kayhan.ir

کد خبر: ۳۵۱۲۲
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۱
نگاهی به فیلم «آتش بس 2»

دروغین

  مسعود قدیمی

« آتش بس 2» نماینده فیلمی درباره زنان و مصائب و مسائل شان در تاریخ مدرنیته نمی‌تواند باشد اما فیلم در ارائه رویای زنانه‌ای که در آغاز عالم تاریخی مدرن شکل گرفت منسجم عمل می‌کند و دلیل استقبال از فیلم نیز استغراق در همین رویای اروتیک است. مبانی روانشناسانه کاملا بازاری و پیش پا افتاده است. شخصیت روانشناس فیلم در موضع گیری هایش به مسائلی که از سوی آن زوج مطرح می‌شود بعضا مایه‌هایی از توهم زدگی و دو قطبی گری را همراه دارد که نشانگر بحران اسکیزوفرنی خود اوست. مثلا آنجایی که درباره پول با شخصیت مرد فیلم بحث می‌کند و پافشاری بیش از حدش در مورد بعضی از مسائل غیرمعمول نمایانگر روان نژندی شخص روانکاو است. میلانی در «آتش بس 2» معتقد است مدرنیته روابط مابین زن و مرد را تصحیح کرده است، او می‌پندارد زن در عالم مدرن از سیطره مردسالاری سنتی که  صورتی از آن را در فیلم «واکنش پنجم» می‌توان دید رها گردیده و تنها یک سری مناسبات اخلاقی ست که برای بازیابی حقوق زن نیازمند اصلاح است.
رویای بخشی از زنان در عالم مدرن برای دستیابی به زندگی آرام، مرفه و پر تجمل اتکا به جاذبه‌های عمدتا جنسی برای استثمار از سوی طبقه بورژوازی است. رسانه و فرهنگ مدرنیته شدیدا اصرار به القای مشخصه‌های کالایی – جنسی به زنان را دارد تا آنان را متوجه ویژگی‌هایی کند که از سوی بورژوازی قابل توجه است. فرهنگ سکولار مهاجم،  زن را به مثابه کالایی می‌انگارد که جذابیت‌های جنسی آن می‌تواند از سوی بورژوازی خریداری گردد و در این راستا معشوقه یک مرد ثروتمند و مرفه گردیدن غایت و رویای شیرین بخشی از زنان گردید که توسط سرمایه داری سکولار، استعمار می‌گردند و تنها راه رهایی خود را در توسل به صاحبان سرمایه و صاحبان قدرت می‌دانند .اما پیامد این پروژه شیوع فراگیر روسپیگری و انحطاط اخلاقی را به همراه دارد؛ این امر موجب فروپاشی اخلاقی و روانی بخشی از زنان گردیده که وحشت تنهایی و عدم جذابیت آنان را رها نمی‌کند. صورت عینی این تیپ از زنان در آثار بالزاک، فلوبر و زولا شدیدا مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است. بطور کلی آنچه مدرنیته پیش پای زنان فاقد قدرت اقتصادی قرار داده ورود آنان به نوعی روابط خویشی ومورد بهره‌برداری قرار گرفتن از سوی مردان متمکن و سلطه جو ست و این موجب پدید آمدن بزرگ‌ترین ظلم‌ها به زنان گردیده است. فمینیسم هیچ‌گاه در این باره موضعی نداشت و اساسا با تلاش برای به اصطلاح اجتماعی نمودن نقش زن بستری برای سوء استفاده‌های جنسی در بنگاه‌های سرمایه داری را فراهم آورد. باید تاکید نمود که این روند پیامد مدرنیته بود. بنابراین مدرنیته موجب اصلاح روابط زنان و مردان نگشته است و کارگردان هیجان زده فیلم نیاز به مطالعه بیشتر در زمینه‌های تاریخ شکل گیری مدرنیته و مناسبات آن و به خصوص روانشناسی مدرن دارد .
بنابراین "آتش بس 2” با تمام جذابیت هایش که به دنبال اتوپیای روابط زناشویی ست دروغین است. زیرا به نفی سرمایه داری نمی‌پردازد. "آتش بس 2” در زمانی ساخته می‌شود که کشور شدیدا تحت سیطره سرمایه داری خصوصی و سکولار قرار گرفته و استعمار آن متوجه اکثریت جامعه گردیده، این استعمار فردیت انسان‌ها را زیر سوال برده است و موجب ازخودبیگانگی دوچندان آنان گردیده و هویت دینی و استقلال شان را استحاله نموده. لذا این خوشبینی ساده انگارانه در چنین شرایط بحرانی نفی هر گونه آگاهی تاریخی و مستغرق گشتن در رویای جنسی زنانه‌ای ست که خواهان سیطره از سوی مردان سرمایه‌دار است. این تلقی هیچ تعهدی به حقوق زن ندارد و تنها شعار می‌دهد و مانند عمده آثار اتوپیایی-اروتیک anne fontaine  دروغین، سودازده و اسیر سانتیمانتالیسم است.