kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۲۲۹
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۹

بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را(چشم به راه سپیده)


Email:SEPIDEH@Kayhannews.ir
مُهر تأیید
آسمان بیدار کرد از خواب خوش خورشید را
عشق زد بر گردنش یک رشته مروارید را
عطر نرگس‌ها وزید و باز باران خنده کرد
مست کرد از گوشه هر نغمه‌اش ناهید را
باد بر گیسوی باغ انتظارش شانه زد
تا به رقص انداخت موجش شاخه‌های بید را
ماه پشت پرده بالا زد حجاب ابر را
تا زمین بهتر ببیند آنچه می‌تابید را
چند قرن است این غزل‌ها از بیانت عاجزند
واژه‌ها وا کرده‌اند اینجا لب تمجید را
ای یقین محض هرکه پشت در جامانده است
می‌رسد روزی که می‌کوبد در امید را
... آه! وقتی لحظه تحویل دل‌ها باشی و
با اذان خود گواراتر کنی این عید را
من کلاس اول شعرم اجازه یک سؤال
می‌زنی بر دفترم با مهر خود تأیید را؟
زهرا محمودی
***
حدیث انتظار
بیا دوباره پاک کن ز جاده‌ها غبار را
به عاشقان نوید ده، رسیدن بهار را
تمام لحظه‌های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را
***
کوچه دوازدهم
چقدر پنجره را بی‌بهار بگذاری؟
و یا نیایی و چشم انتظار بگذاری
مگر قرار نشد شیشه‌ای از آن می ‌ناب
برای روز مبادا کنار بگذاری؟
بیا که روز مبادای ما رسید از راه
که گفته است که ما را خمار بگذاری؟
درین مسیر و بیابان بی‌سوار خوشا
به یادگار خطی از غبار بگذاری
گمان کنم تو هم ای گل بدت نمی‌آید
همیشه سر به سر روزگار بگذاری
نیایی و همه سررسیدهامان را
مدام چشم به راه بهار بگذاری
جواب منتظران را بگو چه خواهی داد
همین بس است که چشم انتظار بگذاری؟
به پای بوس تو خون دانه می‌کنیم و رواست
که نام دیگر ما را انار بگذاری
گمان کنم وسط کوچه دوازدهم
قرار بود که با ما قرار بگذاری
چراغ بر کف و روشن بیا، مگر داغی
به جان این شب دنباله‌دار بگذاری
سعید بیابانکی
***
معنی فاصله‌ها
معنی فاصله‌ها چیست برایم بنویس
درد این واژه سرا چیست برایم بنویس
تو تماشاگر من بلکه نه من فاصله‌ای
علت دوری ما چیست برایم بنویس
همه جا غرق دعا می‌شوم از آمدنت
معنی اشک و دعا چیست برایم بنویس
... خون دل خوردنت از بار گناهان من است
معنی شرم و حیا چیست برایم بنویس
مثنوی نه، غزلی نه، نه قصیده آقا
مصرع از درس وفا چیست برایم بنویس
دست من را تو نگیری به زمین می‌افتم
حکمت دست شما چیست برایم بنویس
تو برایم بنویسی به یقین می‌فهمم
حرمت خون خدا چیست... برایم بنویس
مهرشاد واحدی