زندگی‌نامه
ایشان در خانواده مومن و متعهد و مستضعف در سال 1344 چشم به جهان گشود و در 6 ماهگی به دلیل وضعیت شغلی پدرش به تهران آمدند. کلاس اول ابتدایی را در ضیاءآباد شروع کردند و بعد از به پایان رساندن دوره ابتدایی و راهنمایی وارد دبیرستان شده و در کنار درس خواندن شروع به کار کردند و در اوایل انقلاب فعالیت‌های انقلابی ایشان آغاز شد و مبارزات خود را علیه رژیم شاه شروع کردند. بعد از پیروزی انقلاب وارد بسیج شده و با شروع شدن جنگ تحمیلی ایشان در کلاس سوم دبیرستان ترک تحصیل نمودند و به جبهه حق علیه باطل رفتند و مبارزات خود را علیه کفار و منافقین ادامه دادند. در آزادسازی خرمشهر مجروح شده و در تمام عملیات‌هایی که در جنگ روی داد شرکت داشتند.
در عملیات کربلای 5 بر اثر اثابت خمپاره و ترکش مجروح شدند و در حالی که جراحتشان بهبود نیافته بود به جبهه بازگشتند. ایشان در سال 1361 به عضویت رسمی سپاه در آمدند، 6 سال جانشین گردان حمزه سیدالشهدا علیه السلام در لشگر 27 محمد رسول الله صلوات الله علیه را بر عهده داشتند و در اواخر سال 1366 تیپ سوم لشگر را تشکیل دادند و فرماندهی محور عملیاتی این تیپ را بر عهده داشتند. ایشان بعداز پذیرش قطعنامه در درگیری با منافقین در عملیات مرصاد در سن 23سالگی در تاریخ 5/5/1367 در اسلام آباد غرب در حالی که کوله‌باری از تجارب جنگی را به دوش می‌کشیدند به آرزوی دیرینه خود که شهادت و رسیدن به لقاء پروردگار بود نائل گشتند. از این شهید بزرگوار تنها فرزندی به نام میثم به یادگار مانده است که در زمان شهادت پدر فقط 4 سال داشت.
وصيت نامه شهيد محمد مجازي
وصيت‌نامه بنده حقير خداوند فاضل محمد مجازي؛  اي خداي من، اي خداي مهربان من ،اگر ما را از پرده ستٌاريت خود دور كني چه كنم و چه بسا و مطمئناً همه از من فرار مي كنند. خداي من، اي خداي مهربان من،اگر آبرويم را حفظ نكني و اگر پرده ستاريت را از روز اعمال ما بكشي در پيش پيامبر (ص) و ائمه اطهار و شهداء و رهبرمان چه بگويم كه بيچاره‌ام. خدايا !با فضلت با ما رفتار كن به ما اخلاص همراه با عمل و عمل همراه با اخلاص و عمل كه فقط براي ذات اقدست باشد عنايت كن كه اگر اين نعمت و فضل را از ما دريغ كني خسرالدنيا و الاخره خواهيم بود و خواهيم شد كه نفسمان بسيار سركش است و اگر تو عنايت نكني در زير چكمه هاي اين دژخيم جان سالم بدر نخواهيم برد. خدايا، خودت به ما توفيق عمل با كيفيت و كميت عنايت فرما....و اينكه سرباز كوچك براي امام عزيزمان و امام زمان (عج) و در نتيجه سرباز فداكاري براي اسلام و از جد خودت باشم..... اي ستارالعيوب و غفارالذنوب و نورالمستوحشين في الظلم واي خداي من آنقدر به جبهه مي روم تا لياقت شهادت در راه خدا را پيدا كنم و خود را در اختيار جبهه و جهاد قرار دهم تا شهيد شوم ...اي جوانان مبادا در غفلت بميريد كه علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا درحال بي تفاوتي بميريد كه علي (ع) و حسين (ع) در راه حسين و با هدف شهيد شد. .....خداوندا پيمان مي بندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالي نكنم تا هنگامي كه احكام اسلام در زير پرچم اسلامي لااله الا الله و محمد رسول الله (ص) و علي ولي الله(ع) بر تمام جهان سلطه افكند و در زير پرچم امام زمان (عج) به اجرا درآيد.