای، متن دیگری تحت عنوان«توافقنامه» (agreement) وجود دارد که از انظار عمومی پنهان مانده است و یا دست کم اینکه طرف ایرانی علاقهای به فاش کردن محتویات این توافقنامه ندارد. در بخش مربوط به تعهدات ایران که در بیانیه لوزان به آن اشاره شده است از تعهدات طرف ایرانی آن هم در بازه زمانی معین و مصرح سخن به میان آمده است که همین امر نیز بر این نکته دلالت دارد که لابد توافقی صورت گرفته است که چنین آشکارا و معین از تعهدات طرف ایرانی صحبت میشود. نکته دیگری که در این بیانیه سؤال برانگیز است، تفاوت فاحش میان متن قرائت شده از جانب طرف ایرانی و طرف مقابل است که این تفاوتها نمیتواند سهوی و اتفاقی باشد.
2- به فاصله کوتاهی بعد از صدور بیانیه لوزان، وزارت خارجه آمریکا متنی را تحت عنوان فکت شیت منتشر نمود که حاوی جزئیات توافقنامه میان ایران و گروه 5+1 است. مطالعه چندین و چندباره فکت شیت منتشره توسط طرف آمریکایی، گویای این حقیقت تلخ و اسفبار است که طرف ایرانی در برابر امتیازهای بیشمار و نقدی که به طرف مقابل داده است، وعدههای نسیه گرفته است. در فکت شیت آمریکایی، تمامی تعهدات طرف ایرانی، مصرح، مشخص و شفاف بوده ولی تعهدات طرف خارجی، مبهم و نامعین است؛ مضافاً اینکه اگر هم گروه 5+1 تعهدی به طرف ایرانی داده است انجام و اجرای این تعهدات منوط به تأیید و راستیآزمایی برنامه هستهای ایران توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در واکنش به فکت شیت منشره توسط دولت آمریکا، دکتر ظریف و دیگر اعضای مذاکرهکننده هستهای با انجام مصاحبههایی با شبکههای داخلی کشور، فکت شیت منتشره توسط وزارت خارجه آمریکا را فاقد ارزش حقوقی خواندند و این نکته را متذکر شدند که انتشار چنین فکت شیتی، مصرف داخلی داشته و کاربرد آن بیشتر جهت تشفی خاطر جمهوریخواهان آمریکا که نگران توافق بد دولت آمریکا با ایران هستند میباشد وگرنه این فکت شیت، تنها و تنها، تفسیر و برداشت آمریکاییها از بیانیه لوزان است و هنوز توافقی صورت نگرفته است. حقیقت امر این است که در اینکه طرف آمریکایی اهل خدعه و نیرنگ است، هیچ شک و تردیدی نیست ولی با توجه به اینکه دولت روسیه و فرانسه نیز مهر تأیید بر محتویات فکت شیت آمریکایی زدهاند، از مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور انتظار میرود که مردم را محرم خود بدانند و با انتشار فکت شیت ایرانی، دهان یاوهگویان آمریکایی را ببندند و به نگرانیهای دلسوزان داخل کشور خاتمه بخشند.
3- در بخش مربوط به لغو تحریمها، این نکته در فکت شیت آمریکایی قید شده است که تحریمهای مربوط بهاصطلاح تروریسم، حقوق بشر و موشکهای بالستیک ایران همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند و تنها تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران آن هم منوط و موکول به تأیید و راستیآزمایی آژانس انرژی اتمی، «تعلیق» (suspend) خواهد شد. در واقع، برخلاف تصور شماری از تحلیلگران خوشبین و خوشخیال داخلی، ساختار و مکانیزم اعمال و اجرای تحریمها کماکان پابرجا خواهد ماند و تحریمها لغو نخواهند شد و تنها اجرای تحریمها به حالت تعلیق در خواهد آمد و به مجرد اینکه آژانس انرژی اتمی و دیگر نهادهای مرتبط با بازرسی و بررسی برنامههای هستهای ایران تشخیص دهند که ایران به تعهداتش عمل نکرده است، تحریمها به صورت ضربتی و فی الفور (Snap Back) باز خواهند گشت. در جای دیگری از فکت شیت آمریکایی این نکته آمده است که ایران در صورت انجام تعهدات خویش (Full Cooperation)، مشمول گشایش و امداد تحریمی (Relief) خواهد بود که همین نکته نیز قرینه دیگری جهت اثبات این مدعا است که لغو تحریمها رخ نخواهد داد. نکته نگرانکننده دیگری که در متن آمریکایی آمده است این است که کشورهای 5+1 این حق را دارند که به بهانه دو منظوره بودن خریدهای شرکتها و مؤسسات ایرانی، بسیاری از خریدهای حساس و استراتژیک کشور را در زمینههای غذایی، دارویی، کشاورزی، صنعتی و پزشکی مورد رصد و بازرسی دقیق قرار دهند و از این رهگذر اطلاعات جامعی را از میزان و مقیاس نیازمندیها و نقاط ضعف و قوت کشور در زمینههای مختلف کسب کنند که در صورت انجام این تعهد خفتبار از جانب ایران، عملاً دولتهای غربی به تمامی اطلاعات حساس و استراتژیک کشور تسلط و اشراف کامل پیدا خواهند کرد.
4- در بخشی از متن آمریکایی به این نکته اشاره شده است که شش قطعنامه پیشین شورای امنیت که علیه ایران صادر شده است لغو خواهد شد اما در ادامه این نکته کلیدی اضافه شده است که موارد و بندهای اصلی قطعنامههای پیشین در یک قطعنامه جدید تکرار خواهد شد و علاوه بر این، ایران میبایستی سایت اراک را تخریب کند، فردو را تعطیل کند، سطح غنیسازی را به زیر 5 درصد برساند و به بازرسان آژانس اجازه دهد که تحت عنوان Possible Military Dimensions»» اجازه بازرسی از تمامی تأسیسات و پایگاههای نظامی کشور را پیدا کنند که این امر در واقع به معنای ورود بازرسان آژانس به هر نقطه و هر جایی (Anywhere) از کشور میباشد و علیالقاعده بازرسان میتوانند با این بهانه که ممکن است فلان جا و مکان، محل انجام فعالیتهای مشکوک هستهای باشد، اجازه ورود به اماکن نظامی و صنعتی کشور را پیدا کنند. گفتنی است تأیید پروتکل الحاقی نیز عملاً به صورت اتوماتیک مجوز لازم جهت ورود بازرسان آژانس به تمامی مناطق کشور را میدهد.
به نظر میرسد با توجه به تعهدات سنگینی که طرف آمریکایی به نیابت از گروه 5+1 بر دوش طرف ایرانی گذاشته است، بر مسئولین دستگاه دیپلماسی کشور فرض است که با نصبالعین قرار دادن رهنمودهای حکیمانه امام خامنهای و انتشار فکت شیت ایرانی به تمامی نگرانیهای دلسوزان نظام پایان دهند و بسترهای لازم را جهت انجام یک توافق خوب و عزتمدارانه فراهم کنند. همان طور که رئیس جمهور محترم بارها تأکید ورزیدهاند، توافق هستهای زمانی قابل حصول است که تمامی تحریمهای ایران در همان روز اول امضای توافق لغو شود. جنبش دانشجویی کشور نیز ملهم از بیانات راهگشا و داهیانه مقام عظمای ولایت بر این باور است که توافق نکردن بهتر از توافق بد است و درست از این روست که جریان دانشجویی و دانشگاهی کشور، از تیم مذاکرهکننده هستهای انتظار دارد که با هوشیاری و التفات نسبت به دسیسهها و ترفندهای پیچیده دشمنان، تمامی روزنهها و بسترهای سوءاستفاده دشمن را ببندند و موجبات سرافرازی و افتخار این ملت رشید و جان بر کف را در عرصه نبرد دیپلماتیک فراهم کنند.