سلطه فرهنگی (پرسش و پاسخ)
پرسش:
براساس آموزههای وحیانی مهمترین علل و اسباب سلطه فرهنگی بیگانه بر جوامع اسلامی چیست؟
پاسخ:
مهمترین نوع سلطه در جنگ نرم، سلطه فرهنگی است و پیش نیاز سلطههای سیاسی، اقتصادی و نظامی و... محسوب میشود. در سلطه فرهنگی بیگانه باورهای توحیدی و ارزشهای اسلامی مورد تهاجم قرار میگیرد و به مرور ضعیف و بیثمر میگردد.
قرآن کریم در سوره هود آیه 19 میفرماید: همانها که مردم را از راه خدا بازمیدارند و (با القای شبهات) آن را کج و معوج نشان میدهند و به سرای آخرت کافرند.
این افراد ساز و کارهایی را برای رسیدن به اهداف خود به کار میگیرند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- ترویج فرهنگ سکولار
سکولار به معنی عرفیگرایی و جدای دین از سیاست و جنبه فردی به دین دادن پدیده تازهای نیست و از زمان رسول خدا(ص) حداقل، دشمنان اسلام تلاش نمودند ، خلافت امامان معصوم را به سلطنت و پادشاهی تبدل کرده و پیروی از آنان را همانند پیروی از خدا و رسول واجب دانستند و آنچنان بر جامعه اسلامی سلطه فرهنگی پیدا کردند که مردم چشم و گوش بسته، تسلیم سخنان آنان شده، و حتی آنان را از خدا و پیامبر برتر شمردند.
این حقیقت تلخ در سخنان امام صادق(ع) چنین آمده است:
«عبادت تنها سجود و رکوع نیست هر کس مخلوقی را در معصیت آفریدگار پیروی کند به راستی او را پرستیده است» (و این شرک بزرگی است)
همچنین امام صادق(ع) در تفسیر آیه «اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله» (توبه- 31) فرمود: به خدا سوگند (یهودیان) برای دانشمندان و راهبان خود نه نماز خواندند و نه روزه گرفتند، بلکه در معصیت خدا از آنان فرمانبری کردند.
احبار و رهبان چنان بر مردم سلطه فرهنگی پیدا کرده بودند که مردم آنان را ارباب و خدایان خود میپنداشتند و تسلیم سخنان آنان میشدند.
2- ناآگاهی و بیبصیرتی افراد جامعه
دشمنان میکوشند با تحریف و کتمان حقایق، جامعه را در بیخبری و بیبصیرتی نگه دارند. بهعنوان مثال بنیامیه از نمایندگان فرهنگی خود، یعنی خطیبان، امامان جمعه و جماعات، شعرا و... میخواستند همه تعالیم اسلام را به صورت صحیح و کامل در اختیار مردم نگذارند و فقط بخشی از آن را بگویند امام صادق(ع) از این سیاست شیطانی در سلطه فرهنگی چنین پردهبرمیدارد: «همانا بنیامیه مردم را در آموزش ایمان و توحید آزاد گذاشتند، ولی آنان را در آموزش شرک آزاد نگذاشتند تا اگر روزی آنها را به شرک فراخواندند، حقیقت و حد و مرز آنرا نشناسند» (الکافی، ج2، ص 117) تحت تاثیر همین یکجانبهنگری تعالیم دینی بود که مردم، شرک و مؤلفههای آن را نشناختند و در عمل گرفتار آن شدند و همان راه و رسم سنتهای جاهلی و شرک آلود را پیمودند.
ادامه دارد
براساس آموزههای وحیانی مهمترین علل و اسباب سلطه فرهنگی بیگانه بر جوامع اسلامی چیست؟
پاسخ:
مهمترین نوع سلطه در جنگ نرم، سلطه فرهنگی است و پیش نیاز سلطههای سیاسی، اقتصادی و نظامی و... محسوب میشود. در سلطه فرهنگی بیگانه باورهای توحیدی و ارزشهای اسلامی مورد تهاجم قرار میگیرد و به مرور ضعیف و بیثمر میگردد.
قرآن کریم در سوره هود آیه 19 میفرماید: همانها که مردم را از راه خدا بازمیدارند و (با القای شبهات) آن را کج و معوج نشان میدهند و به سرای آخرت کافرند.
این افراد ساز و کارهایی را برای رسیدن به اهداف خود به کار میگیرند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- ترویج فرهنگ سکولار
سکولار به معنی عرفیگرایی و جدای دین از سیاست و جنبه فردی به دین دادن پدیده تازهای نیست و از زمان رسول خدا(ص) حداقل، دشمنان اسلام تلاش نمودند ، خلافت امامان معصوم را به سلطنت و پادشاهی تبدل کرده و پیروی از آنان را همانند پیروی از خدا و رسول واجب دانستند و آنچنان بر جامعه اسلامی سلطه فرهنگی پیدا کردند که مردم چشم و گوش بسته، تسلیم سخنان آنان شده، و حتی آنان را از خدا و پیامبر برتر شمردند.
این حقیقت تلخ در سخنان امام صادق(ع) چنین آمده است:
«عبادت تنها سجود و رکوع نیست هر کس مخلوقی را در معصیت آفریدگار پیروی کند به راستی او را پرستیده است» (و این شرک بزرگی است)
همچنین امام صادق(ع) در تفسیر آیه «اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون الله» (توبه- 31) فرمود: به خدا سوگند (یهودیان) برای دانشمندان و راهبان خود نه نماز خواندند و نه روزه گرفتند، بلکه در معصیت خدا از آنان فرمانبری کردند.
احبار و رهبان چنان بر مردم سلطه فرهنگی پیدا کرده بودند که مردم آنان را ارباب و خدایان خود میپنداشتند و تسلیم سخنان آنان میشدند.
2- ناآگاهی و بیبصیرتی افراد جامعه
دشمنان میکوشند با تحریف و کتمان حقایق، جامعه را در بیخبری و بیبصیرتی نگه دارند. بهعنوان مثال بنیامیه از نمایندگان فرهنگی خود، یعنی خطیبان، امامان جمعه و جماعات، شعرا و... میخواستند همه تعالیم اسلام را به صورت صحیح و کامل در اختیار مردم نگذارند و فقط بخشی از آن را بگویند امام صادق(ع) از این سیاست شیطانی در سلطه فرهنگی چنین پردهبرمیدارد: «همانا بنیامیه مردم را در آموزش ایمان و توحید آزاد گذاشتند، ولی آنان را در آموزش شرک آزاد نگذاشتند تا اگر روزی آنها را به شرک فراخواندند، حقیقت و حد و مرز آنرا نشناسند» (الکافی، ج2، ص 117) تحت تاثیر همین یکجانبهنگری تعالیم دینی بود که مردم، شرک و مؤلفههای آن را نشناختند و در عمل گرفتار آن شدند و همان راه و رسم سنتهای جاهلی و شرک آلود را پیمودند.
ادامه دارد