kayhan.ir

کد خبر: ۳۵۷۷۸
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۷
نگاهی به ماهیت سینمای پیش از انقلاب 57 (بخش چهاردهم)

ناقوس مرگ و نفرین

   پژمان کریمی

سینمای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یک خصلت اصلی داشت که کارگزاران سیاسی و فرهنگی و سینماگران، آگاهانه بر آن پافشاری می‌کردند:
«دین‌ستیزی»!
در هیچ‌یک از ساخته‌های سینمایی پیش از انقلاب، ردی از تایید حقانیت و سعادت‌بخش بودن آموزه‌های اسلامی و وحیانی به چشم نمی‌آید. اگر هم تاکیدی و اشاره‌ای بر الزامات اخلاقی است، «بستر» و «دیدگاه» و «وجه» دینی ندارد.
در برخی از فیلم‌ها، به عنوان نکته و ارزشی اخلاقی؛ فقر و غنا شاخص «انسانیت» و «روابط عاطفی» معرفی نمی‌شود اما از چه زاویه‌ای؟ از زاویه‌ای کاملا غیردینی و دقیقا اومانیستی!
«گنج قارون»  ساخته سیامک یاسمی (محصول سال 42) آیا دارنده نگاه دینی است؟ همین فیلم آیا رنگمایه دین‌ستیزی ندارد؟
در ذیل موضوع دین‌ستیزی در سینمای ایران پیش از انقلاب، «نمایش و ترویج اروتیسم» یک محور و شاخصه کلان و تعیین‌کننده است! تا آنجا که سینمای ایران پیش از انقلاب را، با دو مولفه‌ کلاه مخملی‌ها (= اشاره به اوباشگری و ترویج فرهنگ لومپنیسم) و سکس معرفی می‌کنند.
چه حاکمیت پهلوی اول و چه پهلوی دوم؛ یقین داشتند که سینما ابزاری تأثیرگذار و در نتیجه با اتکا به محوری چون اروتیسم، تمهیدی برای منزوی کردن دین بیدارگر و ستم‌ستیز، اسلام است.
پس ضرورت پاسداری از پایه اقتدار حکومت سلطنتی و هموار بودن عرصه استعمار کشور، «سینمای اروتیک» را مطلوب حاکمیت معرفی می‌کرد.
اما چه پهلوی اول و چه پهلوی دوم، از یک چیز ابا داشتند:
واکنش متدینین جامعه به ترویج اروتیک!
در دوران پهلوی اول، سینمای ایران هنوز روی پای خود نایستاده بود. صاحبان سینما، فیلم‌های غربی را به منظور سودآوری می‌خریدند تا در سینمای خود نمایش دهند. در سال 1309 دولت وقت، آیین‌نامه‌ای مصوب کرد تا از نمایش تظاهرات غیراخلاقی در فیلم‌ها جلوگیری شود.
در دوران پهلوی دوم نیز، در دهه 30، آیین‌نامه منع نمایش صحنه‌های اروتیک به تصویب رسید و آن‌گونه که پایگاه اطلاع‌رسانی تابلو، گزارش داده؛ بر پایه همان مصوبه؛ فیلم «برهنه تا ظهر با سرعت» دومین ساخته خسرو هریتاش و با بازی فرامرز صدیقی و محصول سال 51، در محاق توقیف قرار گرفت. فیلمی که مهدی میثاقیه تهیه‌کننده بهائی و صاحب سینما کاپری، برای نمایش آن تلاش فراوانی کرد.
اما یک نکته مهم را نباید فراموش کرد و آن اینکه، مصوبه سانسور صحنه‌های اروتیک، «مشروط» بود. به این معنی که این مصوبه، اداره کل امور سینمایی و نمایش فیلم وزارت فرهنگ و هنر شاهنشاهی را مجبور به سانسور و حذف صحنه‌های اروتیک نمی‌کرد. تنها برخی صحنه‌ها که در آنها بی‌پروایی جنسی کاملا پررنگ بود، هدف سانسور معرفی می‌شد. مصوبه‌ای که گاه کاملا رنگ می‌باخت و نقض می‌گردید.
«تپلی» (ساخته رضا میرلوحی و محصول سال 51)، «مو سرخه» (ساخته عبدالله غیابی و محصول سال 53)، نقص فنی( ساخته (نصرت‌الله وحدت) و محصول سال 55)، آثاری هستند که از یک‌سو نمایانگر سیاست رژیم پهلوی در زمینه ترویج اروتیسم است و از طرفی اثبات‌کننده انحطاط سینمای ایران!
جالب این بود که رسانه‌های مکتوب- دولتی و غیردولتی- هم حامی جریان اروتیسم سینمایی بودند و تلاش می‌کردند با انتشار اخبار گوناگون درباره آنچه ستارگان سینما می‌نامیدند، هم مخاطب جذب کنند و هم بواسطه دین ستیزی، ذائقه مخاطب را بیش از پیش به سینمای اروتیک عادت دهند.