به یادسردار شهید مهدی طیاری
ترکش خمپاره به زندگی زمینی او پایان داد(حدیث دشت عشق)
زندگینامه
خانواده شهیدطیاری تهیدست اما متدین بودند. او دوران کودکی را در روستاگذراند و دبستان را در عنبرآباد طی کرد و سپس به هنرستان کشاورزی جیرفت آمد. در روزهای هنرستان شکلگیری شخصیت مذهبی و سیاسی مهدی کامل شد و همین آغاز مبارزه جدی با ظلم و فقری شد که همواره در کنار آن زندگی کرده بود. او نوجوان بود که درآن نقطه دور افتاده به رساله امام دست یافته بود و سراپای وجودش از محبت صاحب این رساله میسوخت. زمستان سال 1357 که کنگره کاخهای سلطنتی پهلوی فرو ریخت آغاز زندگی تازهای برای این جوان پرشور و متدین بود. وقتی جنگ از سوی دشمنان این انقلاب آسمانی شروع شد پای مهدی به خاک جبههها باز شد اما ماند و جنگید مجروح شد اما از پا نیفتاد. در عملیات بیتالمقدس هفت فرمانده گردان دلاور چهارصدو نوزده بود ،گلوله خمپارها نقطه سرخی بر پایان زندگی زمینی این فرزند راستین خمینی (ره) گذاشت.
فرازی از وصیتنامه شهید
من میخواهم به تمام این کسانی که کارهای دیگر را بر نماز مقدم میدارند هشدار بدهم که بالاخره یک روز باید جواب بدهی، یک روز باید تاوان بدهی، آن وقت گناهت سنگینتر ومشکلتر خواهد بود.پس چرا زودتر توبه نمیکنی، از نظر اعتقادی خودسازی کنید، روزه بگیرید، امام راتنها نگذارید و او را دعا کنید. یاور امام باشید، سنگرتان را خالی نگذارید ،اتحاد داشته باشید، با اتحاد دشمن اسلام را نابود خواهید کرد.