kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۰۷۴
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۱
درس‌های بصیرت‌آفرین از خط امام و رهبری- قسمت چهارم

استقامت ثمره بصیرت

ابراهیم حاجی محمدزاده

«انبیا در تبلیغاتشان ابتدا یک نفر بودند. موسی علیه‌السلام- یک نفر بود، رسول اکرم- صلی‌الله علیه و آله وسلم- اول که مامور شد خودش- تنها- مامور شد. قم فانذر (1) نهضت کن و مردم را دعوت کن. دعوت ابتدا از خود حضرت شروع شد. آن روز که اعلام نبوت فرمود یک زن (2) و یک بچه (3) به او ایمان آورد لکن استقامت- که لازمه رهبری انبیای گرام است به طور کامل در رسول اکرم بود فاستقم کما امرت» (4)
حضرت امام(ره) از قول استاد بی‌نظیر خود عارف مبارزه‌جو حضرت آیت‌الله شاه‌آبادی(ره) بارها می‌فرمودند:
(«فاستقم کما امرت و من تاب معک» این آیه شریفه در دو جای قرآن هست یکی در سوره شورا هست یکی در سوره هود. پیغمبر -صلی‌الله علیه و آله- در سوره هود را یاد می‌آورد. و تفاوت مابین سوره «هود» و «شورا» این است که آنجا واستقم کما امرت است اینجا فاستقم کما امرت و من تاب معک است، می‌فرماید شیبتنی، نقل است که از ایشان شیبتنی سوره هود لمکان هذه آیه برای اینکه نگران بوده است پیغمبر از اینکه اشخاصی که همراهش هستند نتوانند استقامت کنند. خوب خودش استقامت می‌کرده است اما و من تاب معک هم مامور است، یعنی همان طور که پیغمبر به استقامت و مقاومت مامور است. هر کس همراه اوست به او گرویده است. همین ماموریت را دارد و تا آخر هم این ماموریت هست...» (5)
حضرت امام بارها وقتی مشکلات و پیچیدگی‌های مبارزه در مقابل استکبار جهانی و مزدوران آنها در گذشته و بعد از انقلاب با مردم سخن می‌گویند مقصد را بصیرت و استقامت می‌دانند («لازم به یادآوری است که ذکر شمه‌ای از وقایع انقلاب- علم و آگاهی به نکته‌هاست که در مسیر با بصیرت حرکت کنند و خطرها و گذرگاه‌ها و کمینگاه‌ها را بهتر بشناسند...)‌(6) و به همین علت خطاب به مردم می‌فرمایند:
«همیشه با بصیرت و چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه‌ای آرامتان نمی‌گذارند.» (7)
و بارها و بارها پس از اطمینان از عبرت‌گیری و بصیرت مردم از جمله فتنه بنی صدر و منافقین و ملی‌گراها و دیگر مزدوران و استکبار جهانی اعلام می‌کنند:
«دوستان عزیزم، بسیار دقت کنید و کاملا بهوش باشید و هوشیارانه با آرامش کامل ولی با تمام توان در صحنه باشید که بی‌شما هیچ‌کس، هیچ نمی‌تواند کند و با شما همه دشمنان رسول ‌اکرم و ائمه اطهار نابود خواهند شد.
بهوش باشید که ایران در آستانه به ثمر رسیدن انقلاب اصیل شماست. آگاه باشید که خط منفور ضداسلامی، و غرب در حال شکست کامل است، والحق نشان دادید که هوشیارانه مقاومت می‌کنید.
خمینی دست یکایک شما را می‌بوسد و به یکایک شما احترام می‌گذارد و یکایک شما را رهبر خودش می‌داند که بارها گفته‌ام من با شما یکی هستم و رهبری در کار نیست. من خوب درک می‌کنم که حضور شما در این روزهای حساس به چه معنایی است و به امید پیروزی نهایی شما بر دشمنانتان روزشماری می‌کنم.
و باز از ملت شریف خاضعانه می‌خواهم که جنگ را فراموش نکنند و برادران ارتشی و سپاهی و سایر رزمندگان عزیز در جبهه‌ها را با تمام وجود تشویق و تکریم نمایند. و شما سربازان دلاور اسلام در پادگانها و پایگاهها در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها هوشیارانه جریانات ضد انقلاب را دنبال کنید و بدانید که من نزدیک به یک سال بود که صلاح نمی‌دیدم آنچه را می‌دانم برای ملت شرح دهم، چرا؟ تا آرامش کشور حفظ شود و شما با آرامش کامل علیه مستکبران جهان بجنگید، تا احساس کردم دیگر مسئله از این حرف‌ها گذشته است و خطر، اساس جمهوری اسلامی را که با خون پاک هفتاد هزار شهید و معلولیت بیش از یکصد هزار نفر به وجود آمده بود تهدید می‌کند، دیگر تاب نیاوردم تا شما بجنگید و از پیروزی شما به نفع مقاصد شوم سیاسی ضدانقلاب بهره‌برداری شود، لذا درد دل نمودم.  شما در هر کجا که هستید با کمال دقت مراقبت کنید تا ضدانقلاب به مقاصد پلیدش نرسد... از نفس گرم ولی‌الله‌اعظم-عجل‌الله تعالی فرجه- می‌خواهم که از خداوند تعالی تقاضا فرماید که همه ما و همه مقامات و تمام ملت شریف را توفیق عمل به اسلام و قوانین اسلامی عطا فرماید و تعجیل در فرج بقیهًْ‌الله - روحی فداه- نماید. درود و سلام بر شهدا و خانواده محترم و شریف و مقاوم آنها. سلام بر معلولین عزیز و مقاوم اسلامی. والسلام علی‌من اتبع‌الهدی.                                    روح‌الله‌الموسوی‌الخمینی»(8)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) سوره مدثر آیه 2                                         (2) حضرت خدیجه سلام‌الله علیه
(3) مولا علی علیه‌السلام                                    (4) سوره هود آیه 112
(5) صحیفه امام ج 16 ص 300                         (6) صحیفه امام ج 21 ص 289                           (7) صحیفه امام ج 21 ص 329                          (8) صحیفه امام ج 14 ص 473