اخبار ویژه
رأیالیوم: ایستادگی ایران مقابل آمریکا در حال میوه دادن است
تحلیلگر و نظریهپرداز معروف عرب تاکید کرد ایران با ایستادگی و زانو نزدن در مقابل آمریکا تبدیل به ابرقدرت شد و کشورهای عربی باید به جای اعتماد به آمریکا، از ایران الگو بگیرند.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامههای رأیالیوم و القدس العربی در تحلیلی نوشت: ایران به زودی به «مهرهچین» جهان عرب تبدیل خواهد شد، بنابراین به نفع عربهاست که مانند آمریکا، ایران را به عنوان قدرت منطقهای به رسمیت بشناسند و در برابر آن کرنش کنند.
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، عطوان در سرمقاله رأیالیوم نوشت: «ناصر جوده» وزیر امور خارجه اردن، به تهران رفت و برقراری گفتوگوی عربی-ایرانی به منظور حل مشکلات منطقه را خواستار شد؛ این مساله، آشکارا ثابت میکند که منطقه خاورمیانه، در آستانه تحول راهبردی بیسابقهای قرار گرفته است.
وی میافزاید: عربها، حتی با اسرائیلیها هم گفتوگو کردند و مراکز و موسسههای گفتوگو با ادیان دیگر ایجاد کردند، اما علیرغم همه این پیشرفتها، همچنان به ایران به چشم دشمن مینگرند و رسانههای خود را مامور هجمههای ضد ایرانی میکنند و در این راه، از تحریک طائفیگری به عنوان اهرم استفاده میکنند. در این میان حکومتهای عربی نیز برای کشاندن ناوهای هواپیمابر آمریکایی به منطقه تلاش کردند و ۱۵۰ میلیارد دلار صرف قراردادهای تسلیحاتی برای جنگندههای جدید کردند، اما اکنون، ناچار شدهاند از در گشایش باب گفتوگو با ایران درآیند.
سردبیر رأیالیوم تأکید کرد: ایران، مدتهای مدید صبوری پیشه کرد؛ از ناوهای هواپیمابر و کشتیهای جنگی آمریکا نترسید و مانورهای دریایی را با رزمایش و موشک را با موشک جواب داد و ۳۰ سال تحت محاصره اقتصادی تاب آورد و هیچگاه در برابر شیطان بزرگ «آمریکا» خم نشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: جهان، فقط قدرتمندها را محترم میشمارد و ضعیفان، سرنوشتی جز پایمال شدن ندارند و در بهترین صورت، فقط نادیده گرفته میشوند. به این ترتیب، شرطبندی بر سر آمریکا به عنوان همپیمان، قماری بازنده است و این اتفاق بارها افتاده و صحت این قاعده ثابت شده است و کشورهای عربی به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، در حال حاضر گرفتار بایستههای این قاعده هستند.
آمریکا متوجه شد، ایران با وجود آن که تحت محاصره است، توانسته بر چند کشور عربی نفوذ پیدا کند؛ بر عراق، یمن، لبنان و سوریه مسلط شود و نفوذ خود را از طریق گروهها و جنبشهای مقاومت تا فلسطین گسترش و پشتیبانی از مقاومت را در دستور کار قرار داده و با روسیه و چین ائتلاف کند و همه اینها را تحت محاصره اقتصادی و سیاسی انجام داده است.
سردبیر رأیالیوم معتقد است: ایران، اکنون در عراق، با داعش میجنگد و در سوریه، برای جلوگیری از سقوط همپیمان خود، بشار اسد، مبارزه میکند و نیروهای ایرانی، به چیرگی بر اراضی آزاد شده جولان سوریه در درعا و قنیطره نزدیک شدهاند. ایران همچنین اینک، زرادخانه نظامی قدرتمندی دارد که از جنگنده تا پهپاد در آن به چشم میخورد که همگی ساخت کارخانههای سلاحسازی داخل است، اما عربها چه وضعی دارند و چه چیزی میسازند؟
عبدالباری عطوان میافزاید: مفاد دعوت وزیر امور خارجه اردن از ایران برای گفتوگو نامشخص خواهد ماند. اما بگذارید با بررسی شرایط حاکم بر منطقه، از موضوع این دعوت، پرده برداریم: گفتوگو با تهران، به معنی گفتوگو با بشار اسد در سوریه است، به معنی ایجاد روابط دوستانه با حیدر العبادی نخستوزیر عراق است، به معنی دست کشیدن از تعرض و تهاجم به حزبالله لبنان است، به معنی به رسمیت شناختن جنبش انصارالله به عنوان جنبش اصلاحطلب اصیل یمنی است، به معنی گوش سپردن به مطالبات معارضان بحرین است که در جلسه گفتوگو با خاندان حاکم که تحت نظر ولیعهد بحرین برگزار شد، ارائه شد. همچنین به معنی آزادی شیخعلی سلمان دبیرکل جنبش وفاق بحرین است.
در مرحله آینده، عربها کجا را دارند که به آن پناه ببرند؟ به اسرائیل پناه ببرند، یا ترکیه یا پاکستان، یا هر سه با هم؟ در این میان، این سوال پیش میآید که تا کی باید به دیگران تکیه کرد؟ آیا تکیه به آمریکایی که از پشت به ما خنجر زد، برای ما درس عبرت نشد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که طرح فراگیر سیاسی، نظامی و اقتصادی عربی محض تدوین کنیم؟ آیا بین عربها عاقلی پیدا نمیشود که فریاد برآورد؛ بس است دیگر، کاسه صبرمان لبریز شد! بیایید اعتراف کنیم و گواهی بدهیم که «طرح ایرانی» به ثمر نشسته و میوه دادن را آغاز کرده است.
۹۰ درصد تحریمها در توافق احتمالی لغو نمیشود!
وزارت خارجه باید معلوم کند که آیا در توافق پیشنهادی آمریکا تحریمهای اصلی لغو میشود یا خیر؟
وبسایت الف با طرح این سؤال نوشت: به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، مذاکرات هستهای اخیراً در بخش فنی هستهای (تعهدات ایران) پیشرفتهای خوبی داشته است. ظاهراً طرف ایرانی با این موارد موافقت کرده است: (۱) تغییر سایت آب سنگین اراک به آب سبک، (۲) توقف کامل فردو، (۳) توقف غنیسازی ۲۰ درصد، (۴) پذیرش سقف ۶ هزار سانتریفیوژ نسل اول، (۵) تغییر چیدمان سانتریفیوژها (۶) بازرسی سرزده و گسترده و... البته آمریکاییها هم بالاخره پذیرفتهاند که مواد غنی شده به خارج از ایران منتقل نشود. برخی میپرسند با امتیازهای اعطایی ایران که تا این لحظه به صورت توریهآمیز از سوی تیم دیپلماسی انکار میشود، از صنعت هستهای چه باقی میماند؟ از ارتباط امتیازهای فوق با خطوط قرمز که بگذریم، بالاخره در توافق نهایی باید رفع تحریمها به عنوان مهمترین امتیاز درخواستی ایران محقق شود. بارها رئیس جمهور محترم و وزیر خارجه کشورمان بر حذف تمامی تحریمها تأکید کردهاند. اما براساس اطلاعات منتشر شده (که تجربه تکذیبیهها صحت آن را تأیید میکند) لغو تحریمها از سوی طرف غربی به صورت تدریجی و صرفاً در برخی موارد صورت میگیرد.
نویسنده میپرسد: آیا در توافق نهایی به طور مثال بانکهای ملت، ملی، تجارت، صادرات، توسعه صادرات ایران، صنعت و معدن، سینا، رفاه، انصار، سپه و شعب و سابسیدریهای خارجی آنها میتوانند مجدداً به برقراری روابط کارگزاری با بانکهای خارجی بپردازند؟ آیا شرکتهای خارجی میتوانند مجدداً آزادانه نفت و فرآوردههای نفتی از ایران خریداری کنند؟ آیا بانک مرکزی مجدداً میتواند آزادانه با بانکهای خارجی روابط کارگزاری داشته باشد؟ آیا میلیاردها دلار منابع ارزی مسدود شده بانک مرکزی ایران در بانکهای خارجی آزاد میشود؟ آیا شرکت ملی نفت و شرکت نیکو مجدداً میتوانند حساب فعال در بانکهای خارجی داشته باشند؟ آیا شرکت کشتیرانی (IRISIL) میتواند مجدداً در بانکهای خارجی حساب فعال داشته باشد؟ آیا شرکت کشتیرانی و شرکت نفتکش ایران مجدداً میتوانند به بنادر اروپایی تردد کنند؟ آیا شرکتهای خارجی مجدداً میتوانند پوشش اتکایی به شرکت نفتکش و شرکت کشتیرانی ایران ارائه کنند؟ آیا دسترسی به سوئیفت برای بانک مرکزی و بانکهای تجاری فوقالذکر برقرار میشود؟ و[...] آیا سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در پالایشگاهها و پتروشیمیهای ایران آزاد میشود؟
الف تصریح میکند: ظاهراً هیچ یک از تحریمهای فوق بعد از توافق نهایی برطرف نمیشود! چرا که هیچ یک از تحریمهای فوق جزو امتیازهای اعطایی طرف غربی نیست. موارد فوق همگی مربوط به تحریمهای ثانویه کنگره آمریکاست که از موضوع امتیازهای داده شده خارج است. از لحاظ قانونی هم اختیار لغو این تحریمها دست رئیس جمهور آمریکا نیست. علاوه بر این تحریمها، هنوز گزینههای دیگری برای تحریمهای بیشتر باقی مانده که اتفاقاً در نیمه راه تصویب توسط کنگره آمریکاست. از لحاظ ساختار حقوقی آمریکا هم کنگره الزامی به پذیرفتن توافقنامه ندارد. در ساختار حقوقی آمریکا، توافقنامههای دولت آمریکا با سایر دولتها وقتی الزام قانونی دارد که به تصویب کنگره برسد. در حقیقت ۹۰ درصد تحریمهای اصلی قرار نیست لغو یا حتی تعلیق شود.
نگرانیهای روزنامه انگلیسی برای بقایای فتنه سبز
یک روزنامه انگلیسی نوشت: نیروی جنبش سبز در ایران تحلیل رفته و شکستهای داعش نیز بر این ناتوانی میافزاید.
تلگراف در تحلیلی با بیان اینکه نیروی اپوزیسیون مخالف بعد از حوادث ۲۰۰۹ تحلیل رفته، مینویسد: بسیاری از مخالفان سبز روحانی را مقصر میدانند. آناهیتا یکی از سبزها میگوید وقتی خواستههای شما پیش نمیرود معلوم است که افسرده میشوید. ما ۵ سال پیش در خیابان رویاهای دور و درازی داشتیم اما حالا دیگر رمقی برای رفتن به خیابان و داد زدن نداریم.
تلگراف از قول یکی از اعضای حزب مشارکت نوشت: موفقیت در مذاکرات هستهای پیش از آغاز فعالیت دوباره در انتخابات سال بعد مجلس مهم است.
این روزنامه میافزاید: بسیاری از عوامل مؤثر بر جنبش سبز در خارج از مرزهای ایران شکل میگیرد، جنگ داعش در عراق و سوریه که ایران در آن فعالانه از مبارزان ضد داعش حمایت میکند حاکمیت را در ایران قویتر کرده که به ضرر مخالفان است. داعش وحشیانه در آن طرف مرزهای ایران خونریزی کرد. این وحشتناک است زیرا بیثباتی خیابانی به معنای کاهش امنیت و ثبات است.
همه اینها تأثیر ناخوشایندی بر جنبش سبز گذاشته و انگیزه عمومی را کاهش داده است.
یادآور میشود به هنگام اوجگیری فتنه گروههای تروریستی و تکفیری (نظیر داعش و جبهه النصره)، گروهک شورای هماهنگی سبز همنوا با آمریکاییها مدعی شد اسد باید برود. این در حالی بود که اعضای سازمان منافقین نیز به تروریستها در سوریه و عراق پیوسته بودند.
پاکسازی تکریت از داعش آمریکاییها را عزادار کرد
رئیس سابق سازمان سیا میگوید از نفوذ رو به رشد ایران در عراق عذاب میکشد و نگران است.
مایکل هیدن ضمن سخنانی در بنیاد جدید آمریکا به پیشروی نیروهای مردم و ارتش عراق در شهر تکریت (یکی از مقرهای اصلی داعش) اشاره کرد و گفت: افزایش نفوذ ایران مرا معذب و ناراحت کرده است. من از این اتفاق ناراضی و ناراحت هستم.
همزمان فارین پالیسی در تحلیلی نوشت: نیروهای مردمی و ارتش عراق در حال ورود به داخل تکریت هستند. نقش برجسته شبه نظامیان، و همینطور نقشی که تهران بازی میکند، آمریکا را در موضعی ناهنجار قرار داده است. سلیمانی در نزدیکی تکریت مستقر شده است و فرماندهان نیروهای عراقی را راهنمایی میکند. با وجود این، وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، در عملیات تکریت عقب نشسته است؛ حمایت هوایی برای نیروهای مهاجم فراهم نمیکند، و به گفته یک مقام آمریکایی، نفوذ سنگین شبهنظامیان شیعه نگرانکننده است.
نویسنده مقاله فارین پالیسی میافزاید: آمریکا هنوز نتوانسته در چگونگی برخورد با افزایش نفوذ شبهنظامیان شیعه تصمیم بگیرد. اگر در نبرد تکریت جانب آنها را بگیرد، نیروهای طرفدار ایران را قدرت خواهد بخشید. اگر مداخله نکند، رهبری نبرد را به این گروهها و ایران واگذار خواهد کرد.
مشاور کروبی: هاشمی از خودش ضربه خورد
شکست آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان از آیتالله یزدی میتواند اسباب عبرت باشد، چنانچه «آیتالله» به دیده دقت در آن بنگرند.
مشاور سابق مهدی کروبی و از همکاران نشریات اصلاحطلب در تحلیلی نوشت: آیتالله در حالی در رقابت با آیتالله یزدی ۴۷ به ۲۴ نتیجه آرای خبرگان را به رقیب واگذار کرد که همین آیتالله ۵۱ به ۲۶ موفق به شکست آیتالله یزدی در ۸۷ شده بود. ناکامی اخیر هاشمی را قبل از آن که شکست از آیتالله یزدی بدانیم باید و میتوان آن را شکست هاشمی از خود خواند! صورت قضیه بسیار ساده است؛ وقتی یک ماه قبل از انتخابات میفرمایند: «در صورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمیدانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد.»، همین یک جمله برای شکست محتوم به اندازه کافی از چاشنی لازم برخوردار بود.
سجادی میافزاید: در واقع هاشمی با این جمله علیرغم اشتهار قابل وثوق به «حذق سیاسی» نشان داد نتوانستهاند کماکان خود را در اندازههای آرمانی از یک سیاستمدار زبردست تحفظ نماید. او با اظهار آن جمله ناخواسته سه گزاره را به مخاطب خاص خود منتقل کرد. نخست آنکه در مجلس خبرگان موجود خبرگانی وجود دارند که به زعم «آیتالله» ناصالحاند! دوم آنکه «آیتالله» با ابراز تلویحی «ما تافته جدا بافتهایم» به اعضا خبرگان این پیغام را داده که آمدن من یعنی پیروزی تضمین شدهام در مقابل نامزد ناصالح! سوم آنکه شما خبرگان توان تشخیص ندارید و این من هستم که سیستم صالح و ناصالح یاب در خبرگان دارم و بموقع نیز با دادن افتخار حضورم در انخابات مانع از پیروزی نامزد ناصالح میشوم!
سجادی مینویسد: هاشمی با جمله مزبور در یک بیمبالاتی مشهود تمامیت مجلس خبرگان را بر علیه خود بسیج کرد و آنها را از ضد انگیزه نسبت به حضور در کرسی ریاست خبرگان برخوردار کرد تا در اقدامی معنادار «یزدی» را بر او ترجیح دادند تا در ناخودآگاه خود چوب شماتت را بر بیان بدون دقت هاشمی بزنند.
تحلیلگر و نظریهپرداز معروف عرب تاکید کرد ایران با ایستادگی و زانو نزدن در مقابل آمریکا تبدیل به ابرقدرت شد و کشورهای عربی باید به جای اعتماد به آمریکا، از ایران الگو بگیرند.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامههای رأیالیوم و القدس العربی در تحلیلی نوشت: ایران به زودی به «مهرهچین» جهان عرب تبدیل خواهد شد، بنابراین به نفع عربهاست که مانند آمریکا، ایران را به عنوان قدرت منطقهای به رسمیت بشناسند و در برابر آن کرنش کنند.
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، عطوان در سرمقاله رأیالیوم نوشت: «ناصر جوده» وزیر امور خارجه اردن، به تهران رفت و برقراری گفتوگوی عربی-ایرانی به منظور حل مشکلات منطقه را خواستار شد؛ این مساله، آشکارا ثابت میکند که منطقه خاورمیانه، در آستانه تحول راهبردی بیسابقهای قرار گرفته است.
وی میافزاید: عربها، حتی با اسرائیلیها هم گفتوگو کردند و مراکز و موسسههای گفتوگو با ادیان دیگر ایجاد کردند، اما علیرغم همه این پیشرفتها، همچنان به ایران به چشم دشمن مینگرند و رسانههای خود را مامور هجمههای ضد ایرانی میکنند و در این راه، از تحریک طائفیگری به عنوان اهرم استفاده میکنند. در این میان حکومتهای عربی نیز برای کشاندن ناوهای هواپیمابر آمریکایی به منطقه تلاش کردند و ۱۵۰ میلیارد دلار صرف قراردادهای تسلیحاتی برای جنگندههای جدید کردند، اما اکنون، ناچار شدهاند از در گشایش باب گفتوگو با ایران درآیند.
سردبیر رأیالیوم تأکید کرد: ایران، مدتهای مدید صبوری پیشه کرد؛ از ناوهای هواپیمابر و کشتیهای جنگی آمریکا نترسید و مانورهای دریایی را با رزمایش و موشک را با موشک جواب داد و ۳۰ سال تحت محاصره اقتصادی تاب آورد و هیچگاه در برابر شیطان بزرگ «آمریکا» خم نشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: جهان، فقط قدرتمندها را محترم میشمارد و ضعیفان، سرنوشتی جز پایمال شدن ندارند و در بهترین صورت، فقط نادیده گرفته میشوند. به این ترتیب، شرطبندی بر سر آمریکا به عنوان همپیمان، قماری بازنده است و این اتفاق بارها افتاده و صحت این قاعده ثابت شده است و کشورهای عربی به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، در حال حاضر گرفتار بایستههای این قاعده هستند.
آمریکا متوجه شد، ایران با وجود آن که تحت محاصره است، توانسته بر چند کشور عربی نفوذ پیدا کند؛ بر عراق، یمن، لبنان و سوریه مسلط شود و نفوذ خود را از طریق گروهها و جنبشهای مقاومت تا فلسطین گسترش و پشتیبانی از مقاومت را در دستور کار قرار داده و با روسیه و چین ائتلاف کند و همه اینها را تحت محاصره اقتصادی و سیاسی انجام داده است.
سردبیر رأیالیوم معتقد است: ایران، اکنون در عراق، با داعش میجنگد و در سوریه، برای جلوگیری از سقوط همپیمان خود، بشار اسد، مبارزه میکند و نیروهای ایرانی، به چیرگی بر اراضی آزاد شده جولان سوریه در درعا و قنیطره نزدیک شدهاند. ایران همچنین اینک، زرادخانه نظامی قدرتمندی دارد که از جنگنده تا پهپاد در آن به چشم میخورد که همگی ساخت کارخانههای سلاحسازی داخل است، اما عربها چه وضعی دارند و چه چیزی میسازند؟
عبدالباری عطوان میافزاید: مفاد دعوت وزیر امور خارجه اردن از ایران برای گفتوگو نامشخص خواهد ماند. اما بگذارید با بررسی شرایط حاکم بر منطقه، از موضوع این دعوت، پرده برداریم: گفتوگو با تهران، به معنی گفتوگو با بشار اسد در سوریه است، به معنی ایجاد روابط دوستانه با حیدر العبادی نخستوزیر عراق است، به معنی دست کشیدن از تعرض و تهاجم به حزبالله لبنان است، به معنی به رسمیت شناختن جنبش انصارالله به عنوان جنبش اصلاحطلب اصیل یمنی است، به معنی گوش سپردن به مطالبات معارضان بحرین است که در جلسه گفتوگو با خاندان حاکم که تحت نظر ولیعهد بحرین برگزار شد، ارائه شد. همچنین به معنی آزادی شیخعلی سلمان دبیرکل جنبش وفاق بحرین است.
در مرحله آینده، عربها کجا را دارند که به آن پناه ببرند؟ به اسرائیل پناه ببرند، یا ترکیه یا پاکستان، یا هر سه با هم؟ در این میان، این سوال پیش میآید که تا کی باید به دیگران تکیه کرد؟ آیا تکیه به آمریکایی که از پشت به ما خنجر زد، برای ما درس عبرت نشد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که طرح فراگیر سیاسی، نظامی و اقتصادی عربی محض تدوین کنیم؟ آیا بین عربها عاقلی پیدا نمیشود که فریاد برآورد؛ بس است دیگر، کاسه صبرمان لبریز شد! بیایید اعتراف کنیم و گواهی بدهیم که «طرح ایرانی» به ثمر نشسته و میوه دادن را آغاز کرده است.
۹۰ درصد تحریمها در توافق احتمالی لغو نمیشود!
وزارت خارجه باید معلوم کند که آیا در توافق پیشنهادی آمریکا تحریمهای اصلی لغو میشود یا خیر؟
وبسایت الف با طرح این سؤال نوشت: به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، مذاکرات هستهای اخیراً در بخش فنی هستهای (تعهدات ایران) پیشرفتهای خوبی داشته است. ظاهراً طرف ایرانی با این موارد موافقت کرده است: (۱) تغییر سایت آب سنگین اراک به آب سبک، (۲) توقف کامل فردو، (۳) توقف غنیسازی ۲۰ درصد، (۴) پذیرش سقف ۶ هزار سانتریفیوژ نسل اول، (۵) تغییر چیدمان سانتریفیوژها (۶) بازرسی سرزده و گسترده و... البته آمریکاییها هم بالاخره پذیرفتهاند که مواد غنی شده به خارج از ایران منتقل نشود. برخی میپرسند با امتیازهای اعطایی ایران که تا این لحظه به صورت توریهآمیز از سوی تیم دیپلماسی انکار میشود، از صنعت هستهای چه باقی میماند؟ از ارتباط امتیازهای فوق با خطوط قرمز که بگذریم، بالاخره در توافق نهایی باید رفع تحریمها به عنوان مهمترین امتیاز درخواستی ایران محقق شود. بارها رئیس جمهور محترم و وزیر خارجه کشورمان بر حذف تمامی تحریمها تأکید کردهاند. اما براساس اطلاعات منتشر شده (که تجربه تکذیبیهها صحت آن را تأیید میکند) لغو تحریمها از سوی طرف غربی به صورت تدریجی و صرفاً در برخی موارد صورت میگیرد.
نویسنده میپرسد: آیا در توافق نهایی به طور مثال بانکهای ملت، ملی، تجارت، صادرات، توسعه صادرات ایران، صنعت و معدن، سینا، رفاه، انصار، سپه و شعب و سابسیدریهای خارجی آنها میتوانند مجدداً به برقراری روابط کارگزاری با بانکهای خارجی بپردازند؟ آیا شرکتهای خارجی میتوانند مجدداً آزادانه نفت و فرآوردههای نفتی از ایران خریداری کنند؟ آیا بانک مرکزی مجدداً میتواند آزادانه با بانکهای خارجی روابط کارگزاری داشته باشد؟ آیا میلیاردها دلار منابع ارزی مسدود شده بانک مرکزی ایران در بانکهای خارجی آزاد میشود؟ آیا شرکت ملی نفت و شرکت نیکو مجدداً میتوانند حساب فعال در بانکهای خارجی داشته باشند؟ آیا شرکت کشتیرانی (IRISIL) میتواند مجدداً در بانکهای خارجی حساب فعال داشته باشد؟ آیا شرکت کشتیرانی و شرکت نفتکش ایران مجدداً میتوانند به بنادر اروپایی تردد کنند؟ آیا شرکتهای خارجی مجدداً میتوانند پوشش اتکایی به شرکت نفتکش و شرکت کشتیرانی ایران ارائه کنند؟ آیا دسترسی به سوئیفت برای بانک مرکزی و بانکهای تجاری فوقالذکر برقرار میشود؟ و[...] آیا سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در پالایشگاهها و پتروشیمیهای ایران آزاد میشود؟
الف تصریح میکند: ظاهراً هیچ یک از تحریمهای فوق بعد از توافق نهایی برطرف نمیشود! چرا که هیچ یک از تحریمهای فوق جزو امتیازهای اعطایی طرف غربی نیست. موارد فوق همگی مربوط به تحریمهای ثانویه کنگره آمریکاست که از موضوع امتیازهای داده شده خارج است. از لحاظ قانونی هم اختیار لغو این تحریمها دست رئیس جمهور آمریکا نیست. علاوه بر این تحریمها، هنوز گزینههای دیگری برای تحریمهای بیشتر باقی مانده که اتفاقاً در نیمه راه تصویب توسط کنگره آمریکاست. از لحاظ ساختار حقوقی آمریکا هم کنگره الزامی به پذیرفتن توافقنامه ندارد. در ساختار حقوقی آمریکا، توافقنامههای دولت آمریکا با سایر دولتها وقتی الزام قانونی دارد که به تصویب کنگره برسد. در حقیقت ۹۰ درصد تحریمهای اصلی قرار نیست لغو یا حتی تعلیق شود.
نگرانیهای روزنامه انگلیسی برای بقایای فتنه سبز
یک روزنامه انگلیسی نوشت: نیروی جنبش سبز در ایران تحلیل رفته و شکستهای داعش نیز بر این ناتوانی میافزاید.
تلگراف در تحلیلی با بیان اینکه نیروی اپوزیسیون مخالف بعد از حوادث ۲۰۰۹ تحلیل رفته، مینویسد: بسیاری از مخالفان سبز روحانی را مقصر میدانند. آناهیتا یکی از سبزها میگوید وقتی خواستههای شما پیش نمیرود معلوم است که افسرده میشوید. ما ۵ سال پیش در خیابان رویاهای دور و درازی داشتیم اما حالا دیگر رمقی برای رفتن به خیابان و داد زدن نداریم.
تلگراف از قول یکی از اعضای حزب مشارکت نوشت: موفقیت در مذاکرات هستهای پیش از آغاز فعالیت دوباره در انتخابات سال بعد مجلس مهم است.
این روزنامه میافزاید: بسیاری از عوامل مؤثر بر جنبش سبز در خارج از مرزهای ایران شکل میگیرد، جنگ داعش در عراق و سوریه که ایران در آن فعالانه از مبارزان ضد داعش حمایت میکند حاکمیت را در ایران قویتر کرده که به ضرر مخالفان است. داعش وحشیانه در آن طرف مرزهای ایران خونریزی کرد. این وحشتناک است زیرا بیثباتی خیابانی به معنای کاهش امنیت و ثبات است.
همه اینها تأثیر ناخوشایندی بر جنبش سبز گذاشته و انگیزه عمومی را کاهش داده است.
یادآور میشود به هنگام اوجگیری فتنه گروههای تروریستی و تکفیری (نظیر داعش و جبهه النصره)، گروهک شورای هماهنگی سبز همنوا با آمریکاییها مدعی شد اسد باید برود. این در حالی بود که اعضای سازمان منافقین نیز به تروریستها در سوریه و عراق پیوسته بودند.
پاکسازی تکریت از داعش آمریکاییها را عزادار کرد
رئیس سابق سازمان سیا میگوید از نفوذ رو به رشد ایران در عراق عذاب میکشد و نگران است.
مایکل هیدن ضمن سخنانی در بنیاد جدید آمریکا به پیشروی نیروهای مردم و ارتش عراق در شهر تکریت (یکی از مقرهای اصلی داعش) اشاره کرد و گفت: افزایش نفوذ ایران مرا معذب و ناراحت کرده است. من از این اتفاق ناراضی و ناراحت هستم.
همزمان فارین پالیسی در تحلیلی نوشت: نیروهای مردمی و ارتش عراق در حال ورود به داخل تکریت هستند. نقش برجسته شبه نظامیان، و همینطور نقشی که تهران بازی میکند، آمریکا را در موضعی ناهنجار قرار داده است. سلیمانی در نزدیکی تکریت مستقر شده است و فرماندهان نیروهای عراقی را راهنمایی میکند. با وجود این، وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، در عملیات تکریت عقب نشسته است؛ حمایت هوایی برای نیروهای مهاجم فراهم نمیکند، و به گفته یک مقام آمریکایی، نفوذ سنگین شبهنظامیان شیعه نگرانکننده است.
نویسنده مقاله فارین پالیسی میافزاید: آمریکا هنوز نتوانسته در چگونگی برخورد با افزایش نفوذ شبهنظامیان شیعه تصمیم بگیرد. اگر در نبرد تکریت جانب آنها را بگیرد، نیروهای طرفدار ایران را قدرت خواهد بخشید. اگر مداخله نکند، رهبری نبرد را به این گروهها و ایران واگذار خواهد کرد.
مشاور کروبی: هاشمی از خودش ضربه خورد
شکست آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان از آیتالله یزدی میتواند اسباب عبرت باشد، چنانچه «آیتالله» به دیده دقت در آن بنگرند.
مشاور سابق مهدی کروبی و از همکاران نشریات اصلاحطلب در تحلیلی نوشت: آیتالله در حالی در رقابت با آیتالله یزدی ۴۷ به ۲۴ نتیجه آرای خبرگان را به رقیب واگذار کرد که همین آیتالله ۵۱ به ۲۶ موفق به شکست آیتالله یزدی در ۸۷ شده بود. ناکامی اخیر هاشمی را قبل از آن که شکست از آیتالله یزدی بدانیم باید و میتوان آن را شکست هاشمی از خود خواند! صورت قضیه بسیار ساده است؛ وقتی یک ماه قبل از انتخابات میفرمایند: «در صورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمیدانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد.»، همین یک جمله برای شکست محتوم به اندازه کافی از چاشنی لازم برخوردار بود.
سجادی میافزاید: در واقع هاشمی با این جمله علیرغم اشتهار قابل وثوق به «حذق سیاسی» نشان داد نتوانستهاند کماکان خود را در اندازههای آرمانی از یک سیاستمدار زبردست تحفظ نماید. او با اظهار آن جمله ناخواسته سه گزاره را به مخاطب خاص خود منتقل کرد. نخست آنکه در مجلس خبرگان موجود خبرگانی وجود دارند که به زعم «آیتالله» ناصالحاند! دوم آنکه «آیتالله» با ابراز تلویحی «ما تافته جدا بافتهایم» به اعضا خبرگان این پیغام را داده که آمدن من یعنی پیروزی تضمین شدهام در مقابل نامزد ناصالح! سوم آنکه شما خبرگان توان تشخیص ندارید و این من هستم که سیستم صالح و ناصالح یاب در خبرگان دارم و بموقع نیز با دادن افتخار حضورم در انخابات مانع از پیروزی نامزد ناصالح میشوم!
سجادی مینویسد: هاشمی با جمله مزبور در یک بیمبالاتی مشهود تمامیت مجلس خبرگان را بر علیه خود بسیج کرد و آنها را از ضد انگیزه نسبت به حضور در کرسی ریاست خبرگان برخوردار کرد تا در اقدامی معنادار «یزدی» را بر او ترجیح دادند تا در ناخودآگاه خود چوب شماتت را بر بیان بدون دقت هاشمی بزنند.