فدراسیون با حفظ عزت، آبرو و احترام متقابل تکلیف تیم ملی را مشخص کند
فراموش کردن مشکلات با امضای قرارداد میلیاردی!(نکته ورزشی)
نمی توان برای انتقادات گاه و بیگاه کی روش از شرایط فوتبال ایران، پایانی را متصور شد. این مربی پرتغالی روز سه شنبه با همان زبان سرخ خود، مجددا مسایلی را در باب «نبود امکانات مناسب برای فعالیت در فوتبال ایران» مطرح ساخت.
سرویس ورزشی-
انتقاداتی از جنس انتقادات قبلی، تنها تفاوتش در استفاده از واژههایی چون «گروگان گیری» بود. وی با هوش بالای خود،نه به صورت اتفاقی، بلکه کاملا هدفمند از واژه «گروگان گیری» استفاده کرده تا به مخاطبانش القا کند، در ایران به مانند یک زندانی با وی رفتار میشود!
او با بیان جملاتی چون "حس میکنم به اجبار سرمربی تیم ملی فوتبال ایران هستم”، "وقتی شما افرادی را در کنار خود دارید که در قسمت مدیریتی به صورت مدام به جایگاه شما لطمه میزنند و موفقیت تیم ملی را مورد انزوا قرار میدهند مقدور نیست که شما به راه خود ادامه دهید”، «فکر میکنم گروگان فدراسیون و اداره مالیات هستم”، و ... با شگرد خاص خود به انتقاد از شرایط حاکم بر فوتبال ایران پرداخت.
در اینکه شاید بخشی از انتقادات سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان درست باشد، تردیدی نیست اما پرسشی که مطرح میشود این است که آیا تمام این مشکلات از چهار سال قبل گریبان کی روش را گرفته یا اینکه یک شبه به وقوع پیوسته است؟!
مسلما پاسخ منفی است تا جایی که حتی خود این مربی هم در خلال صحبتهایش روی این نکته تاکید داشته که از زمان حضورش در ایران به انحای گوناگون با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده است.
حالا که شرایط این گونه است باید از آقای کی روش پرسید که استاد ارجمند! شما که همه چیز را میدانستید، پس چرا حاضر به تمدید قرار داد خود شدید و نتوانستید چشمهای خود را به روی پیشنهاد فوق العاده فدراسیون فوتبال ایران ببندید؟!
خود شما که بهتر از همه میدانید با احتساب حقوق ماهیانه نزدیک به 120 هزار یورو، پاداش 800 هزار دلاری برای صعود تیم ملی به جام جهانی و ... بابت چهار سال فعالیت در فوتبال ایران نزدیک به 50 میلیارد تومان دریافت میکنید، چرا زمان تمدید قرارداد سکوت کردید و به یاد مشکلات نیفتادید؟!
صحبتهای تازه کی روش بهانه خوبی شد تا بازهم روی این نکته تاکید شود که مشکل برخی منتقدان منصف کی روش، با این مربی فنی، با تجربه و کارنامهدار در همین رفتارهای وی هست که همواره بوی «کبر» و «منیت» و «منتگذاری» و «توهین» و «زیادهخواهی» میدهد.
حرف حساب این جماعت - همان گونه که در شماره قبلی روزنامه کیهان و در ستون ضربه آزاد نیز به آن اشاره شد - این است که فوتبال و تیم ملی هر چقدر هم در جای خود «مهم» باشد، ارزش آن را ندارد که برای استخدام یک مربی ذلیلانه و منفعل عمل کنیم. آنها میگویند، این ملت برای احیا و حفظ عزت و آبرو و احترام و کسب احترام و اعتبار خود در طول تاریخ بهایی گران پرداخته است و برای آن انقلابی برپا کرده که هزاران شهید درختش را آبیاری کرده و برای دفاع از آن، هشت سال در نبردی نابرابر مقابل دشمن سینه سپر کردهاند و...
هر فردی که اندکی با شرایط فوتبال ایران آشنایی داشته باشد، برای صحبتهای تازه کی روش چند دلیل بیشتر پیدا نمیکند. اول آنکه شاید وی پیشنهاد بهتری دارد و میخواهد از ایران برود. دلیل دوم اینکه احتمال داده نمیتواند نتایجی هم سطح انتظار افکار عمومی کسب کند و دلیل سوم هم شاید همان مسایل پشت پرده باشد که خیلیها از آن بیخبر هستند و کی روش با اطلاع از شرایط ترجیح داده پیروزمندانه و در قامت یک قهرمان ایران را ترک کند!
با شرایط موجود، وی کاملا هوشمندانه توپ را به زمین فدراسیون فوتبال انداخته تا کماکان در همان قامت قهرمان باقی بماند.
دلیل رفتن احتمالی کی روش هر چه که میخواهد، باشد، الان آنچه که اهمیت دارد این است که فدراسیون فوتبال جلسهای را با او برگزار کند و از این مربی بابت برخی صحبتهای غیرمنطقی اش پاسخ بخواهد، در مرحله بعد هم سر ماندن یا رفتن این مربی بحث شود و سپس با حفظ عزت، آبرو و احترام متقابل، بهترین تصمیم را اتخاذ نمود.