kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۲۰۲
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۸
نقش ولايت فقيه درتحقق عدالت و پيشرفت(2)

اجرای عدالت، هدف بعثت انبیاء(زلال بصیرت)


ما می‌خواهیم در مسیر انسانیت پیشرفت کنیم،چنين سيري براي انسان بايد ميسّر شود؛ امّا نه فقط براي يک نفر يا دو نفر يا صد نفر، بلکه براي انسانيت از آغاز آفرينش انسان تا واپسين روزي که انسان روي اين زمين زندگي مي‌کند. همه انسانند، همه مخلوق خداوند هستند و همه بايد تکامل پيدا کنند. اين عالم فقط براي اهل ايران يا اهل قم آفريده نشده است. فقط براي روحانيان يا دانشگاهيان هم خلق نشده است؛ بلکه براي تکامل همه انسان‌ها‌ آفريده شده است. زمينه بايد طوري فراهم شود که همه انسان‌ها‌ بتوانند ترقي کنند. نبايد مانعي براي ترقّي هيچ انساني در اين عالم باقي بماند. موانع را غالباً خود انسان‌ها‌ در اثر ظلم و ستم، جهالت، افزون‌‌طلبي و برتري‌‌طلبي به وجود مي‌آورند. اگر اينها برداشته شود، راه براي همه باز مي‌شود. بعضي از دستوراتي هم که در شرايع، بخصوص در شريعت اسلام، بيان شده است، براي رفع همين موانع است تا همه بتوانند در اين مسير به سوي آن هدف متعالي به حرکت بيفتند.
براي اينکه چنين شرايطي فراهم شود و همه انسان‌ها بتوانند در اين مسير به سوي آن هدف عالي حرکت کنند، ضوابطي لازم است. بطور کلي و در يک کلمه، انسان در اين زندگي ـ‌که در حوزه اختيارش واقع شده و بايد با رفتارهاي اختياري حرکت کند‌ـ بايد يک سلسله حقوقي داشته باشد که از آن بهره‌‌مند شود و يک سلسله تکاليفي انجام دهد؛ يعني براي اينکه ما بتوانيم اين مسير را بپيماييم بايد بتوانيم از نعمت‌ها‌ي خداوند استفاده کنيم؛ اينها حقوق ماست تا بتوانيم حرکت کنيم، و از طرفي دست ديگران را هم بگيريم و نگذاريم مانعي براي حرکت آنها پيش آيد؛ اينها هم تکاليف ماست. البته مقصود در اينجا، تکاليف و حقوق اجتماعي است و الاّ دايره تکاليف، خيلي وسيع‌‌تر است و اصل تکاليف هم، تکاليف در برابر خداوند متعال است.
نظام عادلانه، مقدمه احقاق حقوق
براي اينکه آن هدف براي زندگي در اين عالم تحقق پيدا کند و هر کسي به حق خودش برسد، لازم است يک نظام عادلانه، که حقوق و تکاليف افراد در آن تعيين شده است، وجود داشته باشد. هدف رسيدن به آن کمال و پيشرفت در آن مسير است؛ امّا براي اينکه پيشرفت، همگاني باشد و همه انسان‌ها‌ بتوانند از آن استفاده کنند، بايد براساس يک نظام عادلانه‌‌اي باشد که حقوق و تکاليف متناسب با هم در بين افراد توزيع شده باشد.
از همينجا تعريف عدالت هم براي ما به دست مي‌آيد. واژه عدالت نيز، يک واژه مبهمي است که براي آن انواع و اقسام تعاريف ذکر شده است. در هر دهه کتاب‌ها‌ي فراواني درباره عدالت نوشته مي‌شود. فهرست کتاب‌ها‌يي که در همين دهه اخير تحت عنوان عدالت نوشته شده است، واقعاً تعجب‌برانگيز است که غالباً هم مربوط به مغرب زمين است. مباحث مختلفي پيرامون عدالت مطرح شده است که گاهي به اصلِ عدالت و چيستي آن مي‌پردازد، گاهي به رابطه عدالت با قانون، رابطه عدالت با آزادي، رابطه عدالت با سياست، رابطه عدالت با دين، يا ساير عناوين. کتاب‌ها‌ي فراواني هر سال در اين زمينه نوشته مي‌شود. طبعاً تعريف‌ها‌ي متعددي درباره عدالت شده است. در فلسفه‌ها‌ي حقوق، فلسفه‌ها‌ي سياست و فلسفه‌ها‌ي اجتماعي که جا دارد دانش‌‌پژوهاني که در اين رشته‌ها‌ کار مي‌کنند، در اين زمينه تزهايي بگيرند و تحقيق کنند و در دسترس ديگران قرار دهند.
همان طور که مفهوم پيشرفت را، بدون در نظر گرفتن تعاريف ديگر مکاتب، تحليل کرديم و به يک تعريف تحليلي از آن دست يافتيم، درباره مفهوم عدالت نيز بايد چنين کنيم.
عدالت، توزيع متناسب حقوق و تکاليف بين افراد مي‌باشد. در برخي مکاتب بر روي کلمه «تساوي» تکيه مي‌کنند و گمان مي‌‌برند که عدالت يعني مساوات. ولي ما از کلمه «متناسب» استفاده مي‌کنيم. اين تعريف، تعريفي اجمالي از عدالت در فرهنگ ماست. عدالت و قسط دو لفظ مترادف يا خيلي متقارب‌المعني هستند که بسيار مورد تأکيد قرآن مي‌باشند. برخي خواسته‌‌اند بين اين دو لفظ تفاوتي قائل شوند؛ امّا به نظر مي‌رسد فرقي بين اين دو واژه نيست. به هرحال اگر اندکي هم تفاوت بين مفهومشان باشد، قدر متيقن اين است که خيلي به هم نزديک هستند.
قرآن درباره هدف از بعثت انبياء مي‌فرمايد: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيز»(1): ما انبياي خود را با دلايل روشن فرستاديم و كتاب و ميزان و معيار شناسايى حقّ از باطل را در اختيارشان قرار داديم «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» تا مردم قيام به عدالت كنند. بعد به اين مطلب اشاره مي‌کند که اجراي عدالت لوازمي دارد که به استفاده از آهن احتياج پيدا مي‌کند: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ». يعني با توجه به اين واقعيت که در زندگي انساني، هميشه افرادي افزون‌طلب و ستمگر يافت مي‌شوند، بايد قدرت سلاح وجود داشته باشد، تا عدالت برقرار شود. آن عدل الهي هم که به دست مبارک ولي‌عصر(عج) برقرار خواهد شد، با استفاده از سلاح خواهد بود.
تکامل در انسانیت
نتيجه اينکه، پيشرفتي که ما مي‌خواهيم نه پيشرفت به مفهوم اقتصادي آن است و نه حتي پيشرفت به مفهوم جامعه‌شناختي آن. پيشرفتي انساني که مورد نظر ماست، تکامل در انسانيت و رسيدن به قرب الهي است. اين پيشرفت، پيشرفت حقيقي است و اين بدون برقراري نظامي عادلانه براي همه انسان‌ها‌، ميسّر نمي‌شود. توزيع عادلانه و متناسب حقوق و تکاليف، موجب مي‌شود که زمينه چنان پيشرفتي براي همه انسان‌ها‌ فراهم شود، تا «... فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُر...»(2).
اين نظام عادلانه بدون ناظم و بدون مجري ضوابط و مقررات، عملي نيست. از ديرباز يک تئوري وجود داشته که ممکن است ارزش‌ها‌ي اخلاقي در جامعه آنچنان گسترش پيدا کند که نيازي به دستگاهي نباشد که اجراي قوانين را ضمانت کند. پيروان گرايش آنارشيستي چنين فکر مي‌کردند که ممکن است جامعه تحت تربيت اخلاقي به فضايلي دست يابد و فضايل آنچنان گسترش پيدا کند که همه به دلخواه خود و داوطلبانه حق را رعايت کنند و کسي به حق ديگري تجاوز نکند. اما تاريخ بشريت نشان مي‌دهد که اين فرضيه واقع بينانه نيست؛ بلکه يک فرضيه ايده آلي است که تا به حال تحقق پيدا نکرده است و با اين شرايطي هم که در انسان‌ها‌ وجود داشته و دارد ــ ‌و در عصر حاضر در بعضي از جهات غليظ‌تر و شديدتر و ناهنجارتر شده است‌ــ اميدي نيست که جامعه بشري به جايي برسد که همه انسان‌ها‌ داوطلبانه اخلاق را رعايت کنند و بدون ترس از هيچ قدرت حاکمي، هيچ کس بر ديگري ظلم نکند. از اين جهت است که در ميان اکثريت بلکه قريب به اتفاق دانشمندان، گرايش‌ها‌ي آنارشيستي، منقرض و مطرود شده است. در تئوري مارکسيسم نيز شبيه چنين نظريه‌‌اي وجود داشت. مي‌گفتند: همه اختلافات و ظلم‌ها‌ در اثر اشکالات اقتصادي است و وقتي مالکيت برداشته شود، زمينه ظلم برداشته مي‌شود و همه به هر چه نياز دارند مي‌رسند و اخلاق، جاي حقوق را مي‌گيرد. اين هم يک تئوري ايده‌آلي، شبيه همان آنارشيسم(اقتدارگریزی) است.
سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدي (دامت برکاته) در يازدهمين همايش رابطين دفتر پژوهش‌ها‌ي فرهنگي ـ قم ـ 22/07/88
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حديد / 25.                      2. کهف / 29.
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر می‌شود.