آسیبهایی که مادران شاغل را تهدید میکند؟ (بخش نخست)
در آرزوی طعم دستپخت مادر(گزارش روز)
صدیقه توانا
«بعضیها از ما میپرسند: شما موافقید زنها بروند کار کنند؟ ما میگوییم: البته، ما با بیکاری خانمها مخالفیم، زن اصلا باید کار کند، البته کار دو جور است: یکی کار داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است، اگر کسی استعداد دارد، در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است، منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این اشتغال حتی در داخل خانه، به پیوند زن و شوهر لطمهای نزند. بعضی از خانمها هستند که خودشان را از صبح تا شب میکشند، بعد که مرد به خانه میآید، حوصله یک لبخند زدن به او را هم ندارند. این هم بد است. کار خانه را هم باید کرد، اما نه آنقدری که این کار خانه به انهدام خانواده منتهی شود. زن اگر خواست برود کار کند، این اشکال ندارد، اسلام هم مانع نیست، اما این وظیفه او نیست. این بر او واجب و لازم نیست، چیزی که بر او واجب است عبارت است از حفظ فضای حیاتی برای مجموع این خانواده.»
متن فوق فرازی از رهنمودهای گرانقدر حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص نقش زن و جایگاه زن در خانه و اجتماع است که معظمله درمردادماه سال 92 دردیدار جمعی از بانوان با ایشان ایراد فرمودند.
در عصر اطلاعات، ارتباطات، سرعت، اینترنت و مشغلههای فراوان مادر خوب بودن واقعا هنر است. مادران امروزی دغدغههای زیادی دارند که یکی از مهمترین آنها تربیت درست فرزندانشان است. بچههایی که با کودکیهای خیلی از ما اصلا قابل مقایسه نیستند.
بچههای امروز باهوش و متفکرند و زیربار هر حرف و رفتاری نمیروند. آنها برای هر چیزی دنبال دلیل منطقی میگردند، به همین نسبت کار مادران هم سختتر شده است. مادرانی که باید صبور باشند و با حوصله با این بچهها رفتار کنند و ناگزیرند از شیوههای تربیتی به روز استفاده کنند.
اما آیا مادران این دوره به اندازهای که باید، برای تربیت بچههایشان وقت و انرژی میگذارند و اصلا وقت و توان کافی برای انجام این وظیفه خطیر را با مشغلههای کاری زیاد بیرون از خانه دارند؟ به راستی چقدر تربیت فرزندانشان برای آنها اهمیت دارد؟ آیا اولویت اول آنها در زندگی تربیت فرزند است یا کار فلان شرکت و فلان اداره؟ آیا مهدکودک میتواند خانه اول بچههای مادران و زنان شاغل باشد؟ اشتغال چقدر وظیفه «مادری» که تربیت فرزند است را تحتالشعاع قرار داده است؟
مادران شاغل، درگیر تربیت نسل فردا
حال و هوا و دغدغههای مادران امروز را از یک نفر از آنها که درگیر تربیت نسل فردا هستند جویا میشویم. پاسخها جالب است.
مهدیه ترابی شاغل است و یک دختر 5 ساله دارد، ساعتهایی که خودش در خانه نیست، «مهرانه» را به مهد کودک میسپارد. او از دغدغه تربیت فرزندش میگوید: «به نظر من کار مادران امروز به خصوص اگر شاغل هم باشند خیلی سختتر است. البته بچههای امروز هم در این سختترشدن روشهای تربیتی تأثیرگذارند.»
به این مادر شاغل میگویم، چگونه؟ میگوید: «بچههایی که خیلی باهوشترند بخصوص بچههای این دور و زمانه که برای هر چیزی و هر کاری باید برای آنها دلیل منطقی بیاوری، قانع کردنشان اصلا راحت نیست. مادران قدیم صرفا به آموزشهای مدرسه برای رشد بچهها بسنده میکردند، اما حالا یکی از دغدغههای اصلی مادران بعد از 3 سالگی بچهها، آموزش است و در این میان تکنولوژی هم کمک کرده و البته قبول دارم که تا حدودی استفاده بیش از حد از موبایل، تبلت و بازیهای رایانهای مخرب بوده ولی مدیریت استفاده از این وسایل هم دست خودمان است، اکثر مادران امروزی تحصیلات دانشگاهی دارند که این خودش البته نکته مثبتی در تربیت بچههاست، ولی چون بیشتر مادران امروزی وقت زیادی برای بچههایشان نمیگذارند، دغدغه دارند که مبادا بچهها از نظر عاطفی و روحی به مشکل بربخورند.»
به او میگویم: شما برای رفع این مشکل چه میکنید؟ میگوید: «سعی میکنم از کلاسهای مشاوره کمک بگیرم یا از اینترنت اطلاعاتی کسب کنم و البته کتاب هم زیاد مطالعه میکنم که کارکردنم لطمهای به تربیت فرزندم نزند ولی در عین حال خودم اعتراف میکنم بچههای ما نسبت به بچههای مادران خانهدار خیلی در معرض استرس قرار دارند.»
مریم فلاحتینژاد دو فرزند دارد. فاطمه 11 ساله و علی 4 ساله؛ کارمند دانشگاه علمی کاربردی رسولاکرم(ص) در استان سمنان است. وی در گفتوگوی تلفنی خود با گزارشگر کیهان از مشکلات و سختیهایی که با آن در نگهداری و تربیت بچهها روبرو است میگوید و در ادامه اظهار میدارد: «کارکردن برای خانمها در یک صورت خیلی خوب است که نیمه وقت باشد نه مثل ما که از 7 صبح از خانه بیرون میزنیم و 4بعدازظهر برمیگردیم.» او در ادامه میگوید: «البته بچه های من پیش مادرشوهرم هستند و هرگز به مهد نرفتند ولی به هرحال از نظر تربیتی مشکل دارم. مادر همسرم دوست دارد به شیوه خودش که قدیمی است بچهها را بزرگ کند ولی من روش خودم را دارم.» به اومیگویم: چرا بچهها را مهدکودک نمیگذارید؟ بلافاصله میگوید: «بودن پدربزرگ ومادربزرگ در کنار بچههایم بهترین نعمت است و هرگز آن را با مهدکودک عوض نمیکنم.»
دلنگرانیهای زنان شاغل در تربیت فرزند
با توسعه زندگی شهری و پیشرفت جوامع، وظایف زنان در قبال خانواده خود و به ویژه درحوزه تربیت فرزند نسبت به گذشته تغییر کرده است و به طور قطع نحوه تربیت کودکان توسط مادران شاغل و مادران غیرشاغل تفاوتهای زیادی دارد. حال این پرسش مطرح میشود که آیا این تفاوتها مثبت است یا منفی؟
سکینه عمرانی نماینده سمیرم و عضو فراکسیون بانوان مجلس درپاسخ به این سؤال میگوید: «به طور قطع مثبت نیست. تحقیقات نشان میدهد که هم مادران شاغل و هم فرزندان آنها، دغدغههای بسیاری داشته و هر دو دلنگرانیهای جدی دارند.»
به اعتقاد وی زنان از نظر فطری علاقه دارند که همواره در کنار فرزندان خود حضور داشته باشند و کودکان نیز در یک دوره زمانی و حداقل تا رسیدن به سن مدرسه هرگز نمیخواهند از مادر خود جدا شوند.
نماینده مردم سمیرم میگوید: «من به عنوان یک نماینده مجلس و فردی که باید با مردم و حداقل حوزه انتخابیه خود رابطه مستقیم و مستمر داشته باشم میگویم که اکثر زنان شاغلی که به من مراجعه میکنند، نگران فرزندان خود بوده و از این شرایط ناراحت هستند، متأسفانه شرایط اقتصادی طوری است که تا حدودی زنان مجبور به کار کردن بوده و باید همسران خود را در تأمین هزینههای زندگی همراهی و کمک کنند.» وی در پاسخ به این پرسش که باتوجه به آمار بالای تعداد دختران دانشجو و دارای تحصیلات عالی، انگیزه حضور در اجتماع بالا رفته است، اما آیا این سطح سواد مادران در تربیت نسل آینده تأثیر مثبت دارد یا خیر؟ چنین میگوید: «قطعاً باید تأثیر مثبت داشته باشد، اما مشکل اینجاست که هدف اصلی اکثر زنان و دختران ایرانی از ادامه تحصیل و دریافت مدرک دانشگاهی پیدا کردن شغل و افزایش درآمد است. به عبارتی، عاملی که میتوانست در تربیت صحیح فرزندان دارای اثرات مثبت بسیاری باشد، تبدیل به عاملی برای دور کردن فرزندان از آغوش مادران شده است.»
خانم عمرانی میگوید: «برخی از مادران ما وقتی فارغالتحصیل میشوند، از دانش خود برای تحکیم خانواده و تربیت صحیح فرزندان استفاده نمیکنند، بلکه این دانش و مدرک دانشگاهی محرکی برای یافتن کار شده است». وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما مخالف کار کردن زنان و حضور آنها در جامعه هستید، اینطور پاسخ میدهد: «من معتقدم که همه زنان ما باید دارای شغلی مناسب و درآمد کافی و استقلال مالی مطلوب باشند، اما این امر باید همراه با پیش شرطهایی باشد چون اشتغال مادران در تربیت فرزندان و نسل آینده تأثیرات زیادی دارد که مثبت نیست.»
وی میگوید: «اگر شما به تعدادی از کودکانی که مادران آنها شاغل هستند نگاه کرده و رفتارهای آنها را زیرنظر بگیرید، متوجه تفاوت رفتاری آنها میشوید.»
وی بر این باور است که حضور مادر در خارج از خانه و فاصله گرفتن او از فرزندانش از لحاظ روحی و روانی ضربه بزرگی به بچههای نسل جدید وارد کرده است. این فرزندان تا زمانیکه در کنار مادر هستند آرامش دارند و میتوان این آرامش و احساس راحتی را در حرکات و حتی نگاههای آنها مشاهده کرد، اما به محض آنکه مادر را در کنار خود نمیبینند عصبی شده و استرس بسیاری به کودک وارد میشود.
وظیفه اصلی زن مسلمان مربی بودن است
آنچه که اسلام در وهله اول به عنوان یک وظیفه اصلی از یک زن مسلمان انتظار دارد مربی بودن و تربیت کردن انسانهاست که از نگاه دین تربیت کاری فوقالعاده است و باتوجه به آیات الهی، خداوند خود را به عنوان مربی برای انسانها معرفی میکند و انبیاء هم به عنوان مربیان انسان مبعوث شدهاند بنابراین مهمترین وظیفه یک مربی تربیت است که یک کار از منظر خداوند، دین و قرآن ارزشمند است و لذا خداوند این وظیفه خطیر را برعهده مادران نهاده است.
حال اشتغال مادران چه خدشهای به این وظیفه مهم دینی وارد میکند؟ حجتالاسلام علیرضا روحی مسئول نمایندگی ولیفقیه در ناحیه مالک اشتر در گفتوگو با گزارشگر کیهان با اشاره به اینکه در متون دینی ما احترام به مادر بیش از احترام به پدر تأکید شده است، درمورد دلیل این مسئله میگوید: «بیشتر وظیفه پدر تأمین نیازهای مادی است ولی مادر تأمینکننده نیازهای روحی و عاطفی فرزند است، بنابراین نقش مادر در تربیت فرزند مهمتر است.» حجتالاسلام روحی در ادامه میگوید: «بدون اغراق سرنوشت جامعه به دست زنان مسلمان رقم میخورد، چون اگر یک مادر به وظیفه و نقش تربیتی خود خوب بپردازد، شاهد جامعهای سالم با انسانهای صالح خواهیم بود.»
مسئول نمایندگی ولیفقیه در ناحیه مالک اشتر با بیان این نکته که تربیت مادر بر فرزند تأثیر زیادی دارد خاطرنشان میکند: «تمام حرکات و رفتار مادر و حرف زدن و خصوصیات اخلاقی او به بچه منتقل میشود.»
حجتالاسلام روحی با اظهار تأسف از اینکه امروزه در اثر القائات رسانههای غربی و تبلیغات برخی مجلات و نشریات، اشتغال زنان جزو فرهنگ جامعه و زنان ما شده است، تصریح میکند: «همین مسئله باعث شده که کار تربیت فرزند به عنوان یک کار بسیار کوچک و پایین و بیارزش قلمداد شود. بنابراین در محاورات عامیانه زیاد میشنویم که میگویند مادر خانه بنشینیم و بچهداری کنیم! متأسفانه آنقدر ارزش کار تربیت پایین آمده که هیچ گرفته میشود.» وی با اشاره به اینکه وظیفه اصلی یک زن مسلمان تربیت فرزند است تصریح میکند: «اسلام با حضور زن در اجتماع و اشتغال زنان مخالف نیست و در برخی مواقع این حضور را ضروری هم میداند ولی در شرایطی که به وظیفه اصلی که کار تربیتی باشد، ضربه نزند.»
مسئول نمایندگی ولیفقیه در ناحیه مالک اشتر به یکی دیگر از باورهای غلطی که متأسفانه بین خیلی از خانمها رایج شده هم اشاره میکند و میگوید: «امروزه برخی از خانمها شیر دادن و تغذیه فرزند با شیر مادر را نوعی بیکلاسی و بیفرهنگی میدانند، حال آنکه بچه باید از شیر مادر تغذیه کند و این اثر تربیتی روی بچه دارد.»
به اعتقاد وی مادران شاغل در زمانیکه بچه نیاز به مهر و محبت دارد، فرزند خود را به مهد کودک میسپارند و او را از این مهر مادرانه محروم و دور میکنند، در سنینی که بچهها نیاز به محبت بیشتری دارند و همواره نیازمندند تا دست پرمهر مادر بالای سرشان باشد، این مهر از بچهها دریغ میشود و مربیان مهدکودک هرگز نمیتوانند جای خالی محبت مادر را پر کنند، یک مربی موظف است محبت خود را بین تمام بچهها تقسیم کند بنابراین مهد کودک هرگز نمیتواند جای دامان پرمحبت مادر را در خانه بگیرد و بدین ترتیب بچه از حقوق اولیه خود که تغذیه سالم و استراحت و محبت است محروم میشود..