مبانی قرآنی اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظم انقلاب در برابر جنگ اقتصادی دشمنان مطرح کرده و خود به بیان بسیاری از مبانی و راهکارهای آن اشاره نموده است. در مطلب حاضر مبانی و اصول و قواعد اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و به عبارتی نگرش اسلام به چنین اقتصادی تبیین شده است.
علی کرملو
نگاه قرآن به اقتصاد
اقتصاد از نظر آموزههای قرآنی قوام جامعه است؛ به این معنا که جامعه بشری با اقتصاد، برپا میایستد؛ زیرا آنچه که مردمان را حتی در نهاد کوچکی چون خانواده دور همگرد میآورد پاسخگویی به نیازهای آرامشی و آسایشی یعنی روحی و جسمی بشر است؛ چرا که انسان سعادت را در این دو اصل جستوجو و معنا میکند.
خداوند درباره نقش اقتصاد در جامعه بشری میفرماید: و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما؛ اموال خود را - که خداوند آن را وسیه قوام زندگی شما قرار داده - به سفیهان و بیخردان مدهید. (نساء، آیه 5)
در این آیه خداوند اموال یعنی امر اقتصادی را به عنوان عامل قیام جامعه دانست است. پس نقشی که اقتصاد در جامعه ایفا میکند همانند ستون میانی خیمه است که خیمه را بر پا نگه میدارد و به آن معنا و مفهوم میبخشد؛ اگر اقتصاد جامعه از میان برود یا سست و ضعیف شود به همان میزان جامعه آسیب میبیند.
از این آیه و آیات دیگر قرآنی میتوان اهمیت اقتصاد را در زندگی بشر و نیز برپایی جامعه به دست آورد. البته خداوند در آیاتی چون 85 سوره اعراف و 84 تا 86 سوره هود تامین سعادت واقعی انسان را در سایه یکتاپرستی، سلامت امور اقتصادی و پرهیز از فسادانگیزی دانسته و در آیات 3 و 41 و 43 و 83 و 177 و 277 سوره بقره و 39 سوره نساء و 2 و 3 سوره انفال و آیات دیگر، امور اقتصادی و معیشتی مردم را دارای جایگاهی مهم در حد مسائل اعتقادی و عبادی قرار داده است.
از نظر قرآن اقتصاد تنها در حوزه امور مادی انسان و جامعه نقش ندارد، بلکه نقشی فراتر از آن میتوان برای اقتصاد تعریف کرد. از همین رو خداوند بر نقش بهرهمندیهای اقتصادی در امور معنوی و معنویت تاکید میکند. (توبه، آیه 75؛ صف، آیات 10 تا 12)
ماهیت اقتصاد مقاومتی
اصطلاح اقتصاد مقاومتی در برابر وضعیت جنگی تعریف شده است؛ یعنی زمانی که دشمنان از همه حربهها برای به زانو در آوردن جامعه اسلامی بهره میگیرند و با تحریم اقتصادی و مانند آن میکوشند تا جامعه را تضعیف کرده و آن را شکست دهند. در حقیقت اقتصاد مقاومتی به اقتصادی گفته میشود که برای شرایط سخت جنگی و هجوم دشمنان به جامعه اسلامی سامان مییابد؛ اما گر به دقت در مسئله اقتصادی و نقش کلیدی آن در جامعه توجه شود، روشن میشود که جامعه شرایط اقتصاد مقاومتی را در برنامه داشته باشد؛ زیرا همان طوری که قوام جامعه به اقتصاد است، اقتصادی میتواند پایدار و شکوفا و پویا باشد که از عنصر اقتصاد مقاومتی برخوردار باشد و تحتتاثیر شرایط سخت طبیعی و یا غیرطبیعی چون جنگ و تحریم و مانند آنها بتواند برقرار باشد و نقش قوامبخشی خود را ایفا کند.
به بیانی دیگر، بر اساس آموزههای قرآنی، اقتصاد جامعه باید بر عنصر اقتصاد مقاومتی شکل گیرد تا هم از نظر درونی قوامبخش باشد و هم از نظر بیرونی بتواند در برابر فشارهای گوناگونی چون خشکسالی، زلزه، جنگ و تحریم مقاومت داشته باشد.
آیات قرآن از انسانها میخواهد تا مسئولیت خویش را به عنوان خلیفه الهی در زمین با آبادانی زمین که همان فعالیتهای اقتصادی است (هود، آیه 61) به درستی انجام دهند؛ زیرا با این روش است که انسان میتواند به کمال خویش دست یابد و به عنوان انسان کامل به بهشت برین درآید و همانطوری که ایمان به عنوان عمل صالح در آموزههای قرآنی عامل ورود به بهشت معرفی شده، اعمال اقتصادی چون انفاق، احسان مالی، اکرام مالی، اطعام، صدقه، قرضالحسنه و مانند آنها به عنوان عمل صالح عامل اصلی ورود به بهشت دانسته شده است؛ در حقیقت دو بال پرواز بشر، عمل صالح ایمانی و عمل صالح در قالب عبادی و اقتصادی است که انسان را به سعادت ابدی میرساند. (فاطر، آیه 10)
ضرورت اقتصاد مقاومتی
بر اساس آیات قرآنی داشتن اقتصاد مقاومتی همانند اقتصاد قوامبخش، ضروری و لازم جامعه اسلامی است. جامعه اسلامی نه تنها باید دارای اقتصادی سالم و شکوفا و قوامبخش باشد، بلکه باید دارای اقتصاد مقاومتی باشد که آن را از دشمنان حفظ کرده و اجازه ندهد تا جامعه در برابر دشمنان خوار شود.
قرآن بر ضرورت اقتصاد مقاومتی به اشکال گوناگون تاکید کرده است. از جمله مهمترین آیاتی که میتواند این وجوب و ضرورت را بیان کند، آیه 28 سوره توبه است. خداوند در این آیه نه تنها نیازمندی اقتصادی جامعه اسلامی را عامل وابستگی جامعه و ذلت و خواری آن میداند بلکه قطع وابستگی اقتصادی به بیگانگان را مورد تشویق قرار داده و نسبت به کسانی که نگران اختلال نظام اقتصادی خود پس از قطع رابطه با مشرکان و دشمنان هستند، یادآور میشود که چنین امری نهتنها اختلالی بوجود نمیآورد بلکه باعث رونق اقتصادی و شکوفایی آن شده و رشد و پیشرفت اقتصاد ملی را سبب خواهد شد. خداوند میفرماید: یا ایها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و ان خفتم عیله فسوف یغنیکم الله من فضله انشاء انالله علیم حکیم؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، حقیقت این است که مشرکان ناپاکند، پس نباید از سال آینده به مسجدالحرام نزدیک شوند، و اگر ]در این قطع رابطه[ از فقر بیمناکید، به زودی خدا - اگر بخواهد- شما را با فضل خویش بینیاز میگرداند، که خدا، دانای حکیم است.
وقتی به این آیه نگاه می شود نگرانی برخی از دولتمردان امروز معنای جالبی می یابد. در حقیقت برخی از دولتمردان امروز نگران آن هستند که عدم آمد و شد غربیها که دشمنان قسمخورده کشور هستند، میتواند موجب فقر اقتصادی جامعه اسلامی شده و مردم از نظر اقتصادی با مشکل مواجه شوند. در حالی که آیه میفرماید پیش از آنکه دشمنان شما تهدید به تحریم کنند یا شما را تحریم نمایند شما پیشگام شوید و آنان را تحریم کنید تا با خوداتکایی و توکل به خداوند از فضل الهی بهرهمند شوید. بیگمان خداوند به همه ریز و درشت زندگی شما عالم است و حکیمانه و خردمندانه حکم میکند و به شما دستور میدهد و اینگونه، هدفهای متعالی شما که همان غنای اقتصادی و استقلال است فراهم میآید.
اصول اثباتی اقتصاد مقاومتی
برای اقتصاد مقاومتی که بتواند دو کارکرد قوام بخشی برای جامعه و مقاومت در برابر شرایط سخت طبیعی و غیرطبیعی چون جنگ و تحریمهای اقتصادی داشته باشد، باید اصولی را مراعات کرد که شامل اصول اثباتی و اصول منفی است. مراد از اصول اثباتی اصولی است که به ما میآموزد چگونه عمل کنیم تا به اقتصاد قوامی و مقاومت دست یابیم؛ اصول منفی یعنی اصولی که باید در حوزه آسیبشناسی به آن توجه داشت و اجازه نداد تا در جامعه و اقتصاد رخنه کند.
البته اصول اقتصادی که باید به آنها توجه داشت تنها در یک مرتبه از عمل اقتصادی نیست، بلکه همه ابعاد و مراتب و مراحل اقتصادی را دربرمیگیرد؛ به این معنا که از پیش از تولید تا پس از مصرف را شامل میشود. پس اگر عمل اقتصادی شامل تولید و توزیع و مصرف باشد، نه تنها به بخش تولید که عمل صرف اقتصادی است بنده نمیشود بلکه فراتر از تولید به مسایل پیش از تولید یعنی منابع و ثروت و پس از مصرف یعنی مسایل پسماندهها نیز توجه میشود.
مهمترین اصولی که باید در حوزه اثباتی به آنها اشاره کرد اصول زیر است:
1- توزیع عادلانه ثروت: یکی از مهمترین اصول اقتصاد مقاومتی، توزیع عادلانه ثروت جامعه است. هر جامعهای دارای ثروتهای خدادادی از زمین، آب، خاک، جنگل، گیاهان، جانوران، معادن و کانیها و مانند آنهاست که بشر در تولید آنها نقشی نداشته است. اینها ثروتهای خدادادی و نعمتهای الهی است که همگان در آن سهیمند و هیچ تفاوتی میان کسی با کسی نیست. از همین رو در حوزه انفال، همگان از حقوق برابر برخوردارهستند و کسی نمیتواند آن را به نفع خود یا گروه و جناح و حزبی مصادره کند. خداوند در آیات قرآن یکی از مهمترین مسئولیتهای رهبران جامعه را توزیع عادلانه ثروت های خدادادی معرفی کرده است. (انفال، آیه 1؛ حشر، آیه 7) البته انفال میتواند شامل بخشی دیگر از ثروتها مانند ثروت و اموال تولید انسانی نیز باشد که به هر طریقی در اختیار جامعه قرار گرفته است. در این گونه اموال همگان برابرند و هیچ کس حق اولویتی ندارد. بنابراین، بر دولت و رهبران جامعه است تا منابع ملی چون نفت و گاز و یا ثروت به دست آمده از آنها را به طور مساوی در اختیار جامعه قرار دهند. در این صورت است که اقتصادی مقاومتی میتواند شکل گیرد، زیرا همه جامعه در عمل اقتصادی مشارکت فعال خواهند داشت.
2- کار اقتصادی و ارزش افزوده: البته ثروت به تنهایی نمیتواند تولید ثروت کند مگر آنکه عمل اقتصادی در کنار آن باشد. از همین رو در آموزههای قرآنی بر عنصر کار تاکید شده است. از نظر قرآن اصولا انسان یکی از مهمترین مسئولیتها و تکالیفی که به عنوان انسان برعهده دارد، کارکردن است. آیات بسیاری بر نقش کلیدی کار در تولید ثروت و کسب نعمت و افزایش قدرت اقتصادی بشر تاکید دارد. خداوند در آیات قرآنی بیان میکند که هر آنچه که نیاز بشر برای فعالیت اقتصادی است در اختیار بشر قرار داده شده است. این انسان است که باید با کار و فعالیت اقتصادی آن منابع را برای بهرهگیری بهتر و آسانتر تغییر دهد. (هود، آیه 61؛ نحل، آیه 14: اسراء، آیات 12 و 66؛ قصص، آیه 73؛ روم آیه 46؛ جاثیه، آیه 12؛ جمعه، آیه 10؛ ملک، آیه 15)
بنابراین، آنچه در اقتصاد مقاومتی به عنوان یک اصل باید مورد توجه قرار گیرد، کار و عمل اقتصادی است تا آن ثروت و منابع خدادادی به یک کالا تبدل شود که ارزش افزوده آن بیشتر از پیش باشد. بنابراین، خامفروشی نفت یا معادن و کانیهای دیگر، نمیتواند یک عمل اقتصادی در چارچوب اقتصاد مقاومتی باشد، بلکه باید با تغییراتی که بشر در آن انجام میدهد و با کار و عمل اقتصادی، آن را تبدیل به کالایی بهتر و گرانتر کند و اینگونه بر ثروت جامعه بیفزاید.
3- عدالت خدماتی در توزیع: پس از آنکه ثروت خدادادی با کار اقتصادی به کالایی با ارزش افزوده تبدیل شد، باید در توزیع و در مرحله خدمات نیز عدالت رعایت شود. بر همین اساس اموری چون مراعات در توزین بسیار مورد تاکید قرار میگیرد؛ زیرا مراعات وزن و پیمانه در هنگام خرید و فروش که یک عمل خدماتی در حوزه اقتصاد است میتواند عدالت را تامین کند و جلوی ظلم و ستم را بگیرد. (انعام، آیه 152؛ رحمان، آیه 9؛ حدید، آیه 25)
از نظر آموزههای قرآنی اگر عدالت توزیعی در هنگام خدمات مراعات نشود، اقتصاد از درون دچار فروپاشی میشود و جامعه در نهایت دچار رکود اقتصادی و تورم و مانند آن میشود و زمینه رشد و شکوفایی آن سلب شده و دیگر نمیتواند اقتصاد قوامبخشی داشته باشد چه رسد که بتواند در برابر مشکلاتی چون جنگ و تحریمهای اقتصادی مقاومت کند و جلو حملات اقتصادی دشمن را بگیرد.
4- گردش آزاد ثروت: از دیگر اصول اقتصاد قوام بخش و مقاوم، گردش آزاد ثروت است. در حقیقت ثروتی که در اختیار جامعه است باید به گونهای باشد که در اختیار همه جامعه قرار گیرد و همواره در جریان و گردش باشد؛ گردش ثروت از نوع انفالی و یا ارزش افزودهای که پس از کار اقتصادی به دست میآید، میتواند شادابی اقتصادی را به دنبال داشته باشد؛ زیرا همگان احساس نقش کرده و خود را مسئول در برابر اقتصاد دانسته و برای افزایش آن تلاش و کار میکنند. (توبه، آیه 34؛ حشر، آیه 7)
5- خود اتکایی: از اصول دیگر اقتصاد مقاومتی، خوداتکایی است. جامعه باید به داشتههای خود اتکا کند؛ زیرا هر جامعهای در هر منطقه جغرافیایی که شکل گیرد، دارای منابعی است که میتواند به آن بسنده کرده و به شکوفایی برسد؛ در حقیقت خداوند زمین را بهگونهای قرار داده که انسان بتواند به سادگی نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازد. خودکفایی اقتصادی با خود اتکایی شکل میگیرد. البته ممکن است که جامعه از برخی از نعمتها محروم باشد، ولی آنچه که نیاز ابتدایی بشر است در هر منطقه تأمین میشود. وقتی اقتصاد به خودکفایی برسد آن زمان دیگر تحت تأثیر فشارهای اقتصادی شکست نمیخورد و میتواند دوام بیابد و حتی در فرآیندی به نیازهای خود پاسخی درخور دهد و اقتصاد خود را بازسازی کند و به شکلی بهبود بخشد.
6- قناعت: بر پایه اصل پیشین باید به اصل قناعت نیز توجه داد. اصولاً قناعت به معنای بسنده کردن به داشتههای خود است. اگر جامعه به داشتههای خود بسنده کند میتواند بیهیچ ترسی اقتصاد خود را حفظ کرده و مقاوم سازد.
7- مصرف بهینه: مصرف بهینه از دیگر اصول اقتصاد مقاومتی است. اینکه چنان مصرف کند که نیازها را به درستی برآورده کرده و ثروت و کالا را حفظ کند. در آیات قرآنی به این اصول اخیر در چارچوب پرهیز از تبذیر و اسراف اشاره شده است. (انعام، آیه141؛ اعراف، آیه31؛ اسراء؛ آیه26؛ فرقان، آیه67)
8- بازآفرینی و بازیافت کالا و ثروت: در آیات قرآن بیان شده که انسان باید در آبادانی زمین بکوشد و با کار و عمل، تولیداتی داشته و بر ثروت خود و جامعه بیفزاید و بخشی را انفاق کند. این آبادانی شامل تغییر در خلقت برخی از امور نیز میشود؛ زیرا با تغییر است که میتوان آن را برای استفاده یا استفاده بهتر به کار گرفت. پس از استفاده نیز میبایست بهگونهای عمل کرد که نهتنها آسیبی به محیط زیست آبی و خاکی وارد نشود، بلکه قابل بازیافت بوده و در اشکال دیگر مورد بهرهگیری قرار گیرد تا نه تنها ثروت از دست نرود، بلکه به شکلی دیگر در چرخه اقتصادی باقی بماند.
اصول منفی یا آسیبهای اقتصاد مقاومتی
شناخت آسیبها و موانع اقتصاد مقاومتی و دفع و رفع موانع را میتوان از اصول منفی آن برشمرد. قرآن به این بخش در حوزههای پیش از تولید، تولید، توزیع و مصرف و پس از مصرف نیز توجه کرده است. از جمله اصولی که در این بخش مطرح است میتوان به مواردی چون مخالفت با انواع رباخواری، تکاثر و کنزاندوزی، عدم گردش جریان سالم ثروت، ویژهخواهی، انحصارطلبی و رانتخواری مانند آنها که مخالف با اصل عدالت است و نیز اصولی مانند عدم جواز زیادهروی در مصرف، حرمت اسراف و تبذیر و افراط امور اقتصادی اشاره کرد.
هرچند که بخش آسیبشناسی، متأخر از اصول اثباتی آن بیان میشود ولی باید گفت که این اصول میبایست در اولویت قرار گیرد؛ چراکه در هر حرکت و عمل اثباتی نخست باید موانع برداشته شود و پس از رفع موانع یا دفع موانع احتمالی، اقدام به عمل کرد. به تعبیر مولانا جلالالدین مولوی: اول ای جان دفع شر موش کن/ وانگهان در جمع گندم کوش کن.
مهمترین اصول در بخش آسیبهای اقتصاد مقاومتی عبارتند از:
1- ممنوعیت انحصار ثروت ملی: جنانکه گفته شد ثروت ملی باید یکسان در اختیار جامعه قرار گیرد. پس انحصار ثروت ملی در دست گروه و یا جناح یا افرادی خلاف اقتصاد قوامبخش و اقتصاد مقاومتی است؛ زیرا انحصار نهتنها خلاف اصل عدالت است، بلکه موجب میشود تا مشارکت مردمی در اقتصاد کاهش یافته و منابع اقتصادی در دست گروهی قرار گیرد که فرصت کار و عمل را از دیگران میگیرند و فساد و تباهی اقتصادی چون کنز، اتراف، تکاثر، رباخواری و مانند آنها را موجب میشوند. (توبه، آیه34؛ حشر، آیه7؛ حدید، آیه25؛ و نیز شرح نهجالبلاغه لابن أبیالحدید: ج20 ص345 ح961.)
2- ممنوعیت ویژهخواهی: رانتخواری و ویژهخواهی یعنی بهرهمندی از شرایط خاص نیز خلاف اصل عدالت و ممنوعیت انحصار است. (همان)
3- رباخواری: از دیگر موانع رشد اقتصادی رباخواری است. نظام اقتصادی چه بانکی و چه غیر بانکی آن اگر مبتلا به رباخواری شود، اقتصاد از حالت رشد و شکوفایی به اقتصاد بیمار تبدیل میشود که نهتنها قوام نخواهد یافت بلکه از درون فرو میپاشد؛ زیرا هیچ عمل اقتصادی واقعی انجام نمیگیرد و ثروت از گردش سالم تولید خارج شده و به سمت خدماتی ویرانگر و واسطهگری میرود که اقتصاد را میپوساند و به فرسایش میبرد. اینگونه است که دیگر سخن گفتن از اقتصاد مقاومتی که بتواند در برابر دشمنان و وضعیت بحران مقاوم باشد بیهوده است. (بقره، آیات 275 و 276؛ 278 و 279)
4- انباشت ثروت: از دیگر عوامل منفی در اقتصاد، کنز آن به شکل سکه و ذخیرهسازی و خارج کردن از گردش است. چنین عملی موجب میشود تا ثروتی برای تولید در اختیار مدیریت و نیروی کار قرار نگیرد. آیات قرآن یکی از مهمترین عوامل در بحران اقتصادی را کنزاندوزی مطرح میکند و آن را امری نادرست و حرام برمیشمارد. پس همانطوری که ثروت عمومی و انفال باید در اختیار کار و اقتصاد تولیدی قرار گیرد باید جلوی انباشت ثروت و کنز کردن آن را گرفت و نگذاشت تا به شکل سکه از دور عمل اقتصادی خارج شود و در گوشههای گاوصندوقها و مانند آن خاک بخورد بی آنکه تأثیری در شکوفایی و تولید اقتصادی داشته باشد. (توبه، آیه34؛ حشر، آیه7)
5- اسراف: از دیگر موانع اقتصاد مقاومتی اسراف است که مصرف بیاندازه و بیفایده ثروت و کالا و خدماتی است که در اختیار جامعه است و میبایست در شکوفایی و تولید به کار گرفته شود ولی با مصرفی اسرافی و افراطی تباه میشود. (انعام، آیه141؛ اعراف، آیه31)
6- تبذیر: تبذیر به معنای ریخت و پاش نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که باید از جامعه حذف شود تا اقتصاد مقاومتی شکل گیرد. تبذیر میتواند به حوزه پسماندها و بازیافتها نیز ارتباط پیدا کند؛ زیرا تا زمانی که یک کالا میتواند به شکلی دیگر بازیافت و مورد استفاده قرار گیرد نمیبایست دور ریخته شود. (اسراء، آیه26)