داعش در عراق نماد قساوت و حماقت
سال گذشته میلادی برای عراق سالی بسیار پرخطر و سرنوشت ساز بوده است؛ در عرصه سیاسی دولت بغداد اردیبهشت ماه توانست از عهده یک انتخابات پارلمانی حساس بربیاید و در حوزه امنیتی نیز این کشور در ماه بعد (خرداد) با حضور یکباره عناصر تروریستی داعش در شش استان مواجه شد.
سبحان محقق
هیچ فرد یا گروهی در صحت و سلامت انتخابات شک نکرد و اگر اعتراضی هم صورت گرفت، معترضان بعداً به درستی انتخابات مجاب شدند.
اما، علیرغم پیروزی «نوری مالکی» در انتخابات و کسب اکثریت نسبی 96 کرسی مجلس، مخالفان وی موجی را راه انداختند و همه از شیعه و سنی و کرد اعلام کردند که مالکی نباید برای بار سوم نامزد پست نخستوزیری شود و او هم تسلیم این فشارها شد و رایزنی با چهرههایی چون «عمار حکیم» و «ابراهیم جعفری» برای تشکیل یک کابینه ائتلافی را متوقف کرد و بدین ترتیب، زمینه برای احراز پست نخستوزیری توسط «حیدر عبادی» فراهم شد.
به نظر میرسد که بهانهجویی در عرصه سیاسی با نخستوزیری عبادی و ریاست جمهوری «فواد معصوم» (کرد و سنی) به پایان رسیده و با تدبیر و دوراندیشیهای مرجعیت عراق، دوره راهاندازی جنجال و ایجاد غائله سیاسی لااقل طی یکی دو سال آینده به پایان آمده است، که انصافاً باید آن را دستاورد بزرگی برای جامعه عراق دانست.
در حوزه امنیتی، داعش بنا بر ذات خود، راهبرد قساوت توأم با حماقت را به اجرا گذاشت؛ در فاز نخست بخشهایی از استانهای نینوا، صلاحالدین، الانبار، بابل، کرکوک و دیاله را اشغال کرد و موجی از جنایت و خونریزی به راه انداخت؛ به دستور «ابوبکر البغدادی» که شهر موصل را مرکز خلافت خود اعلام کرده بود، بسیاری از شهروندان عراقی اعم از شیعه، سنی، مسیحی،ترکمن و ایزدی که تفکرات تکفیری را نپذیرفته بودند، قتل عام و یا آواره شدند. در میان این کشتارهای صورت گرفته، قتل دسته جمعی ایزدیها در «سنجار» از همه دردناکتر و فجیعتر بوده است؛ هزاران مرد ایزدی به قتل رسیدند و صدها زن و کودک به کنیزی و بردگی رفتند. این جنایات کور هرچند نفسها را در سینه حبس کرده بود، اما پیامدهای مثبتی هم به دنبال داشت؛ جامعه سیاسی و قبیلهای عراق به مرور با هم یکپارچه و متحد شدند؛ علمای اهل سنت به همراه عشایر و مردم از جنایتکاران داعش تبری جستند و میان ملت عراق اتحادی صورت گرفته است که از سال 2003 تاکنون سابقه ندارد.
به عبارت دیگر، راهبرد دووجهی داعش (قساوت و حماقت) به گونهای پیش رفت که یک وجهه آن (حماقت) وجه دیگر را نه تنها خنثی کرد، بلکه وحدت مذاهب و اقوام را در عراق سبب شد.
ضربه مهلک دیگری که به تکفیریهای داعش وارد شد، در ماجرای فتح مجازی بغداد رقم خورد؛ اوایل پاییز گذشته رسانههای غربی- عربی همسو با داعش مدعی شده بودند که این گروه به زودی بغداد را فتح خواهد کرد. رسانهها حتی برای روز فتح هم تاریخ تعیین کرده بودند. اما چیزی رخ نداد و این حباب مجازی و رسانهای ترکید. این ماجرا باعث شد که داعش از لحاظ رسانهای خلع سلاح شود و به همین خاطر، دیگر هیچ کس تحت تأثیر جنگ رسانهای داعش و رسانههای همسو با آن قرار نگرفت و عقبنشینی و شکستهای پی در پی این گروه تروریستی آغاز شد؛ آنها ابتدا منطقه مهم «جرف الصخر» را از دست دادند و پیروزیهای ارتش عراق در استانهای بابل، دیاله،الانبار، کرکوک، نینوا و صلاحالدین دنبال شد و هنوز هم ادامه دارد.
اکنون یکپارچگی اقشار ملت و وحدت سیاسی در جبهه مردمی- دولتی مقابل تکفیریها مثال زدنی است و اگر پیروزیها به همین ترتیب ادامه یابد، به نظر میرسد که عراقیها بتوانند در سال آینده تروریسم را ریشهکن کنند و از این مرحله شوم عبور نمایند.
البته، در این میان نباید از ایالات متحده غافل بود؛ کشوری که منافعش با تداوم نبرد در عراق و وجود گونهای توازن میان بغداد و داعشیها تأمین میشود. این کشور اکنون با تشکیل «ائتلاف ضد داعش» عملاً به بحران عراق و سوریه پیوند خورده است.
با این حساب، عراق مشخصاً در صورتی میتواند از داعش عبور کند که ضرباتش به این گروه سریع و قاطع باشد.