kayhan.ir

کد خبر: ۴۰۳۹۱
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۳
نگاهي به ماهيت سينماي پيش از انقلاب 57 (قسمت پایانی)

ناقوس مرگ و نفرين

پژمان کریمی

ستارگان در قاب نگاه پهلوی
دخالت پهلوی‌ها و دربار در عرصه سینمای پیش از انقلاب محدود به راه کشی این سینما به سمت گسترش و نهادینه کردن اندیشه دین ستیزانه و استوارسازی پایه‌های لرزان سلطنت نبود!
بطور مشخص؛ «محمدرضا و اشرف پهلوی» سینما را با «هنرپیشگانش» می‌شناختند!
محمدرضا پهلوی به شدت مجذوب بازیگران سینما بود اما دامنه اعتنای او، بیشتر رو به بازیگران خارجی قرار داشت. مثلا «برژیت باردو»ی‌ فرانسوی، از جمله هنرپیشگان هدف علاقه محمدرضا بود.
باردو متولد سال 1934 در پاریس است.او به عنوان مدل، خواننده و بازیگر شناخته می‌شد. «وخداوند زن را آفرید» ساخته روژه وادیم و محصول سال1956،از مشهورترین فیلم‌هایی است که در آن باردو ،به ایفای نقش پرداخته است.
این زن که چهار بار متارکه کرده است،به شدت علیه دین اسلام و مسلمانان موضع دارد!
در خاطرات ارتشبد حسین  فردوست از دوستان نزدیک شاه و رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا شاه از «ویس پاتریشیا کلی» مدل و بازیگر هالیوود، نام برده شده است.فردوست می‌گوید که معرف کلی به محمدرضا بوده است!
کلی ایرلندی-آلمانی بود .او به دلیل ازدواج با راینیر سوم شاهزاده موناکو، لقب شاهزاده گریس گرفت. این بازیگر، در سال 1982 در 52 سالگی درگذشت!
یکی از بازیگران فیلم‌فارسی که گفته می‌شد جایگاه خاصی نزد شاه ایران داشت، ژاله سام بود. سام در سال 1328 متولد شد.او بازیگری را دو سال پیش از پیروزی انقلاب کنار گذاشت.مهمترین فیلم او «راز درخت سنجد» ساخته جلال مقدم است!
در میان بازیگران زن سینمای پیش از انقلاب، به نام پروین غفاری بر می‌خوریم اما باید اشاره کرد که گویا این زن، پیش از ورود به عالم سینما، نقش معشوقه محمدرضا را بازی می‌کرد.او خود در کتاب خاطراتش  «تا سیاهی در دام شاه» به رابطه با شاه اقرار می‌کند. پروین غفاری بازیگر فیلم «فریاد نیمه شب» ساخته ساموئل خاچیکیان،در سال 1392 در تهران و در تنهایی، از دنیا می‌رود!
اما نام «اشرف» خواهر دوقلوی شاه در پیوند با نام بهروز چ[خلیل]وثوقی،فساد خاندان پهلوی را به رخ می‌کشد!
«علی اصغر کشانی» در کتاب «فرآیند تعامل سینمای ایران و حکومت پهلوی» آورده است:  « اشرف مستقیما نمی‌توانست امکانات وزارت فرهنگ و هنر را برای اشخاص مورد نظرش مانند وثوقی و دیگران بخواهد، زیرا موجب می‌شد سر و صدای سینماگران فارسی بلند شود و حتی بعضی‌ها بویی از رابطه او با بهروز وثوقی ببرند، بهترین نقشه را طراحی می‌کرد. او شوهرش «بوشهری» را که ذاتا با کارهای هنری سر و کار داشت، مامور ساخت تا یک شرکت فیلم‌سازی ایجاد کند. هدف از ایجاد این شرکت، تهیه فیلم‌های مشترک ایران با خارج بود و چون اشرف از دولت ایران پول می‌گرفت، هیچ سینماگری در ایران به خود جرات نمی‌داد اعتراض کند که چرا وقتی به سینماگران ایرانی حتی هزار تومان هم کمک نمی‌شد و فیلم‌های آنان بدون در نظر گرفتن این سرمایه‌ای که به کار افتاده توقیف می‌شد، به آدمی تازه از راه رسیده میلیون میلیون پول داده می‌شود. 50 میلیون رقم اول بود و 60 میلیون رقم دوم. علاقه دربار به ورود به سینما زیاد بود. حتی ثریا همسر شاه، پس‌از طلاق از شاه، در ایتالیا ابراز علاقه کرد تا در فیلم‌های بزرگان سینما بازی کند.»وثوقی به اندازه‌ای از حمایت اشرف برخوردار بود که خود را فراز اهالی سینمای ایران احساس می‌کرد.اشرف در حمایت از وثوقی مضایقه نداشت و از رسوایی برملا شدن ماجرای خود و بازیگر فیلمفارسی ، هراسی به دل راه نمی‌داد!
در پایان...
آنچه خواندید تنها نگاهی شتابزده به ورود و فعالیت سیاسی سینما در ایران پیش از انقلاب اسلامی بود.
بی شک واقعیت‌های پنهان سیاسی سینمای پیش از انقلاب و بویژه دخالت‌های ساواک در عرصه سینما، نیازمند پژوهش و درنگ بیشتری است!سینمای پیش از انقلاب ،ناقوس مرگ ارزش‌های بخشی از جامعه هنری ایران بود که القائات، تصویر و میراث لومپنیستی آن، نفرین دلدادگان اقلیم «هنر متعهد» را همچنان به همراه دارد!