وزن سنگین گزینههای ایران در میز مذاکره
یکی از شعارهایی که در راهپیمایی 22 بهمن امسال بر سر زبانها و پلاکاردهای مردم رفت، شعار «نه تحریم، نه ذلت، مذاکره با عزت» بود. در این روزها مذاکرات هستهای در جریان است و طرف غربی و آمریکایی با انواع ترفندها سعی در زیر پا گذاشتن تعهدات خود دارد. از طرفی آنان قصد داشتند با دو مرحلهای کردن مذاکرات - یعنی اول توافق بر کلیات و سپس توافق بر جزئیات- دیپلماسی هستهای ایران را در چرخهای از مذاکرات بینتیجه گرفتار کنند که این ترفند با تدبیر مقام معظم رهبری خنثی گردید.
مصطفی قربانی
این جمله در چنین شرایطی پیام مهمی را متذکر می شود. ابتدا باید گفت عزتطلبی ملت ایران و عدم تمکین در مقابل استکبار ریشه تاریخی داشته و بخش مهمی از هویت ملی و نیز عامل دشمنی استکبار است.
مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى، با اشاره به دشمنی های آمریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران، فرمودند: «دشمنیِ آنها با «انقلاب» بود و هست؛ دشمنیِ آنها با مردمی است که این انقلاب را پذیرفتهاند و قبول کردهاند. این غلط است که بعضی اینجور وانمود کنند که دشمنیِ آمریکا و رژیم مستکبر با اشخاص است. ... دشمنیِ آنها با اصل این مفهوم است، با اصل این حرکت است، با اصل این جهتگیریِ توأم با ایستادگی و استقلالطلبی و عزّتطلبی است و با ملّتی که اینها را پذیرفته است و دارد عمل می کند؛ دشمنی با اینها است. و این دشمنی، آن روز بوده است، امروز هم هست و ادامه دارد. ملّتی که پای این حرف ایستاد در طول این سالهای متمادی و مشکلات آن را تحمّل کرد، برایشان مبغوض است. ... امروز هم هر حرکتی از سوی آمریکاییها و همپیمانانشان و همراهانشان انجام میگیرد، برای به زانو درآوردن ملّت ایران است؛ برای تحقیر ملّت ایران است. البتّه دچار خطایند؛ دچار اشتباه در تحلیل اند. ...»
معظمله در ادامه با اشاره به سخنان یکی از مقامات آمریکایی که مدعی شده بود ایرانیها در قضایای هستهای، با دستِ بسته پشت میز مذاکره حاضر میشوند، فرمودند: «این خطای محاسباتی است؛ ایرانیها گیر نیفتادهاند، حالا شما در بیست و دوّم بهمن انشاءالله خواهید دید ملّت ایران چه خواهد کرد و چه حضوری خواهد داشت؛ آنوقت معلوم میشود که آیا دست ملّت ایران بسته است؟ دست ملّت ایران بسته نیست و این را در عمل نشان داده است و بعد از این هم نشان خواهد داد؛ مسئولین هم همینجور؛ مسئولین کشور هم انشاءالله با ابتکارات خودشان، با شجاعت خودشان نشان خواهند داد که دست ملّت ایران بسته نیست».
در واقع به بیان مقام معظم رهبری، «جهتگیریِ توأم با ایستادگی و استقلالطلبی و عزّتطلبی» عامل اساسی دشمنی و خصومت آمریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران است. توضیح این که اساسا موضوع استقلالطلبی و عزتطلبی از جمله مهمترین موضوعات و مفاهیم در تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بویژه در ارتباط با آمریکا، است.
نکته دوم این که استقلالطلبی و عزتطلبی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را بایستی حاصل چندین مؤلفه اساسی دانست که مهمترین آنها عبارتند از:
1- فرهنگ سیاسی ایران: عدالتطلبی، ظلمستیزی و حقجویی، آرمانخواهی و آرمانگرایی، استقلالطلبی و عزتطلبی از جمله عناصر فرهنگ سیاسی ایران هستند که بر نحوه سیاستگذاری و اجرای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأثیر میگذارند.
2- موقعیت ژئوپلتیک ایران: ایران به واسطه موقعیت گذرگاهیاش در مرکزیت مناطق متداخلی قرار دارد، ایران بزرگترین تولیدکننده انرژی دنیا (مجموع نفت و گاز) محسوب میشود و همچنین در مرکز تلاقی محورهای تولید و مصرف انرژی جهان قرار دارد؛ در محور عمودی شمالی - جنوبی در مرکز دو منبع انرژی خلیجفارس و آسیای میانه و قفقاز قرار دارد و در محور شرقی - غربی نیز در مرکز دو منطقه مصرف کننده انرژی شرق آسیا و اروپا قرار دارد و این یعنی ایران موقعیت توزیع کنندگی ممتازی دارد. بدون شک قرار گرفتن در این شرایط حساس ژئوپلتیکی و به عبارت دقیقتر، بازیگری قدرتمندانه کشوری مانند ایران با این شرایط خاص در نظام بینالملل، مستلزم حفظ و ارتقای درجه استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی است، زیرا قرار گرفتن در چنین منطقهای، با مزیتهای فراوان، دست اندازیها و طمعورزیهای بیگانگان را در پی دارد و جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند با وجود چنین شرایطی به بازیگری قدرتمندانه بپردازد، بایستی پایههای استقلال خود را محکم کند تا بتواند موقعیت خود را بخوبی حفظ کند و علاوه بر این، این موقعیت خاص و غنی عامل قدرتی برای آن باشد. یعنی اینکه شرایط و موقعیت ژئوپلتیکی ایران، برخورداری از استقلال و عزت ملی را برای ایران ضروری میسازد.
3- پایمال شدن عزت ایرانیان تحت حاکمیت استبداد: علیرغم آنکه برخورداری از موقعیت خاص ژئوپلتیکی میبایست عامل قدرتی برای ایران باشد اما متأسفانه در طول تاریخ معاصر ایران، به دلیل ضعف قدرتهای حاکم در ایران، استبداد و عدم نقش داشتن مردم در سرنوشت کشور، اتفاقا این موقعیت سبب ضعف و زوال دولتمداری و استقلال ایران بوده است. بدین صورت که به واسطه برخورداری ایران از موقعیت خاص و حساس ژئوپلتیکی، غالبا مورد هجوم، تاخت و تاز و عرصه رقابت و نفوذ بیگانگان بوده است که همین موضوع، نقض استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران و ضعف دولتمداری را در پی داشته است، اما به واسطه انقلاب اسلامی و حضور مردم در صحنه سیاسی کشور سبب شده تا این موقعیت ژئوپلیتیکی برتر تبدیل به پایه تقویت عزت ملت ایران گردد.
4- آموزهها و آرمانهای معنوی و انسانی اسلام: در آموزهها و آرمانهای اسلامی نیز تأکیدهای فراوانی بر حفظ استقلال و عزت نفس فردی و ملی و جلوگیری از تسلط بیگانگان و کفار بر مسلمانان وجود دارد. همین تأکیدات و تعهداتی که در نتیجه اعتقاد به این آرمانها در افراد و جامعه ایران اسلامی ایجاد میشود، حفظ و ارتقای استقلال و عزت ملی را به یک آرمان و خواسته مهم برای ایرانیان تبدیل کرده است.
حاصل اینکه، موارد گفته شده یک وضعیت متناقض نما را نشان میدهد؛ از یک سو متأثر از فرهنگ سیاسی ایران و آموزههای اسلامی، استقلالطلبی و عزتطلبی یک آرمان مهم برای ایرانیان تلقی میشود اما از سوی دیگر، واقعیتها و حوادث تاریخی متعدد تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، روندی مخالف با آن ارزشها و عناصر فرهنگی و دینی داشته است. بنابراین استقلالطلبی و عزتطلبی از جمله آرمانها و ارزش های فرهنگی و دینی ملت ایران هستند که روند تحولات تاریخ معاصر ایران متعارض و متناقض با آنها سیر کرده است. از این رو، با رونق گرفتن حوادثی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران، انقلابی که مدعی احیای آزادی، استقلال، عزت و... برای ملت ایران بود، روز به روز بر هواداران و پیروان این انقلاب در درون ایران افزوده شد، به گونهای که مردم ایران با حضور و نقشآفرینی در صحنه، مردمیترین انقلاب دوره معاصر را رقم زدند.
به همین جهت، در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش برای احیا و ارتقای استقلال و عزت ملی همواره مورد توجه و تأکید بوده است؛ آن زمان که کشور در دوران هشت ساله دفاع مقدس با هجوم وحشیانه رژیم بعث عراق مواجه شد، ملت و دولت جمهوری اسلامی با تمام وجود از استقلال و عزت خود دفاع کردند و دشمن را در دستیابی به خواستههایش مأیوس کردند. .... پس از این نیز در صحنههای مختلف، همواره ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به حفظ و ارتقای استقلال و عزت خود حساس و کوشا بودند و به طرق مختلف در این راستا کوشیدهاند تا اینکه با مطرح شدن مسئله هستهای ایران در سال 1382 و مخالفت طرف غربی با برخورداری ایران از حق استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای، برگ زرین دیگری از استقلالطلبی و عزتطلبی ایرانیان به نمایش گذاشته شد.
این ایستادگی و مقاومت ستودنی و این استقلالطلبی و عزتطلبی همواره در راهپیمایی میلیونی ایرانیان در روز 22 بهمن خود را بازتولید میکند و امسال نیز در قالب شعارها و بلکه پیامهایی همچون«نه تحریم، نه ذلت، مذاکره با عزت» خود را به عنوان سخن مهم هویت ملی ایرانیان نشان داد.
از اینجا نتیجه بحث حاصل میشود و آن این که عزتطلبی، استقلالخواهی و سازش ناپذیری ذیل دین داری، مؤلفههای ریشهدار هویت ملی ایرانیان هستند که مذاکرات و دیپلماسی ایرانی را تعریف میکنند. این بخشهای هویتی ملت ایران به معنای این است که تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان، دست بسته نیست و هر اندازه در مقابل زیادهخواهیهای غرب بیشتر مقاومت کند، چون هویت ملی مردم ایران را پاس داشته، از پشتیبانی بیشتر مردم برخوردار است. از این رو باید بگوئیم عزتطلبی، استقلالخواهی و سازش ناپذیری دینمدارانه همواره بر میز مذاکرات ایران با طرفهای غربی سنگینی میکند و حافظ دستاوردهای هستهای دانشمندان و دیپلماتهای ایران اسلامی است.