kayhan.ir

کد خبر: ۳۸۶۴۰
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۷

معجزه‌گر! (یادداشت روز)

«معیار تورم، جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار. برای بیکاری هم لازم نیست آمار بدهیم هرکس در خانه و خانواده‌اش می‌تواند بفهمد چه خبر است.»
«خوشبختانه تورم بالای ۴۰ درصد امروز به کمتر از ۱۶ درصد رسیده و این کار از لحاظ اقتصادی همانطور که صاحبنظران داخلی و خارجی برای من نوشته‌اند، شبیه معجزه است.»
«مرکز آمار اعلام کرد که تورم بهمن ماه امسال صفر است که این کار عظیم و بزرگی است و برای اولین‌بار در کشور شاهد آن هستیم.»
جملات فوق، بخش‌هایی از سخنان رئیس‌جمهور محترم کشورمان است که در سه مقطع متفاوت بیان شده است؛ اولین جمله مربوط به نخستین نشست خبری حجت‌الاسلام والمسلمین دكتر حسن روحانی در کسوت ریاست‌جمهوری است. عبارت دوم و سوم هم مربوط می‌شود به سوم و چهارم اسفندماه جاری.
درخصوص جملات فوق و به ویژه دو جمله اخیر حرف‌ها و اظهارات  فراوانی از سوی افراد گوناگون و به ویژه از سوی برخی کسانی که خود را اقتصاد‌دان می‌نامند، مطرح شده که برای پاسخ به آنها، بیان نکات زیر خالی از لطف نیست:
1- تردیدی نیست که پایین آمدن نرخ تورم، سبب خوشحالی همگان است و کسی را نمی‌توان پیدا کرد که از کاهش نرخ تورم آزرده‌خاطر و ناراحت باشد، خصوصا وقتی که با همت والا و بالا، تورم به صورت معجزه‌آسا به صفر برسد. بالاخره بهبود اوضاع معیشتی مردم و پایین آوردن قیمت‌ها و افزایش ارزش پول ملی و به دنبال آن قدرت خرید مردم، جزو مهمترین وعده‌های دولت یازدهم بوده و اکنون که این وعده‌ها به بار نشسته، نمی‌توان و نباید خوشحالی خود را پنهان کرد. در عین حال ذکر این نکته هم ضروری است که کسی حق ندارد در آمار رسمی شک و تردید کند. اینکه روزگاری در آمارهای مراکز رسمی تردید و تشکیک می‌شد و مسئولان امر به خلاف‌گویی متهم می‌شدند، مربوط به گذشته‌های دور بوده و نباید در این دوران که «دوران احیاء اخلاق و برپایی فضیلت‌ها» است، دوباره به آن سنت‌های ناپسند بازگشت و در آمار رسمی تردید کرد!
2- ممکن است عده‌ای با مقاصد معلوم با بی‌سوادی و بی‌اطلاعی مدعی شوند که «مگر خود جناب روحانی پیش از این بیان نکرده بودند که معیار تورم، جیب مردم است نه بانک مرکزی!؟ خوب الان هم جیب مردم حکایت از افزایش قیمت‌ها دارد! پس چگونه می‌توان این نرخ‌ها را پذیرفت!؟ کافی است گشتی در بازار شب عید فروشگاه‌های مختلف بزنید تا شما هم مثل ما به صحت این آمار مشکوک شوید!» در جواب این عده باید گفت اولا آن جمله مربوط به همان روز بوده نه امروز و ثانیا حتما و یقینا این افراد «کاسب تورم» هستند و از اینکه نرخ تورم پایین آمده و کمر قیمت‌ها شکسته، ناراحت و عصبانی هستند و از عصبانیت به خود می‌لرزند! پس نباید به حرف و قول آنها اعتنایی کرد و کام ذائقه مردم را در این روزهای شادی تلخ کرد!
3- اما فارغ از ایرادهای بی‌مورد مدعیان، اکنون که ما به چنین موفقیت بزرگی دست یافته‌ایم و کارشناسان داخلی و خارجی، با ارسال نامه‌هایی به رئیس جمهور محترم، با ابراز مراتب بهت و حیرت خود آن را به معجزه تشبیه  می‌کنند، چه خوب است از مزایا و مواهب این موفقیت در همه بخش‌ها و حوزه‌های اقتصادی بهره ببریم و اجازه دهیم کام مردم شیرین‌تر شود. مثلا مسئولان دولتی اعلام کرده‌اند  در ابتدای دولت یازدهم، تورم 40 درصد بوده است  و آنها موفق شده‌اند آن را به 16 درصد برسانند. یقینا کاهش 24 درصدی تورم طی 18 ماه کار معجزه‌آسایی است. خوب است اگر این آمار درست است- که لابد درست است-  اولا همین مسیر ادامه پیدا کند تا در 18 ماه آینده هم به همین سیاق از تورم کاسته شود و ریشه گرانی و تورم برای همیشه برکنده شود و ثانیا  چه خوب است و اصلا واجب و لازم است که نرخ سود بانکی متناسب با کاهش نرخ تورم، کاهش یابد تا دسترسی تولیدکنندگان به منابع بانکی آسانتر شده و رشد 11 درصدی اقتصاد (که در ماه‌های اخیر از منفی 9 درصد در ابتدای دولت یازدهم به مثبت 2 درصد رسیده) بازهم بالاتر رفته و در این موضوع به شاخصی برای کشور‌های منطقه و ایضا برای جهانیان تبدیل شویم. یقینا نرخ بالای سود بانکی در فضای آشفته و تورم‌زده آن روزها، امری طبیعی و قابل قبول بوده و مردم هم به آن اعتراضی نداشته‌اند اما اکنون که تورم کاهش پیدا کرده، باید با کاهش آن، به تولید رونقی بیشتر داد و ثابت کرد آنچه درباره کاهش 24 درصدی تورم اعلام می‌شود، در عالم واقع هم اتفاق افتاده و قابل محاسبه با جیب مردم نیز هست و آنها که می‌گویند این آمار واقعی نیست، با این کار خلع سلاح شوند.
4- به جز نرخ سود بانکی،یک نرخ دیگر هم هست که با شرایط تورم تغییر می‌کند و آن نرخ ارز است. در اواخر عمر دولت دهم (که مسئولان دولت یازدهم تورم آن زمان را 40 درصد اعلام می‌کنند) نرخ ارز نیز به طور سرسام‌آوری بالا رفت و در کوتاه زمانی دلار از 900 تومان به 4000 تومان رسید. البته اندکی بعد کمی تعدیل شد و در مرز 3000 تومان متوقف شد. اما اکنون و با کاهش 24 درصدی تورم، و رسیدن به تورم 16 درصدی (که حسب ادعای مسئولان دولتی تورم پایان دوره اصلاحات است) باید نرخ ارز هم به همان زمان  باز گردد و یک دلار حدود 900 تومان و حتی کمتر قیمت‌گذاری شود تا برای همگان روشن شود که به شرایط مطلوبی رسیده‌ایم. برخی اقتصاددانان دولتی معتقدند نمی‌توان با بازار به صورت دستوری برخورد کرد و بازار باید با ساز و کارهای خودش، بخش‌های مختلفش را در فضایی آزاد با یکدیگر  متناسب کند. اگر چنین سخنی را بپذیریم امروز که تورم به 16 درصد رسیده، بی‌هیچ شک و شبهه‌ای و به صورت اتوماتیک نرخ ارز نیز باید کاهش یابد و اگر کاهش پیدا نکرده و حتی در بودجه سال آینده افزایش هم داشته، یا برخلاف نظریه فوق، عده‌ای به صورت دستوری آن را بالا نگه داشته‌اند و یا ...!
5- یک فایده و مزیت دیگر هم از این نرخ اعلامی می‌توان نتیجه گرفت، فایده‌ای که  یقینا از موارد پیش گفته بسیار ارزشمند‌تر است و آن توانمندی مسئولان دولتی در سر و سامان دادن به مشکلات اقتصادی کشور در اوج تحریم‌هاست. اگر ما موفق شده‌ایم در سخت‌ترین تحریم‌های ظالمانه و در گرماگرم کارشکنی‌های دشمنانمان در فروش نفت وکاهش چشمگیر و کم‌سابقه قیمت آن، تورم را کاهش دهیم، نرخ رشد اقتصادی را به شکل قابل توجهی افزایش دهیم و برای بیکاری جوانان هم چاره‌اندیشی کنیم، مشکلی باقی نمی‌ماند که بخواهیم آن را در جلسات طولانی و پی در پی با آمریکا برطرف کنیم!
 البته در این بین ممکن است کسانی بخواهند کارشکنی کنند و کام مردم را تلخ کنند! مثل مرغ که این روزها هوس کرده پرواز کند و بر شاخه 8 هزار تومانی و حتی بالاتر بنشیند! یا مثل نان فانتزی که با توسل بی‌جا به بهانه دروغین آزاد‌سازی آرد، بیست تا شصت‌درصد گرانتر شود و مدعی باشد چه کمتر از نان سنتی آزادپز دارد! حتی ممکن است برخی چیزها از الان خودشان را برای گران‌تر شدن بعد از عید آماده کنند! آن هم به بهانه اینکه دولت در بودجه پیشنهادی تقاضای افزایش قیمت آنها را داشته است! آن هم در جایی که دولت تورم را کاهش داده و منطقا نمی‌تواند و نباید به دنبال گران کردن چیزی باشد. بنابراین، باید گفت این حرفها شایعات دروغینی است که نباید به آن توجه کرد!

  حسین شمسیان