معرفی کتاب نیمه پنهان آمریکا
شکلگیری مستعمرهنشینها تا سازمان مخوف فراماسونری
فرهاد فرقه
نیمه پنهان آمریکا، اثر شهریار زرشناس در سال 1391 به رشته تحریر درآمده و توسط موسسه انتشارات کتاب نشر به چاپ شده است. این کتاب ارزنده و پرمحتوا بسیاری از حقایق درباره ماهیت دولت پلید آمریکا را افشاء میکند و یا به عبارتی نقاب از چهره آمریکا برمیدارد. چنانچه در مقدمه کتاب که به قلم توانای استاد زرشناس نوشته شده است، میخوانیم:
«انگیزه اصلی من از نگارش «نیمه پنهان آمریکا» این بوده است که درحد توان از تاریخ اجتماعی- اقتصادی آمریکا غبار بزدایم و برای آنها که وقتی آمریکا را میبینند، مجذوب آسمانخراشهای 100 طبقه و زرق و برق ظاهری شهرهایی چون نیویورک و سانفرانسیسکو میشوند، از باطن پنهان ستمکاریها و زد و بندهای محافل و کانونهای ثروت و قدرت و خشونت وحشتناک سرمایهداران و انحصارهای امپریالیستی و توطئهگری سازمانهای پیچیده و مخفیکاری چون فراماسونری و شورای روابط خارجی سخن بگویم؛ زیرا عمیقاً اعتقاد دارم تصویری که از سوی برخی رسانهها و اشخاص در کشور ما درمورد چهره دولت و سیمای سیاست و اقتصاد آمریکا ارائه میشود، غیرواقعی و مسخ شده است. پشت این همه زرق و برق و جاذبه دنیوی، انبوه نیرنگ، توطئه و استثمار سرمایهداران نهفتهای است و این سرمایهها و جلوهگریهای رنگین، از استثمار گسترده کارگران بومی و چپاول بی رحمانه میلیاردها نفر در سراسر جهان به دست آمده و به معدودی کاپیتالیست بیرحم و جنگطلب تعلق دارد. فکر میکنم علیرغم وجود کارهای تحقیقی مفید درخصوص این موضوع، هنوز جا برای ارایه کارهای دیگر وجود دارد.»
فهرست ارائه مطالب در کتاب نیمه پنهان آمریکا از شکلگیری مستعمرهنشینهای آمریکایی آغاز شده تا میرسد به سازمان مخوف و پیچیده فراماسونری که دارای پیوندی نزدیک با صهیونیست جهانی است. زرشناس در صفحات محدود کتابش نگاهی بر ادوار تاریخی سرمایهسالاری آمریکا داشته و از دو جناح حاکمه آمریکا که پس از استقلال در مقابل یکدیگر قرار داشتند بحث میکند. در بخش دیگری از این کتاب به چگونگی ظهور امپریالیزم و بحران بزرگ والاستریت و همچنین از حقایق پنهان جنگ جهانی دوم پرده برداشته میشود و سپس نقاب از چهره واقعی فرانکلین روزولت و استبداد مککارتی کنار زده میشود و در خاتمه با نظام سیاسی حاکم بر آمریکا- که همانا توتالیتاریسم لیبرال است- کتاب به انتها میرسد.
شهریار زرشناس در کتاب نیمهپنهان آمریکا چنین نتیجه میگیرد: در آیندهای نزدیک آمریکا پر از کشمکشهای اجتماعی، اعتراضات مردمی، بحرانهای فکری، روانی، اجتماعی و اقتصادی و نهایتاً در غلتیدن در مسیر پرشتاب نابودی و مرگ خواهد بود.
در ذیل از بخشهای مختلف کتاب نیمهپنهان آمریکا برشهایی را استخراج نمودم تا در معرض دید خوانندگان گرامی قرار گیرد، بهخصوص برای آن دسته افرادی که رویای آمریکا را در سر میپرورانند (به ویژه جوانان)؛ شاید با خواندن این چند پاراگراف متوجه شوند که آمریکا واقعاً سرابی بیش نیست.
آمریکا سرزمینی است از جنس حباب و به تعبیر زیبای کلامالله مجید، کف روی آب است. آمریکا، سرزمین جذابی است، اما جاذبههای آن بیمحتوا و توخالی است. جامعه آمریکا را میتوان جمهوری سرمایهداران یا شرکت سهامیای مبتنی بر سرمایهاندوزی، لذتگرایی مبتذل و افراط در سطحیگری دانست. بارزترین ویژگی جامعه آمریکا، پولسالاری یا سرمایهسالاری است. این یک فاجعه بزرگ برای مقام و مرتبه انسانی است که ارزشهای اصلی یک جامعه، حول محور پولدوستی و انباشت یا مصرف حریصانه و دیوانهوار پول سامان گیرد، زیرا وضع اسفباری پدید میآید و اسفبارتر از همه اینکه، این مظهر از خود بیگانگی و مسخ شدگی و ابزار رفع نیازهای اولیه و متنزل آدمی ناعادلانه در میان انسانها توزیع شود و رویکردهای تکاثرطلبانه و نفسانی بهگونهای حریصانه، عده زیادی از افراد یک جامعه را از آن محروم نمایند. نکته مهم این است که انسان صرفاً حیوانی استثمارگر و مبتذل و مصرفکننده و پولسالار نیست. میلیونها بشر از خود بیگانه خسته از کار و زندگی ماشینی که استثمار میشوند در جامعه آمریکا اسیر انضباط بوروکراتیک و بیرحمیهای یک زندگی سرمایهسالار میباشند.آمریکا سرزمین رفاه و آزادی و عدالت نیست. جوهره اصلی، در برانگیختن و تحریک دائمی قوای غضبی و شهوانی نفس آدمی در قالبهای تنوعطلبانه و پرزرق و برق از یکسو و سرکوب نیازهای معناطلبانه و روحانی و انسانی و فطری بشر از طرف دیگر است. وقتی به آمریکا میرسیم، برهوتی از حاکمیت پولسالاری و ماشینیزم و از خود بیگانگی و تنهایی در برابر ما خودنمایی میکند و این ذات وهمآلود، برخاسته از طبیعت شیطانی است، زیرا شیطان در وهم بشر خانه میکند.
یکی از عناصر سازنده فرهنگ و جامعه آمریکا، آیین شبه مذهبی پیوریتانیسم است که نوعی ریاضت سختگیرانه جهت انباشت سرمایه است که حاصل آن شکلگیری نگرشی است که سودجویی و استثمار و رفاهطلبی را عین تقوا میپندارد. وقتی پی به ماهیت واقعی این آیین ببریم و به ویژه ریشههای یهودی آن را بشناسیم دیگر درک و فهم ادعاهایی نظیر این سخن نیکسون که میگفت: «خدا با ملت آمریکاست. خواست خداوند این است که آمریکا رهبری دنیا را به دست بگیرد.» آسان میشود.مردم آمریکا در مقایسه با سایر ملل از کمترین میزان اطلاعات عمومی و مهمتر از آن، ظرفیت تفکر مستقل برخوردارند و یا به عبارتی، تفکر مستقل و منتقد فردی بسیار اندک است. نظام سیاسی آمریکا که مدعی حاکمیت اکثریت است، اما اکثریت مردم آمریکا به دلیل استعمار و تحمیقی که توسط رسانهها صورت میگیرد فاقد تفکر و جهانبینی مستقل هستند. ویژگی ذاتی جامعه آمریکا این است که شعارهای توخالی و پر سر و صدا و جذاب در زمینه خردمندی و حقوق انسانی و آزادی سر میدهد و با تکیه بر دو حربه برهنگی و خشونت، تلاش میکند تا اذهان و افکار مردمان را بفریبد و سلطنت پنهان و آشکار سرمایه را مشاطهگری کند، تا آنها که در جهنم از خود بیگانگی و ماشینیزم و سرمایهسالاری امپریالیستی اسیر هستند، گمان کنند که در بهشت آزادی و عدالت به سر میبرند. گرایشی که اکنون در آمریکا حاکم است حاصلی جز فقر و بیعدالتی بیش از پیش برای طبقات محروم جامعه آمریکا ندارد. در واقع حکومت جبارانه آمریکا این است که برای برابری و آزادی ارزشی قائل نیست.
نیمه پنهان آمریکا، اثر شهریار زرشناس در سال 1391 به رشته تحریر درآمده و توسط موسسه انتشارات کتاب نشر به چاپ شده است. این کتاب ارزنده و پرمحتوا بسیاری از حقایق درباره ماهیت دولت پلید آمریکا را افشاء میکند و یا به عبارتی نقاب از چهره آمریکا برمیدارد. چنانچه در مقدمه کتاب که به قلم توانای استاد زرشناس نوشته شده است، میخوانیم:
«انگیزه اصلی من از نگارش «نیمه پنهان آمریکا» این بوده است که درحد توان از تاریخ اجتماعی- اقتصادی آمریکا غبار بزدایم و برای آنها که وقتی آمریکا را میبینند، مجذوب آسمانخراشهای 100 طبقه و زرق و برق ظاهری شهرهایی چون نیویورک و سانفرانسیسکو میشوند، از باطن پنهان ستمکاریها و زد و بندهای محافل و کانونهای ثروت و قدرت و خشونت وحشتناک سرمایهداران و انحصارهای امپریالیستی و توطئهگری سازمانهای پیچیده و مخفیکاری چون فراماسونری و شورای روابط خارجی سخن بگویم؛ زیرا عمیقاً اعتقاد دارم تصویری که از سوی برخی رسانهها و اشخاص در کشور ما درمورد چهره دولت و سیمای سیاست و اقتصاد آمریکا ارائه میشود، غیرواقعی و مسخ شده است. پشت این همه زرق و برق و جاذبه دنیوی، انبوه نیرنگ، توطئه و استثمار سرمایهداران نهفتهای است و این سرمایهها و جلوهگریهای رنگین، از استثمار گسترده کارگران بومی و چپاول بی رحمانه میلیاردها نفر در سراسر جهان به دست آمده و به معدودی کاپیتالیست بیرحم و جنگطلب تعلق دارد. فکر میکنم علیرغم وجود کارهای تحقیقی مفید درخصوص این موضوع، هنوز جا برای ارایه کارهای دیگر وجود دارد.»
فهرست ارائه مطالب در کتاب نیمه پنهان آمریکا از شکلگیری مستعمرهنشینهای آمریکایی آغاز شده تا میرسد به سازمان مخوف و پیچیده فراماسونری که دارای پیوندی نزدیک با صهیونیست جهانی است. زرشناس در صفحات محدود کتابش نگاهی بر ادوار تاریخی سرمایهسالاری آمریکا داشته و از دو جناح حاکمه آمریکا که پس از استقلال در مقابل یکدیگر قرار داشتند بحث میکند. در بخش دیگری از این کتاب به چگونگی ظهور امپریالیزم و بحران بزرگ والاستریت و همچنین از حقایق پنهان جنگ جهانی دوم پرده برداشته میشود و سپس نقاب از چهره واقعی فرانکلین روزولت و استبداد مککارتی کنار زده میشود و در خاتمه با نظام سیاسی حاکم بر آمریکا- که همانا توتالیتاریسم لیبرال است- کتاب به انتها میرسد.
شهریار زرشناس در کتاب نیمهپنهان آمریکا چنین نتیجه میگیرد: در آیندهای نزدیک آمریکا پر از کشمکشهای اجتماعی، اعتراضات مردمی، بحرانهای فکری، روانی، اجتماعی و اقتصادی و نهایتاً در غلتیدن در مسیر پرشتاب نابودی و مرگ خواهد بود.
در ذیل از بخشهای مختلف کتاب نیمهپنهان آمریکا برشهایی را استخراج نمودم تا در معرض دید خوانندگان گرامی قرار گیرد، بهخصوص برای آن دسته افرادی که رویای آمریکا را در سر میپرورانند (به ویژه جوانان)؛ شاید با خواندن این چند پاراگراف متوجه شوند که آمریکا واقعاً سرابی بیش نیست.
آمریکا سرزمینی است از جنس حباب و به تعبیر زیبای کلامالله مجید، کف روی آب است. آمریکا، سرزمین جذابی است، اما جاذبههای آن بیمحتوا و توخالی است. جامعه آمریکا را میتوان جمهوری سرمایهداران یا شرکت سهامیای مبتنی بر سرمایهاندوزی، لذتگرایی مبتذل و افراط در سطحیگری دانست. بارزترین ویژگی جامعه آمریکا، پولسالاری یا سرمایهسالاری است. این یک فاجعه بزرگ برای مقام و مرتبه انسانی است که ارزشهای اصلی یک جامعه، حول محور پولدوستی و انباشت یا مصرف حریصانه و دیوانهوار پول سامان گیرد، زیرا وضع اسفباری پدید میآید و اسفبارتر از همه اینکه، این مظهر از خود بیگانگی و مسخ شدگی و ابزار رفع نیازهای اولیه و متنزل آدمی ناعادلانه در میان انسانها توزیع شود و رویکردهای تکاثرطلبانه و نفسانی بهگونهای حریصانه، عده زیادی از افراد یک جامعه را از آن محروم نمایند. نکته مهم این است که انسان صرفاً حیوانی استثمارگر و مبتذل و مصرفکننده و پولسالار نیست. میلیونها بشر از خود بیگانه خسته از کار و زندگی ماشینی که استثمار میشوند در جامعه آمریکا اسیر انضباط بوروکراتیک و بیرحمیهای یک زندگی سرمایهسالار میباشند.آمریکا سرزمین رفاه و آزادی و عدالت نیست. جوهره اصلی، در برانگیختن و تحریک دائمی قوای غضبی و شهوانی نفس آدمی در قالبهای تنوعطلبانه و پرزرق و برق از یکسو و سرکوب نیازهای معناطلبانه و روحانی و انسانی و فطری بشر از طرف دیگر است. وقتی به آمریکا میرسیم، برهوتی از حاکمیت پولسالاری و ماشینیزم و از خود بیگانگی و تنهایی در برابر ما خودنمایی میکند و این ذات وهمآلود، برخاسته از طبیعت شیطانی است، زیرا شیطان در وهم بشر خانه میکند.
یکی از عناصر سازنده فرهنگ و جامعه آمریکا، آیین شبه مذهبی پیوریتانیسم است که نوعی ریاضت سختگیرانه جهت انباشت سرمایه است که حاصل آن شکلگیری نگرشی است که سودجویی و استثمار و رفاهطلبی را عین تقوا میپندارد. وقتی پی به ماهیت واقعی این آیین ببریم و به ویژه ریشههای یهودی آن را بشناسیم دیگر درک و فهم ادعاهایی نظیر این سخن نیکسون که میگفت: «خدا با ملت آمریکاست. خواست خداوند این است که آمریکا رهبری دنیا را به دست بگیرد.» آسان میشود.مردم آمریکا در مقایسه با سایر ملل از کمترین میزان اطلاعات عمومی و مهمتر از آن، ظرفیت تفکر مستقل برخوردارند و یا به عبارتی، تفکر مستقل و منتقد فردی بسیار اندک است. نظام سیاسی آمریکا که مدعی حاکمیت اکثریت است، اما اکثریت مردم آمریکا به دلیل استعمار و تحمیقی که توسط رسانهها صورت میگیرد فاقد تفکر و جهانبینی مستقل هستند. ویژگی ذاتی جامعه آمریکا این است که شعارهای توخالی و پر سر و صدا و جذاب در زمینه خردمندی و حقوق انسانی و آزادی سر میدهد و با تکیه بر دو حربه برهنگی و خشونت، تلاش میکند تا اذهان و افکار مردمان را بفریبد و سلطنت پنهان و آشکار سرمایه را مشاطهگری کند، تا آنها که در جهنم از خود بیگانگی و ماشینیزم و سرمایهسالاری امپریالیستی اسیر هستند، گمان کنند که در بهشت آزادی و عدالت به سر میبرند. گرایشی که اکنون در آمریکا حاکم است حاصلی جز فقر و بیعدالتی بیش از پیش برای طبقات محروم جامعه آمریکا ندارد. در واقع حکومت جبارانه آمریکا این است که برای برابری و آزادی ارزشی قائل نیست.