لیبی، بهشت جنگ سالاران
در لیبی همه علیه همه جریان دارد؛ بنغازی با طرابلس میجنگد، طرابلس با طبرق، طبرق علیه مصراته و مصراته نیز علیه همه!
قبایل طوارق مستقر در جنوب نسبت به شهر نشینهای شمال احساس خوبی ندارند و شهرنشینها هم همه بدبختیهای لیبی را در قبیله گرایی میبینند.
جریان سکولار حاکم علاوه بر اینکه با جریانهایی مثل «فجر»، «انصار الشریعه» و «اخوان المسلمین» درگیر است در درون نیز با اردوکشی علیه همدیگر مواجه است.
در تمام سال جاری، دولت مرکزی چه زمانی که طرابلس مستقر بود و چه موقعی که اعضای کابینه به همراه نمایندگان مجلس فراری و در بهدر شدند و به شهر طبرق گریختند، در درون با هم درگیر بودند.
اوایل بهار گذشته زمانی که انتخابات برگزار شد و نمایندگان جدید مردم به پارلمان رفتند، بسیاری فکر میکردند که ساز و کار سیاسی کشور وارد ریل شد و به طور طبیعی و براساس قانون، روند خود را طی خواهد کرد. اما این طور نبود؛ پس از استعفای نخست وزیر وقت در میانه خرداد ماه، بالاخره پساز دو ماه و در تاریخ 1393/6/4 «عمرالحاسی» از طرف مجلس مامور تشکیل کابینه شد. اما ریاست او حدود 20 روز طول کشید و «عبدالله الثنی» مامور تشکیل «دولت بحران» شد. بعدا شرایط به گونهای پیش رفت که تشخیص اینکه در لیبی چه کسی نخستوزیر است، به آسانی مقدور نبود!
با این تفاصیل، در صورتی که لیبی آرام شود، نبرد سکولارها علیه یکدیگر تازه شروع خواهد شد. در اوضاع جاری لیبی که همه چیز محتمل به نظر میرسد؛ ژنرال «خلیفه حفتر» که اوایل سال جاری میلادی از او تحت عنوان «ژنرال بازنشسته شورشی» نام برده میشد، نیز وسوسه شده است تا بخت خود را بیازماید و پا جای پای سرهنگ «معمر قذافی» دیکتاتور معدوم لیبی بگذارد.
در تاریخ 30 اردیبهشت گذشته خبری از لیبی مخابره شد مبنی براینکه نیروهای ویژه ارتش این کشور به ژنرال شورشی و کودتاچی پیوستند.
روز بعد خبری رسید که نیروی هوایی لیبی هم به او اعلام وفاداری کرد. بعدا شماری از شهروندان در شهرهای بزرگ در حمایت از خلیفه حفتر تظاهرات کردند. اما در تاریخ 16 خرداد نخستوزیر لیبی تحرکات ژنرال حفتر را کودتا خواند.
این ژنرال که تا آن زمان چهره چندان آشنایی در سطح بینالملل نبود، کمکم جلوی دوربینها ظاهر شد و اعلام کرد، حملاتی را تحت عنوان «عملیات کرامت» علیه شبه نظامیان آغاز خواهد کرد. این عملیات در ابتدا در بنغازی و علیه گروه سلفی متمایل به القاعده موسوم به «انصار الشریعه» متمرکز بود و سپس به مناطق دیگر از جمله طرابلس کشیده شد.
کمکم کار ژنرال حفتر بالا گرفت و دولت و پارلمان در تبعید که زمانی او را کوتادچی و شورشی میخواندند، مقابلش تکریم کردند و مجلس در تاریخ 9 اسفند پست فرمانده کل نیروهای مسلح را بدو بخشید و ژنرال ما اکنون این جایگاه را در ساختار سیاسی لیبی دارد. اما آیا او در همین سطح از قدرت متوقف میشود؟ حفتر در خارج طرفداران پرو پا قرصی دارد؛ «عبدالفتاح سیسی» حاکم نظامی مصر و ژنرال همزاد و هم سرنوشت حفتر، ارتجاع عرب و کل غرب پشتسر حفتر ایستادهاند. آنها منتظرند که در داخل لیبی مردم لیبی از لحاظ روانی آمادهاند پذیرش این دیکتاتور جدید شوند و به اصطلاح بدل قذافی را بر هرج و مرج غیرقابل تحمل داخلی ترجیح دهند.
اما تا زمانی که مردم به این بلوغ انحرافی برسند، لازم است که کشورهای عربی مثل قطر و امارات برای تنور جنگ داخلی هیزم بیشتری تهیه کنند.
یکی دو ماهی است که سر و کله داعش نیز در کشمکشهای داخلی لیبی پیدا شده است. این گروه با قطع کردن سر 21 شهروند مصری، بهانه را برای دخالتهای نظامی مستقیم سیسی در لیبی فراهم کرد. براساس گزارشهای رسیده، حملات هوایی جنگندههای مصری، جان شماری از شهروندان بیگناه و غیرنظامی لیبیایی را نیز گرفته است.
چیزی که در این میان آشکار است، این است که داعش سیسی و حفتر را به هم نزدیکتر کرده است و این دو ژنرال از این پس با یکدیگر هماهنگتر خواهند شد. مقامات لیبیایی مثل مقامات مصری، دولت ترکیه را به حمایت از اخوان المسلمین و داعش متهم میکنند. در تاریخ نهم اسفند جاری نخستوزیر لیبی مقامات آنکار را رسما مورد انتقاد قرار داد و از آنها خواست به حمایت تسلیحاتی از داعش در لیبی پایان دهند.
در یک جمعبندی، به نظر میرسد که لیبی در حال حرکت به سمت یک بدل قذافی است که میتواند ژنرال حفتر باشد؛ بدلی که پاسخگوی منافع داخلی، منطقه و غرب در لیبی خواهد بود.