سه سالگی نهضت بیداری اسلامی
سومین سالگرد پیروزی خیزش مردم تونس علیه رژیم استبدادی «زینالعابدین بن علی» رئیسجمهور فراری تونس که آغازگر رویدادی مهم موسوم به بهار عربی و بیداری اسلامی در تاریخ معاصر است، را پشتسر گذاشتیم.
سومین سالگرد پیروزی خیزش مردم تونس علیه رژیم استبدادی «زینالعابدین بن علی» رئیسجمهور فراری تونس که آغازگر رویدادی مهم موسوم به بهار عربی و بیداری اسلامی در تاریخ معاصر است، را پشتسر گذاشتیم.
«انقلاب 14 ژانویه» در تونس در واقع خاستگاه سلسله خیزشهایی در جهان عرب شد که بسیاری به آن بهار عربی و بیداری اسلامی لقب دادند. این انقلاب بیشک تأثیرگذارترین حرکت سیاسی در جهان معاصر بود که توانست بسیاری از معادلات در شمال آفریقا و جهان عرب را در خاورمیانه تحت تأثیر خود قرار دهد.
در این سال مردم جهان شاهد خیزش و اعتراضهای مردمی در کشورهایی مانند مصر، عربستان، لیبی، امارات، یمن، اردن، الجزایر، عمان و... بودند. اما گذشته از اینکه تونس آغازگر انقلاب مردمی در جهان عرب بود، اما این انقلاب در مصر پرورش یافت و به بلوغ خود رسید بهطوری که جهان به دیده اعجاب و تحسین به آن نگریسته است. حرکت مردمی در تونس با خودسوزی یک جوان تحصیلکرده 26ساله دستفروش به نام «محمد البوعزیزی» آغاز شد و به سرعت سایر شهرها و پایتخت تونس را فراگرفت.
این واقعه از آنجا آغاز شد که در روز 18 دسامبر سال 2010 میلادی محمد البو عزیزی جوان فروشنده دورهگرد که از سوی یک پلیس زن به نام «فائزه حمدی» در شهرداری «سیدی بوزید» در 350کیلومتری پایتخت تونس مورد توهین قرار گرفته بود خود را در مقابل مقر فرمانداری به آتش کشید و شعلههای خودسوزی وی به سرعت در سایر نقاط تونس و جهان عرب زبانه کشید. اقدام اعتراضآمیز این جوان تونسی باعث شد که در ابتدا دوستان، همسایگان و بستگان وی در مقابل مرکز فرمانداری سیدی بوزید تجمع و خواستار مجازات مسببان حادثه شوند. اما پلیس تونس با خشونت هرچه تمامتر تجمعکنندگان معترض در مقابل فرمانداری سیدی بوزید را سرکوب و چندین نفر از معترضان را به خاک و خون کشیدند.
حکومت استبدادی و مشت آهنین زینالعابدین بنعلی، رئیسجمهور مخلوع تونس طی 24سال باعث شده بود که بسیاری از جوانان از کار بیکار و مردم در وضعیت معیشتی نامناسبی بسر برند.
نبود آزادیهای سیاسی، گرانی ارزاق عمومی، سرکوب شدید مخالفان، همه دست دردست هم داده بود تا اقشار مختلف مردم تونس علیه دیکتاتوری بهپا خیزند. اما در نهایت با گسترش اعتراضات و تنگتر شدن حلقه فشار مردم بر گلوی حکومت استبدادی زینالعابدین بنعلی، وی فرار را برقرار ترجیح داد و به عربستان پناهنده شد و انقلاب 14 ژانویه به پیروزی رسید. بیشک اگر خاستگاه بیداری اسلامی در کشور تونس بود، اما این انقلاب در مصر به بالندگی و کمال خود رسید و حیرت جهانیان را برانگیخت. مردم مصر، همانند تونسیها، توانستند پس از سه دهه، حکومت «محمد حسنیمبارک» دیکتاتور وقت را، با قیام خود سرنگون کنند و انقلابی را رقم بزنند که در جهان معاصر تاکنون نظیر آن مشاهده نشده است. علت نامگذاری انقلاب مصر، به «انقلاب 25 ژانویه» نیز به این خاطر است که در این روز یک جنبش ناشناس مصری با عنوان «جنبش ششم آوریل» از طریق فضای مجازی از مردم و جوانان خواست تا در روز ملی پلیس، با تجمع حمایت خود را از انقلابیون تونس اعلام و به مخالفت با دیکتاتوری بپردازند. این فراخوان به سرعت از سوی جوانان و مردم مصر مورد استقبال قرار گرفت و پس از چند روز، اعتراضات اکثر شهرهای این کشور را فراگرفت، بهطوری که دولت وقت مبارک در روز 29ژانویه ناچار به اعلام مقررات حکومت نظامی در پایتخت و شهرهای مهم این کشور شد. اما با وجود حکومت نظامی، مردم مصر به خصوص در قاهره به اعتراضات خود برای سرنگونی دیکتاتور ادامه دادند و میدان «التحریر» را به عنوان مرکزی برای اعتراضات خود انتخاب کردند. با این وجود اعتراضات مردمی مصر درحالی که فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشت در روز 11 فوریه نتیجه داد و حسنیمبارک رئیسجمهور وقت مصر اعلام کرد که از قدرت کنارهگیری میکند و زمینه برای روی کار آمدن انقلابیون در این کشور فراهم شد.
بدون شک، اعتراضات مردمی در لیبی در سال 2011 خونینترین انقلاب بهار عربی را در جهان عرب رقم زد و رنگ خون به خود گرفت و بسیاری از مردم جان خود را از دست دادند. اما به سقوط طولانیترین دیکتاتوری در آفریقا منجر شد. اعتراضات مردمی در لیبی با یک تجمع ساده مردمی در میدان مرکزی طرابلس در اعتراض به نحوه رفتار مأموران قذافی در 13 ژانویه سال 2011 آغاز شد اما به شدت سرکوب و پس از کشته و مجروح شدن معترضان تعداد زیادی از آنها روانه بازداشت شدند. این اعتراضات خونین پس از ماهها به جنگ تمام عیار داخلی و دخالت فرانسه، انگلیس، ایتالیا، امریکا و ناتو به بهانه حمایت از مردم لیبی مبدل شد و عاقبت با دستگیری و مرگ سرهنگ معمر قذافی دیکتاتور لیبی و سرنگونی حکومت وی منجر شد. نکته جالب توجه در مورد خیزشهای مردم در کشورهای آفریقایی که از نگاه تیزبین بسیاری از محققان مسائل تاریخ معاصر پنهان مانده است، دخالت زیرکانه آمریکا و غرب در مسائل این قاره به خصوص در کشورهایی نظیر مصر و لیبی بود. هدف از این دخالتها، گذشته از برخی منافع متصور برای غرب این بود که نقش جهان عرب و به خصوص کشورهای مسلمان در این قاره کمرنگ شود و همانگونه که اکنون میبینیم رهبری اتحادیه آفریقا به کشورهای مسیحی در غرب این قاره منتقل شده است.
در یمن نیز این دخالتها که از سوی عربستان به اجرا درمیآمد عاقبت به کنارهگیری از قدرت و فرار عبدالله صالح و پناهندگی وی به عربستان منجر شد. در عربستان نیز تزریق دلارهای نفتی به بدنه حکومت توانست تا حدودی اعتراضات قشر متوسط و فقیر را فرو بنشاند اما نتوانست اعتراضهای مردمی در شرق این کشور را که عمدتاً متعلق به شیعیان زیدی بود را آرام کند. در بحرین اعتراضهای مردمی همپای سایر کشورهای عربی ادامه یافت و اگرچه با سرکوبهای خونین مواجه شد اما همچنان ادامه دارد. از این دست اعتراضات میتوان گفت که در اردن، کویت امارات، سودان، عراق و مغرب نیز صورت گرفت اما به سرانجام نرسید.
اکنون نیز پس از گذشت سه سال و ورود به چهارمین سال (2014) به نظر نمیرسد که شعله بیداریاسلامی در این کشورها فروکش کرده باشد.
محمد معرفی