kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۴۴۰
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۱

اخبار ویژه


مناصب دولتی برخی فعالان اقتصادی و چالش رانت اطلاعاتی

«در سبد مشاوران وزرا و اعضای کابینه یازدهم  البته، تنوع بسیاری به چشم می‌خورد؛ از اقتصاددان و تاجر و استاد دانشگاه گرفته تا شاعر و فیلم‌ساز و ورزشکار، اما در این میان، وزنه تاجران و فعالان اقتصادی از سایر حوزه‌ها سنگین‌تر است. این هم خوب است و هم بد. از این منظر که ممکن است رانت‌های اطلاعاتی، پول‌های بادآورده‌‌ای را نصیب عده‌ای کند و از سوی دیگر، این افراد، چم و خم‌های اقتصاد را بهتر می‌دانند و برایش، راهکار اجرایی دارند، پس این انتصابات، حرکت بر لبه تیغ است و باید با مراقبت صورت گیرد.»
به گزارش تابناک، کم نیستند خصوصی‌هایی که اکنون از اتاق بازرگانی راهی دولت شده‌اند و در قامت مشاوران اعضای کابینه حسن روحانی، از طالقانی و وزرا به پاستور رفته‌اند؛ جدیدترین‌شان هم حسن-ن دبیرکل اتاق بازرگانی ایران است که به تازگی از سوی ولی‌الله سیف، به سمت مشاور عالی رئیس کل بانک مرکزی منصوب شده است. البته او سمت دیگری هم در جریان انتخابات اتاق‌های بازرگانی از سوی رئیس پارلمان بخش خصوصی دریافت کرده و آن هم، عضو هیئت نظارت بر انتخابات اتاق تهران است.
تابناک می‌افزاید: برآوردها حکایت از آن دارد تعداد فعالان اقتصادی که از اتاق بازرگانی ایران و تهران و بعضا برخی شهرستان‌ها به دولت کوچ کرده‌اند، حداقل بیش از 30 مورد است، این در حالی است که آنها همچنان به تجارت وکسب و کار خود ادامه می‌دهند و شاید بیش از آنکه حضور در جلسات دولتی برایشان پوزیشن خاصی را به همراه داشته باشد، رانت اطلاعاتی که از این میان نصیبشان می‌شود و در جریان تصمیمات آتی دولت قرار می‌گیرند. به هر حال، اکنون این افراد حلقه امین دولت شده‌اند و راهی جز قرار گرفتن در معرض دریافت این اطلاعات ندارند، اما دولت باید مراقبت‌های لازم را از این موضوع داشته باشد تا مبادا سوءاستفاده‌ای از این ناحیه صورت گیرد.
این گزارش می‌افزاید: برخی مشاوران رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران هم به حلقه معاون و صاحب‌منصبان دولت پیوسته‌اند که از جمله آنها، مسعود نیلی است که هم‌اکنون مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور است که پیش از آن، به سمت مشاور اتاق بازرگانی تهران منصوب شده بود و هم‌اکنون نیز روزهای دوشنبه، در کنار برخی دیگر از اقتصاددانان در مرکز بررسی‌های اقتصادی اتاق تهران حضور می‌یابد و در آنجا، تحقیقات و پروژه‌های مطالعاتی اتاق را راهبری می‌کند. فرد دیگر، اکبر کمیجانی، قائم مقام فعلی کل بانک مرکزی است که بعد از انتصابش از سوی رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، روانه دولت یازدهم شده است و اکنون مباحث ارزی و بانکی را پیگیری و تا حدودی سیاست‌گذاری می‌کند.
اما در این میان، اعضایی هم هستند از هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران که اکنون از سوی وزرا و اعضای کابینه، حکم مشاوره‌ گرفته‌اند، نمونه آنها نیز کم نیست. از جمله محسن بهرامی ارض‌اقدس که البته در دوران وزارت محمد شریعتمداری بر وزارت بازرگانی دولت سیدمحمد خاتمی، سمت معاون وزیری را یدک می‌کشید، اما او پس از اتمام کار دولت هشتم، راه اتاق بازرگانی را در پیش گرفت و به جمع فعالان اقتصادی دولتی پیوست که کار خصوصی می‌کنند و به جمع هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران پیوست. بهرامی هم‌اکنون در حلقه مشاوران دولت یازدهم قرار گرفته و البته با حکمی از سوی محمد شریعتمداری، معاون اجرایی رئیس‌جمهور، مشاور او شده است.
تابناک می‌نویسد: البته این تمام داستان نیست و لیست بلند بالایی که از بخش خصوصی به دولت رفته‌اند یا از دولت به بخش خصوصی آمده‌اند، افراد دیگری را هم در خود جای داده است. نمونه آن، محمود اسلامیان، عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران است که اکنون به سمت رئیس صندوق بازنشستگی کشوری منصوب شده است. یا مسعود کرباسیان، رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی ایران که از سوی اعضای هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، به سمت نایب رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران منصوب شده است. یا احمد میدری که عضو شورای سیاستگذاری ماهنامه اتاق ایران است و در سال 91 از سوی محمد نهاوندیان، رئیس آن روزهای اتاق ایران، به این سمت منصوب شده و اکنون معاون علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. بابک دربیگی هم که عضو دیگر شورای سیاستگذاری ماهنامه اتاق ایران است، از سوی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سمت مشاور وزیر و مدیرکل روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شده است. البته او در جریان فعالیت‌های انتخاباتی کنونی یکی از ائتلاف‌های بزرگ برای ورود به اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، کارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی این ائتلاف را با حفظ سمت خود در وزارت ارشاد، راهبری می‌کند.




دولت فاقد انگیزه جدی برای برنامه‌ریزی اقتصادی جامع است


دولت توانایی و انگیزه جدی برای برنامه‌ریزی جدی و کارشناسی اقتصادی ندارد.
دکتر فرشاد مؤمنی (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) درباره ساماندهی یارانه‌ها و پیشنهاد کمیسیون تلفیق برای حذف یارانه خانواده‌های بالای 2/5 میلیون تومان درآمد گفت: آنچه خیلی با قاطعیت می‌توان گفت اینکه این یک رویه کاملاً انفعالی و بی‌برنامه یا یک مسئله بسیار پیچیده و حیاتی است. به خصوص در شرایطی که بین دولت و مجلس هم هماهنگی وجود نداشته باشد این می‌تواند در اجرا با چالش‌ها و دشواریهای بیشتری هم روبه‌رو شود. من بسیار متأسفم که ناگزیر هستم به این واقعیت اذعان کنم که دولت محترم تاکنون حتی توانایی این را از خود بروز نداده که حداقل یک مطالعه آسیب‌شناختی جدی در این زمینه صورت دهد.
وی می‌گوید: هر دو طرف حسن‌نیت دارند اما فاقد بنیه کارشناسی کافی هستند. باتوجه به اینکه توان بالقوه کارشناسی در اختیار دولت چند ده برابر میزان مشابه در مجلس است. اصولی و بدیهی است که دولت محترم باید به این مسئله به عنوان یک امر ملی نگاه کند و بیاید یک هزینه فایده ساده کند.
مؤمنی در پاسخ این سؤال روزنامه آرمان که «اگر این اتفاق هم صورت بگیرد چه تأثیری می‌تواند بر عملکرد دولت داشته باشد؟ آیا می‌خواهید با این پیشنهاد به نفی حذف یارانه نقدی برسید؟» تصریح می‌کند: شما اگر کمی دقت کنید با هزینه فایده کردن و با کمی دقت می‌بینیم از دی‌ماه 1389 تا امروز منابعی که تحت این عنوان هزینه شده تقریباً معادل بودجه عمرانی کشور طی ده سال گذشته بوده است، وقتی چنین منبعی را آنقدر راحت هزینه کردند و به هیچ کدام از اهدافی که اعلام شده بود هم نرسیدند و به جای آن ده‌ها هزینه کوچک و بزرگ کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت را به کشور تحمیل کردند و به خاطر این اشتباهی که صورت گرفته عقل سلیم ایجاب می‌کند که هم دولت و هم مجلس از سیاست‌ها و راه‌حل‌های موضعی و غیربرنامه‌ای اجتناب کنند و با یکدیگر هم‌قسم شوند که در کادر برنامه ششم توسعه ابتدا یک مطالعه آسیب‌شناسی عمیق صورت گیرد و سپس یک راه‌حل مبتنی بر برنامه و در راستای اهداف توسعه ملی انتخاب شود.
وی خاطرنشان کرد: من صمیمانه و خاضعانه عرض می‌کنم که در غیر این صورت این راه‌حل‌های دم‌دستی هم اعتبار مجلس را مخدوش می‌کند و هم اعتبار دولت را و به هیچ وجه به مصلحت کشور نیست که راجع به مسئله‌های بسیار سرنوشت‌ساز بدون پشتوانه کار کارشناسی تصمیم‌گیری شود.
وی در پاسخ به این سؤال که، به نظر شما دولت توان این کار را دارد؟ گفت: اگر دولت را به معنای دستگاه‌های اجرایی بگیریم حداقل تا امروز نه توانایی و نه انگیزه جدی مشاهده نشده است.




نشنال اینترست: آمریکا باید از سلاح‌های مرگبار ایران بترسد


ایران با داشتن موشک‌های سجیل و خلیج‌فارس، زیردریایی‌های غدیر، سامانه «اس-300» و «حزب‌الله» لبنان می‌تواند از نقاط ضعف ارتش آمریکا بهره‌برداری کند و واشنگتن که صاحب بزرگ‌ترین ارتش دنیاست باید از این ابزارهای ایران بترسد.
«زاخاری کک» تحلیلگر آمریکایی در وبسایت آمریکایی تحلیلی «نشنال اینترست» درباره «5 سلاح جنگی ایران که آمریکا باید از آنها بترسد»، نوشت: «بعد از جنگ سرد تاکنون هیچ کشوری مانند ایران، آمریکا را به چالش نکشیده است. از خاورمیانه گرفته تا آسیای مرکزی و آمریکای لاتین، ایران هرگز هیچ فرصتی را برای محدود کردن نفوذ آمریکا از دست نداده است.»
 وی هشدار داد: «گرچه آمریکا قدرتمندترین نیروی نظامی جهان را در اختیار دارد اما این نیروی نظامی نقاط ضعفی دارد که ایران می‌تواند از آنها سوءاستفاده کند.»
نویسنده درباره دکترین نظامی کشورمان نوشت: «دکترین نظامی ایران بر مبنای بازدارندگی و بر اساس سه نوع قابلیت تدوین و اجرا می‌شود؛ زرادخانه موشکی رو به توسعه، جنگ دریایی نامتقارن - به‌خصوص تهدید به بستن تنگه هرمز - و گروه‌های شبه نظامی غیردولتی.» ایران برای اجرای دکترین فوق از سامانه‌های تسلیحاتی متعددی استفاده می‌کند اما در این میان 5 ابزار ذیل از اهمیت حیاتی برخوردارند: 1- موشک‌های «سجیل» (سجیل1 و سجیل2) 2- زیردریایی‌های سری «غدیر/قادر» 3- موشک‌ ضد کشتی «خلیج‌ فارس» 4- حزب‌الله لبنان 5- سامانه دفاع موشکی «اس-300». زاخاری کک سپس در توصیف زیردریایی‌های ایران می‌نویسد: «شاید بزرگ‌ترین قدرت بازدارندگی ایران این باشد که می‌تواند عبور نفت از تنگه هرمز را تهدید و مختل کند. در حدود 20 درصد از نفت جهان باید برای رسیدن به بازارهای جهانی از این تنگه عبور کند.
وی در تشریح اهمیت زیردریایی‌ها برای ایران در خصوص بستن تنگه هرمز به عمق کم اکثر نقاط خلیج فارس اشاره کرده و می‌افزاید که نفتکش‌ها و کشتی‌های جنگی که می‌خواهند از خلیج فارس عبور کنند فقط می‌توانند از آبراهه‌های مشخص، قابل پیش‌بینی و معدودی عبور کنند که ایران به راحتی می‌تواند با زیردریایی‌های خود آنها را هدف قرار دهد.
این تحلیلگر آمریکایی با اشاره به اینکه «ایران انواع مختلفی از زیردریایی را در اختیار دارد»، اضافه کرد: «اما ناوگان رو به گسترش زیردریایی‌های 150 تنی کلاس «غدیر/قادر» در هرگونه درگیری می‌توانند (سلاح) مرگبار باشند. نویسنده این مقاله در بخش بعدی، موشک بالستیک ضد کشتی «خلیج فارس» را «بخش ارزشمند دیگری از قابلیت‌های نامتقارن دریایی ایران» توصیف کرده و افزوده است: «این موشک سوخت جامد ومافوق صوت که بر اساس موشک «فاتح 110» طراحی و ساخته شده است، به یک کلاهک انفجاری 650 کیلوگرمی مجهز است و 300 کیلومتر برد دارد. ویژگی این موشک‌ها مافوق صوت بودن و خط سیر آنهاست.»
به عقیده این کارشناس و روزنامه‌نگار آمریکایی، «حزب‌الله»‌ لبنان چهارمین سلاح ایران است که آمریکا باید از آن بترسد. کک در این باره نوشت: «نفوذ به لبنان یک هدف کاملا استراتژیک برای ایران است و حزب‌الله در این خصوص یک «سلاح جنگی» چند منظوره و کاربردی در زرادخانه ایران محسوب می‌شود.»
 نویسنده نشنال اینترست، نوشت: «بعد از تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003، ایران از حزب‌الله برای تعلیم شبه‌نظامیان شیعه در عراق استفاده کرد. همچنین گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهد حزب‌الله در تعلیم شورشیان «حوثی» در «یمن» نیز دست داشته است. حضور حزب‌الله در حمایت از «بشار اسد» در سوریه از سال 2011 نیز بسیار قابل توجه بوده است.»