kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۶۶۸
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۳۸

نهیلیسم پرخاشگر!

  پژمان کریمی

برخی منتقدان،سینمای اجتماعی را تعریف‌بردار ندانسته‌اند .زیرا برآنند؛ اساسا حدود و ثغور و چیستی آنچه پدیده و مسئله اجتماعی خوانده می‌شود،در نسبت با ساحت  سینما، به شکل روشن و جامع   معرفی نشده است.اما فرض بگیریم ؛چیزی و پدیده‌ای به نام سینمای اجتماعی وجود دارد و به عنوان یک عرصه ی مشخص با حد و مرزهای خاص خود به "چیستی و ماهیت شناسی” مسائل اجتماعی مبادرت می‌کند.
هیئت  انتخاب جشنواره ی سی و سوم فیلم فجر،این دوره از جشنواره را ،جلوه ی سینمای اجتماعی نامید!یعنی اینکه اگر بخواهیم تحلیلی از این ساحت به دست آوریم -دست کم به عنوان یک تحلیل مقطعی - می‌توانیم به آثارشرکت‌کننده در این جشنواره نظر بیفکنیم!ببینیم پس از گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی  و دگرشدگی  و تولد دوباره ی سینمای ایران ،فیلمساز امروزی ما چگونه به تحلیل مسائل اجتماعی در میدان هنر هفتم نشسته است!
اگر با نگاهی منصفانه و به دور از تعلقات خاص به فلان فیلمساز و فلان جریان سیاسی داوری کنیم،با واقعیت تکان دهنده‌ای روبرو می‌شویم:سینمای اجتماعی ایران بیمار است!سینمای اندیشه ورز نیست!در جایگاه گسترش افق نگاه مخاطب قرار ندارد و در درک  مسائل جامعه‌اش،سترون است!
فیلمسازی که شناخت از جامعه خود ندارد،مردم خود را نمی‌شناسد،دین حاکم بر سرزمین اش را نمی‌فهمد و معرفت نظری بدان ندارد،فیلمسازی که تفاوت "طرح مسئله " و "مسئله سازی" را نمی‌داند و یا نمی‌خواهد که بداند،چگونه می‌تواند خود را در قله ی سینمای اجتماعی معرفی کند؟
فیلمساز اجتماعی مانند نویسنده‌ای که- مثلا- در حوزه ی سیاست قلم می‌زند،باید "متخصص "اجتماعیات"معنا شود!
فیلمسازی که نسبت به زمینه فیلم‌سازی خود،علم ندارد وبا ابزار "هنر” بیانیه ی اجتماعی صادر می‌کند،چه حکمی دارد؟
آیا مثل فردی عامی نیست که بدون‌پشتوانه‌ی علمی،درباره هر موضوعی نظر می‌دهد و نظرش را منطقی و مستدل هم می‌پندارد؟
حاصل ذهن و سینماگری چنین فیلمسازی، دقیقا سینمای اجتماعی فعلی است: چرک،غرغرو،جفاکار به حریم واقعیت،نومید،ضد دین و بیگانه با خواستها و دغدغه‌های مردم،مدعی ومتوهم!
فیلمی مانند "رخ دیوانه " آیا در برگیرنده‌ی شاخص "عوام زدگی”نیست؟”دوران عاشقی”چه؟”کوچه ی بی‌نام "چه؟
نگارنده بر این باور پافشاری می‌کند که مشکل عمده و بحران آفرین در سینمای ایران،نه پول و سرمایه،نه مشکل فیلم نامه و چه و چه ...که تنها "علم واندیشه”است.چو علم و اندیشه نیست؛”علم وشناخت وتحلیل "هم نیست.اثر هنری بدون” علم واندیشه و شناخت و تحلیل”ابتذال و نهیلیسم پرخاشگر” است!